eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻔﺎﻕ ، ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺻﺒﺢ ﻣﺪﯾﻨـــــــﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻡ ﺗﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﻫﯿﺰﻡ ﺑﯿـﺎﺭ ﻣﻌﺮﮐـــــــــﻪ ، ﺻﯿﺎﺩ ﺳﻨﮕﺪﻝ ﺩﺭ ﺁﺷﯿﺎﻧﻪ ﺻﯿﺪ ﺣـــــــــﺮﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﭘﺸﺖ ﺩﺭِ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭼـﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﺯﻫﺮﺍ ﺗﻤــــــﺎﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺜﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﮔﻠﻤﯿﺦ ﺩﺍﻍ ﻭ ﺿﺮﺏ ﻟﮕﺪ ، ﺳﻮﺯ ﺷﻌﻠﻪ ها ﺍﻭ را ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺳﯿﻨـــــﻪ ﻭ ﭘﻬﻠﻮ ﺩﭼﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺷﺐ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ، ﻏﺮﯾﺒﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧـــــﺎﮎ ﺑﻘﯿﻊ ﺍﺳﺘﺘﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺯﻫﺮ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻫﻢ ﻧﮑﺮﺩ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﻠﯽ ﻏﻢ ﻫﺠــــﺮﺍﻥ ﯾﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﯿﺮﺗﻢ "ﮐﻤﯿﻞ" ﮐﻪ آﻦ ﻗﻮﻡ ﻧﺎﺳﭙﺎﺱ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻔﺎﺭﺷﺎﺕ ﭘﯿﻤــــــﺒﺮ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ! شعر: ﮐﻤﯿﻞ کاشانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السّلامُ عَلیكِ یٰا فاطِمةالزهراء) خاموش چو شمع خانه‌ی حیدر شد غمخــانـه حریم دخـت پیغمبــر شد گشـتــند یتــیم اگرچه طفــلان علی در اصل، جهانِ شـیعه بی مــادر شد سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يُومّا يا زهرا…😭😭🏴🏴 🏴🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 السلام علیکِ يا فاطمة الزَهرا السلام علیکِ يا بنتَ رسول‌الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️نکته ای دوستانه به ذاکرین آل الله ابیات یک شعر را گلچین کنید ذاکرین محترم خوب است وقتی شعری را برای اجرا انتخاب میکنند دقت داشته باشند اگر بیتی دارای کژتابی یا مشکلات معرفتی هست، آن بیت را نخوانند هیچ ضرورتی ندارد که در اجرا همه ابیات یه شعر را بخوانیم این دهه فاطمیه در بعضی جلسات از بعضی از ذاکرین آل الله ابیاتی شنیدم که کاش این ابیات را حذف می کردند و نمی خواندند چند نمونه را ذکر میکنم تا شاید کمی حساسیت ها بیشتر شود و مطالبه عمومی در این زمینه شکل بگیرد( به دلیل احترام به شاعران بزرگوار نام شاعر را ذکر نمیکنیم)
دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت
خاتون من! قلندر خوبی نبوده ام من را ببخش؛ شوهر خوبی نبو ده ام
تورم دهنت حرف کربلا میزد به زینب و حسنت حرف کربلا میزد چرا باید به این راحتی ترکیبهای سخیفی مثل تورم دهنت را برای حضرت زهرا سلام‌الله علیها استفاده کنیم؟
بمان وگرنه حلالت نميكنم زهرا بمان نرو كه مي افتم بدون تو از پا
مرز بیان مظلومیت با ذلیلانه به تصویر کشیدن، باید حفظ شود و گرنه شاعر برای گریه انداختن مخاطب از هر تصویر رقت بار و هر ترکیب نامناسبی استفاده می کند
《اجل وفاتی》 تو غرور مرا شکست در شهر گفته ام همه جا خوب می شوی مویت اگر چه سوخت، عروس منی هنوز افتاده ای به گریه چرا؟ خوب می شوی عجیبه که توی چندتا سایت که این شعر را گذاشته اند به جای "عجّل" نوشته اند "اجّل"
والله اگر از باب جلوگیری از گسترش این اشعار در هیئات نبود، حتی خجالت می کشیدم اینها را نقل کنم اما متاسفانه به دلیل گسترش این مدل شعر سرودن، مجبورم نقل کنم تا کمی حساسیت هم در شاعران این مدل اشعار و هم ذاکرین ایجاد شود من رو زدم تو خنده به تابوت می کنی؟ اینگونه با دلی که شکسته است تا مکن پیراهن اضافه نداری عوض کنی پس بر لباس خونی خود اعتنا مکن از این طرف به آن طرف خانه پیش من پیراهن حسین مرا جا به جا مکن هر قدر هم که باز بگویم نرو بمان بی فایده است پس برو و پا به پا مکن
آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان آه آهِ تو مرا به آه آه انداخته جای کم کم رفتن از پیش علی کَم کَم بمان روی تو گرچه وَرَم کرده ولی با آن خوشم با همین روی به هم پیچیده و دَرهَم بمان
برای تکمیل این بحث چندتا یادداشت رو به اشتراک میذارم ابتدا بحث زبان‌حال را که قبلا توی کانال گذاشته بودم رو دوباره به اشتراک میگذارم، بعد ان شالله مجموعه یادداشتهایی ادامه دار در مورد شعر آیینی عرض خواهم کرد
💠 مقدمه اهمّیت بحث زبان حال یکی از موضوعاتی که در سرایش شعر آیینی، بسیار مورد استفاده شاعران آیینی قرار میگیرد مساله زبان حال است. یعنی شاعر با ذوق و خیال پردازی های خودش از یک واقعه یا رفتار امام علیه السلام گفتاری را میسازد. این کار هم بسیار لازم و جذاب هست و هم اگر دچار انحراف شود بسیار مضر و خطرناک است. شاید شخصی بگوید اصلا پرداختن به این بحث چه فایده ای دارد، ما در جواب عرض میکنیم که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم افراد زیادی از جامعه شناخت و معرفتشان از دین و اولیاء دین به صورت مستقیم از مطالعه کتاب حاصل نمیشود، بلکه اکثر اطلاعاتی که مردم متدین از اولیاء دین دارند کانالیزه است و از طریق منبرها و اشعاری که در مراثی و مدح اهل بیت علیهم السلام میشنوند حاصل میشود برایشان . خب شما فرض کنید هر مطلب سخیف و غیر عقلانی را به عنوان زبان حال در روضه ها و اشعار و مراثی آورده شود، نتیجه اش این میشود ذهن مستمعین بر اساس این زبان حال هایی که میشنود تصوری غیر واقعی از اهل بیت علیهم السلام میسازد. خصوصا اینکه متاسفانه آنقدر زبان حال بدون ضابطه گسترش پیدا کرده است که خیلی از مردم نمیدانند این ها زبان حال است بلکه فکر میکنند واقعا چنین مطالبی را اهل بیت علیهم السلام بیان فرموده اند. ما ابتدا تعریف زبان حال و سپس چند ضابطه زبان حال که باید رعایت شود را مطرح میکنیم و در نهایت بعضی از زبان حال هایی که در بعضی از سروده ها وجود دارد و متاسفانه این ضوابط در آن ها رعایت نشده است را ذکر خواهیم کرد. نکته: هدف از این نوشتار صرفا افزایش دقت در موضوع شعر آیینی است تا انشالله بتوانیم به بهترین وجه گسترش دهنده چهره واقعی اهل بیت علیهم السلام باشیم و اینکه از شعر شاعری مثال آورده می شود به معنای تنقیص و جسارت به آن شاعر بزرگوار و ندیدن نقاط برجسته و اشعار عالی او نیست.
💠زبان حال ۲ تعریف زبان حال و ضابطه های آن اگر گفتی چنین گفتی 🖋علی مقدم در مطلب قبل به ضرورت بحث اشاره کردیم و در این قسمت میخواهیم به تعریف و شاخصه های آن بپردازیم. دو تعریف از زبان حال را که تعاریف دقیقی هستند و میشود از آن ها ضابطه استخراج کرد را ذکر می کنیم : 1.دهخدا در تعریف زبان حال اینگونه میگوید :زبان حال: [ زَ ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِمرکب ) ناسرایش یعنی آنچه را که بیان میکند وضع شخص و یا حالت شخص و یا شئونات شخص را. ( ناظم الاطباء ). آنچه را که منسوب الیه نگفته و شاعر و یا نویسنده از حال او چنان بیند که اگر گفتی چنین گفتی. 2.همچنین در تعریف لسان الحال به نقل از کتاب اقرب الموارد می گوید : لسان . [ ل ِ نُل ْ ] ( ع اِ مرکب ) زبان حال. مادل علی حالة الشی او کیفیته من ظواهر امره فکانه قام مقام کلام یعبر به عن حاله فلم یفتقر معه الی کلام یقولون نطقت لسان الحال بکذا(اقرب الموارد) از دقت و بررسی این دو تعریف که یکی توسط لغوی فارس زبان و دیگری توسط لغوی عرب زبان ارائه شده است میتوان برای زبان حال چند معیار مشخص کرد : الف:آنچه که بیان میکند وضع شخص و حالت شخص باشد طبق این معیار اگر توصیفی را داشته باشیم که اصلا وضع شخص و حالت شخص نیست ، این زبان حال نیست بلکه کذب است. مثلا اگر در مورد شخصی که خوشحال هست ، شاعر از زبان حال او بگوید که من ناراحت هستم (یا لوازم ناراحتی) این اصلا زبان حال نیست.چون حال او شادی بود و شاعر اصلا حال او را توصیف نکرده است. مثال دیگر: مثلا در مقاتل آمده است که وجود مقدس امام حسین علیه السلام در قتلگاه در آن لحظات آخر خطاب به خداوند فرموده اند : الهی رضا برضاک و .... این جملات یعنی حال قلبی حضرت نسبت به قضای الهی حال رضایت است، اگر شاعری بیاید از زبان حال امام حسین علیه السلام شعری بسراید که در آن اعتراض به خداوند باشد، این قطعا زبان حال امام حسین علیه السلام را نسروده بلکه دروغ نسبت داده است به امام حسین علیه السلام ب: آنچه که بیان کند شئونات شخص را طبق این معیار اگر شاعر میخواهد زبان حال اهل بیت علیهم السلام را در شعر بیاورد باید زبان حالی را بسراید که با شئونات اهل بیت علیهم السلام سازگار باشد مثلا بداند اهل بیت علیهم السلام، معصوم هستند و زبان حالی را نگوید که با عصمت اهل بیت علیهم السلام منافات داشته باشد ج:اگر گفتی، چنین گفتی این خیلی معیار دقیقی ست، در حقیقت زبان حال یعنی همین با توجه به شخصیت آن شخص فکر کنیم ببینیم اگر شخصی که ما در مورد او زبان حال میگوییم، خودش میخواست صحبت کند چه میگفت؟ همان میشود زبان حال آن شخص قیود تعرف اقرب الموارد هم همین سه قید تعریف اول را میکوید به بیان دیگر. مثلا این که گفته : (فکانه قائم مقام کلام یعبر به عن حاله) در حقیقت همان قید سوم است که اگر گفتی چنین گفتی با توجه به این دو تعریف پس شاخصه های زبان حال هم مشخص شد فقط به نظر میرسد علاوه بر سه شاخصه بالا باید به یک نکته دیگر هم اشاره کرد، آن هم این است که وقتی ما زبان حالی را میگوییم اگر در آن موضوع زبان قال در تاریخ آمده، نباید زبان حالی که ما میگوییم مناقض آن زبان قالی باشد که در تاریخ نقل شده. مثلا همان مثالی که ذکر کردیم که وقتی تاریخ جملات امام حسین علیه السلام خطاب به خداوند در قتلگاه را ذکر کرده که تماما تسلیم و رضایت در مقابل قضای الهی هست، ما اجازه نداریم که زبان حالی بگوییم که در آن اعتراض امام حسین علیه السلام به خداوند است.
💠زبان حال ۳ بررسی چند نمونه 🖋علی مقدم در قسمت های قبلی به تعریف زبان حال پرداختیم و چند شاخصه برای زبان حال به دست آوردیم : ۱.آنچه که بیان کننده وضع و حالت شخص باشد ۲.مناسب با شئونات شخصی باشد که زبان حالش را میگوییم ۳.زبان حال به گونه ای باشد که اگر خود آن شخص میخواست صحبت کند همین زبان حال را میگفت ۴.زبان‌حال نباید مناقض زبان قالی باشد که از شخص صادر شده است حالا به بررسی چند نمونه از اشعار آیینی که زبان حال اهل بیت علیهم السلام را سروده اند و به این ضوابط دقت نشده میپردازیم (ذکر این اشعار اصلا به معنای جسارت به شاعرش و ندیدن اشعار خوب و موفقی دیگری که دارد نیست بلکه فقط جنبه آموزش و حساسیت نسبت به این موضوع را دارد) ۱. مرحوم وصال شیرازی در شعری که به استقبال از محشتم کاشانی سروده است که بند یازدهم آن در این مورد است که وقتی یزید ملعون قصد کشتن امام سجاد علیه السلام را کرد حضرت زینب مانع شدند و وصال شیرازی در این ده بیت زبان حالی از حضرت زینب سلام الله علیها خطاب به یزید سروده است : این غم رسیده را به من مبتلا ببخش  بر ما نگه مکن به رسول خدا ببخش بر ما ستمکشان به جز این محرمی نماند  محرومیش ببین و به حرمان ما ببخش خونی در او نمانده که ریزی به تیغ کین  ما را بریز خون و به این مبتلا ببخش بسیار خون ناحق ازین قوم ریختی  او را به خون ناحق ما خونبها ببخش ما را کشیّ و دعوی اسلام می‌کنی؟  یکتن به صدق خویش بر این مدعا ببخش بیمار و نوجوان و پدر کشته و اسیر  بر حرف او نظر مکن و ماجرا ببخش خُرد است اگر درشتی ازو رفت در پذیر  زار است، بر ستیزه این بینوا ببخش هر چند دل ز سنگ بود سخت‌تر، تو را  ای سنگدل! به این دل مجروح ما ببخش دانی که ما نبیره سالار محشریم  ما را، زبیم پرسش روز جزا ببخش چندان نیاز کرد که که بگذشت از انتقام  اذن مدینه داد به آن بیکسان ز شام این شعر متاسفانه هیچکدام از ضابطه های یک زبان حال صحیح را ندارد ، هم کاملا مخالف وضع و حالت حضرت زینب و امام سجاد است ، هم مخالف شان حضرات و هم کاملا مناقض با گفتاری هست که از حضرت زینب نقل شده و هم اصل داستان کلا اشتباه نقل شده ۱.یکی از بدترین مشکلات این بند، انتخاب ردیف "ببخش" است آن هم از زبان حضرت زینب سلام الله علیها، یعنی ۹ بار التماس بخشش (نعوذ بالله) از یزید که حتی یک بار آن هم در تاریخ نقل نشده است (این نشان‌ میدهد مساله انتخاب ردیف برای شعری که قرار است زبان حال حضرات معصومین باشد چقدر خطیر و دقیق است) ۲.کثرت تعابیر ذلیلانه ای که برای اهل حرم استفاده شده است و نبودن هیچ تعبیر با عزتی (ستم کش ، مبتلایان ، محرومان ، دل مجروح ، بی کس) ۳. کثرت تعابیر نامناسب که برای امام سجاد علیه السلام ذکر شده (محروم ، خونی در او نمانده ، بیمار و پدر کشته و اسیر ، بینوا ) ۴.از ذکر مصراع اول بیت هفتم به محضر امام زمان عجل الله عذرخواهی می کنیم ۵.چندان نیاز کرد که بگذشت ز انتقام.... فقط میشود سکوت کرد و رد شد آنقدر این مصراع خلاف شان حضرت زینب سلام الله علیهاست. ۶.جالب این است که اصلا جریان‌مربوط به مجلس عبیدالله بن زیاد ملعون در کوفه بوده نه مجلس یزید، وقتی امام سجاد با شجاعت جواب عبیدالله را داد او دستور داد امام سجاد را بکشتند که حضرت زینب امام سجاد علیه السلام را در آغوش گرفت و به ابن زیاد فرمود: "ای ابن زیاد هر چه خون از ما ریختی بس است والله از او جدا نمیشوم مگر اینکه اگر او را بکشی مرا نیز با او بکشی" . ابن زیاد گفت :عجبا للرحم (خویشاوندی عجیب کارها که نمیکند . این حرکت حماسی و جمله باعزت حضرت زینب سلام الله علیها کجا و این زبان حال ذلیلانه کجا؟! حضرت زینب در مجلس یزید ملعون هم اینگونه با حماسه صحبت فرموده اند "انّی لاستصغر قدرک و استعظم تقریعک : من ارزش و قدر تو را بسیار پست میدانم و سرزنش های بزرگی به تو دارم . ان شالله در قسمت های آینده به نمونه های از اشعار شاعران معاصر اشاره خواهیم کرد.
📍لطفا به این مبحث دقت بفرمایید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5974355575239083248.mp3
4.12M
رونق بعد از تو خانه دیگـر از رونق می‌افتد چون خانه‌ی بی‌مادر از رونق می‌افتد با تو به هر ترتیب رونــــــق دارد، اما تو می‌روی و آخــــــــر از رونق می‌افتد هم خانه‌ی حـیدر ندارد بی‌تو لطفی هم خانه‌ی پیغـمبر از رونق می‌افتد بعد از فدک اهل ریا فهمیده بودند با خطبه‌هایت منبر از رونق می‌افتد درد عجیبی نیست این خانه‌نشینی چون مرغ بی‌بال‌وپر از رونق می‌افتد حال علی آیینه‌ی بیمـــــــاری توست بی‌تو جهان حیدر از رونــق می‌افتد بیمار باشی خـــــــــانه‌ات رونق ندارد اما نباشی بدتــــر از رونق می‌افتد... شعر_مجتبی خرسندی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
سلام الله علیها «گــریه نکـن» همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد یک کلبه کافی هست وقدری سایه باشد بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک زحمت به چشم دختر همسایه باشد گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند آنها که احساساتشان بی پایه باشد اینجا برای مهربانی مشتری نیست حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد حتی اگرحکم مودت بر عزیزان توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد گرمای مادر رانمی خواهند بگذار دستانشان در دست سرد دایه باشد حتی اگر جای النگوهای دستت ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد تا که نبینی عصر فردای محرم انگشتری تاراج یک دون مایه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها ناراحتند از تو ، تو اما در هر قنوت شب دعایت باشد آنها این مشکل همسایه های یثربت نیست امروز هم این است و نسل بعد و فردا همسایه ها باید که در فهمت بمانند وقتی که در ژرفای تو مانده ست دریا بر کور ، فهم فاطمه ناممکن است و دیروز و امروزی ندارد نور زهرا باشی نمی فهمند پس باید نباشی باید نباشی تا مقدس باشی اینجا باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل معنای همسایه فقط در سایه توست آیات رحمن و رحیم آرایه ی توست آری گلوبندی که می بخشی یکی از دُرهای کوثر هست که پیرایه توست هم قدر با قدری که آیاتت زیاد است "الجار ثم الدار" هم یک آیه توست از سدر و طوبی بر سر تو سایه سار است طوبا به طوبی که به جان همسایه توست "سلمانُ منّا" هم شهادت می دهد که همسایه ات ایران همیشه پایه توست همسایه هایی مثل سلمان سود بردند این سود هم از ثروت و سرمایه توست از فاطمیه هم گریزان است دشمن این ترسشان از اسم و رسم و سایه توست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل باید حدیث عشق بی آوازه باشد در حب عترت هم کمی اندازه باشد باید حدیثی گفت از دنیای مردم وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد گفتند که این آیه ها صحت ندارد وقتی دهان مردمان دروازه باشد یعنی علی متن است،می دانیم ، اما باید به قاب مصلحت شیرازه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست باید به شکلی حق و باطل را عوض کرد جایی برای حق در این عصر و زمان نیست باید بماند زیر دست و بسته اینک دستان شیری که به دست روبهان نیست باید نباشی تا نبینی سوره کهف دیگر پناه شب دلان کاروان نیست باید گلی باشی به دور از هر خزانی پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست یک روز می آید که در انبوه نیزه از عشق خاص باغبان تو نشان نیست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها در خواب و بیداری تو بانو امشب دل من هم نموده رو به آن سو باید اجازه گیرم از تو بر زیارت یا اذن فاطمیه را گیرم من از او می خواهم امسالم فقط وقف تو باشد خدمت کنم حتی اگر شد آب و جارو اذنم دهی چای شب این روضه با من در پای منبر می زنم با عشق زانو با این شرایط کربلایم با شما پس امشب دوباره می شوم مثل پرستو تا یک شب جمعه بنوشم از ضریحت تا ضامنم باشی و من هم مثل آهو همسایه ها ناراحتند از گریه ی تو اما ببین من دور نزدیکم به هر رو باید تو باشی تا بمانم تازه و گل تا گل بمانم در سرایش های بلبل زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab