eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
قنوت جمعه و طیار ها سلام و صلاتی دعای ندبه در آغاز و انتهاش سماتی تمام روز به گشت و گذار هم گذرانم نمی دهند به دور از تو هیچ راه نجاتی زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
💠زبان حال ۴ بررسی چند نمونه 🖋علی مقدم بعد از اینکه تعریف و شاخصه های زبان حال صحیح را بررسی کردیم ب
💠زبان حال ۵ بررسی چند نمونه ردیف های ناردیف 🖋علی مقدم در مطالب قبل چند نمونه از زبان حال هایی که ضوابط در آن ها رعایت نشده بود را ذکر کردیم. در این نوشته هم به یکی از اشعاری که آن ضوابط در آنها رعایت نشده اشاره می کنیم. این مورد هم متاسفانه برخواسته از سهل انگاری شاعر در انتخاب ردیف است. یعنی شاعر ردیفی را انتخاب کرده که اصلا مناسب شان گفتگوی بین حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما نیست. اکثر اشکالاتی که به زبان حال این شعر وارد است از همین ناحیه ردیف ناردیفی است که شاعر انتخاب کرده. ردیف "به تو نمی آید" در بعضی ابیات اصلا معنای مناسب و مقصود شاعر را نمیدهد و حتی بعضی قسمت ها به جای مدح تبدیل به ذم شده است و شعر را دچار کژتابی کرده است شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید و مرگ را طلبیدن به تو نمی آید خودت بگو که مگر چند سال داری تو جوانِ شهر، خمیدن به تو نمی آید هزار بار نگفتم نیا به دنبالم میان کوچه دویدن به تو نمی آید فقط بلند مشو چون که زود می افتی بدون بال پریدن به تو نمی آید تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی چنین ندیدن و دیدن به تو نمی آید چه خوب بود فقط گوشواره می افتاد چه کرده اند شنیدن به تو نمی آید تکان نخور قفس سینه ات تکان نخورد نفس بلند کشیدن به تو نمی آید بمان که دخترمان را خودت عروس کنی به آرزو نرسیدن به تو نمی آید
السلام علیکِ یا فاطمة الزَهرا 🏴🏴🏴🏴🏴 😭😭😭😭😭 https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 دری را که مَلَک با احتیاط  آهسته  وا می‌کرد که حتی کوبه‌اش هم حق تعالی را صدا می‌کرد که حتی طرز دق البابش آداب و رسومی داشت چه آسان آسمان را از زمین آن در جدا می‌کرد همین که بسته می‌شد‌، باز می‌شد بغض دلتنگان همین که باز وا می‌شد، گره بسیار وا می‌کرد کسی آن سوی در می‌زیست که عالم به قربانش! که عطر نان خود را نیز تقدیم خدا می‌کرد زنی بود آنچنان که قاصرم از مدح و توصیفش که وصفش را کسی هم‌چون علیِ مرتضا می‌کرد همین که باخبر می‌شد فقیری پشتِ در مانده سراسیمه نماز مستحبش را رها می‌کرد کمک می‌کرد هر خلق خدا را بی گمان، حتی اگر آتش درِ آن خانه عرض التجا می‌کرد به دست و پاش می‌افتاد اگرکه تازیانه‌ هم زنِ این خانه بی‌شک حق رحمت را ادا می‌کرد چه آسان خاک کوچه چادرش را -آه- می‌بوسید کسی که خاک را با یک نظر چون کیمیا می‌کرد یتیم آمد، فقیر آمد، اسیر آمد، محبت دید زن این خانه حتی دشمنش را اعتنا می‌کرد کجا او بی تفاوت بود؟ او کی سرگرانی داشت؟ کجا او اهل منت بود؟ او کی ادعا می‌کرد؟ تویی که هیزم آوردی برای شعله -یادم هست- تو را مادر به نام کوچکت هر شب دعا می‌کرد! https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 😭😭😭😭😭😭  رضا یزدانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋 پاشو وضو بگیر علی اکبر حائری با فضای حسینیه های یزد و سبک نوحه های یزد
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
💠زبان حال ۵ بررسی چند نمونه ردیف های ناردیف 🖋علی مقدم در مطالب قبل چند نمونه از زبان حال هایی که ضو
💠زبان‌حال ۶ بررسی چند نمونه اصطلاح سازی بی معنا 🖋علی مقدم این شعر که به عنوان زبان حال امام علی علیه السلام خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها سروده شده است را بخوانید داری چه زود می روی ای روح چادری از دست نانجیب و ضخیم که دل خوری؟ این مخمل کبودی یکدست کار کیست؟ هرگز ندیده ایم کبودی به این پُری! جزء مطهرات، یکی خون زخم توست آبی که نام داده امش قرمز کُری با احتیاط رد شو از این کوچه ی وقیح دارد نگاه می کندت چشم آجری امشب مگر که شام زفاف مزار توست؟ داری کفن برای عروسیت می بُری قیچی نزن به پارچه اندازه ی تو نیست باید به قد عرش بدوزند چادری ۱.مگر ما تعبیر مناسب از حضرت زهرا کم داریم که چنین اصطلاح سخیفی را[روح چادری] درست کنیم. این تعبیر چه زیبایی دارد؟! چه ریشه روایی و تاریخی دارد؟! اگر منظور انسیه الحورا بودن است که اصلا ارتباطی با این تعبیر ندارد ۲. [این‌مخمل کبودی یکدست کار کیست؟] این‌مصرع بیشتر از اینکه مرثیه باشد، مدح ضارب است. ۳.[آبی که نام داده امش قرمز کُری] چرا باید از زبان‌امام علی بگوییم که خون حضرت زهرا آبیست که اسمش قرمز کری است؟! الان این مصراع چه مفهومی دارد؟! ۴.[چشم آجری] این حد از اصطلاح سازی بی معنا که برخاسته از درگیر قافیه شدن است در این شعر عجیب است. ۵.[شام زفاف مزار]؟! این دیگر چه ترکیبی است؟! @ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 حلال کن که فداییِ بوتراب شدی شبیه مهریه‌ات ذره ذره آب شدی ..
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه ❤️ https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 کاری که نکرده ایم در غیبت او هستیم همیشه باعث زحمت او امروز اگر به درد مهدی(عج) نخوریم جای من و تو کجاست در دولت او? اللهم عجل لولیک الفرج مهدی کبیری
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ شرمنده اَم ز چشمِ ترِ تو، حلال کن امروز می‌روم ز برِ تو، حلال کن این چند روزه خیلی اذیت شدی علی زهرا شده ست دردِ سرِ تو، حلال کن با من بگو که فاطمه جان راضی اَم، برو ای داغِ من، غمِ دگرِ تو، حلال کن از بسکه از مصائبِ من خونجگر شدی بانوی توست خونجگرِ تو، حلال کن این رکنِ دوم است که از دست می‌دهی خَم می‌شود اگر کمرِ تو، حلال کن زینب که خود، چو اُمِ ابیها شود، ولی جانِ تو و دوتا پسرِ تو، حلال کن گفتم بخود: برو که نشد یاورِ علی... فریادهای پُر ثمرِ تو، حلال کن مَردم به فکرِ زندگیِ عادیِ خودند این است دردِ بیشترِ تو، حلال کن گر دربِ خانه، آینۀ دِق شود، ببخش مسمارِ درب، نیشترِ تو، حلال کن غسلم بده شبانه و دفنم شبانه نیز هر حرف ماند، پشتِ سرِ تو، حلال کن ای آبِ غسلِ پیکرِ زخمیِ فاطمه... اشکِ زلالِ چشمِ ترِ تو، حلال کن دستت اگر به این وَرَمِ بازویم رسید دیدی شکسته چون سپرِ تو، حالا کن با زینبم بگو، کفنم را بیاورد چون ماند بی کفن پسرِ تو، حلال کن شعر: حاج محمود ژولیده 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ای در،،،،، کاری کن ای در مـن مانــــــده‌ام تنها، مــــــــرا یاری کن ای در خود را سپر کن در حق من قـــــــدری فــــــــداکاری کن ای در از همسر من در بیـــــــن دشــــــــمن‌ها نگه‌داری کن ای در من که غریبم حــــــــــــدّاقل تو آبـــــــــروداری کن ای در . . . او باردار است از ضربه بر پهلوش خــــــــودداری کن ای در در بستر افتاد حـــــالا بـــــیا از او پرســــــــــتاری کن ای در... از شرم زهرا از چشم‌هایت اشک خون جاری کن ای در زهرای من رفت فکــــــــری به حال این گـــــرفتاری کن ای در شعر:مجتبی خرسندی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5976303248418542428.mp3
11.59M
دل ها شده دوباره پریشان مادرت آقا  بیا به مجلس ما، جان مادرت روزی فاطمیۀ ما را زیاد کن دست شماست سفرۀ احسان مادرت دوباره شب شد و ظلمت بر آمد كنار قبر زهرا حيدر آمد پس از آني كه طفلان خوابشان برد فلك تاب از دل بيتا بشان برد ز خانه تا بقيع شاه يگانه قدم آهسته بر دارد شبانه به آوايي كه آيد از دل تنگ به آوايي كه سوزد سينه سنگ به آوايي كه پيغمبر بنالد زمين و آسمان يكسر بنالد بگويد زير لب در آن دل شب امان از سينه سوزان زينب بدين حالش چو طي شد راه صحرا بيايد در كنار قبر زهرا نهد صورت به خاك آن شاه ابرار بگويد اين سخن با چشم خونبار سلام اي بانوي در خاك خفته درود زندگي را زود گفته بخواب آرام اي پهلوي شكسته علي اندر سر قبرت نشسته بخواب آرام اي نور دو عينم كه من چون تو پرستار حسينم بخواب آرام با رخسار نيلي به پيغمبر نشان ده جاي سيلي به خانه چون روم رويت نبينم بريزم اشك و با زينب نشينم به مسجد چون روم بينم عدو را به ياد آرم غم سيلي او را چه خوبست اي همه آرام جانم هميشه بر سر قبرت بمانم https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shab1Fatemieh2-1397[03].mp3
15.6M
🏴 ویژه فرارسیدن در می‌زنن؛ زهرا نرو! این بار من میرم با هر صدای در زدن، صدبار می‌میرم هر شب سراغ حال و روز بی قرارت رو از خون رو دیوار می‌گیرم من موندم و شب‌گریه های بی صدا! زهرا! جز تو ندارم توی این شهر آشنا زهرا! اما تو هم چن روزیه کم صحبتی با من من حیدرم؛ با من چرا زهرا؟ «حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم» از چادرت باید بفهمم حال و روزت رو؟ همراز تو آیا نباید مرتضی باشه؟ ای آسمون من! تو، هم شب گریه کن هم روز کی گفته اشکت بی صدا باشه؟ وقتی که حرف رفتن تو میشه میمیرم دنیای من چیزی به جز لبخند زهرا نیست همسایه ها دیروز توی کوچه می‌گفتن این فاطمه عمرش به دنیا نیست... «حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم» شاعر: امیر رضا یزدانی نغمه پرداز: اکبر شیخی https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ وداع مادر سادات حضرت زهرابا دخترش حضرت زینب کبری سلام الله علیهما تو در بیـــــت ولایت بعد مادر مادری زینب تو از طفلی امیرالمــــؤمنین را یاوری زینب به دست کوچک خود پاک کن اشک از رخ بابا عزیزم هرچه باشد توعلی رادختری زینب مبادا تشنه بر بالش گذارد سر، حسین من تو ازامشب براو هم مادری هم خواهری زینب ببخش این روزها گر در بغل نگرفتمت مادر تو بهتر از همـه واقف ز حال مادری زینب من ار تنــها شـــــدم بودی تو تنها یاورم اما تو بعد از مــــادرت از مادرت تنهاتری زینب مدینه ســــنگر فریاد من گردید و می بینم تو در دروازة کــــــوفه مرا همسنگری زینب حسینم روز عاشورا شـود تنها و می دانم تو تنها در دل دشمن بر او یک لشکری زینب اگر من خطبه خواندم چون رسول الله می بینم تو در روز خطابه ذوالفــــــقار حیدری زینب مرا دخت نبوت پرور ار گفــــــــــتند در عالم تو در کرب و بلا دخت ولایت پروری زینب اگر با سوز نظمش راه پیدا کرده در دل ها تو "میثم" را به هنگام سرودن رهبری زینب 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ای خـــــدا منتظـــــــر زمــــــــــزمه ی یا رب تو وی اجــابت شده مجـــــذوب دعای شب تو خانه ی خشت و گلت کعبه ی عرش الرحمان از ازل تا به ابد دور ســـــــــرت گــشته زمان چـــــادر عصــــــــــمتت از پرده ی اسرار قدم زده بر پیــــرهنـــــــــت دســـــــــت توسل آدم دختــــــــــر ختم رســـــــــل مادر پیغـــــــمبرها ســــــــــایه ات روز ازل بر ســــــــــر پیغمبرها . مهــــــــــر تو داد گل حضــــــــرت آدم را روح نام تو روز ازل حک شــــــده بر کشتی نوح پله ی تخــــــت تو پیشــانی عرش ازلیست تو فقط کفو علی هستی وکفو تو علیست قنـــــــبر درگــــــــــه تو رتبـــــــــــه ی آدم دارد فضه ات معجـــــــزه ی حضرت مریم دارد دست تو دســت خداوند تعالی است مگر که برا آن خم شده و بوســـــه زده پیغمبر ســــــــرور عالم بر همســـــــــریت فخر کند پـــدرت احـــــــــمد بر مادریت فخـــــــــر کند تو همان ســـیب بهشتی که خداوند ودود شب معـــــراج به پیغمبر خود هدیه نمود در صف حــــــــشر تو امیــــــــــــد گنه کارانی دوزخ و نــــار به فـــــــرمان تو ؛ تو سلطانی حکم حکم تو ،فـــرمان تو فرمان خداست عفو عفو تو و غفران تو غفـــــران خداست ایـــــــــــن نــــــــدا آیـد از جـــــــــانب ذات الله فاطمه هر چه که خواهی ز خداوند بخواه من خــــدایم ولی امروز خدایی با توست حکــم آغـار تو حکــــــــم نـــــهایی با توست تو بگو تا همگان را به حســـــینت بخشم تو بگو تا همـــــه را بر حــــسنینت بخشم در کنار پدر و شـــــــوهر و مام و پســـرش تو روی سـوی جنان خلق به دنبال سرت بر سر دست تو یک پـیرهن خونین است همه گویند که اسباب شفاعت این است دوزخ و نار در آن روز بـــــــــــود پابســــــــتت دست عباس علمــــــــدار به روی دســــــتت همه در وحشت و میزان وحسابند وکتاب همه گـــــویند که یا فاطمـــــــــه ما را دریاب پیش رویـــــــت ســـــــر خونـــــــین اباعبدالله تویــــــی و حنجـــــــــر خونیـــــــــــن اباعبدالله همه را رنــگ ز رخســـــــار پریــــــــده آن روز همه گــــــریند به رگهـــــای بریـــــــده آن روز بر شــفاعت نگـــــــه نور دو عینت کافیست نه نخی از پیرهن سرخ حسینت کافیست گرچه بر دامن لطفت همه را دسترس است بدن له شده ی محسن شش ماهه بس است به شــــــــرار جگــــــــر و ناله و سوزت سوگند به مناجات شب و گــــــریه ی روزت سوگند کـــه به آن جــــــــانی قــــــدار عنایـــــت نکنی قاتلت را به صف حشـــــر شفــــــاعت نکنی ظلم وجور وستم بی عددش یادت هست ضرب دست وضربات لگدش یادت هست یاد داری که چگــــــونه حسنــــت می لرزید نفس شـــــــوهر خــــــیبر شکنــت می لرزید خاطرت هــــست که ســــــوزاند دل مولا را خاطرت هست که می گفت بـزن زهـــرا را خاطرت هست که از درد به خود پبچیدی خاطرت هســــــت که داغ پســرت را دیدی شیعه با اشک غریبانه ی تو سوخته است قرنها پشـــــت در خانه ی تو سوخته است 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ علی است کعبه و بیت گلین اوست مطاف در این مَطافِ گلین فاطمه است گرم طواف طواف اوّل او از کنــــــــــار حیــــــــــدر بود شروعش از وسط حجـــــره تـا دم در بود کسی که رکن وحرم خشتی ازحیاتش بود طواف دوّم او بیــــــــن دود و آتــــــش بود طواف ســـــــوّم او شـــــعله بر جگر می زد نفس شمرده شمرده به پشت در می زد طواف چارم او جان به کـــــف نهادن بود دم از علی زدن و پشــــت در ستادن بود طواف پنجـــــــم او شد شهـــــادت پسرش که گشــت در بر مـــــادر فــــــــدائی پدرش ششم طواف چه گویم زضربت آن دست به گوش مادر سادات گوشـــواره شکست طواف هفتــــــــــم، دادند اجـــــــــر مـولا را در این طواف شکســــتند دســـــت زهـرا را در این طواف به بازوی او نشـــــــــانه زدند در این طواف بـه حـــــــوریّه تازیــــــانه زدند اگر چه بعد نبی همچــــــنان علی تنهاست همیشه حفظ ولایت به عهده ی زهراست 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیمارت ای علی جان جز نیمه جان ندارد میلی به زنــده ماندن در این جهان ندارد غم چون نسیم پائیز برگ وبر مرا ریخت این لالۀ بهـــــــاران غیر از خــــــــزان ندارد بگـــــذارد تا بمیـــــــــرد، زین باغ پر بگیرد مرغی که حق مانــــــــدن در آشیان ندارد خواهم که اشک غربت از چهره ات بگیرم شرمنده ام که دیگـــر دستم توان ندارد بگذار کس نداند در پشت در چه بگذشت من لب نمی گشایم محسن زبان ندارد هر کس سراغم آمد با او بگــــو که زهرا قدرش عیان نگردید قبرش نشـان ندارد شهری که در امانند حـــتی یهــــود در آن در بیــــن خـــــــانۀ خود زهرا امــــان ندارد ای نالــــــه ها برآئــــــــید ای لاله بریــــزید گلزار وحی دیگــــــــر ســــــــــرو روان ندارد روز جزا مسلّم گیــــریم دســـــت (میثم) زیرا پـــــــناه غیــــــــر از ما خـــــاندان ندارد 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ز جا برخیــــــز زهرا مادر من تویی پشت و پناه و یاورمن به پشــــــــــــت در چـه دیدی کـه اینگــــــــونه خمیـــــــــــدی الهــــــــــــی من بمـــــــــــــــیرم چه دردی تو کشــــــــــــــــیدی یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پریشــــــــــان شده خواهر من نشســــــــته حسین در بر من گذشتـــــــــه شب از نیمه مادر غمت آمــــــــده بر ســــــــــر من به کوچــــــه در حقت جفا شد هـمه حـــــــــــــــاجت تو روا شد تو جــــــان علـی را خــــــــــریدی نشســـــــته نمـــــــــــازت ادا شد یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا (۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مکن مخفــــــی از من تو رویت دو چشمان من شد به سویت زدی بال و پر بیـــــــن خــــــــــــانه الهــــــــــی بمیـــــــــرم بـــــــــــرایت شده دخـــــــــــتر غمگــــــــــسارت حسین آمـــــــــده در کــــــــــنـارت حسن از غصــــــــــه خمــــــــــیـده نظر کــــــــــــرده بر چشـــــم تارت یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌