─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_اربعین
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
گشته نصیب خواهرت دوباره
زیــــــارت گلـــــــوی پـاره پـاره
همسفرم السلام علیک
برادرم السلام علیک
حسین مظلوم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یکتنه یک سپاه تو منم من
زائـــــر قتلگــاه تــو منـم من
عیان بود بر تنم نشانه
جزای من شده تازیانه
حسین مظلوم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از سفـــر خـود خبر آوردهام
گزارش از این سفر آوردهام
میچکد از دیدگان، گلابم
مسافر مجلس شرابم
حسین مظلوم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
جـان اخـا شکستـه پیشــانیام
شسته به خون شد رخ نورانیام
خون جگر بیتو نوشیدهام
سر تو را نوک نی دیدهام
حسین مظلوم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─ #نوحه_اربعین #گلواژه_های_اهل_بیت_ع ((نور چشمان ت
315.8K
سبک نوحه ۱
اربعین «گفتگوی میان امام حسین خواهرش»
اثر استاد سازگار
گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─ #نوحه_اربعین #گلواژه_های_اهل_بیت_ع گشته نصیب خو
197.4K
سبک نوحه ۲ اربعین
اثر استاد سازگار
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖيِكَ الْفَرَج)
#مدح
#امام_زمان
#شعر_انتظار
#مهدی_موعود
(شکیبِ جان)
غزال چشم تو ای دوست چون کُشد ما را
چگــونـــه دل نبَــرد ، دلبـــران رعنـــا را ؟
به یک کـرشمـــه دلی را اسـیر خــود داری
منیژه ، لیلی و شیرین و ویس و عـَـذرا را
بــه چــاہ عشـق، کِشـی یـوسـف پیمــبر را
که زیــر پـــا نهـد از عــاشـقی ، زلیخـــا را
غبـار کـوی تو چون مُـردہ ، زنـدہ میسازد
چه حاجت است به عالم ، دم مسـیحا را ؟
به جمکــران وصـالـت ، نهــادهام چون دل
کجــا نیــاز ، بـه دیــر اسـت یـا کلیـسا را ؟
به کشـف یــار نـدارد نظــر بـه وادی طــور
اگر که جلــوہ نمـایی به نظــرہ، مــوسـا را
رسد به پــای تو گر دسـت انتظـــار امشب
دهـَـم به شـوق وصـالت، تـن و سر و پـا را
به تشـت عشق، ببــُـرّنــد اگر سـرم هــرگـز
غمــم مبـــاد و کنــم اقـتـــدایْ ، یحیـــا را
شرار فتــنه ی ســودابه را به جـان بخــرم
سـیـاوشــانه بسـوزنــد اگـــر مـــرا ـ یـــارا
به رهن مِی، دهم این خـرقـهی ریـا امشب
که هیــچ خـــردہ نگیرند شیــخ صنعـــا را
بلنـــد پــایــه تـر از وهمــی و خیــالسـتی
کـه بـــالِ اوج، بگیـری ز عقـــل و عنقـــا را
معــادلات جهــان ، سخـت میشود هـر دم
بیـا و یکشبه خود حـــل کن این معمـــا را
بیـا و بـر دل شــوریـدهام ، نگـــاهــی کــن!
کـه وقـت، تنــگ و نشاید طــلوعِ فـــردا را
اگــر بــه مــاہِ جمــالـت، نگـــاه مــن افتـــد
ز شـعـشـعــات نگــاهــت شــوم جهـــان آرا
به انتظــار نشـیـنم چو جمـعـــه هــای دگـر
خــدا کنــد کــه بیــایی بــه رســم دیـــدارا
مپـوش مــاہِ جمـــالـت به پـــردهی گیسوی
بـــزن کنــــار ، ز رخســارهات ، چـلـیـــپـا را
"دلــم قــرار نمیگیــرد از فغـــان ، بـیتــو"
شکیـب ِ جــان! نظــری، جــانِ نـاشکیــبا را
به حجــلهگــاہ وصـالـت نشستهام یک عمر
بـــزن بــه چـنــگ تـــرنـّـم ، نـُتِ نکیــسا را
زمانه تلخـی هجـرت، از آن به کامم ریخت
که عـرضـه مختصر افتـادہ این تقــاضــا را
کنونکه هست تقــاضــای جـلوهگـاه وصـال
تـو هم به گـــوش کـرامــت ، شــنو تمنــا را
"نفس شمــار به پیچــاکِ" انتظــار تــوایــم
بیـا که جــان بـه لـب آمـد قلــوب شــیدا را
مَجــالِ از تـو نـوشـتن اگرچه بســیار است
ولی بس اسـت همین واژہ هــای گــویــا را
قلنـــدرانـه سـرودم گــر این غـــزل امشـب
تو هـم به رسـم سلیمــان، نظــر نمــا مــا را
قصـیدهوار اگر این غــزل به شعر نشـسـت
به وصـف تو طلبـــد ، بلکــه مثــنوی هــا را
بـه کــوی میکــدہ، آوارہایــم و سـرگــردان
بـــریـــز (سـاقی) عشــاق! جــــام میـــنا را
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1394
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#شب_های_جمعه_زیارتی
#سفر_نامه و #صفر_نامه
#قسمت_ششم
گرفته ام به بغل کاملا ضریحت را
چه خوب می شنوم لهجه صریحت را
ولی زبان من امروز بد شده قاصر
اگر چه عاشقتان بوده یک کمی شاعر
نگاه ها همه حرفند و عشق می بارند
چه خوب این در و دیوار فارسی دانند
زبان مشترک زائران فقط اشک است
ردیف و قافیه شاعران فقط اشک است
مرددم که بخوانم زیارت عاشورا
و یا که شعر جدیدی سرایم این دل را
چقدرشک سر این دو راهی ام عشق است
همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#پند
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(رستگاری)
با صداقت در بر روباه طبعان، شیر باش!
نی برای کژدلان، از کژدلی شمشیر باش!
رستگاری گر که خواهی، راستی را پیشه کن
در کمان بدگمانان ، راست رو چون تیر باش
در طریق زندگی کژرو مشو ، مانند مار
راست در سوراخ رو ، بیزار از تزویر باش
از دورنگی و سیَهرویی مشو دیگ مسین
روسپیدی برگزین یکرنگ چون اکسیر باش
در قفای گمرهان افتان و خیزان تا به کی؟
کاروان راستی را پیشرو چون میر باش
خوی نیکت چون مؤثر باشد اندر همگنان
تا اثرها از تو ماند ، موجد تأثیر باش
در ره جهل و هوس ، نقد جوانی را مَده
خامطبعی را رها کن پخته همچون پیر باش
خیر را بر شر بده رُجحان چو داری اختیار
نی که پابند قضا و بستهی تقدیر باش
خانهی دل را اگر آباد خواهی تا ابد
هر دل ویرانهای را در پی تعمیر باش
(مسجدی)! خواهی اگر جویی طریق اعتدال
زین عبارت در مقام جستن تعبیر باش :
سدّ راه کس مشو ، در دام کس هم پا منه!
باش نی صیّاد کس، نی بهر کس نخجیر باش
شادروان میرزا مهدی مسجدی قمی
http://shaeranqom.blogfa.com
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از آموزش عروض و قافیه و...
(اصل و نسَب)
گفت رندی قاطری را گو که: بابای تو کیست؟
یا بگو شغل شریف حضرت بابات، چیست؟
چون ندیدم تا کنون یادی ز بابایت کنی
اینچنین، فرزند را غافل ز فردایت کنی
گفت قاطر: مادرم باشد جناب مادیان
که بوَد مادینه اسبی که مرا زاییده آن
رند گفتا: من ز بابای تو پرسیدم که کیست؟
این که کتمان میکنی بابای خود را خوب نیست؟
ناگهان رندی دگر او را نشان داد از پدر
گفت که: بابای قاطر بود الاغی باربَر
چونکه قاطر شرم دارد گوید از نسل خر است
از پدر پرسی اگر از او ، جوابش: مادر است
(ساقیا) هرکس که باشد عاری از اصل و نسَب
از حقارت ، خویش را ، بر غیر دارد مُنتسب
الغرض: آنگونه باید زیست در این روزگار
که کنی از کرده های خویش کسب اعتبار
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
«اَلسّلامُ عَلَیكَ يا عَلیّ بِن الحُسَيِن السَجّاد»
#سرحلقهی_عباد
آفرید از مِهر چون جان تو را جان آفرین
گفت بر خود از کمالِ خَلق این جان آفرین
آفرین جان آفرین را کآفرید این جان پاک
هم بر این جان آفرین و هم بر آن جان آفرین
مرحبا بر خلق خالق باد و مصنوعی چنان
حبّذا بر خلق خالق باد و مخلوقی چنین
دست گوهر آفرین حق به دریای کمال
در صدف پروده یکتا درّ اعلا و ثمین
بحر فیض حق حسین و شهربانویش صدف
گوهر اعلا على، سجاد و زین الساجدین
پنجم شعبان تولد یافت آن مِهر منیر
کز فروغ روی او مِهر فلک شد شرمگین
مُلک گیتی را مزیّن ساخت از یٌمن قدوم
ماه شعبان را منوّر کرد ، از ماهِ جبین
مفخر شرع نَبی و نصّ معنای نُبی است
کنیه و القاب آن شاهنشه دنیا و دین
بومحمد بوالحسن سجادِ آل مصطفی...
کز ذکاوت بد ذکیّ و ، از امانت شد امین
چونکه شاه تشنهکامان شد شهید راه حق
شد اسیر دشمنان آن زادهی حبل المتین
در اسارت با عزیزان حرم همناله بود
کز غم ایشان غمین شد حضرت روح الامین
رفت در بزم یزید و سرنوشت جنگ را
بر زیان کفر و نفع دین رقم زد بس متین
کرد کاخ کفر و بیداد یزید از بن خراب
با بیان خطبهای اعجازگر ، سِحرآفرین
حق و باطل کرد اثبات و جهان آگاه ساخت
تا که توّابین شدند او را هواخواه و معین
فاتح و غالب شد از آن خطبه در نزد یزید
کفر شد مغلوب دین زاعجاز سبط یاء و سین
نشر احکام شریعت بود حکم آن امام
گرچه بُد محدود دشمن از یسار و از یمین
گر نمیبود اختناق دورهی مروانیان
مُلک دین میگشت خرّم همچو فردوس برین
پند و اندرزش بود مسطوره در ارشاد خلق
چون «صحیفه» کآن بوَد مفهوم قرآن مبین
بر جبین زآن مُهر کز مِهر عبادت داشتی
زینت عُبّاد حق شد مرحبا مُهر جبین
در سجود او را همآوا بود در تسبیح حق
هم درخت و سنگ و ریگ و خار و خارا ماء و طین
شغل نیکویش عبادت خواند چون عبدالملک
گفت خوش بر حال و شغل این امیر ملک دین
دشمناش دشنام داد او کرد در حقش دعا
کاین بوَد خُلق عظیم و خوی خیرالمرسلین
خاتم و سرحلقهی عبّاد حق بود و نوشت
جمله ی «الحمدللهِ علیٰ» نقش نگین
بیست و دو حج رفت با ناقه ولی هرگز نزد
ناقه را یک تازیانه ، آن سوار بی قرین
لعن و نفرین آل مروان را سزد تا روز حشر
بس جفا کردند بر آن پیشوای راستین
لعن و نفرین خدا و خلق بر شمر و یزید
هم بر ابن سعد و بر ابن زیاد و تابعین
خلق اگر بشنیده شرح قتل آل مصطفی(ص)
حضرت سجاد، خود میدیده با عین الیقین
تا دم مرگ ار نظر میکرد بر آب و طعام
یاد بابا گریه میفرمود با حال حزین
در مُحرّم شد شهید آن رهبر آزادگان
کرد مسمومش ولید آن کافر پَست و لعین
(شمس قم) را مَعرفت نبوَد به وصف آن امام
آن قدَر دانم که او بودهست زین العابدین.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1361
https://eitaa.com/shamseqomi