هدایت شده از شمس (ساقی)
(حضرتِ اُمّالبنین)
آن مهینبانو که با خورشید نسبت داشته
از ازل، بر آل پیغمبر (ص) ارادت داشته
بوده خاک پای زهرای بتول و بی گمان
مِهر او را در دل خود بی نهایت داشته
گفت بر مولا: مکن هرگز صدایم فاطمه
پیش فرزندان زهرا؛ بس نجابت داشته
بعد از آن گفتا که نامم را بخوان: اُمّ البنین
آفرین بر او که اینگونه، درایت داشته
بود اگرچه همسر مولا ولی در خانهاش
حرمت زهرای اطهر را ، رعایت داشته
چار شیر بیشهی حق را نه تنها مادر است
بر حسین و بر حسن افزون عنایت داشته
مادری کرده برای دلبران فاطمه (س)
آنچنانکه شش یَلِ خوش قدّ و قامت داشته
جعفر و عثمان و عبدالله و هم عباس را
داده درس عشق چون با عشق الفت داشته
مادر میر و علمدار رشید کربلا ـ
بوده و این منزلت را از لیاقت داشته
شمر اگرچه داشت خویشی با وی اما از عناد
با حسین بن علی، با او عداوت داشته
چار فرزند رشیدش را ، به دشت نینوا
داد در راه خدا از بس سخاوت داشته
خم به ابرویش نیاوردهاست بعد از کربلا
بسکه از اخلاص، صبر و استقامت داشته
هست فرزندش اگر باب الحوائج بیگمان
«دامن او را گرفته، هر که حاجت داشته» ۱
(ساقی) دشت بلا را پرورش داده چو شیر
کز شجاعت نیز بر حیدر، شباهت داشته...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402 09/28
eitaa.com/shamssaghi
۱ـ مهدی رحیمی
هدایت شده از شمس (ساقی)
(وفات حضرت اُمّالبنین(س) تسلیت باد)
حضرت اُمّ البنين از بس كه با احساس بود
بــا يتــيمان علـی ، در مــــادری حساس بود
اين مقامش بس كه او در بين نسوان جهان
مـــادر سقـــاى دشـت كــربــلا، عبـــاس بود
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
1381
eitaa.com/shamssaghi
نذر حضرت ام البنین سلام الله علیها
گزینه بهتر از شما نبود جای فاطمه
که ماند با نگاهتان به جا نمای فاطمه
تو را خدا که آفرید انتخاب کرده بود
برای نقش مادری به بچه های فاطمة
نداشت او فدایی و فدایی ولی شد و
تو در ولایت ولی شدی فدای فاطمه
چه گوهری تو بوده ای که دست فاتح علی
تو را خرید از مدینه در ازای فاطمه
تو همچنین از اسم خوب خود گذشته ای که تا
دل حسین نشکند پس از ندای فاطمه
برای رفتن تو هم جمادی انتخاب شد
عزای تو متمم است بر عزای فاطمه
به کربلا نرفتنت دلیل داشت در ادب
سپرده ای سر پسر به روی پای فاطمه
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#یا_ام_البنین
#اُمُّ_الشهدا
از غــــربت تو خــاک بقیع غم دارد
در مــاتــم تو اشـــک دمـــادم دارد
ام الشهدا ! روضهٔ تو کرب و بلاست
امــــروز دلـــم حــــال مُحـــرّم دارد
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۳/۹/۲۵
🆔@saeidikimya
......" مرثیه حضرت ام البنین ".......
بعد زهرا آمدی و یاور حیدر شدی
در کنار مرتضی آیینه کوثر شدی
چونکه بودی مظهر عشق و وفاداری و مهر
بر یتیمان علی و فاطمه مادر شدی
ای سپهر عاطفه از فیض خورشید جهان
در فضای آسمانت صاحب اختر شدی
چون صدف لبریز شد دامانت از دُرّ و گهر
مثل دریا بیکران بودی، گهر پرور شدی
چار فصل عشق را پرورده ای بهر حسین
در لقب ام البنین و بر زنان سروَر شدی
چار قربانی فرستادی به دشت نینوا
در ره آزادگی با عشق هم سنگر شدی
دادی از کف هستیت را در ره احیاء حق
نهضت سرخ حسینی را ز جان یاور شدی
آه از آن ساعت که بشنیدی خبرها از بشیر
با خبر از حال و روز زینب مضطر شدی
دادی از کف طاقت ای کوه شکیبایی و صبر
تا عزادار حسین و اصغر واکبر شدی
قاصد کرب و بلا می گفت با آه و فغان
تسلیت بانو ، که بی عباس نام آور شدی
بعد عاشورا دما دم گریه کردی بر حسین
روضه خواندی، راوی سرهای بی پیکر شدی
ای شکوه استقامت حضرت ام البنین
چون " شقایق" داغدار لاله ی پرپر شدی
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۹/۲۵
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
هدایت شده از شمس (ساقی)
#شب_یلدا
آقـا شب یلــدای هجــران را سَحــر کن
از مــاورای خود، به سوی مـا نظــر کن
هرچند هسـتی دلغمیـن از شـیعیــانت
امــا تــو آقـــا از قصــور مــا گــــذر کن
سید محمدرضا شمس (ساقی)
eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
"یلدایتان پرخاطره و کانون زندگیتان گرم"
#شب_یلدا
شب شروع زمستان، همان شب یلداست
شبی که الفت و مِهر و وفا درآن جاریست
شبی که با همه سرمای سخت و سوزانش
شبیست گرم و دلانگیز و شام بیداریست
شب وصال و شب دور هم نشینیهاست
شب صفا و صمیمیت است و سرمستی
شب نشاط پدر هست و شادی مادر
شب ترنم و دلدادگی در این هستی
شبی که دوخته مادر نگاهِ خود بر در
کنار بابا ، در انتظار فرزندان...
شبی که غنچهی لبخند میکند دل را
شکوفهبارتر از فصل گرم تابستان
شب تفأل و شعر و شراب و شیرینی
شبی که قصهای از عمر رفته را گوییم
شبی که بیخبر از مشکلات جانفرسا
درون خانه، صفای گذشته را جوییم
شبی که یک غزل عارفانهی حافظ...
مسیح وار به دلهای مُرده بخشد جان
شبی که زمزهی عشق میشود جاری
چو آبشار به لبهای خرّم و خندان
شبی که خانهی خاموش کودکیهامان
منوّر است در این روزگار فاصلهها
شبی که میبَرد از دل، غم و کدورت را
شبی که خاتمه بخشد به جملهی گِلهها
شبی که یاد عزیزانِ پر کشیدهیمان
که روزگاری بودند شمع محفل ها
درون سینهیمان موج میزند چون بحر
دریغ و آه...، از این روزگار وانفسا
شبی بلند که پایان فصل پاییز است
شبی که آغاز ِ سردی زمستان است
شبی که خاطرهها را رقم زند با مِهر
شبی که گرمی دلهای سرد و بیجان است
چه خوب میشد اگر این شب زمستانی
که هست موجب این دور هم نشستنها
دهیم دست به دستِ هم از وفاق و وفا
که کس نبیند رنجِ ز هم گسستنها
شبی که ساغر (ساقی) لبالب عشق است
شبی که موجب مستی روح و احساس است
شبی که خانهی مادر بزرگ، لبریز از ـ
شمیم دلکش گلهای سوسن و یاس است.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
eitaa.com/shamssaghi
«بسم رب المهدے»
#عطرظهور
#شب_یلدا
#جمعه_های_انتظار
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
مبارک می شود یلدا اگر صبحش تو برگردی
یقینا همزمان با ما تو هم امشب دعا کردی
دعا کردیم فردا ، جمعهٔ موعودتان باشد
بهاری در زمستان باشد و پایان دلسردی
چه زیبا می شود وقتی بپیچد در تمام شهر
شمیم نرگس و یاسی که همراه خود آوردی
مسیحایی و در آهت ، دَمِ روحُ القُدُس جاریست
دَمت جان می دهد جانا ! که تو درمان هر دردی
بیا ای از تبـــار نور و مِهـــر و آب و آییـنه
تو از این خاندان نور و باران ، آخرین مردی
من امشب یک دقیقه بیشتر نام تو را خواندم
و حافظ هم دعا می کرد در فالش که برگردی
─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
اللهم عجل لولیک الفرج🤲
لینک کانال اشعار در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
...🍁🌹تشبیه ماه🌹🍁...
تفسیر عشق نام دل آرای مادر است
معنای مهر همت والای مادر است
هر ارتفاع سبز و بلندی به چشم من
اوج شکوهِ قامت رعنای مادر است
شد طوطیای چشم خِرَد خاک مقدمش
زیرا بهشت زیر قدم های مادر است
مهتابی است موی سپیدش، چه شوکتی
تشبیه ماه صورت زیبای مادر است
دستش پر از نوازش و آرامش خیال
آواز عشق نغمه ی لالای مادر است
چین و چروک صورت او خط زندگیست
خورشید مهر جلوه ی سیمای مادر است
از خواب خوش گذشت چه شبها برای من
چشم ستاره محو تماشای مادر است
دامان اوست مهد تجلّیّ هر کمال
این راز سر به مُهر معمّای مادر است
افسوس ؛ در گذشت و نشد تا که گویمش
در چشم ها و روی سرم جای مادراست
گر نغمه ساز گشته " شقایق" ز صوت اوست
گوش زمان همیشه به آوای مادر است
شاعر :
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
مدح ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها
به یمن مقدم زهرا جهان منوّر شد
فضای عالم هستی از او معطر شد
رسید فصل بهاران پر از شکوفه عشق
شب ولادت دُردانه ی پیمبر شد
از آسمان رسد آوای مژده بر عالم
که مادر پدر آمد ، خدیجه مادر شد
ملیکه ای که پس از حق ظهور اوّل بود
دلیل خلقت عالم برای داور شد
شکوفه های اجابت میان دستانش
کسی که حُسن الهی در او مصوّر شد
بدون فاطمه کم بود نیمی از حیدر
رسید مادر گلها و نیم دیگر شد
خدا به بحر ولایت چه عزّتی بخشید
یگانه گوهر هستی نصیب حیدر شد
زن از کرامت نامش گرفته قدر و بها
حیای فاطمه زینت برای دختر شد
صفا و مروه و زمزم به عشق می خوانند
زمین مکّه محلِّ نزول کوثر شد
بروی برگ " شقایق" نوشته با خط سبز
که مادر همه گلها شفیع محشر شد
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
........."شب یلدا مبارک باد".......... ..
ترجمان شب یلداست که با هم باشیم
فارغ از غصه و دلتنگی و ماتم باشیم
محور جمع شود حرف وفاداری و عشق
دور از رنگ و ریا ، پاک چو شبنم باشیم
با دل زخمی و مجروح ،ز بیداد زمان
غزل مهر بخوانیم و چو مرهم باشیم
ساغر خالی دل ،پر شود از باده ی مهر
مست از شعر و غزل ،سر خوش و خرّم باشیم
دفتر دل بگشائیم و تفال بزنیم
مثل حافظ همه در عشق مصمّم باشیم
نکند مثل اناری که ترک خورده ز جور
پر ز خونآب دل و چهره ی درهم باشیم
کاش با هر نفسی خنده زنیم از سر شوق
تا صفا بخش دلِ سوخته از غم باشیم
قدر این جمع بدانیم و در آئینه ی مهر
خالی از کینه شویم و ،نفس هم باشیم
نرسد تا خبر عشق به گوش اغیار
در شب وصل، همه یک دل و محرم باشیم
کاش بعد از شب هجران برسد صبح وصال
همه مسرور از آن نور مجسّم باشیم
دشتها پر شود از عطر " شقایق" روزی
که همه در نظر عشق مکرّم باشیم
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۹/۳۰
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
"بهاریه ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها"
در شب میلاد زهرا جلوه گر شد نور یزدان
شد زمین و آسمان ها در قدومش نور باران
از تجلّی فروغش، شد مدینه طور سینا
در بهار مقدمش شد عالم امکان گلستان
چشم طاها گشته روشن، در شب تنزیل کوثر
دامن پاک خدیجه شد تجلیگاه قرآن
مادر هستی رسیده ، تا شود اُم ابیها
مرتضی را همسر است او مصطفی را راحت جان
علت خَلق جهان است و دلیل آفرینش
کوثر است و قدر او چون, لیله القدر است پنهان
عصمت الله مجسم، مظهر اسما حُسنی
گشته نازل در مقامش سوره های قدر و انسان
بر ائمه حجّت است و بر رسولان آیت حق
چادرش حبل المتین و عفتش الگوی نِسوان
شد شکوفا یاس احمد ، رخ نموده جلوه حق
دختر خیر البریّه ، مادر نسل امامان
صبح زیبای سعادت جلوه گر شد از فروغش
فاطمه آمد بدنیا کَنز مخفی شد نمایان
آمنه مادر بزرگ و آسیه خدمتگزارش
مریم و هاجر کنیز و جبرئیلش هست دربان
کهکشان ها در طوافش دائماً در حال حرکت
کیست زهرا آیت حق ، شاهکار ربّ سبحان
مژده ای اهل ولایت ، باز گشته باب رحمت
در شب میلاد زهرا ، عرش حق گشته چراغان
عالم از یُمن قدومش شد "شقایق" پرور امشب
می رسد با هر نسیمی بوی یاس و عطر ایمان
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۹/۳۰
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
"بهاریه ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها"
در شب میلاد زهرا جلوه گر شد نور یزدان
شد زمین و آسمان ها در قدومش نور باران
از تجلّی فروغش، شد مدینه طور سینا
در بهار مقدمش شد عالم امکان گلستان
چشم طاها گشته روشن، در شب تنزیل کوثر
دامن پاک خدیجه شد تجلیگاه قرآن
مادر هستی رسیده ، تا شود اُم ابیها
مرتضی را همسر است او مصطفی را راحت جان
علت خَلق جهان است و دلیل آفرینش
کوثر است و قدر او چون, لیله القدر است پنهان
عصمت الله مجسم، مظهر اسما حُسنی
گشته نازل در مقامش سوره های قدر و انسان
بر ائمه حجّت است و بر رسولان آیت حق
چادرش حبل المتین و عفتش الگوی نِسوان
شد شکوفا یاس احمد ، رخ نموده جلوه حق
دختر خیر البریّه ، مادر نسل امامان
صبح زیبای سعادت جلوه گر شد از فروغش
فاطمه آمد بدنیا کَنز مخفی شد نمایان
آمنه مادر بزرگ و آسیه خدمتگزارش
مریم و هاجر کنیز و جبرئیلش هست دربان
کهکشان ها در طوافش دائماً در حال حرکت
کیست زهرا آیت حق ، شاهکار ربّ سبحان
مژده ای اهل ولایت ، باز گشته باب رحمت
در شب میلاد زهرا ، عرش حق گشته چراغان
عالم از یُمن قدومش شد "شقایق" پرور امشب
می رسد با هر نسیمی بوی یاس و عطر ایمان
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۹/۳۰
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
غزل آمد که با گلواژه ها روشن کند معنای مادر را
قلم فریاد زد هرگز ندارد واژه ای یارای مادر را
شبیه هرچه را پیدا کنی شاید میان عالم هستی
نمی گیرد کسی در عشق ورزی و محبت جای مادر را
تمام خلق در کشتی و لنگر گاه دریای بلا مادر
ندارد هیچ جا آرامش آغوش بی همتای مادر را
زمین جای خودش گه گاه می لرزد تمام عرش با یک آه
اگر طوفان شود موجی بلرزاند دل دریای مادر را
خدا ای کاش بعد از سجده ی خود واجبش می کرد بر مردم
سه نوبت سجده ی طولانی هر روزه بر پاهای مادر را
یتیمی را فقط فقدان بابا خوانده اند اما کسی داند
که در آغوش خاک سرد برده قامت رعنای مادر را
گمانم بهترین موسیقی دنیاست، حتی در خود جنت
خدا هم پخش خواهد کرد هی لالایی زیبای مادر را
#محمدجواد_منوچهری
📚 گیدا
@gida13
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
هر خانه ملک دارد و جان ،قربانش
ذکر است نظر به چهره ی تابانش
هر روز به احتــرام نام مـادر
باید بزنیـم بوسـه بر دستـانش
#محمدجواد_منوچهری
#روز_مادر
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
دریای صفـا بود و زبانش تهدید
پروانـه صفت به دور ما می چرخید
پیدا که شدیـم بعد هر گـم شدنی
گریاند و گریست ،همزمان می خندید
#محمدجواد_منوچهری
#روز_مادر
#ولادت_با_سعادت_حضرت_فاطمه_زهرا_صلوات_الله_علیها
از آن روزی که وصف خویش، حیِّ ذوالمِنَن میگفت
به جبریل از علی و احمد و زهرا سخن میگفت
ز نورِ او، چو نور چارده معصوم خلقت شد
گه از نور حسین و گاه از نور حسن میگفت
تمام آفرینش، آفریده از همینها شد
از اول مدح آنان را خدای مؤتمن میگفت
خداوند تبارک نور زهرا را که افشا کرد
به خود تبریک از این محور هر پنجتن میگفت
ز بانویی که قبل از خلقت او را آزمایش کرد
خبرها از قبولِ امتحانش، ممتحن میگفت
حدیتِ قدسیِ لولاک را با وحی، چون قرآن
مرتب با رسولانِ بزرگِ خویشتن میگفت
اَعَزُّالنّاس نزدِ حق، همان صدّیقۀ کبراست
اُولُواَلباب را هر دم، از او در انجمن میگفت
به قابِ قوسِ اَواَدنی، خدا میزد دَم از زهرا
گه از اُمِ اَبیها، گه ز یاس و یاسمن میگفت
نه تنها اُمِ اَب، که اُمِ مامِ خویش هم بوده
که خود در بتنِ مادر، وقت غم با او سخن میگفت
خدیجه طفل نه، حوریه آورده خدا را شکر
به چشمِ اِنسیان، اِنسیه آورده خدا را شکر
نبی را چیست اَعطَینا، طلوع زهرۀ اَزهَر
همه قرآن به یک سوره بنازد، سورۀ کوثر
خدا را آیةاللهی است در اسلام و او زهراست
علی را کفوِ یکتائی است، روح و جان پیغمبر
امامانِ مبین را مادری، برتر ز مادرها
بزرگانِ جهان را سروری، بهتر ز هر سرور
زن اما چون پیمبر بود، آن مردآفرین بانو
جوانمردان عالم را زنی چون اوست کو مادر؟
چه مادر، صاحبِ خلقت ، چه دختر ، بانوی عصمت
به هیبت ثانیِ احمد، به غیرت ثانیِ حیدر
رضیه، مرضیه، صدیقه، زهرا، فاطمه، حوراء
هم او مستورۀ دنیا، هم او منصورۀ محشر
به محشر چون درآید، میشود سرها همه پایین
شفاعت میکند از دوستانِ دوستان، یکسر
وجودش از صفاتِ حق، سجودش محوِ ذات حق
غذایش حمد و تسبیحِ خدای خالقِ اکبر
دعای هر شبِ او، شاملِ حالِ محبانش
نیفتاد از لبش نامِ محبان تا دم آخر
تمامِ مصحفش وحی و تمامِ خطبهاش قرآن
که قرآن جمله یک حرف است، از آن وحیِ بی پایان
بنازم بر مرام او، عنایات مدام او
که یکدم در نمیماند به کار خود غلام او
کند انفاق حتی بهترین رخت عروسی را
فقیران و یتیمان و اسیران و طعام او
به دستش بوسه میزد خاتم پیغمبران یعنی
که تا او بود، یک لحظه نشد بیکس امام او
پر از فریاد شد در راه مظلومیتِ مولا
نفهمیدند حرفش را، خواص او، عوام او
به خانه همسری کرد و به کوچه یاریِ حیدر
به وقت غربت مولا نشد حفظ احترام او
تمام نیرویش را صرفِ یاریِ علی فرمود
حمایت از ولایت شد تمام اهتمام او
شهادت را برای خود خرید و دوستدارانش
شهیده ماند نام او، برای انتقام او
سزاوار است درسِ عبرت از مادر بگیرم من
که نصبُ العینِ خود سازم، جهاد او قیام او
امامِ امتِ ما را، هدایت کرد این مادر
دعای اوست امداد علمدار نظام ما
همین یک درس بس، از مکتبِ نابِ سلیمانی
که هر طوفانُ الاقصی هست، یک الگوی ایرانی
#ولادت_با_سعادت_حضرت_فاطمه_زهرا_صلوات_الله_علیها
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ علَیكِ یٰا فاطِمَةَ الزّهراء)
#مدح
#مقام_زن
#روز_مادر
#میلاد_حضرت_زهرا
(کـــوثـــر)
امشب فلک ز مولد زهرا (س) منوّر است
کآیینه دار ماه ِ رخش، شمس خاور است
آن زهرهی مُنیر سماوات معرفت...
در ظلمتی عظیم، فروزنده اختر است
از عطر جانفزای گل یاس احمدی (ص)
خوشبو جهان چو رایحهای روح پرور است
گل در بهار اگرچه فراوان به عالم است
این گل یکی بوَد که به عالم برابر است
بر دامن خدیجه عطا گشت دختری
کآرام قلب و نور دوچشم پیمبر است
آن دختری که نادرهی کبریا بوَد
از مرتبت، معلّم لعیا و هاجر است
آن دختری که فخر زنان است تا به حشر
اسطورهی عفاف زنان است و سرور است
وقتی که دشمن از سر بخل و جهالتش
گفتا رسول فاقد نسل است و ابتر است ـ
فرمود حق به رغم بخیلان به مصطفی
کز منزلت، عطا به تو امروز، کوثر است
آن کوثری که آل ولایت ز صُلب اوست
شایستههمسریست که همکفو حیدر است
آن کوثری که خلق جهانی طفیل اوست
صدیقهی بتول که زهرای اطهر است
شالوده و بهانهی خلقت چو او بوَد
شیرازهی کتاب خداوند اکبر است
«لولاك» در مقام مَنیع و رفیع اوست
مقصودِ آفرینش و محبوب داور است
دارد مقام « اُمّ اَبیها » یی از پدر
مادر بوَد برای پدر، گرچه دختر است
نام علی و فاطمه، در لوحهی وجود
همراه احمد است که ثبت و مُصَدّر است
عنقای آسمان نبوّت چو احمد است
بالَش علی و، فاطمهاش نیز شهپر است
همتا نداشت فاطمه در عالمِ وجود
همکفو او علیست که شایسته شوهر است
آنکو که مفتخر بوَد از نسل فاطمه است
در این شب خجسته، نشاطش مکرّر است
هر بانویی که هست مُرید و، مرادش اوست
بی شک به روز حشر، مبرّا ز کیفر است
دارد بس افتخار که «میلاد فاطمه»
روز «مقام زن» بوَد و «روز مادر» است
بنشین به زیر سایهی او در تمام عمر
بیبارگاه اگرچه بوَد سایهگستر است
طبع کلیل من، نتوان وصف او کند
زین منزلت که مادح او حیّ داور است
او مادر من است و منم مفتخر به او
او شافی و شفیعهی ما روز محشر است
(ساقی)! سخن ز ساغر و مستی قبیح نیست
وقتی که جام، در کف ساقی کوثر است.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1393
eitaa.com/shamssaghi