هدایت شده از شمس (ساقی)
(وفات حضرت امالبنین(س) تسلیت باد)
حضرت ام البنين از بس كه با احساس بود
بــا يتــيمـان علی ، در مــــادری حساس بود
اين مقامش بس كه او در بين نسوان جهان
مـــادر سقـــاى دشـت كــربــلا، عبـــاس بود
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_ام_البنین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
وفات حضرت ام البنین س مادر گرامی حضرت ابوالفضل ع بر همگان تسلیت باد.
همســــر خورشــیدی واُم القمـر
نخل ولا از تو شــــــــده بارور
آینه ی عصــــمت زهـــــــرا نمـا
اُُم بَنین همســــــر خیـر البشـــر
خادمه ی کـــــوثر هستی تویی
فضــل تو از خلق جـهان بیشتر
مــــادر والای علمـــــــدار عشق
آنکه شـده بر شـــــــهدا تاج سر
@goollvajhehay_ahlbeyt12
بهر عــــــزیزان علی گـــشته ای
مــــادر فرخنــــــده ی والا گُهـر
عشـــــق و وفا و ادب آموختی
بر همه ی خلق ، ز جـــنّ و بشر
چهار ستون حـــــــــرم عشق را
دست تو بنهـــــاده چنین با اثر
چـار پســـــر زادی و پرورده ای
هـر یک از انان ؛ ز مَلک خــوبتر
یاور و هم سنگـــــر ســالار دین
چهار فــــدایی و همـــــه نامور
نور گرفتند ز خـــــورشید مهــر
در فَلک عــشق چو قـــرص قمر
جمله فدا گشـــته ی راه حسـین
آه از آن لحظه که گشــــتی خبر
ناله و آهــــت ز حـــریم بقــــیع
بود بلند از نَفـــس پر شـــــرر
ذکـــر شب و روز تو نام حـسین
اشک تو بر زینـب خونیــن جگـر
جــان به فـدای دل بشکسته ات
چشم ملائک ز غـــمت گشـته تر
هر که پناهــــنده به عــباس شد
نام تـو را بُــرد به نـزد پســـــر
نام تو اســـــرار اجــــابت شــده
وقــت مناجــات و دعـای سحــر
روز عـزایت همــــه گریان شدند
ای که تویی مظهـر صـبر و ظـفر
چشم ( شقایق) به نگاه شماست
بر دل افســـرده ی او کـــن نظـر
شعر:استاد حمید رضازاده ( شقایق)کرمان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
111.9K
#نوحه
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
تازه داغ امیـرالمومـــــنین شد
که بپا ماتــــم ام البـــــنین شد
مهدی فاطمـــــه آجــــــرک الله
تســلیت تســلیت بقیـــــه الله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
می شود وقــــت تشییع جنازه
داغ یاس نبـــــی دوبــاره تازه
مهــــدی فاطمـــــه آجـــرک الله
تســـلیت تســــلیت بقیــــه الله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
آنکه بوده به قلبش داغ هجران
بر شهیدان خـود گردیده مهمان
مهدی فاطمـــــه آجــــــرک الله
تســلیت تســـــلیت بقیــــه الله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
عُمــــــر اُمُّ البنـین آمد به پایان
از جـــهان رفتــه مادر شهیدان
مهدی فاطـــــمه آجــــــرک الله
تســـلیت تســـلیت بقــــیه الله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:حاج محمد نعیمی(قم المقدسه)
اجرا:استاد علی وطنی (ورامین)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_ام_البنین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
گــداى خوشـــه چینــــم تا قـیامت خـــرمن او را
که حســـرت میکشـــد فردوس عطر گلشن او را
چنان مشکلگشا،باب الحوائج،کاشف الکرب است
گــــرفـتـند اولـیـاء الله عـــــــالم دامــن او را
ندیدم ســـــربلند و ســــرفــرازى را مگــــر اینکه
بدیدم محضــــــر امالبنــین خـــــم گــــردن او را
معین گشــــته مزد فاطــــمیه دست این بانوست
که معنا کــــرده ســــــفرهدار زهـــــرا بودن او را
امیرالمؤمنیــــن همســــــر، ابوفاضل پســر، بهبه
بنـازم این مقام و جـــاه و شـــــأن احـــسن او را
@goollvajhehay_ahlbeyt12
عباى مرتضــى را وصله که میزد هــــــمه دیدند
که نخ میکــــــرد جبرائیل بعضـــــاً سـوزن او را
زیارت میکنــــم جـــــاى رباب و نجــمه و زینب
مــــــزار اطهـــــر او را ، معـــــلا مدفـــــن او را
اگـــر دیـروز جــــــارو کـــــــرد زیر پاى زینب را
کنون جــــارو کشـند اینسان ملائک مسکن او را
چــنان جانســــوز مرثیــه میان کوچه سرمیداد
که میدیـدند مردم گـــــریههاى دشــــــمن او را
به او گفتــند "عباســت صدا میزد حسینم کو؟"
نشــــــانش داد زیـــــنب پارهى پیـــــراهن او را
اگــــر چیزی جز این میماند از عباس، میدادند
فقــــــط دادند دسـتش تکه تکه جوشـــــن او را
عمـــود آهــنین، تیر ســـــــهشعبه، نه نه اینها نه
فقط شــــرم از رباب انداخت بین خون تن او را
رباب از در که میآمـد دل امالبنیـن میریخت
غــــــم لالاییاش میبــرد بالا شـــــــــیون او را
شعر:محمدجواد پرچمی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_زمزمه
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ای هـمه دار و نـدارم، ای فــــــدایت هرچه دارم
هرچه دارم از تو دارم، از خـــــودم چیزی ندارم
پســــــرهایم فدات
فــــــدای بچه هات
((حسین جانم حسین،،،حسین جانم حسین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دستِ عباسم که سهل است،هستی ام قربان رویت
چشم و جسم و جانِ عباس، نذرِ هر یک تارِ مویت
شـــــــده آب آورت
فـــــــدای اصــغرت
((حسین جانم حسین،،،حسین جانم حسین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چـــــون نشـــد آب آورد، آب آورِ تو دیده تر شد
قامـــــتِ رعنای سقا، از خجــالت مختصـــر شد
زِ زخـــــمِ مشــــکِ او
چو خون شد اشکِ او
((حسین جانم حسین،،،حسین جانم حسین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
روی نیزه گـــریه کـرد از، گـــــریه های دخترانت
کشـــــته شد صـد باره او از،خنده های دشمنانت
چو معجر پاره شد
ز دستش چاره شد
((حسین جانم حسین،،،حسین جانم حسین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حاج محمود ژولیده
دی ۱۴۰۱/ماه جمادی الثانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#مربّع_ترکیب_بند
تقدیم به ام الادب حضرت ام البنین سلام الله علیها
سلام امّ البنین خوش آمدی در خانه ی حیدر
سلام ای دوّمین دلداده ی فرزانه ی حیدر
رسیدی بار غم برداشتی از شانه ی حیدر
صفا را باز آوردی تو در کاشانه ی حیدر
مقامِ خانه داریِ علی در شان هر زن نیست
زنی غیرازخودت شایسته ی این خانه قطعاً نیست
چه بختی را به تو پروردگارِ عشق ، بخشیده
به تو خورشید رو کرده ، قمر هم بر تو تابیده
وفا و عشق و ایثار و ادب ، گِرد تو گردیده
برای مدحت این بس که، تو را حیدر پسندیده
خدا را شکر با تو ، باز مولا فاطمه دارد
و این یعنی علی الفت فقط با فاطمه دارد
تو بعد از فاطمه نیکوترین بانوی مولایی
رسیدی تا که مولا را برون آری ز تنهایی
تو بر اولادِ زهرا مادری کردی به زیبایی
یقین دارم که بانو موردِ تاییدِ زهرایی
سپرده دست تو فرزندهای خویش را مولا
بدان که دعوتت کرده به این خانه خودِ زهرا
به تو دادند یا ام البنین اوجِ سعادت را
گرفتی از خدا بهرِ علی توفیقِ خدمت را
تو کردی خرجِ آلِ فاطمه مهر و محبت را
در این خانه تو حس کردی صفای باغِ جنت را
کنار اهل این خانه ، خدایی تر شدی بانو
ز بس که با ادب بودی ، ادب پیش تو زد زانو
سعادت یار شد با تو، دلت را مبتلا کردند
بنی الزهرا تو را از اهلِ این دنیا جدا کردند
تو را باعشقِ خود این بچه ها،خوب آشناکردند
سعادت بهتر از اینکه ، تو را مادر صدا کردند
به اینجا آمدی و با تو کم شد زحمتِ زینب
تو بعد از مادرش زهرا شدی هم صحبتِ زینب
سخن گفته یقیناً با تو زینب از غمِ مادر
خبر داری که آتش زد زبانه از دلِ این در
بگو آیا به تو گفته ؟؟ چه ها شد با دلِ حیدر
خبر داری جدا شد آیه آیه سوره ی کوثر
وصیت های مادر را بپرس از دخترش زینب
به زینب گفت از گودال و از داغ حسین آنشب
به اینجا آمدی باشی هوادارِ حسین او
تو باید تا ابد باشی پیِ کارِ حسین او
تو مادر می شوی بهرِ علمدار حسین او
و بعد از کربلا هم می شوی زارِ حسین او
تو با این خانواده کرده ای یک عمر همدردی
برای کربلا بانو، چه سقّایی ادب کردی
به قربان ابالفضلت که جان قربانِ جانان کرد
همان ساقی که دریا را ز کار خویش حیران کرد
سرش را وقت رفتن ، فاطمه مهمانِ دامان کرد
که زحمت های یک عمرتو را اینگونه جبران کرد
سرِ عباس را برداشت اما در دلِ گودال ...
چه شد با نورِ عینِ او؟ نمی گویم ، زبانم لال
شعر:رضا یزدی اصل
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_ع
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیها_سلام
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در کـــربلا امشب دو مــادر دم گرفتـند
بر غــربت هــم مجلــس مـاتم گرفتــند
مرثیـــــهٔ امشــب تبِ احســــاس دارد
شــورِ" بِنَفســـی أنتَ یا عبـــاس" دارد
صاحب عزا امشب ، یل ام البنین است
در مـاتمِ مــادر ، عزادار و غمیــن است
از آسمــان ، باران غـــم می بارد امشب
قـرص قمــر ، اشک دمــادم دارد امشب
افلاکیـــان ، دورِ قمـــر ، مــأوا گرفتند
بزم عـــزا بــر مـــاتــم عظمـــا گرفتند
نوحوا علی العباس می خوانند از عرش
گسترده اند ازاشک خود بر آسمان، فرش
از چشم خیس زائران ، الماس جاریست
بر روی لبهـــا ذکـــرِ یاعبــاس جاریست
ام البنیـن در فکــر شـــاه عالمیــن است
همواره گریان از غــمِ داغ حسین است
هرگــز نبــرده داغ زینب را زِ یــادش
با یــاد غمهــا می کشـــد آه از نهــــادش
یک کربـلا در سینـــه اش ماتم نشــسته
پهلـــوی یک بانوی قـــامتْ خَــم نشسته
هر دو ، غـــمِ داغ پســـر در سینــه دارند
قصــــد زیــارت ، در شــب آدینـــــه دارند
هر دو ، شهیـــدی تشنه لب در خاک دارند
هر دو ، مقـــام خـــاص در افـــــلاک دارند
امشب سخن از حــرمتِ اُمُّ الشهیـــد است
ام البنیـــن در نـزد زهـــرا رو سفیـــد است
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۱۵
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه_ترکی
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیها_سلام
#سبک: دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
جان اؤستِه یم اوغلوم( یتیش سن هرایه۳)
خستَــه گــؤزوم آغلـــور( باخــور کربلایه۳)
بیر اوغلوم یُوخدی اَیلَشسین کناریمده
صُــولوبدی گــؤل لَریم باغ و بهاریمدَه
غریبم من(۲)
اوتانمـــا سَن ربابیدن وفـــاداریم عباس
اَدَبلی قهرمان اوغول ، علمداریم عباس(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بیر ایل یاریم هـر گؤن(سنه آغلادیم من۳)
نوحــه دِییـب باشَــه ( قرا باغلادیم من۳)
دِییلّر دَگـــدی باشـــوندان عمــــود آهــن
قلــم اِئتــــدی اوزون قُوللار یوی دشمن
اباالفضلیم(۲)
کرب و بلاده اولمــادیــم سَـنَـــه آغلیــام من
باشیوین اؤستَه یارَه وی اؤزوم باغلیام من(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زینب دِییر ، زهـــرا (گَلیــب باشـــون اؤستَـــه۳)
گؤل پیکرون قویموب( دؤشَــه داشون اؤستَــه۳)
یانیـــب احوالیــــوَه قــامت، کمـــان زهــرا
اوغول وای سَسلیوب اُول باغری قان زهرا
اباالفضلیم(۲)
اِذنی وِئریب دِه یا أخا ، یتیش داده قارداش
جان یتیشیب دوداقیمه گَل امداده قارداش(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گؤزلَردَن آخدی قان (فرات اُولدی گریان۳)
یاندی سوسوز لیقدان( علمدار عطشان۳ )
حسینی سَــسلدی امـداده گَل قارداش
باغیــشلا قالمیـوب پیکردَه اَل قارداش
حسین جانم(۲)
گؤردوم آنان فاطمـــه نی دؤشَنــدَه من آتدان
قانلی گؤزون گؤردوم اونون ، گؤزوم چیخدی یاددان(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
باشیم دیزون اؤسته (دورا بیلمیــرم من۳)
گؤز یاشیـوی عفو اِئت( اگرسیلمیرم من۳)
یارالی جانیم آی قارداش سَنَـــه قوربان
کمک سیـز حالیــوه قلبیم اولوبدور قان
حسین جانم(۲)
گؤر نِجَه من خجالتم سَنون قیزلاروندان
دورانمـــوام اَیاقَـه تا اؤپَــم گؤز لروندان(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۱۵
لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ثواب آلوده می گردد ز دامانی که من دارم.m4a
1.44M
بسیار زیبا👌
چـنان آلوده دامـانم ، ثوابی گر به جا آرم
ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم
#شعر_و_خوانش
#عاصی_خراسانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
VafatHazratOmolbanin1396[04].mp3
11.74M
#زمینه
#وفات_حضرت_امالبنین_س
#بانوای_حاج_میثم_مطیعی
نوحه ی ام البنین، بعد داغ نینوا
میزنه چه آتشی، صبح و شام به قلب ما
آه ای دل
أولادی / و مَـن تَـحتَ الخَـضراء
کُـلُّـهُـم فِـداء/ لِـأبی عَـبدِالله
شد جدا ز تن، سر تک تک پسرام
نذر کرببلا، به فــدای ثارالله
دیگر مرا ام البنین نخـوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم
((پسرام، به فدای حسین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
آه اگر افتاده از، بلندی عباس به خاک
اگر چِشمَش غرق خون، اگر جِسمَش چاک چاک
میخونم
أولادی / و مَـن تَـحتَ الخَـضراء
کُـلُّـهُـم فِـداء/ لِـأبی عَـبدِالله
مثل مرتضی، شد دوتا فرق سقا
بين علقمه، پیش پای ثارالله
مانند او حیــــران مشک آبم
تا جان دهم شرمنده ی ربابم
((پسرام، به فدای حسین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
لحظه های آخره، رو لبام شهادتین
روی به سوی کربلا، میگم با حسین حسین
واویلا
أولادی / و مَـن تَـحتَ الخَـضراء
کُـلُّـهُـم فِـداء/ لِـأبی عَـبدِالله
وقت رفتنم، یاد گودال افتادم
دست وپا زده،زیر خنجرثارالله
از آن تن در خون رهاچه گویم
از آن سر بر نیــزه ها چه گویم
((پسرام، به فدای حسین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعروملودی: سید مهدی سرخان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگر مرا ام البنین نخوانید،،،
#روضه
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#مرحوم_کوثری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
هدایت شده از متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید |
روضهخوانی تکاندهندهی و قدیمی #رهبر_انقلاب در #مصیبت #حضرت #ام_البنین (س)
🏴 انتشار بهمناسبت سالروز وفات حضرت امالبنین
🗓 ۱۳۵۲/۱۱/۱۲
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
─┅═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅─
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سینه_زنی
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیها_سلام
#سبک:یافاطمه من عقدهٔ دل وانکردم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در کـــربلا امشب دو مــادر دم گرفتـند
بر غــربت هــم مجلــس مـاتم گرفتــند
مرثیـــــهٔ امشــب تبِ احســــاس دارد
شــورِ" بِنَفســـی أنتَ یا عبـــاس" دارد
صاحب عزای مادر ، اباالفضل
گــرید برای مــادر ، اباالفضل
(ام البنیـــن وای)۴
از آسمــان ، باران غـــم می بارد امشب
قـرص قمــر ، اشک دمــادم دارد امشب
افلاکیـــان ، دورِ قمـــر ، مــأوا گرفتند
بزم عـــزا بــر مـــاتــم عظمـــا گرفتند
(ام البنیـــن وای)۴
نوحوا عَلَی العباس می خوانند از عرش
گسترده اند ازاشک خود بر آسمان، فرش
از چشم خیس زائران ، الماس جاریست
بر روی لبهـــا ذکـــرِ یاعبــاس جاریست
(آه و واویــلا)۴
ام البنیـن در فکــر شـــاه عالمیــن است
همواره گریان از غــمِ داغ حسین است
هرگــز نبــرده داغ زینب را زِ یــادش
با یــاد غمهــا می کشـــد آه از نهــــادش
(آه و واویــلا)۴
یک کربـلا در سینـــه اش ماتم نشــسته
پهلـــوی یک بانوی قـــامتْ خَــم نشسته
هر دو ، غـــمِ داغ پســـر در سینــه دارند
قصــــد زیــارت ، در شــب آدینـــــه دارند
(آه و واویــلا)۴
هر دو ، شهیـــدی تشنه لب در خاک دارند
هر دو ، مقـــام خـــاص در افـــــلاک دارند
امشب سخن از حــرمتِ اُمُّ الشهیـــد است
ام البنیـــن در نـزد زهـــرا رو سفیـــد است
(آه و واویــلا)۴
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۱۵
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
@saeidikimya
گلواژههاے اهلبیت (؏)
این جمعه هم نشد،،،
ما کـــــوه غــــرور و ادعـاییم آقا
مشغـول دعـــا که نه، اداییـم آقا
دنبال تو بودیم ولی گمشـده ایم!
این جمعه نشد به خودبیاییم آقا،،،
شعر:محمدجواد منوچهری
اللهم عجل لولیک الفرج
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
نام او آمد و قلم گل کرد
رفت تا اتفاق روز کبود
رفت تا بینهایت گریه
رفت تا پیش آنچه بود و نبود
قلمم عارفانه عاشق شد
نام او رمز و راز این قلمست
مصرعی که به کربلا افتاد
مصرعی که دو دست او قلم است
نام او اتفاق یک رود است
رود جاری لب ترک خورده
پیش چشمان تیره ی ساقی
دشتی از لاله های پژمرده
لاله هایی که ظهر روز عطش
رقص خون را به اشک میدیدند
لاله هایی که قلبشان خون بود
لاله هایی که عشق می چیدند
لاله ای بوی سیب را میداد
تاولی از عطش به لب ها داشت
نازدانه چقدر زیبا بود
روی چشمعموی خود جا داشت
صبر لبهای او ترک خورده
آنکه شش ماهه قرص کامل بود
مثل ماهی به تیره ی شب ها
او که سرباز خوب و قابل بود
مادری توی خیمه بیتاب و
منتظر مانده چشم های ترش
جان به لب بود از سکوت علی
نکند تیر آید و قمرش
صحنه ها پیش چشم او میرفت
درد در جان غیرتش تب داشت
می نشست و دوباره بر میخواست
او که نام حسین بر لب داشت
رفت و با اشک اذن میدان خواست
او که دریای ِ تا ابد جاریست
رفت و دستاش را به علقمه داد
کار عباس ها وفاداریست
چه کسی دیده ساقی تشنه
به روی دوش مشک او پاره
بی علم با دو دست افتاده
چشماو بود سوی گهواره
مردی از جنس باور و دریا
در نگاه حسین گمگشته
رفت مثل غزل ولی ای وای
مثل یک چار پاره برگشته
چه کسی دیده آنکه شمشیرش
ذوالفقاریست در ید حیدر
تیر خوردست و باز شرمندست
از غم خشکی لب اصغر ......
چه کسی دیده اینهمه مستی
چه کسی دیده این ادب هیهات
تو تمام وفا شدی عباس
عشق هم با تو میشود اثبات
خشکی آیه های لبهایت
میخراشید روح دریا را
ای فرات ای که مَهر فاطمه ای
در طوافت بگیر سقا را
رد دستانِ عاشقت آقا
مثل خورشید تا ابد باقیست
نام تو بین تشنگان جهان
حضرت عشق حضرت ساقیست
مقتدای ادب فقط عباس
دستهایش جهان باورها
رزق سال غزل فقط عباس
نام او بیت خوب دفترها
بال وپرزخمی ام عزیزحسین
بانگاهی توروبراهم کن
ترکی روی قلبم افتادست
عاشقانه کمی نگاهم کن
دستهایت تمامی دریا
ای تمامت تمام جان حسین
کربلا را برادری کردی
ماه زیبای آسمان حسین ...
#زینب_حسامی
{بسم رب الشهداء والصدیقین}
«هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا»
#مـــادر_شهیـــد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
قصــــهٔ داغِ یک شـقــــایق را
مــادر یک شـهیــد می فهمــــد
انتـــــظار و تــبِ دقــــایــق را
اشکِ چشمِ سفـید می فهمــــد
دیــده بودم که مــادری ، روزی
لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد
ردّ ِ پــاهـــای آســـمـــانـــی را
بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید
دیده بودم چگــونه با حســرت
بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد
بعد از آن کار او فقـــط این بود
بر مـــزاری مُـــدام ســـر می زد
چشم او چشــمه سار جاری بود
از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت
عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را
روی سنگی بغل بغل می ریخت
نذر تسبیــح می زد او هر بار
نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد
گوهر چشــم خویـش را انگار
دانه دانه به رشتــه می آورد
سالهــا رفتـــه از همــان ایــام
حال،مادر در آن حوالی نیست
گرچه مــادر ، نمــی رود امــا
روی سنگ مزار، خـالی نیست
آســمان ، سایه بر سرش دارد
بــاد ، عطــر گـلاب می ریــزد
جــای چشمــان خســتهٔ مادر
ابر ، بــاران نــاب می ریــزد
بی خبــر نیســتــم از آن مادر
گاه سر می زنم به چشــمانش
اشک هـایــی گِـــــرِه زده دارد
روی گلبــرگ هـای دامــــانــش
بغض و فریادهــای تلــخش را
پیش ما جای گریه ، می خندد
راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را
بر دلش خـاشــعانه می بنــدد
بر خطوطِ عمیقِ صـــورتِ او
ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـــانده
بر تَــرَک های روی لبــهـــایش
آهِ ســــرد مــلال جـــــا مانده
پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــــادر
لایــقِ بوســـهٔ کبــــوترهاست
قامتش گرچه خَـــم شده ، اما
زیر پایش همه صــنوبرهاست
گفتمـــش توی آخـــرین دیدار
در نمــازت کمی ، دعـــایـم کن
با دل عاشق و شکســــتهٔ خود
آرزوی خــوشــــی برایــم کــن
مادرم ! آرزوی مـــن این است
تا خدا خواهد و شـــهید شوم
لااقل با همـــه ، سـیــاهیهـــام
زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم
از شهیــدت بخـــواه در دنیــا
"کیمیـــا"ی ســعـــادت مـــا را
در بهشــت خــدا کنــد امضــا
پــای بـــرگ شفـــاعت مـــا را
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍ رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۱۷
لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─