─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#مسمط
#امام_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« عطر سلام و صلوات »
دنـیـای کلام تو جـــهــان بــرکات است
عمریست جهان ریزهخوراین کلمات است
در ساحت عرفانِ غمت، فلسفـه مات است
نام تو پر از عطــر ســلام و صـلـوات است
ای سـورۀ شــأن تو پـر از سـجـــدۀ واجب
زانـو زده در محـضـــرت ادیان و مـذاهـب
دارند نصیــب از نـفســت حاضــر و غایب
راهـی که تو ابلاغ کــنـی راه نجــات است
فیــض ازلی چیســـت؟ مسلـمـانِ تو بودن
لطف ابـدی شـــیعــۀ چـــشمان تو بودن
در خوف و رجــا دست به دامـان تو بودن
مهر تو و قهـرتو حیات است وممات است
ای کاش که باشـــد نظـــر لطــف تو با ما
تا ســـوی تنـــور امــــر کنـــی باز امـاما
با عـشــق تو آتــش شـــده بـرداً و سـلاما
آتش نه که ایــن روشـنی آب حیـات است
نام تـو بلند است و مقــام تـو رفــیع است
لطف تومدام است وعطای تو وسیع است
هــم در دل ما حســرت دیـدار بقیــع است
هم در دل ما حـســرت درک عتـبات است
شعر:استاد سید محمدجواد شرافت
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
«السلام علیک یا جعفر بن محمد الصادق»
صادق شدی وصدقِ توشهرت گرفته است
صِـدقِ تو از هــر آیـنه سبقـت گرفته است
نامِ تو را نوشــتــم و احســـاس می کنـم
بارانِ عشـقِ من به تو شـدّت گـرفته است
آغـــاز کــــرده ام غـــزلی صـــادقــانه را
این شعـر،با تو رنگِ صــداقت گرفته است
ای پنجمــین وصـــیّ علــی ، وارثِ غــدیر
از ما خــدا بــرای تو بیعــت گرفته است
پسوندِنامِ شیعه به لطفِ توجعــفری است
این گونه نامِ شیـعه هویّــت گرفته است
این دل بـها نداشـت اگـر که تو را نداشـت
دل های مابه عشق توقیمت گــرفته است
شیخ الائـمه هستــی و در بیــنِ اهـل بیت
بیش از بقیــه عمـر تو برکت گـرفته است
اسـلامِ ناب را بـه بشـــــر هــدیـه داده ای
دیـن با تلاش وعـــزمِ توعزّت گرفته است
هر کــس که گـشت مدّعـی علم و معرفت
نزدِ تو در منـاظـره لُکنـــت گرفته است
خوانـدم اصول کافـی و خــواندم بِحار را
شیعـه چقــدر از تو روایـت گــرفته است
توحــیـد را رســانده به دنـیا مفــضّـلَت
آن عاشقی که پیش توحکمت گرفته است
با این همه جـلال و وقارت ، به حــیرتم !
قبرِ تو ازچه این همه غربت گرفته است؟!
ای بانـیِ عــزای محـــرّم به خـــرجِ توست
هـرکــس برای جـدّ تو هیئت گــرفته است
مدیـونِ توســت هــر قـدمش را به اربعین
هر مـومنــی که رزقِ زیارت گـــرفته است
تقلیـد می کـنـــم زِ فقـیــهی که مثــلِ تو
در بینِ درس ،ذکـــرِ مصـیبت گرفته است
مـانندِ عمـــه ات پــیِ مرکــب دویــده ای
قلــبِ تو را هــوای اســارت گــرفتـه است
آتش گــرفت خــــانـه ی تو مثلِ مــادرت
آتش دوباره در دلِ جــنّـت گـــرفته است
ماننـدِ فاطــمه ، تو دعــای فــرج بخـــوان
دنـیای بی امـام ، چـه ظلمـت گرفته است
شعر: رضا یزدی اصل
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#غزل
#امام_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
« غــروب صبـح صـادق »
باز ما را چـشمهای از اشــک جاری دادهاند
روز و شــب خاصیــت ابــر بـهاری دادهاند
سینه شدکانون آه و دیده شد دریای اشک
آب و آتش باز با هــم دســت یاری دادهاند
درغروب صبح صادق، ماه پنهان کرد روی
شـبنشــینان فلک را بیقـــراری دادهاند
بر زمین سیل بلا جـاری نشــد، یا قدسیان
آســمان را در عــزایش بــردباری دادهاند؟
کعبه هم، درهجر اسماعیلِ زهرا،ندبـه کرد
زین ســبب او را ردای سوگــواری دادهاند
شد شهید آخر، مسیحایی که از انفاس او
دانـش و دین را قوام و اسـتواری دادهاند
پیـــروان مـذهـب این آفــتاب عشــق را
معــرفت آموخـتند و رسـتگاری دادهاند،،،
شد پریشان، خـاطرِ صدیقۀ زهــرا که دید
از نمـک مرهــم برای زخـــم کاری دادهاند
دل بدین گلشن چه میبندی پس از تاراج
گل؟
این چـــمن را آب از بیاعتــباری دادهانـد
سرمه کن خاک بقیعش راکه در آن آستان
عـرشیــان را رتــبۀ خـدمتگزاری دادهاند
شب که تاریک است آنجا، پرتو مهتاب را
در گـــذرگاه نســیم آییــنهداری دادهاند
گر چــراغ لالهای روی مزار او نســـوخت
لالهها پایان به این چشمانتظاری دادهاند
آب شد شــمع وجودش پشت دیوار بقیع
هـر کــه را پروانۀ شب زندهداری دادهاند
تا محبان را فـــراخــواند به پابوس امـام
اشــکهای مــا به دل، امیــدواری دادهاند
شعر:استاد محمدجواد غفورزاده
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#شعر_آیینی
#شهادت_امام_صادق_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
مولای من سـلام خدا هدیه محضـرت
گلبــوســـه ی ملايـکة الله بـر درت
یا صــادق الائـمــه که قـــران ناطــقی
عــالــم فــدای آن نفــس روح پـرورت
تا ازتوکسب فیض کنند ای شکوه علم
زانـو زننـد خیـل ملک پای منــبـرت
بر کرسی خـطابه لبـت چـونکه باز شد
باغ بهشـت مصـطـفـوی شـد معـطـرت
از تو گــرفـت درس بصـیـرت ابوبصیر
صدها زراره کاتـب و اندیشـه گسترت
سرچشمه ی زلال حقیقت کلام توست
شدجرعه نوش،علم وفضیلت زکوثرت
معراج توست علم ودر آن سـیرنورشد
هفـت آســمان عــالم معـــنا مسخــرت
تنهاجهاد،عرصه ی شمشیروتیغ نیست
روز ازل جهــاد سخـــن شــد مقــدّرت
در دسـت تو کــتاب خدا بود ذوالفـقار
فقه و اصول ، نـیزه و شمشیر دیگـرت
مدیون توسـت مکـتب شیـعه الی الأبد
در ایـن جهـاد ، لطف خــدا بود یاورت
دشـمن که بسـت دسـت یداللهـی تو را
رد شــد تمــام خــاطره ها از بـرابـرت
رفتــی ســرِ بـرهــنه و پـای پیـاده لیک
سیلی نخوردپیش تودرکوچـه همسرت
در طول عـمر ، داغ فــدک با دل تو بود
می زد حـدیث حـــادثه زخــم مکـررت
باشد بـرای اهل ولا ، جـلوه ی حضــور
در گوشـــه ی بقیـــع ، مــزار مطــهـرت
گاهـی نگاه کــن بـه دل بیقـــرار مـن
دست «کمـیل »دامن تو ، جـان مادرت
شعر:استاد کمیل کاشانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«السلام علیک یا جعفر ابن محمد الصادق ع»
گل بـاغ پیمــــبر گــشــتــه پرپر
عــزادار غـــمـش زهـــرای اطهـــر
تمام عــالـم از داغـــش سیه پوش
بود صاحب عزا موسی ابـن جعفر
لبـش عطشان و قلبـــش پاره پاره
زده زهــــر جـــفا بـر جـــانـش آذر
مدینـــه یکســـره مــاتـم ســرا شد
ز داغ صـــــــادق آل پیـــمـــبـر
چراغ علم و عرفان گشته خاموش
ز بغـض و کیــنه خصــم ستمگـــر
در این ماتـم، هـــمه مرثیه خوانند
تمــام قـــدسیــــان با دیـــده تر
خدا لعنت کنــد منصــــور دون را
که زد آتـــش، ســـرای پور حـــیدر
چو آتش در ســرای صــــادق افتاد
بیادش آمـــد از مظلومـه مـــادر
مــیان شعـــله ها فـــریاد مـیـــزد
بیــا مــادر ببــین ،احـــوال جعـــفر
جگـرها خــون شــد از مظلومی او
شده عالم از این غــم خــاک بر سر
ســـلام مـا به قـبــــر خــــاکـی او
به آن ویـــرانه پـاک و مطــهـــر
بـیاد قـــبر بی شــمع و چـــراغش
تمــام شـیعــیان نالان و مضـطــر
بقیعش جنــه الـماوی عشــق است
که پنهان کرده در خود چهار سرور
ز حـــق دارد تمنــایــی، ( شقایق)
که دستش را بگیرد روز محـــشـر
شاعر: استاد حمید رضازاده( شقایق)
مجموعه گنج نهان ج اول ص۱۵۱
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#مربع_ترکیب
#امام_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« عطــر شــفاعت »
حقپرستان را امامی هست،دینش دلبری
نور رویـش کـوثری،شور کلامش حیدری
هر دو شهد معرفت را ریختـه در ساغری:
آیـههای احـــمدی را با حــدیـث جعفـری
حرف اوعشق است،فهمش را به عاشق میدهند
صادقان، دلهایشــان را دست صادق میدهند
مالکیها، شافعیها، خوشهچینانش همه
سـیدِ طاووسها، طاووس بُستانش همه
شیخها، عـلامـهها، طفل دبسـتانش همه
گــردنافرازانِ دانــش، گَرد میدانش همه
جامی از «اَلعِلمُ نورٌ»ریخت تا درجان ما
ازهَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسیدایمان ما
لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها
علمها را هر حــدیثش، زد گــره با نورها
نور، مجــــرم بود امــا، در نظام کـــورها
ترس میانداخت حقش،در دل منصورها
درهراساند از وجودش،چون که میدانندکیست
حجتاللهی که جوشان در رگش، خون علیست
باز از این کوچه، امام دیگـری را میبرند
باز هم با دست بسته، حیدری را میبرند
باز هم تنها، غـــریــب مــادری را میبرند
پا برهــنه، ســیدی را، سروری را میبرند
نسبتی خورشید را،بانیمهشب بردن نبود
حق پــیر آســمانیها، زمین خوردن نبود
روضه جانفرساست،آخر از زبان کوچه است
باز معصــومی، پریشان در میـان کوچه است
پیــــر ما، یادِ گل یاس جـــوان کـــوچه است
باطنابی بردو دستش،روضهخوان کوچه است
در مدینه تا که مینوشــد چنین جام بلا
بر مشامش میرسد هر لحظه بوی کربلا
امشب اینجا جلوهای ازخیمههای کربلاست
باز آتــش، شــعلهور در خـانۀ آل عباست
حضرت شیخالائمه در میان کوچههاست
گــرد، بر پیشــــانیِ آییــنۀ روی خداست
روضهای جانسوز در این واژههای ساده است
شیعــیان! فرزند زهـرا از نفس افتاده است
خواسـتم دورت بگـردم مثل زائرها، نشد
یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد
پر کشم با قالَ صــادقها و باقـرها، نشد
شاعر خوب تو باشم بیـن شاعــرها، نشد
بر خـــلاف زندگـــیِ از خــطا آکنــــدهام
صادقانه گفتم این یک بیت را،شرمندهام
دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم
صادقانه، عاشقانه ایـن جــهان را بنگرم
مثل تو، با یاد فــرزندت، به فردا بنگرم
روی مهدی را بـبینم، رو به هرجا بنگرم
مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند
درتنور غیبت،آن مردان که میباید شدند
مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهماند
هم جوانمردند و هم همدرد درد عالماند
غــم نـدارند اولیاءالله، غمخــوار هـماند
با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکماند
دولت فـردا از آنِ صـالحان عــاشـق است
صبح نزدیک است آری!وعدۀ حق صادق است
شعر:استاد قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─
#روضه_شهادت
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
روضــه ای باز به نام پســـرِ فاطمه است
باز هـم شــالِ عزا روی ســرِ فاطمه است
هر کجـا بزمِ غـم حضـرت صــادق باشـد
صحبت از سوختنِ بال وپرِ فاطمه است
باز هـم پشتِ در و آتش کیــن شد تکـرار
فاطمـه بار دگـر نقــش زمیــن شـد انگـار
بار دیگـر وســـط کــوچــه علی را بردند
غـم دیگر به ســرِ شیعــه نمــــودند آوار
آتش افتــاد به در ،حرمـت دیوار شکست
پای سجاده ،نماز شب از این کار شکست
وحشتــی در دل اهل حـرم افـتاد به شب
دلِ آییــنه ترین صادق از اغیـار شکـست
آه از آنـانکـــه مراعـــات نمــازش نکننـــد
اعتـنــا بر حـــرم و راز ونیـــازش نکننـــد
آه از آن دَم که ببندنددودستش به طناب
پیکرش نقـش زمیـن باشد و بازش نکنند
بــی هــوا در پــیِ آزار ، کشــاندند چـرا؟
وســط کوچـــه و بـازار کـشـاندند چـرا؟
نیمه شب پای پیاده پِـیِ چنـدین مَــرکَب
باچنیــن حـالت دشــوار ، کشـاندند چرا؟
آسمان در وسـط کـوچه ، زمین می افتاد
آسمان نَه! که خـودِ عـرش برین می افتاد
زنده می شد به دلش غربت زهـرا و علی
تا که بر پهلو و ،یا روی جَبیـن می افتاد
باهمان حالت غم، روضهٔ مادرمی خوانـد
روضهٔ بی کسی وغربت حیدر می خواند
دلش از گریه اهل حرمش خـون می شد
زیر لب زمـزمهٔ غارت معجــر می خوانـد
خیمــهٔ ســوخـته و خواهــر نالان حسین
تکیـه بر نیـزه و آن حال پریـشان حسین
غــم اهـل حـرم خویش فراموش نمــود
چون که افتاد به یاد غــم طفلان حسین
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۳/۵
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
خلق تنگ.mp3
1.84M
♦️#خُلق_تنگ👌
ما وقتی عصبی می شویم اول به خودمان آسیب می زنیم بعد به دیگران
از خُلق تنگ، بر تو جهان تنگ گشته است
بیرون ز پای خویش کن این کفش تنگ را
#صائب_تبریزی
هیئت روضه الحسن علیه السلام
#شیخ_علی_مقدم
#سخنرانی #پادکست_صوتی #خشم #عصبانیّت #خلق_تنگ
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
#شکر_نعمت
شکر نعمت کن که نعمت را فراوان میکند
خاک را حاصل ، فراوان ، آب باران میکند
نور ، چون تابد درون آینه ، آیینه هم ـ
بازتابش ، کار خورشید درخشان میکند
رشتهی اُلفت شود محکم چو دانی لطف یار
قدردانی ، مهربانی را ، دوچندان میکند
پاس باید داشت نعمت را و باید شکر گفت
ناسپاسی ، اهل احسان را ، پشیمان میکند
میدهد رونق خدا ، بر روزی آن بندهای
که نماز شکر ، بر درگاه ِ یزدان میکند
بندهای که کفر نعمت میکند ؛ پروردگار
عاقبت او را دچار رنج و حرمان میکند
حق شناسی ، خصلت نیکوی انسانی بوَد ـ
که محبت را ، به هر تقدیر ، جبران میکند
(ساقیا) کن سجده بر درگاه رحمانی که او
مشکلات زندگی را ، بر تو آسان میکند.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_قدیمی
#در_سوگ_امام_صادق_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
شد جدا از نخل عشق
میــــــــوه ی قلب بتول
داده جان از زهر کین
صــــــــــــــــادق آل رسول
گشته عالم غرقِ غم ، شد مدینه کربلا
((وا مصیبت زین عزا ...))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چــــــرخ بازیگـــــــر نمک
روی زخمش می نشاند
دشمن او را نیمه شب
از پی خــــــود می دواند
سر برهنه خون جگر ، آن عزیز مصطفی
((وا مصیبت زین عزا ...))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رنگ خاموشی گرفت
چلچـــــــــراغ روشنش
بشکند دستی که بست
ریسمـــان بر گردنش
همچو جدش مرتضی ، در میان کوچه ها
((وا مصیبت زین عزا ...))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای همــــه قرآن و دین
زهر کین با تو چه کرد
وای من، ای وای من
خصم دین با تو چه کرد
آتش زهر جفا ، زد تو را سر تا به پا
((وا مصیبت زین عزا ...))
شعر: حاج محمود تاری(یاسر)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
شهادت امام جعفر صادق(ع) تسلیت باد
#شهادت
#امام_جعفر_صادق
#شهادت_امام_صادق
آسمان امشب مگر خالی ز ماه و اختر است
کاینچنین تاریک و خامش بزم چرخ اخضر است
پرتو ِ ماه و فروغ اختران و نور شمس...
گویی از روز ازل در چاه ظلمت اندر است
بر تن داماد کیوان از چه نیلی جامه شد؟
وز چه بر فرق عروس زهره مِشکین معجر است
جای گل ، اندر گلستان خار جانفرسا بُوَد
جای بلبل ، ناله و آوای زاغ منکر است
هر طرف بانگ و نوایی جانگزا آید به گوش
گوییا روز قیامت شد که بر پا محشر است
هر طرف غمدیدهای بر سرزنان با اشک و آه
از فراق دلبر جانان ، به جانش آذر است
دل پریشان، دیده گریان، سینه سوزان، مو کنان
جمله ابنای بشر دیدم به کوی و معبر است
شیعیان از مرد و زن در شهر و برزن، نوحهگر
هر یکی بر خاک غم افتاده خاکش بر سر است
در همین اندیشه بودم کز چه طوفانی الیم
کشتی آمال ما در بحر غم غوطهور است
ناگهان آمد ندا از ساحت قدّوسیان :
کای گروه شیعیان! قتل امام جعفر است
صادق آل محمّد (ص) مظهر احکام دین
کز وجودش مذهب ثانی عشَر مستظهر است
(شمس قمّی) در غم منجی دین احمدی...
نوحهگر هم جنّ و انس و حضرت پیغمبر است
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#در_سوگ_امام_صادق_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
🏴اعظم الله اجورنا و اجورکم
از ماتم صــــــادق، آل طاهــا در ســـــوگ
زین داغ عظــــــیم کل دنـــــــــیا در سوگ
جا دارد اگــــــر ز دیــــــده ها خـــــون ریزد
با قامت خـم نشســــــته زهــرا در سوگ
با پای برهـــــــنه در پــــــیِ مرکــــــــــــب بود
از زهــــــر پریده رنگ وجــــــان برلب بود
در کوچـــــــه چــــو از نفس می افتـــاد آقا
غمگین رقیــــــه ، در غـــــــــم زینــــــب بود
یک عمر به کنج دل غمی عظمی داشت
برپا جلســـــــــات ذکـــــــــــــر عاشورا داشت
آن شب که زدند شـــــــعله بر خــانه ی او
در آتـــــــش و دود ذکــــــر «وا اُما» داشت
شعر:امیررضا فرجوند
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─