─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#روضه
#امام_کاظم_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
شب است و تا به سحـر با نوای کوثری ام
در انتظارِ صـــــدای قــــــدوم مــــادری ام
قسم به نغمــــــه ی خَلّصــنی یاربـم بر لب
در آرزوی طلوع وصـــــــــــــالِ داوری ام
دلم ز غصــــه ی زینب هـــــزارها غـم دید
زبسکه گوشه ی زندان به غصه مشتری ام
میانِ سلسله دیدم به عمـــه ام چه گذشت
من و به قعرِ ســـیه چال، روضه پَروری ام
سـرم گواهِ تنِ تازیانه خـــــورده ی اوست
چـــه بی بهــــــانه مرا میزنند سَـرسَری ام
ز دردِ ســــاقِ شکســـــــته گلایه ای نکـنم
که خصــمِ بددهن از دردِ خود کند بَری ام
به ناســزای دمـــــــادم مـــــــرا اذیت کرد
شنیده است که من از قـــــدیم مـادری ام
نمانــــده راهِ نفس در گلوی زخـــــمیِ من
شکنجـــــه ای اسـت به تبعیدگاهِ آخری ام
کجــــا دوای لبِ روزه دار زهــــرِ جفاست
تویی حسین! که با کام تشنه میخری ام؟
تو زیرِ ســمِ ســــتور و منم در این زنجیر
شبـیهِ پیکرِ تو بــین، شکسته پیکــــری ام
تو بی کفـن شدی و من در این کفن ها، آه
تو بر زمیـــن و مـرا روی دست میبری ام
سرِ تو بر ســرِ نــیزه، ســـــرِ من آویـــزان
تو پاره حنجری و من شکسته حنجری ام
شعر: حاج محمود ژولیده
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#روضه
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
عمری زدیم از دل صـــــدا باب الحــوائج را
خواندیم بعــــــد از ربنـا باب الحــــوائج را
روزی ما کــرده خــــــدا باب الحـــــوائج را
از ما نگیـــــرد کاش “یا باب الحـــوائج ” را
هرکس صدایش کرد بیچــــاره نخـواهد شد
کارش به یک مو هم رسـد پاره نخواهد شد
یادش بخیــــــر آن روزها که مـــــــادر خانه
گه گاه میـــــــزد پرچــــــــمی را سردر خانه
پر می شد از همســـــــایه ها دور و بر خانه
یک سفره ی نذری ، قـــدر وسع شوهر خانه
مـادر پدرهامان همیــــــــن که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند
عصر ســـه شنـبه خانه ی ما رو به را میشد
یک سفـــــره می افــتاد و درد ما دوا میشد
با اشک وقتی چشــــــم مـــــادر آشنا میشد
آجیل های ســــــفره هــم مشکل گشا میشد
آنچه همیشـــــه طالبش چنـــدین برابر بود
نان و پنـــــیر سفره ی موسی بن جعفر بود
گاهی میان روضـــــــه ی ما شـــور می آمد
پــــــیرزنــــــی از راه خــــیلی دور می آمد
با دختری از هر دو چشمش کور … می آمد
بهــــــــر شــــــــفای کــودک منظور میِ آمد
یک بار در بیـــــــــن دعــا مابیــــــــن آمینم
برخاست از جا گفــــت دارم خوب می بینم
آنکه توسل یاد چشــــــــمم داد مــادر بود
آنکه میان روضــــــه می زد داد مـــــادر بود
آنکه کنار سفـــــره می افتــــــــــاد مادر بود
گریه کن زنـــــدانی بغــــــداد مــــــــادر بود
حتی نفــــس در ســـینه ی او گیر می افتاد
هر بار کـــــه یاد غــــل و زنجیـــر می افتاد
می گفت چیزی بر لبش جـز جان نیامد …آه
در خلوت او غـــــیر زنــــــدانبان نیامد …آه
این بار یوســـف زنده از زنـــدان نیامد …آه
پیراهنش هم جــــــانب کنعــــان نیامد …آه
از آه او در خــــــانه ی زنجــــیر شیون ماند
بر روی آهــــــــن تا همیشــــه ردّ گردن ماند
این اتفـاق انــگار کــــــه بســــیار می افتاد
نه نیمــــــه ی شب موقــــع افطار می افتاد
هر شب به جانش دسـت بد کردار می افتاد
انقـــــــدر میزد دســـــت او از کار می افتاد
وقتی که فرقی بینشان درچشم دشمن نیست
صد شکرکه مرداست زیر دست وپا زن نیست
شاعر: محسن عرب خالقی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
ShahadatImamKazem1400[01].mp3
6.04M
عمری زدیم از دل صـــــدا باب الحــوائج را
خواندیم بعــــــد از ربنـا باب الحــــوائج را
#روضه
#شهادت_امام_کاظم_ع
#حاج_میثم_مطیعی
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅─
6433425044198.mp3
27.95M
#روضه
روضه بر پا بود هر جا آب بود
با نوای #سید_رضا_نریمانی
شعر: #وحید_محمدی
شب چهارم ماه رمضان_فروردین ۱۴٠۲
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─
#روضه
#وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد
از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد
زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد
خاک مزار مادرش را میگرفت و
با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد
یاد گذشته یاد آینده برای
این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد
گرم تماشای عزاداری آنها
یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد
تکرار شد این قِصه اما در دل شب
این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد
بر روی قبر مخفی مادر به یاد
آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد
وقتی که خون تازه از مسمار میریخت
انگار بر حال علی در گریه میکرد
دست خدا را دست بسته میکشیدند
زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد
صیادها با تازیانه حمله کردند
کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد
یک روز هم زینب به زیر تازیانه
در قتلگه پیش برادر گریه میکرد
وقتی که طفلان بین آتش میدویدند
بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد
شعر: علی صالحی
http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
☜گلواژه هاے اهل بیت(ع)
─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
Shab01Moharram1402[01].mp3
21.85M
#امام_زمان
🎙 دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم (#روضه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب اول #محرم۱۴۰۲
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم
به خیمهی تو...نه حتی به خویشتن نرسیدم
گذشت سالی و در کاروان یوسف زهرا
به چشمروشنی از بوی پیرهن نرسیدم
به مقتل تو رسیدند و سوختند شهیدان
مرا چه شد که به لبیک سوختن نرسیدم
دم غروب، سراسیمه گشتم آه دوباره
به آن سری که جدا مانده از بدن نرسیدم
به تن لباس ریا کردم آه، یک سر سوزن
به بوریای تو ای شاه بی کفن نرسیدم
دوباره بر سر نی سیب های سرخِ رسیده ست
دوباره ماه محرم رسیدم و من نرسیدم
#امام_حسین
#میلاد_عرفان_پور✍
47.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵 #روضه
🎥 تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم
🎙 #حاج_مهدی_رسولی
✔️ شهادت امام جواد (ع)
🕰یکشنبه ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۲
🕌 مسجد دانشگاه تهران
هیئت اصحاب الحسین(ع)
#روضه
#شعر_آئینی_مذهبی_هیئت
#شب_عاشورا
#ظهر_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى، اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوى، اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْزَمَ وَالصَّفا اَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّماءِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِباءِاَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ أَهْلِ الْكِساءِ، اَلسَّلامُ عَلى غَريبِ الْغُرَباءِ،
سرش آمد بلایی از همه نوع
دید چشمش جفایی از همه نوع
از لبش نذر دستگیری ما
رفت بالا دعایی از همه نوع
ته گودال قتلگاهش خواند
زیر لب ربنایی از همه نوع
درد زخمش نه بلکه او را کشت
درد بی اعتنایی از همه نوع
قاتل حجت خدا شده بود
لشگر بی حیایی ازهمه نوع
روی مرکب از این و ان میخورد
ضربه هایی نهایی از همه نوع
داشت خولی بی حیا مثل
حرمله اشتهایی از همه نوع
نیزه داری حریص می انداخت
نیزه ی بی هوایی ازهمه نوع
زیر هر نعل تجربه بکنند
دنده ها جابجایی از همه نوع
جهت قتل صبرش اوردند
دشمنان حربه هایی از همه نوع
میشمارم یکی یکی همه را
میکِشم بین روضه فاطمه را
همه جا بود صحبت شمشیر
صحبت از فرط کثرت شمشیر
همه بالاتفاق می گفتند
بعد نیزه است نوبت شمشیر
دوستان را همه خبر کردند
دشنه امد به دعوت شمشیر
جه بگوییم از چکاچک ان ؟
گریه دارد حکایت شمشیر
کار دست تن ضعیفش داد
کینه ی بی نهایت شمشیر
وسط دشت ریخت برگ و برش
گل زهرا به ضربت شمشیر
در تنی تکه تکه پیدا بود
شدت هر اصابت شمشیر
وقت تقطیع ؛ استخوان هایش
شده اسباب زحمت شمشیر
زخم هایش همه دهن وا کرد
بعد کلی لجاجت شمشیر
نیت استلام رویش داشت
آه از قصد قربت شمشیر
می کشیدند روی صورت او
شبث و شمر با خط شمشیر
به همین ضربه ها بسنده نشد
کم به اشک حسین خنده نشد
هرکسی داشت بین دامان سنگ
این چنین جمع شد هزاران سنگ
همه را کرده بود در خیمه
سخت دلواپس و پریشان سنگ
بغض حیدر بهانه ای شده بود
تا بگیرد دوباره تاوان سنگ
چقدر مثل نیزه جولان داد
دم مغرب میان میدان سنگ
به بزرگ قبیله رحم نکرد
ذره ای هم نداشت وجدان سنگ
وسط کشمکش چه می بارید
بر سر او شبیه باران سنگ
دردش از تیر تیز کمتر نیست
مثل تیری سه شعبه سوزان سنگ
دهنش را هدف گرفتند آه
تا اصابت کند به دندان سنگ
لحظات گرسنگی میخورد
عوض چند لقمه ی نان سنگ
تا همان لحظه های اخر زد
بوسه ها بر لبان عطشان سنگ
ذره ای هم خطا اگر رفته
میکند شهر شام جبران سنگ
طلب سکه ی دوچندان کرد
ان که انداخته دوچندان سنگ
وای از ضربت به پیشانی
سر او را شکست یک آن سنگ
بهتر ان است تا بگویم که
خورده بر ایه های قران سنگ
سنگباران او تمام نشد
سوره ی فجر احترام نشد
وقت گشت و گذار تیر و کمان
سخت باشد مهار تیر و کمان
چه بگویم که بی خبر باشید ؟
ازقرار و مدار تیر و کمان
عصر روز دهم به چشم امد
جرات بی شمار تیر و کمان
هرکه طوری خودی نشان می داد
حرمله پای کار تیر و کمان
باز آمد به قصد ازار
پدر شیرخواره تیر و کمان
رفت بالا همین که دشداشه
شد "سپیدی" شکار تیر و کمان
مثل مسمار داغ اینجاهم
سینه را کرد پاره تیر و کمان
هیچ کس مثل او نخواهد شد
تا قیامت دچار تیر و کمان
بر دل اهل خیمه داغ گذاشت
تا که امد دوباره تیر و کمان
کم می امد اگر که تیر ان وقت
کعب نی بود یار تیر و کمان
حرمله قصد داشت اخر کار
سازد از گاهواره تیر و کمان
چشم بر راه نوبت خویش اند
تیغ های کنار تیر و کمان
در بگو و بخند زخم زدند
باز هم امدند زخم زدند
وای از لحظه ی فرود عمود
از قیام و سپس قعود عمود
بی گمان بندگی شیطان است
حاصل چندتا سجود عمود
بچه های امام دل نگران
ترس دارند از وجود عمود
نفسی تازه کرد سر نیزه
از همان لحظه ی ورود عمود
غرق خون کرد کاکل او را
صاحب بزدل و حسود عمود
تار و پود حسین ریخت بهم
از زمختی تار و پود عمود
سر اقای ما چه اورده
رفت و برگشت دیر و زود عمود
زخم فرق حسین پس از چیست ؟
بین میدان اگر نبوده عمود
باهرانچه که شد زدند او را
لگد ازرده کرد پهلو را
باعث هرچه دردسر چکمه
دارد از هر نظر خطر چکمه
دشمنانش امان نمی دادند
نیزه میخورد پشت سر چکمه
گاه میخورد روی لبهایش
گاه میخورد بر کمر چکمه
امد از راه ناسزا هم گفت
تا زند زخم بر جگر چکمه
به کسی چکمه های خود را داد
که از او خورد بیشتر چکمه
اینکه میراث مادرش زهراست
پهلویش میخورد اگر چکمه
پای سنگین گریز روضه ماست
گریه دارد از این نظر چکمه
نذر کردند تا که پرت کنند
سوی جسمش چهل نفر چکمه
وقت گودال رفتنش زینب
چقدر دید دور و بر چکمه
در غیاب سنان می امد چوب
پیرمردی به صورتش زد چوب
شرم دارم ز گفتن خنجر ...
این روضه ادامه دارد...
شعر: علیرضا خاکساری
#سَیِّدَناالغَریب
#سَیِّدَنَاالعَطشان
#سَیِّدَنَاالعُریان
#حَیَّ_عَلَی_العَزا
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#روضه
#شب_هفت_امام_حسین_علیه_السلام
#اسارت_اهل_بیت_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
سینه های غم داران همچو شـمع سوزان است
خون شده دل یاران هفــــتــم شــهیـدان است
اشـک لاله ها رنگــــین قلــب لاله ها خــونـین
رأس لاله های دیــن روی نیــــــزه تابان است
مانـده داغ و غـــم صــدها بی نشانه مرقـدها
بعـد کــوفـه مقصــدها سوی شام ویـران است
شـد به صبـــح صـــادق ها هفـــتم شــقایق ها
خــون ز داغ عاشــق ها قلب هـر بیــابان است
حـنجــــری فـغـان دیـده قــامتــی کـمان دیـده
گلشنی خـــزان دیـده در حصــار زنـــدان است
مثل دیـده ی گـــردون ســـینه ای ز غم گلگون
چشم زینب محزون غـرق مـوج وتـوفان است
رفته دیر راهـــب ســر چــــون شـــقایقی پرپر
دختری ز غـــم مضطر خواهـری پریشـان است
یاس ســــرخ جـــــاویدی عـطـــر بـاغ امیــدی
رأس پـاک خورشـــیدی در تـــنـور مهمان است
تازیـانه ی دشـمـن خــــورده "دائــــما" بـر تـن
این که می کندشیون دختراست وگریان است
زورقی به دریا نیســت رد پا به صـحرا نیست
سیلی اش تسلا نیـست دخـتری که نالان است
زیـنب اسـت و جـــان او روی نـی نشــان او
جــــاری از لبـان او آیـه هـای قــــرآن است
گل خــــزان بـه باغ او اشـک غــــم چــراغ او
هرسری ز داغ اوبی سر است و ســـامان است
دیده شعله افـروزش شــد دلـم غـــــم آموزش
از غــم جگـر سـوزش سـیــنه آتشــستان است
در طـریـق عشــق و غـــــم روی لاله ها شـبنم
در غــباری از ماتـم گــرد غــم به دامــان است
جـــان عاشـقان بـر لـب روز آسـمان شـد شب
«یاســر» از غـم زینـــب غرق آه و افغان است
شعر:حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب کانال در دیگر کانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام میباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
ما چرا از غمت نمی میریم.mp3
834.2K
😭قسمتی از گزارش فاطمه صغری سلام الله علیها از عصر عاشورا
⭕️لطفا در خلوت و شرایط مناسبِ روضه گوش بدهید
ما چرا از غمت نمی میریم؟!
بگذر از مای بی مرام، حسین
#محمد_خادم
قسمتی از مقتل خوانی شام غریبان
هیئت محبّین الحسین علیه السلام
محرم ۱۴۴۵
#شیخ_علی_مقدم #سخنرانی
#مقتل_خوانی #روضه
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#روضه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
از من فقــط چشـم تری مانده پدر جان
چـشم کـــبودم بر دری مانده پدر جان
آرامشــــم آغـــوش گرمــت بـود و حالا
با زخم هایـــم دلبــری مانــده پـدر جان
زانــو بـغل کــــردم ببین کنــج خــــرابه
این گریه ها بی مشتری مانده پدر جان
بال و پـرم را زیــر چکــمه خـــرد کردند
از من فقـط مشـتِ پری مانده پدر جان
این دختـرت که روی ســر مــویی ندارد
در حسرت یک روســری مانده پدر جان
پس کی میایی پیـش مـن از روی نیـزه
از تو چــرا تنها سـری مـانـده پدر جان
ما هر چه غارت رفته بوده پس گرفتیم
اما هنـوز انگشــتری مــانـده پدر جان،،،
شعر:محمد حبیب زاده ۴۰۱/۶/۱۰
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
باب الحرم _مرحوم حاج حسن جمالی.mp3
6.94M
#خوش آمدی تو از سفر بابا..
#حاج_حسن_جمالی
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
#روضه و زمزمه بسیار جانسوز ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس مرحوم حاج حسن جمالی