eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ با امام زمان (عج) در ایام فاطمیه کانال گلواژه های اهل بیت (ع) ای آن که بر شکسته دلانت امان دهی آیا شود که گوشه ی چشمی نشان دهی آیا شود ز کوچه ی چشمت گذر کنم یعنی مرا به خیمه ی لطفت مکان دهی عالم در انتظار نماز ظهور توست کی می شود به کعبه در آیی ، اذان دهی خود را به خاک پای تو اندازد از شعف رخصت اگر به عاشق دامن کشان دهی باید شما بیایی و در این بهار درد ما را برای بردن نامت زبان دهی رفتی که باز در غم زهرای خسته دل گلهای اشک خویش به دست خزان دهی چشمم براه مانده ، به غمگین ترین صدا تا شرح داغ فاطمه را خون فشان دهی باشد بعید روز ظهوری که می رسد حتّٰی دمی به قاتل مادر امان دهی زخمی عمیق دارد و چشم انتظار توست تا مرهمی به مادر قامت کمان دهی "یاسر" بریز پای نهال دو دیده اشک تا بر نهال خشک ، تو آب روان دهی شعر:حاج محمود تاری یاسر 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ غَزّه ی مظلوم و جهاد تبیین گلواژه های اهل بیت (ع) در راه حفظ دین دانش عَلَم بُوَد تعلیم و تربیت اوّل قدم بُوَد عِلم و جهاد ما در موج و جوشش است تبیین این جهاد از کار و کوشش است ای کرده قد عَلَم در حیطه ی زمان عِلم و جهاد را در خود به پَروران تنها عمل بُوَد تبیین هر جهاد فَتـحُ الْفُتُوح ما تضمین هر جهاد امروز خصم ما لبریزِ فتنه است از هر طرف ببین دَر خیزِ فتنه است صهیونِ فتنه گر ما را عدو بُوَد آشوب در جهان از کِیْد او بُوَد صهیون که بر دلش شیطان دمیده است بنگر که غَزّه را در خون کشیده است بار دگر بیا داغِ فزون ببین گلزار غَزّه را گلگون ز خون بببن ریزد عدو مدام آوار بر سرش در خاک و خون نهان طفل است و مادرش یک سو خزان شده باغی ز ارغوان یک سو بخاک و خون زن ها و کودکان افتاده بر زمین تن های چاک چاک یک سو پدر بخون یک سو پسر بخاک گلچینِ لاله ها خارش بدیده باد دست جنایتش یارب بریده باد ما در جهاد و خصم آتش نصیب شد تفسیرِ جهد ما فَتْحٌ قَریِب شد دشمن کزو شده گلگون نهاد ما باید شود فنا از این جهاد ما بنگر که دشمنان رو بر کسادی اند مردان رزم ما جمله جهادی اند شعر:حاج محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
۱۴۰۳/۷/۲۶ ببین به نام حسین آمدم به درگاهت به رسم قبلی خود مثل دست خالی ها دوباره حس کنم آرامشی که روزی بود سرم به دامن مادر به خرد سالی ها همیشه ضعف من و دست های خالی من همیشه ملجأ من آستان عالی ها زینت کریمی نیا نایب الزیاره همه دوستان در حریم مطهر رضوی http://eitaa.com/sheydayezeynab
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر رخ من دیــده وا کـن ،دختر خود را صدا کن شــد دلم تـنگ از سکـوتت مــادر من مــادر من چشم گریانت مرا کشت،دست لرزانت مرا کشت بر دل آتــــش زد قنـوتــت مـــادر من مــادر من مــادرا رحمـی به ما کـــن بلکه پیـــش ما بمانی بی تو دیگر قلب زینــب گــشته تنگ از زندگانی درد بی درمان یتیمــی ، خـــواری دوران یتیمی میکنــــم شـــبها نـهان از چشـــم بابا سـوگواری بعد تو در کــودکی شد قســمت من خـانه داری 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جرم تومادرچه بودست،صورت ماهت کبودست با من این غــم را نگـــفتی مــادر من مــادر من از غـــم و درد شــــــــبانه ، از فشــــــار تازیانه تا ســحـر امشــب نخفـــتی مـادر من مـادر من ضربه ای کاری شکســته بازوی مشکل گشـایت در مـیان خـــانه قــدّ مجتــبی می شد عصایت بی توبابایم غریب است،برلبش اَمّن یُجیب است بر رخــت از غصـــه بابایم ســــرش را برندارد آمــده پیشت حسین ، صورت کف پایت گذارد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:امیررضا فرجوند 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ آه غم علی،،، پيچيده در كفن علی، دست و بازوی خسته را با گريه می كند نظـر ، يـاس پهلو شكــستـه را غمش سنگين شده كفن خونين شده واويلتا،،، واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گاهی اومی كنــد نگاه، برحال و چـشم زينبين ماتم گرفته مجتبی، خون گريه می كنـدحسين پُرازغم شد فلك شـده ذكــــرملـك واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ با آه سينه سوز خود ، درنيمه ی شبی خموش تابوت ياس خويش را، داردمولابه روی دوش فغـــان ازحال او شكــــسته بال او واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امشـــــب آه غـم علی ، تا اوج آســــــمان رود تا قــــبر ياس پرپرش، با قامتی كــــــمان رود گلش را با فغان كند در گل نهـــان واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گريان افتـاده مرتـــــضی ، بر روی خاك فاطمه دارد سخــن به روی لب، باشو روحال و زمزمه شدم بی صبروتاب دلم گشـــته كباب واويلتا،،، واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ . شعله ی آه علی (ع) با دل خویـــش ز داغ تو چنــــین می گـفتم تو نفــس می کشـی و من ز نـفس می اُفـتم می کشی سخـت نفس،در تــب و تابی زهـرا درد پهـــلو نگــــذارد کــــه بخـــــوابی زهـرا مصحف جــــان مــــرا داغ تریـــن تفـسـیری تو چرا دست به پـهلوی خــــودت می گیری چه شده هرنفس از زخـــم توخون می ریزد جا به جا می شـــوی و آهِ تو ،بر می خـــیزد خانه ی صــــــبر مـــرا فاطمه ویران کردی درد خــود را ز علی نیز تو پنهــــــــان کردی دســــت غــــــم های تــو از دیده گلابم ببرد تـو مپنــــــدار که از رنج تو خـــــــوابم ببرد دیـــده ی قلب علی از غم تو خـــونبار است بر تماشای تو زینـب همـــــه شب بیدار است شعــــله دارد به جگـر ،نور دو عین ات، زهرا به تماشــــای تو بنشســـــته حسین ات زهرا رفــــــته از دستِ تو، ای جـان علی، نیرویت چون شکسته ست ز کین قسمتی از بازویت گرچـــــه زین داغ، مصیـــبت زده باشـم بانو تو مخواه این هــــمه خجـلت زده باشم بانو ای گل باغ خــــــزانم که چنیـــــــن پـژمردی تو خـــزان گشـــــته ز تن تاب و توانم بردی سعــــی داری ز عــلی داغ بپــوشــــــانی تو بـه جگـــــر تلخـــی ایــام به نوشــــــانی تو غـــم پــــژمرده گی ات را به خزان می دانم خوب بنگر که ز غـم بی ســــر و بی سامانم «یاسـر» این داغ رها کن که جگر می سوزد شمع این خـانه همی تا به سحـــر می سوزد :حاج_محمود_تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرســتوی آشـــیانه ، الا ای بانــوی خـــانه کشیدی پر ، دل تنگم ، گرفته بهرت بهانه (۲) ای یاس سیلی خورده ام نیـلوفــــــر پژمـــــرده ام رفتی و قلبم شعله ور گشت از داغت ای گل ارغوانم شیر یزدانم، فاتح خیبر ، در فــــراق تو ناتوانم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (( اے واے من،،، اے واے من زهــراے من،،،، زهـــراے من )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الا ای یـاس بهـــارم ، تمــــــــوم دارو نـــدارم غمت زد تا، شرر بر جان، نمانده صبر و قرارم (۲) ای یار هجده ساله ام بنگـــر که آه و ناله ام می رسد هر شب تا به گردون از غصه ی هجرانت مکرر بر مزار تو، می گذارم سر ، کن نگاهی بر حال حیدر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (( اے واے من،،، اے واے من زهــراے من،،،، زهـــراے من )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الا ای آرام جــــــانم ، چــــــرا رفتی مهربانم ؟ ببین زینب ، به اشک خود ، شرر زد بر جسم و جانم (۲) پهلو شکسته همسرم آخر جوابی ! حیـدرم بعد از این باشد ، همدم حیدر ، چاه و نخلستان مدینه تا نفس دارم، هر زمان دارم ، کهنه زخمی از غم به سینه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (( اے واے من،،، اے واے من زهــراے من،،،، زهـــراے من )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسن محــزون است و خســته، به سوگ مادر نشسته حسین از غم ، پریشان است، شده زینب ، دل شکسته(۲) تنـها و بی یاور شدم ساقیّ بی کوثر شدم نام زیبایت ،گشــته (نجوا) یم ، هر سحر گه بعد از نمازم ناله ها دارم، بس غریبانه ، خیز و بنگر خود سوز و سازم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (( اے واے من،،، اے واے من زهــراے من،،،، زهـــراے من )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:غلامرضا ابوالقاسمی(نجوا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ زبان حال امام زمان(عج) با مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها « آخــرین آئـینه » ای آفتـاب روشــــن و پر نـور خـلقت وی ماسـوا را معنی و منظــور خلقت یا فاطـمه ای آن کـــه تو ام الکتــابی دنیـــــا تمـامی ذرّه و تـو آفتــــــابی ای یازده آئینـــــه در آئیـــــنه ی تو وی منـــــبع نورخـــدایی سـینه ی تو من معنی ومنظور منـشــور توهستم من آخــــرین آئیـنـه ی نور تو هستم شد نام تو ذکــر لب هـر روز و شامم برتـو درود مــن ، نثــــار تو ســـلامم ای مادر غمگین وهجــده سـاله ی من نــذر تو باشــد تا قــیامت ناله ی من من مهـــدیم ماتـم نشــیـــن غربت تو تنـــهای تنــــهایـم کنـــــــار تربـــت تو سیل سـرشکم گر دهــد امـشـب امانم تنها مصـیبت خـــوان این قـــبر نهانم بغض نهــان من گـــره شـــد در گلویم بگـــذار تا درد دل خــــود را بگــــویم گـریم به یاد آن هـــمه صــــبر تو مادر هـرشــــب شدم پروانه ی قبر تو مادر صحن دل و جـــانم سیه پوش توباشد اشکـــم چراغ قـــــبر خاموش تو باشد اشک امیر المومنـــین این جـــا چکیده بر تــربـتت از اشک او لاله دمــیده من از خــــزان باغ تو آتـــــش گــرفتم درشـــعله های داغ تو آتــــش گــرفتم عمری است می سوزم ز داغ وماتم تو آتـــش گرفـــــته جـــــانم از عمرکم تو آنان که پهلوی تــو را مـــــادر شکستند دســـــتان بابای مرا پیــــش تو بسـتند در بیـــــن دود و آتــــش و دیوار خانه دشــــمن چـــــرا می زد تو را با تازیانه خون دل ازغم های توجن وملک خورد برگوشه ی چشمت چرازخم فدک خورد تو نخـل ایـــــثار ولی بازو شکـــســـته آســـوده باش ای مــادر پهلو شکـســته من وارث شمشـــــیر تیــــز انتـــقامم مـادر دعا کــن برظهــــور و برقــــیامم از بــس ز داغ تو قـــــریـن آه و دردم در هــــر نـمــازم قاتلــت را لعــن کردم عهد «وفایی»بسـته ام با دوسـت مادر حکم ظهــور مـن به دسـت اوست مادر شعر:حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بسم ربّ الفاطمــه» پیش چشمم گاه ، مــادر را تصور می کنم دست آتـش رویِ معجــر را تصور می کنم لحظه ای ردّ نفس درسینه ام گم می شود وقتــی آن مسمــار بر در را تصور می کنم قلب من مــانندِ در می لرزد و بی اختیــار چشمْ بسته ، یاس پر پر را تصـور می کنم آسمـان ، دورِ ســرم گویا سـیاهی می رود تـا درِ افتــاده بـر  ســر را تصــور می کنم در هجومِ بغـض ها از پا میفتــم ناگهـــان بســتنِ دستــانِ  حیــدر را تصور می کنم آیه آیه اشـک می بارد قلــم  آن لحـظه که غــــربت آیـــات کـوثـر را تصــور می کنم از غـــم و تنهـاییِ  زینـب دلـم می گیرد و خانه داریهــای دختـــر را تصـور می کنم می رود با این تصـورها قــرار از قلب من قلب نا آرام مــــادر را تصــــور می کنــم شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۶ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بسم ربّ الفاطمــه» با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید وقتی که دست آسمان را در زمین بستند از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها هنـــگام غســــل پیکــــر  دلدار ، می گرید آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد دست علـــی می لرزد از این کار می گرید آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت بر غــربت آن مـــادر  غمـخــوار می گرید رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۷ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بسم ربّ الفاطمــه» با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید وقتی که دست آسمان را در زمین بستند از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها هنـــگام غســــل پیکــــر  دلدار ، می گرید آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد دست علـــی می لرزد از این کار می گرید آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت بر غــربت آن مـــادر  غمـخــوار می گرید رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۷ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بسم ربّ الفاطمــه» پیش چشمم گاه ، مــادر را تصور می کنم دست آتـش رویِ معجــر را تصور می کنم لحظه ای ردّ نفس درسینه ام گم می شود وقتــی آن مسمــار بر در را تصور می کنم قلب من مــانندِ در می لرزد و بی اختیــار چشمْ بسته ، یاس پر پر را تصـور می کنم آسمـان ، دورِ ســرم گویا سـیاهی می رود تـا درِ افتــاده بـر  ســر را تصــور می کنم در هجومِ بغـض ها از پا میفتــم ناگهـــان بســتنِ دستــانِ  حیــدر را تصور می کنم آیه آیه اشـک می بارد قلــم  آن لحـظه که غــــربت آیـــات کـوثـر را تصــور می کنم از غـــم و تنهـاییِ  زینـب دلـم می گیرد و خانه داریهــای دختـــر را تصـور می کنم می رود با این تصـورها قــرار از قلب من قلب نا آرام مــــادر را تصــــور می کنــم شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۶ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
در رثای مجاهد شهید فرمانده یحیی سنوار ای مظهر صلابت و ایثار و اقتدار دنیا کند به نام بلند تو افتخار در راه اعتلای حقیقت تمام عمر بودی میان صحنه و میدان کارزار زندان خصم و زخم زبانها اثر نکرد در قلب بیکران تو ، ای کوه استوار طوفان سهمگین اَلاَقصی به باد داد طومار نانوشته صهیون نا بکار مبهوت گشت چشم جهان از حماسه ات کردی ذلیل دشمن خود را به ابتکار با اقتدا به سَرور آزادگان ،حسین الگو شدی برای جوانان این دیار بودی میان معرکه تا آخرین نفس چون کوه باوری که به دلها دهد قرار تصویر چوب و دست بلندت حماسه شد وقتی شکست شوکت فرعون بحال زار اثبات کرد عشق تو را بر علی و آل! تسبیح تربتی، که ز تو ماند یادگار کردی پس از هنیئه و یاسین و مغنیه جان را فدای قدس به اخلاص و افتخار چون سیّدِ مقاومت و قاسم و عماد نام تو زنده است به دیوان زر نگار راه حماس و شور حماسه در این مسیر میراثی از تو مانده، به شیران نامدار از قطره های خون تو ای مرد تا ابد سنوارِ عشق جوشد از این خاک بی قرار با پرچمی که نصر من الله نقش اوست آید کسی که در کف او هست ذوالفقار می گیرد انتقام شهیدان راه عشق بی شک از این قبیله ننگین روزگار رفتی و سوخت سینه دریا ز داغ تو دشت " شقایق" از غم تو مانده سوگوار حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۷/۳۰ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به شام غم چو از آن مَه نشانی کرده‌ام پیدا ز انوار جمالش، کهکشانی کرده‌ام پیدا به محنت‌خانه‌ی دل چون تجلّی کرد رخسارش درون سینه‌ی خود آسمانی کرده‌ام پیدا چو شبنم هر سحر بر خاک کویش میزنم بوسه که از شب‌زنده‌داری، آستانی کرده‌ام پیدا به دفع دیو شهوت، رستم آسا روز و شب راندم که با رخش اطاعت، هفت خوانی کرده‌ام پیدا نیازی نیست بر لاهوت چون در خلوت ناسوت ز تنهایی مکان لامکانی کرده‌ام پیدا به جز غم همدم مَحرم نباشد در سرای دل درین خلوت، مبارک میهمانی کرده‌ام پیدا ز جور حاسدان گر دردمند و ناتوان گشتم به یمن داروی عزلت، توانی کرده‌ام پیدا جدا از جمع گشتم معتصم بر حبل گیسویش ز وحدت بین چه محکم ریسمانی کرده‌ام پیدا من آن مرغ گرفتارم که در کنج قفس شادم چو دور از جور صیاد آشیانی کرده‌ام پیدا ز قحط همزبان همدل از بهر زبان دل ز دیوان ادیبان، همزبانی کرده‌ام پیدا نخواهم ساقی و ساغر که در میخانه‌ی وحدت میِ جان‌پرور و پیر مغانی کرده‌ام پیدا بوَد از پرتو شمس ولایت نور (شمس قم) چو در برج تولا ، عزّ و شانی ‌کرده‌ام پیدا شادروان سید علیرضا شمس قمی http://eitaa.com/shamseqomi
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ نـام تـو پــناه اسـت ، نگـاه تـو امــان است آغـوش تو، دلـبازتــرین جــای جــهان است با نغـمه‌ی نقـاره‌ات، ای حضـرت خورشید! نبض دل‌ ما، دم هـمه دم، در ضـربان است سرازپی سر،در دل صحن تو،به خاک است دل از پی دل، از سـر شـوق تو، روان است با فاصـله، دلچســب‌تـریــن واجـــبِ عالم، آوردن نامت، پـس از آن، گفتنِ جان است من از تو شــفـا و تو صـفا خواستی از من حاجات من،این‌ است،کـرامات تو،آن است جاروست در این صحـن،به دستان بزرگان خم، در خـم ایوان تو، سرهای سران است بی‌تاب رسـیـدیــم و در ایـوان تو دیدیـم آن ساحل امنی که خـدا گفت، همان است اینجاچه خبرهاست؟ که ازچشـمه‌ی هردل تا برکه‌ی هر چشـم، خـدا در جـریان است انکارِ تو، ای شمس جهان!کـم هنری نیست خفاش در این رشــته، هـنرمند زمان است از غــیرت عشـق است، کـه آیینه‌ی حُسنت از دیــده‌ی آلـوده‌ی بی‌عشــق، نهــان است گفتند: مگو شــاه، به این شـــاه، چه گویم؟ «آن راکه عیان است،چه حاجت به بیان‌ است؟» سلطان،تو اگر نیستی،ای قبله‌ی ما!کیسـت؟ وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهـان است شبگـردم و این رخصـتِ از شمـس سرودن، لطف پسـر حضرت موسـی، به شـبان است دل گفت: بچسبم به ضریحت،دمِ دل، گرم! عقـلم که فقط گفــت: برو،وقت اذان است شعر:قاسم صرافان 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«من یادم نمیاد اولین بار کِی رفتم حرم امام رضا جان و این قشنگترین فراموشی عمرمه چون معنی ش اینه که پیش خودشون قد کشیدم» هَمسادِ قدیمِ بست پایین شمایُم پا ثابت جشن و گریه، مین روضه هایُم پِر دادنِما از او محله ها اگر چه سنگُم بزنی بازُم همی دُو ر و ورایُم او‌ بچه ایُم که قد کشیده زیر بالت آمُختَه یِ صحن نوو و ایوون طلایُم آهو که نِه، کِفتَرُم که نِه، ولی خداییش موسی کو تِقیِ ولِ لای کفترایُم یک عمره که پشت پِنجِره گره زِده نخ هرکس مِرَضی گرفته ،شاهد شفایُم آرامش محضه دِ حرم که عمریه مُ جلد حرم و صحن غریب الغربایُم یک تیکه ی از بهشته اینجه با وجودت مُ نوکر پادشای ای صحن سرایُم از دست کریم و قلب پاک مهربونت محتاج سفر به سرزمین کربلایُم @gida13