هدایت شده از شمس (ساقی)
(درس همت)
به کار اگر که کسی دل مثال مور دهد
دگر مُحال بوَد تن به حرفِ زور دهد
ز فرط غیرت، چندان کند تلاش معاش
که درس همت و اِستادگی، به مور دهد
چگونه میشود آیا که عافیتطلبی
شب سمور، به رنج لب تنور دهد
مباش غَرّه و افتاده باش همچون تاک
که سرو، تن به تبر، از سرِ غرور دهد
چه روزگار غریبی شده است امروزه
چنانکه زندگی از غصه، بوی گور دهد
مشو ز رحمت حق ناامید در عالم
که حق، مراد دل بندهی صبور دهد
بخواه حاجت خود را از او که بیتردید
اگر که مصلحت افتد، نه یک؛ کرور دهد
کسی که غرق خدا شد جزای اوست بهشت
نه آن که دل به عبادت، به شوق حور دهد
اگر که نور حقیقت به سینه ها تابد :
«کلیم را چه نیازی که دل به طور دهد؟» ۱
کسی که ره بسپارد به چشمهی خورشید
به شام ظلمتیان، پرتوی ز نور دهد
درین زمانه که هر کس به نفع خود کوشد
خوشا کسی که عصایی، بهدست کور دهد
چنان که (ساقی) کوثر به پاس همت او
به روز حشر، بر او ، از مِی طهور دهد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
۱ـ استاد مجاهدی
Shab3Fatemieh2-1403[04].mp3
20.29M
🎧 درد دلهای فاطمه زهرا با پیامبر، بعد از رحلت ایشان (مقتل)
🎤 حاج میثم مطیعی
#حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#سوگنامه_مادر_حضرت_سقا
#حضرت_ام_البنین_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
امشب چو شمع، تا به سحر گریه میکنم
بر مادر چهار پسر گریه میکنم
از آه او که در غم عبّاس پیر شد
بر سینهام فتاده شرر گریه میکنم
او مینشست با دل غمبار، در بقیع
میگفت: با دو دیدهی تر گریه میکنم
با این که میروم ز جهان، باز، مانده است
چشمان من به راه و به در، گریه میکنم
زین شهر رفتهاند ولی برنگشتهاند
بر کاروان رفته سفر گریه میکنم
یارب! به من ز کربوبلای خلیل تو
این گونه آمدهست خبر گریه میکنم
گویند: یک رباعی من را به تیغ ظلم
تقطیع کرد اهل سقر گریه میکنم
میگریم و غم از دل من کم نمیشود
بعد از نماز بار دگر گریه میکنم
با یاد قدّ و قامت عباس دلربا
تا میکنم به سرو نظر گریه میکنم
تیری به چشم نور دوچشمم نشسته است
زین رو نمانده نور بصر گریه میکنم
گویند بر سرش زدهاند آهنین عمود
وقتی نداشت دست و سپر، گریه میکنم
گویند دستهای وی افتاده از تنش
در برج غم به شمس و قمر گریه میکنم
ای کاش بود در برم عباس مهربان
میدید آمده چه به سر گریه میکنم
قدّم خمیده زلف سیاهم شده سپید
از من نمانده دیگر اثر گریه میکنم
من بیشتر ز داغ ابوالفضلم ای خدا!
بر داغ شاه تشنهجگر گریه میکنم
«خانی»شدهست بانیِ شعرت «بشیر»! گو:
بر مادر چهار پسر گریه میکنم
شعر: سید بشیر حسینی میانجی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحهي_وفات_ام_البنین_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
گشته به پا ماتم ام البنین
سینه بزن در غم ام البنین
بکش آه و فریاد – بگو تسلیت باد
به حضرت عباس (2)
خاک بقیع شاهد افغان او
شاهد احوال پریشان او
ناظر دُرهای دو چشمان او
غصّه شده همدم ام البنین
صاحب ماتم شده صاحبعلم
گریه کن ای دیده! در این بزم غم
اشک بریز اشک به رُخ دم به دم
اشک بوَد مرهم ام البنین
امّ بنین بهرِ علی یار بود
فاطمه را دائم عزادار بود
حضرت عبّاس، علمدار بود
پرچم او پرچم ام البنین
مادر عباس به حق داده جان
گشته سزاوار بهشت و جنان
هست بلی قامت رنگین کمان
مظهر قدِّ خَم ام البنین
هم به سر و سینه زد هم گریه کرد
بر پسرانش همه دم گریه کرد
خاصّه که بر صاحبعلم گریه کرد
خشک نشد زمزم ام البنین
مرقد او نیز ندارد حرم
خلقِ جهان دیده از او هم کرم
هدیه بر او باد سرشک ترم
جان به فدای غم ام البنین
دفع بلا میکند عبّاس او
لطف به ما میکند عبّاس او
درد، دوا میکند عبّاس او
اوست مهِ علقم ام البنین
هست ابوالفضل که ماه منیر
عاشق او هست صغیر و کبیر
بر سر و بر سینه بزن ای «بشیر»!
گشته به پا ماتم ام البنین
شعر:سید بشیر حسینی میانجی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
مادر بی نظیر
همسر شیر خدا حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی بِیْتُ الْولا حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی والا نَسَب معنی عشق و ادب
جلوه ی جود و سخا حضرت اُمُّ الْبَنین
قابل تمجید او رهرو توحید او
پاک چو آب بقا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر چار آفتاب آینه ی نور ناب
مادر کرب و بلا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر عبّاس او عطر گل یاس او
گلبُن عشق و وفا حضرت اُمُّ الْبَنین
مادر ایثار ها سایه ی گلزار ها
عطر خوش باغ ها حضرت اُمُّ الْبَنین
بانوی پاکیزه دل نور ازو مشتعل
عشق ازو بر ملا حضرت اُمُّ الْبَنین
عفّت او بی بدیل آیت حق را دلیل
مظهر حُجْب و حیا حضرت اُمُّ الْبَنین
خادم او «یاسر» و ، مهر ازو ظاهر و
شور دل بی نوا حضرت اُمُّ الْبَنین
شعر: حاج محمود تاری «یاس»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_وفات
#حضرت_ام_البنین_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
می رود از دار فانی،مادری با قلب خسته
با غم داغ عزیزان،دلشکسته،دلشکسته
درمدینه مانده تنها،درمیان بحر غمها درمیان بحر غمها
وامصیبت،وامصیبت،وامصیبت وامصیبت، وامصیبت وامصیبت۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شهره بر ام البنین است،لیک حالا بی بنین است
در فراق آن شهیدان،او حزین است،او حزین است
نوحه می خواند به احساس،درفراق و سوگ عباس،در فراق وسوگ عباس
وامصیبت...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یاد آرد در مدینه،خاطرات با حسینش
قد وبالای رشید، نور عینش،نورعینش
یاد آرد کربلا را،آنهمه رنج وبلا را،آنهمه رنج وبلا را
وامصیبت.....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یاد آرد زینبش را،بی حسین آمد مدینه
گریه ها وناله های،آن حزینه،آن حزینه
یاد دارد زینبش گفت، شد جدا دستان عباس،شد جدا دستان عباس
وامصیبت...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دفتر عمرش به پایان، آمد ودر احتضار است
بهر وصل با شهیدان،بیقرارست،بیقرارست
می رود ام شجاعت،می شود از غصه راحت، می شود از غصه راحت
وامصیبت...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:اسماعیل تقوایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#زمزمه_نوحه
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
میان بسترش ام البنین است
برایش لحظه های آخرین است
بگوید چون علی فزت وربک
وصال حق برای او قرین است
واویلا واویلا آه و واویلا،واویلا واویلا آه و واویلا۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رود از این دنیا بانوی احساس
به فرزندان زهرا(س)بوده حساس
بود او مادر شیران حیدر
وفا را با ادب داده به عباس
واویلا....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زبعد عاشورا زار وحزین شد
بمیرم یکباره او بی بنین شد
همه ی کارش اشک ونوحه خوانی
ز هجران پسرها دل غمین شد
واویلا...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زده طوفان غم بر حاصل او
بسوزانده حال زینب دل او
غم پسران را کرده تحمل
ولی هجر حسین شد قاتل او
واویلا...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بقیع وخاک آن گشته مزارش
گذشته با غریبی روزگارش
برای اینکه او تنها نباشد
بیاید فاطمه اندر کنارش
واویلا....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:اسماعیل تقوایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
هدایت شده از شمس (ساقی)
(حضرتِ اُمّالبنین)
آن مهینبانو که با خورشید نسبت داشته
از ازل، بر آل پیغمبر (ص) ارادت داشته
بوده خاک پای زهرای بتول و بی گمان
مِهر او را در دل خود بی نهایت داشته
گفت بر مولا: مکن هرگز صدایم فاطمه
پیش فرزندان زهرا؛ بس نجابت داشته
بعد از آن گفتا که نامم را بخوان: اُمّ البنین
آفرین بر او که اینگونه، درایت داشته
بود اگرچه همسر مولا ولی در خانهاش
حرمت زهرای اطهر را ، رعایت داشته
چار شیر بیشهی حق را نه تنها مادر است
بر حسین و بر حسن افزون عنایت داشته
مادری کرده برای دلبران فاطمه (س)
آنچنانکه شش یَلِ خوش قدّ و قامت داشته
جعفر و عثمان و عبدالله و هم عباس را
داده درس عشق چون با عشق الفت داشته
مادر میر و علمدار رشید کربلا ـ
بوده و این منزلت را از لیاقت داشته
شمر اگرچه داشت خویشی با وی اما از عناد
با حسین بن علی، با او عداوت داشته
چار فرزند رشیدش را ، به دشت نینوا
داد در راه خدا از بس سخاوت داشته
خم به ابرویش نیاوردهاست بعد از کربلا
بسکه از اخلاص، صبر و استقامت داشته
هست فرزندش اگر باب الحوائج بیگمان
«دامن او را گرفته، هر که حاجت داشته» ۱
(ساقی) دشت بلا را پرورش داده چو شیر
کز شجاعت نیز بر حیدر، شباهت داشته...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402 09/28
eitaa.com/shamssaghi
۱ـ مهدی رحیمی
هدایت شده از شمس (ساقی)
(وفات حضرت اُمّالبنین(س) تسلیت باد)
حضرت اُمّ البنين از بس كه با احساس بود
بــا يتــيمان علـی ، در مــــادری حساس بود
اين مقامش بس كه او در بين نسوان جهان
مـــادر سقـــاى دشـت كــربــلا، عبـــاس بود
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
1381
eitaa.com/shamssaghi
نذر حضرت ام البنین سلام الله علیها
گزینه بهتر از شما نبود جای فاطمه
که ماند با نگاهتان به جا نمای فاطمه
تو را خدا که آفرید انتخاب کرده بود
برای نقش مادری به بچه های فاطمة
نداشت او فدایی و فدایی ولی شد و
تو در ولایت ولی شدی فدای فاطمه
چه گوهری تو بوده ای که دست فاتح علی
تو را خرید از مدینه در ازای فاطمه
تو همچنین از اسم خوب خود گذشته ای که تا
دل حسین نشکند پس از ندای فاطمه
برای رفتن تو هم جمادی انتخاب شد
عزای تو متمم است بر عزای فاطمه
به کربلا نرفتنت دلیل داشت در ادب
سپرده ای سر پسر به روی پای فاطمه
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab