فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چالش نام استاد؟
تلاوتي کوتاه و شنیدنی.......
نام قاری را اعلام بفرمایید
🆔🕊 https://eitaa.com/gooorrrran
33.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 تلاوتی به یاد ماندنی از استاد شحات محمد انور در ایران
سوره مبارکه مائده
مقام : سه گاه
🚥🚥🚥🚥🚥🚥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ
°【 تو غریب الغربایی
و معین الضعفایی
و به هر درد دوایی ♡】°
فقیریم..
فقیریمـــــــ
و عشق است فقیری
که تو حج فقراییــــــــــ「♥️」....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش تجوید سطح ۱
توسط استاد: سید محسن موسوی بلده
جلسه ۷ علائمِ وقف (توضیحات)
👇👇 #جلسه_قبل_اُستاد_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرشب قبل از خواب چند آیه قرآن کریم را با صدای استاد عبدالباسط بشنویم 😍
🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ای صاحب شکوه و بزرگواری .
♦️ ذکر روز یکشنبه .
Sundey
▫️ 13 آبان 1403
▫️ 03 نوامبر 2024
▫️ 01 جمادی الاولی 🌙 1446
_-__-___-___-____-____-____-____
_تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام سال 1358 شمسی
_روز مبارزه با استکبار جهانی
_روز جهانی دانش آموز
_تبعید حضرت امام خمینی ره از ایران به ترکیه سال 1343 شمسی
🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃🔰🍃
کانال بین المللی آموزش قرآن کریم 💕
🔷♦️🔷♦️🔷♦️🔷♦️
✅ سلام و عرض ادب
روز یکشنبه زیبایتان به خیر
💫اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ 💫
✅ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
✅ آیات صفحه (۲۳۷)🌹را به نیت سلامتی آقا امام زمان(عج)، آمرزش اموات،برآورده شدن حاجات یاهر نیت دیگری که دارید تلاوت می کنیم :
✅ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🔷♦️🔷♦️🔷♦️🔷♦️
به جمع ما بپیوندید
در ایتا 👇👇👇
🆔🕊https://eitaa.com/gooorrrran
4_5775951201677870416.mp3
964.6K
🔸ترتیل صفحه ۲۳۷ با صدای استاد حامدولی زاده
🔸مقام : بیات
🛑 فایل بدون ترجمه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
4_5775951201677870417.mp3
1.93M
🔸ترتیل صفحه 237 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
قرآن ترجمه المیزان
سوره 12
سوره مبارکه يوسف
صفحه 237
فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ (15)
پس آن گاه که او را بردند و همگان بر اينکه او را در نهانخانه آن چاه قرار دهند ، آماده شدند ، [صحنه اى بس ناخوشايند پديد آوردند] و خداوند به او وحى کرد که: <قطعاً اين کارشان را به آنان گزارش مى کنى در حالى که آنان در نمى يابند>. (15)
وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ (16)
و شامگاهان در حالى که مى گريستند به نزد پدرشان آمدند. (16)
قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ ۖ وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ (17)
گفتند: <اى پدر! ما رفتيم در حالى که مسابقه مى داديم و يوسف را در کنار توشه خود نهاده بوديم ; پس گرگ او را خورد و تو قطعاً ما را تصديق نمى کنى هر چند راستگو باشيم>. (17)
وَجَاءُوا عَلَىٰ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ ۚ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ (18)
و آوردند خونى دروغين که بر پيراهنش بود. گفت: <نه بلکه نفستان کارى را براى شما آراسته و ارتکابش را آسان کرده است. پس شکيبايى نيکوست و تنها خداوند است که بر آنچه شرح مى دهيد از او کمک خواسته مى شود>. (18)
وَجَاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَىٰ دَلْوَهُ ۖ قَالَ يَا بُشْرَىٰ هَٰذَا غُلَامٌ ۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً ۚ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ (19)
و کاروانى آمد پس آب آورشان را فرستادند. آن گاه او دلوش را پايين کرد ; گفت: <اى مژده! اين پسرکى است> و او را کالاى تجارتى قرار داده پنهانش ساختند و خداوند به آنچه مى خواستند بکنند آگاه بود. (19)
وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ (20)
و او را به بهايى بى مقدار ، درهمى چند ، فروختند و در او از بى رغبتان بودند. (20)
وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَىٰ أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا ۚ وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ (21)
و آن کس که از مصر خريدش ; به همسرش گفت: <جايگاه او را گرامى بدار باشد که به ما سودى رساند يا او را به فرزندى برگزينيم> و اين گونه يوسف را در آن سرزمين به مکنت و قدرت رسانديم [تا چنين و چنان کنيم] و تا به او از تعبير و تحليل رؤياها و رخدادها بياموزيم و خداوند بر کار خويش توانا و پيروز است ، ولى بيشتر مردم نمى دانند. (21)
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (22)
و آن گاه که به تواناييهاى خويش رسيد ، به او حکمت و دانش آموختيم و اين گونه نيکوکاران را سزا مى دهيم. (22)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۳۷🌷
از قعر چاه تا خانه ی وزیر:
حسادتِ برادران یوسف، عقل و احساس آنان را از کار انداخت و ایشان را به جنایت هولناکی وادار کرد. آنان پدر را قانع کردند که برادر کوچک تر را برای بازی و تفریح همراهشان به دشت و صحرا بفرستد. برخی از مفسّرانِ قرآن گفته اند که برادران یوسف، او را بسیار اذیّت کردند و کتک زدند و پیراهنش را از تن به در آوردند و پس از آزار فراوان، او را در قعر چاه افکندند . آنان او را در چاه افکندند تا از یادها فراموش شود؛ غافل از اینکه چاه، مقدّمه ی سربلندی و شهرت جهانی او می شود. برادران، پیراهن یوسف را با خون گوسفندی آغشتند و با گریه ای ساختگی، نزد پدر رفتند و خبر کشته شدن یوسف با حمله ی گرگی خون خوار را به پدر دادند! امّا چون قانون خدا این است که تلاش دروغگو بی نتیجه بماند ، فراموش کردند که پیراهن خونین یوسف را پاره کنند، و یعقوب از همینجا فهمید که پسرانش دروغ می گویند. البتّه یعقوب دریادل، به جای فریاد و زاری نزد مردم، سوز و گدازش را به درگاه خدا برد و به زیبایی صبر کرد. پیامبر گرامی اسلام در این باره فرموده است: «صبر زیبا، صبری است که انسان در هنگام مشکلات، به مردم شکایت نکند [و برای خدا تحمّل و استقامت نماید].» از سوی دیگر، یوسفِ خردسال که در تاریکی چاه به سر می برد، مورد لطف خدا قرار گرفت و از عالم غیب به او وحی رسید که زمانی فرا می رسد که برادرانت با شرمساری در برابر تو می ایستند و تو آنان را از این کار زشتشان آگاه خواهی کرد. به هر حال، یوسف را مسافران کاروانی تجاری نجات دادند و برای فروش در بازار برده فروشان، به مصر بردند؛ امّا خریدار او، فردی معمول نبود؛ بلکه وزیر پادشاه مصر بود که به خواست خدا، عشق و علاقه ی به آن کودک زیبارو، تمام وجودش را فرا گرفت، و پس از خریدن او، نه تنها مانند بردگان با او رفتار نکرد، بلکه به همسرش سفارش کرد که او را مانند فرزند خود گرامی بدارد.
بدین ترتیب، یوسفی که قرار بود برای همیشه از خاطره ها پاک شود، در مدّت کوتاهی از خانه ی وزیر پادشاه مصر سر در آورد و در مسیر شهرت و سربلندی گام نهاد، و خدای بزرگ به همگان فهماند که هرچند مردم خیال می کنند که کارهای دنیا بر اساس خواست آنان پیش می رود، این خواست خداست که در نهایت بر خواست همگان غلبه و چیرگی دارد:
«وَاللهُ غالِبٌ عَلیّْ اَمرِه و لّْکِنَّ اَکثرَ النّاسِ لایَعلَمون».
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊