🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۱۷🌷
فتنه ی سامری _قسمت اول:
یکی از مهم ترین وظایف حضرت موسی ، نجات قوم بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان بود ؛ قوم مظلومی که قرن ها برای فرمانروایان مصری بردگی کرده بودند و تمام زندگی شان در اختیار آنها بود . حضرت موسی به یاری خدا، قومش را از دست فرعون نجات داد و خداوند با غرق کردن آن پادشاه ستمگر و سپاهیان او، برای همیشه طومار او و طغیانگری اش را درهم پیچید. البتّه هرچند که موسی جسم بنی اسرائیل را از بردگی فرعونیان نجات داد، نتوانست فکر و اندیشه ی بسیاری از آنان را از افکار فرعونی نجات بخشد. یکی از مهم ترین مشکلات بنی اسرائیل که از دوران اسارتشان در مصر با آنان باقی مانده بود، علاقه ی بسیار به داشتن خدا و معبود دیدنی بود؛ زیرا آنان سال ها شاهد بت پرستی ارباب خود بودند و با بت های دیدنی انس داشتند. از این رو به رغم اینکه به صورتی خارق العاده ای از وسط دریای احمر (یا شاید هم رود نیل) عبور کردند و قدرت خدا را با چشمان خود دیدند، وقتی به افراد بت پرستی رسیدند که در مقابل بت ها فروتنی می کردند، ناگهان خاطرات بت پرستی شان زنده شد و از موسی خواستند که «همان طور که آنان خدای دیدنی دارند، برای ما هم خدایی قرار بده.»! در اینجا موسی که از سخن قومش حیرت کرده بود، با ناراحتی فرمود: شما افراد نادانی هستید! سرانجام نیز این عقیده ی پوچ، ضربه ی مُهلکی به قوم بنی اسرائیل وارد کرد و سبب بروز یکی از تلخ ترین حوادث در تاریخ آنان شد. هنگامی که حضرت موسی برای گرفتن الواحِ تورات، قوم خود را برای مدّت مشخّصی یعنی یک ماه ترک کرد و به کوه طور رفت، شخص نیرنگ باز و منحرفی به نام «سامری» نقشه ای شیطانی طرح کرد و با استفاده از همان روحیه ی بت پرستی بنی اسرائیل، بسیاری از ایشان را در درّه ی تاریک و عمیق جهالت انداخت؛ بدین صورت که از آن ها خواست طلا و جواهرشان را بیاورند، و سپس با آب کردن آن ها، گوساله ی طلایی و زیبایی ساخت و آن را چنان طراحی کرد که با وزیدن باد و حرکت هوا در لابه لایش، صدای گاو از آن در می آمد. به ویژه هنگامی که خدا برای امتحان بنی اسرائیل، ده روز به زمان وعدهی موسی اضافه کرد، سامری و همکارانش جار و جنجال راه انداختند که ای مردم، خدای شما و موسی، همین گوساله است؛ ولی موسی فراموش کرده و برای پیدا کردن او به کوه طور رفته است! مردم نیز بدون توجّه به سخنان جانشین موسی ، یعنی حضرت هارون، یک دل نه صد دل عاشق گوساله شدند، و قومی که با چشمان خود ده ها معجزه ی الهی را دیده بود، در کمتر از ده روز، از پرستش خدای بی همتا دست کشید و در مقابل مجسّمه ای بی جان به خاک افتاد و پیشوایی همچون موسی را رها کرده، در پی انسان حیله گری مانند سامری افتاد . پیشوای هشتم ما شیعیان در این باره چنین زیبا فرموده است: «دوست هر کس، عقل او، و دشمن هر کس، جهل و نادانی اش است.»
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊