eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. شش فراز از مکارم اگر توفیق و عزت خواستاری دو عامل هست راز رستگاری شکیبایی به هنگام نداری تواضع، موقع سرمایه داری 🌸 اگر خواهی بیابی راحت جان دو گوهر هست باارزش ز مرجان مرنج از کس، دلی را هم مرنجان که جزاین شد شودهرشخص،بی جان 🌸 اگر در رأس کاری یا مدیری اگر با زیر دستان، سخت گیری بدان بر نفس اماره، اسیری نمی پاید چنین اوضاع، دیری 🌸 شکوه روح انسان در وفا هست جهانِ بی‌وفا غرق جفا هست فقط با عشق دنیا باصفا هست وفا بر درد تنهایی شفا هست 🌸 چه بدبخت است هرکس نیست صادق نبیند روی خوشبختی ، منافق نباشد هرگز او پیروز و فائق به ویژه روز احقاق حقایق 🌸 بیا ای دوست قدر هم بدانیم بیا با سوز، مولا را بخوانیم خطای نا امیدی را برانیم بیا پای رکاب او بمانیم سروده .
. و حجت‌الاسلام مسعود عالی استاد حوزه علمیه قم و کارشناس مسائل دینی در بیانی با اشاره به ماجرایی از این عالم بزرگ گفت: مرحوم شیخ بهایی در همان زمان طراحی حرم امام رضا علیه‌السلام را به عهده داشت، حرم امام رضا چند بار بازسازی شد؛ متعدد که یک دوره آن مربوط به زمان شیخ بهایی (زمان صفویه) بود. وی افزود: مرحوم شیخ بهایی به معماران و بناها گفته بود شما طبق این نقشه بسازید و به سردرهای ورودی و خروجی را دست نزنید تا من بعداً طرح‌ آنها را به شما بدهم، شما فعلاً بقیه جاها را بسازید، آنها هم شروع به ساختن کردند. این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: روزی شاه‌عباس برای بازدید آمد، دید بناها همه‌جا را ساختند اما سردرهای ورودی و خروجی را نساختند، گفت برای چه اینجاها را نساختید؟ گفتند شیخ بهایی اینطور گفته است. شاه‌عباس گفت شما بسیازید، این دستور شاه بود و آنها هم شروع به ساختن کردند. «بعد از مدتی شیخ بهایی برای بازدید آمد، وقتی دید آنها سردرهای ورودی و خروجی را هم ساختند، گفت مگر من به شما نگفته بودم که سردرهای حرم را نسازید؟ گفتند شاه گفته است، شیخ بهایی رفت نزد شاه‌عباس و گفت: شما برای چه دستور دادی این سردرها را بسازند؟ من قصد و طرحی برای آنها داشتم. شاه‌عباس گفت من امام رضا علیه‌السلام را در خواب دیدم و فرمود: بگویید بسازند، منتظر طرح شیخ نباشند، شیخ بهایی گفت معلوم است که امام رضا علیه‌السلام خواسته همه به زیارت او بیایند؛ چه خوب‌ها و چه بدها.» وی با بیان مطلب فوق گفت: شاه‌عباس متوجه سخن او نشد، گفت یعنی چه؟ شیخ بهایی گفت می‌خواستم طرحی را برای سردرهای ورودی و خروجی ارائه کنم تا کسانی که آلودگی روحی دارند وقتی به اینجا می‌آیند اثری روی آنان بگذارد و برگردند و برای زیارت داخل حرم نشوند. حالا معلوم شد که امام رضا علیه‌السلام این را نمی‌خواهد بلکه می‌خواهد همه بیابند. ............ بسپار حرم‌ را به طلسمِ کرم ما بگذار بیایند همه در حرم ما ای شیخ بِدان ما پدر هر بد و خوبیم ما طایفه ذاتا همه ستار العیوبیم ما چشم به راهیم‌ گنهکار بیاید با هر چه که آورده ، خریدار بیاید باید به حرم پاک شود زائر ما تا گیرد صله ی تذکره ی کرببلا را ✍ .
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی که میمیرم کاش کفن کنن با روضه‌ت بدنمو وقتی که میمیرم کاشکی پر کنن با تربت دهنمو وقتی که میمیرم کاش خودت ببندی آقا کفنمو خودت میدونی که منتظرم ببینمت بالاسرم اگه تو نیای بیچاره میشم تو لحظه های آخرم چی میشه بهم محل بزاری آخه منم یه نوکرم ای آقا حال منو تو میدونی ای آقا حرف منو تو میخونی ای آقا همه میرن تو میمونی ای آقا همه میرن تو میمونی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی دوستت دارم بیشتر از همه تو دنیا تورو میخوام خیلی دوستت دارم میبینی چکار کرده عشق تو باهام خیلی دوستت دارم بس که گریه کردم کم سو شده چشام با اینکه بدم ولی آقاجون تو کم نزاشتی واسه من ببخشید اگه یه وقتایی هم به تو نبود حواس من مریض توام عزیز منی تویی تو عشق خاص من ای آقا دردمو من بی کی بگم ای آقا تو رو به کی بدم قسم ای آقا نوکریتو نگیر ازم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از تو چه پنهون من خیلی وقته که دلتنگ زیارتم از تو چه پنهون من دیگه سر رسیده صبرم بی طاقتم از تو چه پنهون من خواب خوش ندارم حتی یه ساعتم چجوری بگم دیگه ندارم تحمل فراقتو نفس میکشم نفس میزنم فقط به اشتیاق تو بزار که بیام یه شب حرمت تا جون بدم تو داغ تو ای آقا تنگه دلم واسه حرم ای آقا الهی قربونت برم ای آقا یه کاری کن منم برم ای آقا یه کاری کن منم برم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. یه روحانی تو مسجد حکایت " جوان گناهکاری رو که همیشه به پرچم امام حسین عرض ارادت میکرد و لذا وقتی مُرد ،در محشر هم به پرچم خیمه ی امام حسین عرض ادب کرد و مورد شفاعت حضرت قرار گرفت" رو تعریف کرد.بیرون مسجد بعضی جوانان این حکایت رو به سخره گرفتن که: حالا وسط صحرای محشر ، خیمه و پرچم کجا بود!. من هم پاسخ دادم:حرفِ این حکایت اینه که؛ اگه در دنیا یه عرض ارادت بکاری، در آخرت، یک توجه و شفاعت درو میکنی.. الدنیا مزرعه الآخره .
. 📃 هوای بزم ملوکانه در سرم 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) هوای بزم ملوکانه در سرم خیلی خیال بوسه‌ی جانانه در سرم مفلس! هوای ساقی و پیمانه در سرم می‌گفت باز این دل دیوانه در سرم ای دل! غلام شاه جهان باش و شاه باش پیوسته در حمایت لطف اله باش صبحم دمید و حضرت سلطان جلوس کرد لطفی خدا به حقّ اهالی طوس کرد سمت پدر، نگاه که شمس‌الشمّوس کرد موسی‌بن‌جعفر آمد و پر قنداق، بوس کرد کار جهان به هلهله و شور می‌کشد نقّاش، جای صورت او، نور می‌کشد از هرکسی به مهر و عطوفت، سر است این خیلی شبیه حضرت پیغمبر است این بر شهر علم و رأفت و بخشش، در است این این شاهزاده کیست؟! خود حیدر است این با اشک شوق گفت پدر: عین مادر است حالا زمان گفتن الله اکبر است امشب غلام بزم ملوکانه می‌شوم از چاکران درگه شاهانه می‌شوم از شوق نور روی تو، پروانه می‌شوم دیوانه می‌کنی تو و دیوانه می‌شوم دیوانه‌ای که عاشق زنجیر می‌شود خوشحال، پشت خانه‌ی تو پیر می‌شود له‌له‌زنان به یاد لبت، مست مست مست پیمانه‌ام به دست؛ قلم، کاغذم به دست بی‌اعتنا به قول‌و‌قرار شب الست این‌گونه می‌نویسم و حالم، مبارک است من مست می‌کنم فلک و مهر و ماه را چرخانده‌ام به سوی رضا، قبله‌گاه را من کشته‌ی نگاه توام ای سپاه حُسن سرگشته‌ی مسیر تو ای شاه‌راه حُسن صحن‌و‌سرات چیست به غیر از گواه حُسن عاصی نی‌ام؛ ترحمی ای پادشاه حُسن گردن کشیده‌ام که تماشا کنم تو را مشهد رسیده‌ام که تماشا کنم تو را مشهد که می‌رسیم، همان لحظه‌ی نخست یک نامه می‌کنیم ز حاجاتمان درست باید به غیر دوست ز هر دست، دست شُست باب‌الجواد، راه ورودی به قلب توست ای خوش به زائری که از آن راه می‌رود از شاه‌راه، در حرم شاه می‌رود من را اسیر می‌کنی و بنده می‌کنی در صحن انقلاب، پناهنده می‌کنی یک ذرّه را تو شمسه‌ی‌تابنده می‌کنی گفتم چگونه می‌کُشی و زنده می‌کنی؟ با یک‌نگاه کُشت و نگاه دگر نکرد با ناز، شاه کشت و نگاه دگر نکرد حس می‌شود درون حرم، مهربانی‌اش درمان دردهای جهان، هم‌زبانی‌اش تا بوسه می‌زنی به ضریح دهانی‌اش اصلاً نمی‌شود که به جز این بخوانی‌اش ای مهربان‌ترین! به اسیرت نگاه کن سلطان! بیا دمی به فقیرت نگاه کن من کیستم گدای تو یا ثامن‌الحجج شرمنده‌ی عطای تو یا ثامن‌الحجج در سایه‌ی لوای تو یا ثامن‌الحجج ای جان من فدای تو یا ثامن‌الحجج جانا به پات ریخته‌ام هرچه داشتم من پای این کرشمه‌ی تو، جان گذاشتم شمس‌الشمّوس! جان زمین و زمان تویی تنهاترین مسیر به هفت‌آسمان تویی آقا تویی، امیر تویی، مهربان تویی مولا! امید آخر ایرانیان تویی غیر از غلام شاه خراسان نمی‌شویم تا شاه ما رضاست، پریشان نمی‌شویم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا با وعده‌ی بهشت، پناهم دهد خدا هرگز برون نمی‌روم از مشهدالرضا تنها مگر برای سفر سوی کربلا صبح است ساقیا! قدحی پر شراب کن دور فلک درنگ ندارد؛ شتاب کن آقا نمانده است دگر راه پیش و پس از دست اختیار، شدم بنده‌ی هوس شاها نگاه کن به غلامان خود، سپس لطفی کن ای‌کریم به فریاد ما برس امضای کربلای تو، داروی دردهاست باب حوائج همه، حاجات کربلاست ای دوستان؛ زمین و زمان؛ جملگی خموش دارد صدای قافله‌ای می‌رسد به گوش آتشفشان قهر خداوند در خروش پیغام کربلا به نجف برد یک سروش یا مرتضی علی! پسری داشتی چه شد؟! ای شاه دین! تو تاج سری داشتی چه شد؟! .👇
بخش پنجم - مدح (هوای بزم ملوکانه در سرم) - حاج محمود کریمی.mp3
35.88M
مــــولودی‌های امام رضا (علیه‌السّلام) «هوای بزم ملوکانه در سرم...» شــب ســــال ۱٤٠۱ چیذر، هیئت رایةالعبّاس (علیه‌السّلام)
. علیه السلام برای زائری چون من که محتاج دعا باشد چه جایی بهتر از یک گوشۀ صحن رضا باشد؟ مکن هرگز ملامت آنکه آمد دست خالی را که پیشِ شاهِ عالم ؛ دستِ پر رفتن خطا باشد اگر ماننـــــد حضرت با وفا باشی نمیخواهی متاعی را ز او ؛ حتی طلا باشد برای پر زدن تا آســــــــمانِ هفتــــــــــــم دنیا چه ذکری بهتر از سلطان علی موسی الرضا باشد فلج بود و زیارت کرد و برگشت از حرم اما بدون آنکه در دستش نشانی از عصا باشد به یک یابن الشبیبت حفظ تعظیم و شعائر شد بدینسان گریه کردن هر کجا باشد بجا باشد حصیر حجره ات را جمع کردی ؛ خادمت فهمید گریز روضه ات باید به دشت کربلا باشد شده خاکی تنت مانند او آقا ؛ ولی باید برای مثل او بودن ؛ کفن از بوریا باشد برای آن که در گودال خود در فکر خواهر بود چگونه زینبش در بین چندین بی حیا باشد؟ اگرچه قافیه تکـــــرار می گردد ولی بهتــــــــــر که حرف آخر شعرم رضـــــا باشد رضـا باشد آخر مجلس ✍ .
🔴 [جلسه‌ی پنجم] ۸ خرداد ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ولادت مولانا علی‌بن‌موسی الرضا علیه‌السلام 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۲. در اخبارِ غیبیِ علیه‌السلام _ خبر زنده بودهِ عمویشان، محمدبن‌جعفر _ داستان جعفر بن عمر علوی _ داستان أبوحبیب نباجی _ شفای مردی که زبان و دهانش فاسد شده بود ۳. علم امام علیه‌السلام در قرآن و احاديث .
🔷🔶 👈🏼👈🏼 صاحب کتاب ، می‌نویسد: عالم عامل و فاضل کامل جناب حاج -مولف کتاب آثارالحجه- و غیره، فرمود: شنیدم از جناب سید العلماء مرحوم حاج آقا یحیی (امام جماعت مسجد حاج سید عزیزالله در تهران) و از جمعی دیگر از اهل‌علم که نقل فرمودند از مرحوم حاج مشهور به که فرموده: روز علیه‌السلام (۱۱ ذیقعده) در ولادت و مدح آن حضرت گفتم و از خانه بیرون آمدم به‌قصد ملاقات که قصیده‌ام را برای او بخوانم. 🔅 چون عبورم از افتاد، با خود گفتم: نادان، سلطان اینجاست کجا می‌روی؟ قصیده‌ات را برای خودشان چرا نمی‌خوانی؟ پس، از قصد خود پشیمان و تائب شدم و به‌حرم مطهر مشرف شدم و قصیده‌ام را مقابل ضریح مقدس خواندم، پس عرض کردم: یا مولای، از جهت در فشارم، امروز هم است، اگر عنایت فرمایید، بجاست. 🔅 ناگاه از سمت راست کسی ده تومان در دست من گذاشت، گرفتم و عرض کردم: یا مولای کم است، فورا از سمت چپ کسی ده تومان دیگر در دستم گذاشت، باز عرض کردم: کم است، ده تومان دیگر در دستم گذاشتند، خلاصه تا شش مرتبه استدعای زیادی کردم و در هرمرتبه ده تومان مرحمت فرمودند (البته ده تومان آن زمان مبلغ قابل توجهی بوده است). 🔅 چون مبلغ شصت تومان را کافی دیدم، خجالت کشیدم که باز طلب زیادتی کنم. پول را در جیب گذاشته تشکر کردم و از حرم مطهر خارج شدم. 🔅 در کفشداری عالم ربانی مرحوم را دیدم که می‌خواهد به حرم مشرف شود، مرا که دید در بغل گرفت و فرمود: حاج شیخ خوب زرنگ شده‌ای با حضرت رضا علیه‌السلام نزدیک شده و روی هم ریخته‌اید، تو شعر می‌گویی و آن حضرت به تو صله می‌دهد، بگو چه مبلغی صله دادند؟! گفتم شصت تومان، فرمود: حاضری شصت تومان را بدهی و دو برابر آن [را] بگیری؟ قبول کردم شصت تومان را دادم و ایشان ۱۲۰ تومان به‌من مرحمت فرمود. بعدا پشیمان شدم که آن وجهی که امام مرحمت فرمودند چیز دیگر بود، خدمت شیخ برگشتم و آنچه اصرار کردم ایشان معامله را فسخ نفرمود. 📚 داستانهای شگفت، دستغیب، ص۲۳-۲۴ .......... پیامبر اکرم: کسی برای ما(اهل بیت) شعری نمی گوید مگر اینکه خدای او را به روح القدس یاری دهد.
. ناب رضوی فرمود که همدم و رفیق است امام در حق تو وَالأَخُ الشَّقيق است امام جانم به حدیث ناب سلطان رئوف فرمود که وَالِدُالشَّفيق است امام ابوذر رییس میرزایی . .............. 🔆 حضرت سلطان علیّ بن موسی الرّضا علیه آلاف التّحیّة و الثّناء فرمودند: 《 الإِمامُ الأَنيسُ الرَّفيقُ، وَالوالِدُ الشَّفيقُ، وَالأَخُ الشَّقيقُ، وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغيرِ. امام، همدم و رفيق است و پدر مهربان؛ و برادرِ همسان است و مادر نيكوكار به فرزند كوچكش. 》 📚معانی‌الاخبار، ص ۹۸، ح ۲ .
قدم قدم داره دلم می‌زنه فریاد....mp3
13.59M
بسیار زیبا 🔊 | 📝 قدم قدم داره دلم می‌زنه فریاد... 🌺 ویژهٔ ولادت قدم قدم داره دلم میزنه فریاد با چشم گریون رو به رو پنجره فولاد خدا میدونه از خودم هیچی ندارم هر چی که دارم و امام رضا بهم داد خوبیاتو نمیبرم از یاد به آبروی پنجره فولاد کربلا چشمم به حرم افتاد گفتم امام رضا خونت آباد امام رضا خیلی دوست دارم (4) رو به روی پنجره فولاده گوهرشاد دیدم بابامو که رو خاک حرم افتاد میگفت زن و بچه و خونه زندگیمو هر چی که دارم و امام رضا بهم داد یه‌روز نباشی من که بیچارم هی گره وا میکنی از کارم کربُبلامو بده این بارم امام رضا خیلی دوست دارم (4) بابام بهم گفت که همیشه باشه یادت فقط امام رضاست که میرسه به دادت کربُبلای اربعين و عرفه‌ام رو بده بهم امام رضا چون جوادت با یه سلام که داد بهت از دور شفا گرفت هم کر و لال هم کور موقع مُردنم بیا آقا شبیه نیشابور امام رضا خیلی دوسِت دارم۴
. رزق آب و نونم از خراسان تو میرسه میدونم قربونت برم امام رضای مهربونم پای نقاره خونت وا شد زبونم نور خورشید دنیا از نور رو گنبد تو زنده. میکنه مرده هارو عطر. هوای مشهد تو دنیا ندیده تو خوبی بشری و شبیهت وا شد . گره زندگیمون پشت شبکه ی ضریحت این آقا سلطانه. مملکت ایرانه حرمش هم رمز ابهت ایرانه چه غم از بارانه. از سیل از طوفانه وقتی امام رضا اینجا کشتی بانه السلطان... یاابالحسن حاجتهام زیاده بهترین درب ورودی باب الجواده خادمت خورشیده ماهه ابره باده بعد اربعین میام زیارتت پیاده میشنوی از راه دورم همه ی صحبتامو من از. حرم تو گرفتم رزق. سفر کربلامو بهترین عکسامونو از حرم تو گرفتیم وقتی . تعطیلی بوده چند روز سمت. زیارت تو رفتیم شیر سقاخونه. داره دوا میریزه زیر ناودون تو رزق گدا میریزه بعد مردن تو سه جا میای به ما سرمیزنی با این قول توعه که ترس ما میریزه .👇
. علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عشق - اگه عشق سلطانه ، عاقلو شیدا میکنه عشق - اگه عشق سلطانه، مرده رو احیا میکنه عشق فقط ، عشق امام رضا جانه ۲ سختی ها آسونه با تو / تلخی ها شیرینه با تو غصه هم فراری میشه / من رو که ببینه با تو وقتی به تو تکیه کردم / دنیام / عقبام / تضمینه با تو ۲ به تو زندگیمونو سپردن خوشه سر و جون واسه عشقت آوردن خوشه تا وقتی تو هستی غصه خوردن چرا؟ با تو لذت دنیا رو بردن خوشه ای جانم امام رضا جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عشق - اگه عشق سلطانه، گره هارو وا میکنه عشق - اگه عشق سلطانه، چی بگم؟ غوغا میکنه! عشق فقط، عشق امام رضا جانه ۲ به دردامون تویی مرهم / به غمهامون تویی تسکین ما واست همیشه سائل / ما پیشت همیشه مسکین رزق و روزیمونه با تو / به به / به به / چی بهتر از این؟ ۲ فدای تو که عشقت دلارو‌ گرفت کرامات و لطفت تا کجارو گرفت؟ مریضی که اومد تو حرم با امید تا گفت: یا رضاجانم، شفارو گرفت ای جانم امام رضا جان ۳ .👇
. شور روایی علیه السلام.. قالَ الرضا... علیه السلام... ولایة علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی، امن من عذابی عذاب نمیشه شیعه ی حیدری که یا علی تو سرور محشری از اول خلقت با نیمه نگات.. داری دل هر شیعه رو میبری من نوکرتم، یاعلی تو سرورمی، یاعلی سرباز توام، یاعلی تو رهبرمی، یاعلی ضربانه دل منی یاحیدر تو امیرِ بُتشِکنی یاحیدر حبُ علی اَجننی یاحیدر علی علی علی علی یا حیدر.. قالَ الرضا... علیه السلام... ولایة علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی، امن من عذابی تو هستی حبل اللهِ اُفتاده ها تو هستی راه اصلی جاده ها تویی دلیل پاکی شیعه ها تویی نشونیِ حلال زاده ها من عبد توام، یاعلی تو شاهِ منی، یاعلی من ظلمتم و..،یاعلی تو ماهِ منی، یاعلی توشهنشاهه عالمی یاحیدر به امامان مقدمی یاحیدر ولی اللهِ العظمی یاحیدر.. علی علی علی علی یا حیدر.. قالَ الرضا... علیه السلام... ولایة علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی، امن من عذابی مولانا علی یاعلی... 👇