eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
760 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohjat.NetSh 16 Ramazan 1404 Karimi [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان: حجم: 2.06M
چند شبه پشت درت نشستمو از تو انتظار مغفرت دارم به گناهام تو نگاه نکن که من انتظار دیگه ای ازت دارم انتظار دارم به ما شکسته ها با یه چشم دیگه ای نگاه کنی پیش تو عذر موجه نداریم واسمون یه عذری دست و پا کنی میدونم که بی حیام خیلی پر توقعم ولی باز ردم نکن آخه بنده ی تو ام یا اله العاصین **** با زبونی با تو صحبت میکنم که دیگه لال شده از فرط گناه هرچی میکشم از این زبونمه زبونم روز منو کرده سیاه هم امیدوار به لطف تو امو هم میترسم که منو عذاب کنی تو یه چشم بهم زدن با قهرت دنیا رو - رو سر من خراب کنی منو بیچاره نکن منو در به در نکن من خود تو رو میخوام منو دست به سر نکن یا اله العاصین **** واسه امید دل بیچاره ها جلو چشمای همه منو ببخش نزار دست خالی از پیشت برم تو رو جون فاطمه منو ببخش بیا به امام حسن منو ببخش که تموم زندگیم به نامشه الهی که آخر از غمش یه شب نوکرش تو روضه هاش فدا بشه غم گریه کردنش غم کوچه دیدنش غصه ی از این و اون طعنه ها شنیدنش یا اله العاصین ۱۴۰۳ 1404 .
. 🔖 مراسم قرائت دعای کمیل 🗓 پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ 📍مشهد، حرم امام رضا (علیه‌السّلام) 🎙 بانوای: 🔉 | اگر از عدم به دم آمدم 🔉 ‌| با دلی خسته رسیدم به امانت حرم 🔉 | توو صدات دعوت و شرمنده از این تأخیرم 👇👇👇
حاج محمود کریمینوحه (توو صدات دعوت و شرمنده ازاین تاخیرم) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان: حجم: 10.48M
📌مراسم قرائت دعای کمیل ۱۴۰۴ 🎙 بامدّاحی: 🕌 حرم امام رضا (علیه‌السّلام) 🔉 | توو صدات دعوت و شرمنده از این تأخیرم
حاج محمود کریمیمناجات (با دلی خسته رسیدم به امانات حرم) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان: حجم: 12.17M
📌مراسم قرائت دعای کمیل ۱۴۰۴ 🎙 بامدّاحی: 🕌 حرم امام رضا (علیه‌السّلام) 🔉 ‌| با دلی خسته رسیدم به امانت حرم با دلی خسته رسیدم به امانات حرم خواستم خستگی ام را به رواقی ببرم با خودم گفتم اگر بغض مجالی بدهد و اگر رأفت تو اذن وصالی بدهد با تو ای کاش که بی واسطه صحبت بکنم به تو از تلخی ایام شکایت بکنم گفتم این بار به تو حرف دلم را بزنم ساعتی حرف دل مشتعلم را بزنم گفتم این بار بگویم که پر از دردم من به تو این دفعه بگویم که کم آوردم من... ولی از عطر حریم تو که آکنده شدم آبی از حوض به صورت زدم و زنده شدم مشتی از حوض ؛ نه ؛ اکسیر حیاتم دادند ""دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند""
حاج محمود کریمیمدح (اگر از عدم به دم آمدم همه بوده بر حسب علی) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان: حجم: 14.15M
📌مراسم قرائت دعای کمیل ۱۴۰۴ 🎙 بامدّاحی: 🕌 حرم امام رضا (علیه‌السّلام) 🔉 | اگر از عدم به دم آمدم
. |⇦•ای امیر عرفه... اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای امیرِ عرفه ،دست من و دامانت جان به قربانِ تو و گردشِ آن چشمانت ای امیرِ عرفه ،حالِ مناجات بده بر گدایِ حَرَمت ،وقت ملاقات بده دل بیتاب مرا با نگهی تاب بده ای امیرِ عرفه، دیدهٔ پر آب بده ای امیرِ عرفه، بر سرِ راهت گردم گر بیائی به خدا، دورِ سرت می‌گردم ای امیرِ عرفه، تنگ غروب است بیا سر زدن بر فقرا ،سرزده خوب است بیا ای امیرِ عرفه ،حامیِ زهرا برگرد جانِ زهرا ،دگر از خیمهٔ صحرا برگرد ای امیرِ عرفه بر رخ من خنده بزن جانِ زینب، بده روزِ عرفه پاسخِ من آقا جان ای امیر عرفه، روح مناجات تویی مشعر و سعی و صفا مروه و میقات تویی ای امیرعرفه، ناز نکن چهره نما از پس پنجره باز نکن چهره نما ای امیر عرفه! ذکر مدام است بیا کار این عاشق دلخسته تمام است بیا «یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان » ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است بودن امشب به خدا بر سر کویت عشق است ای امیرِ عرفه، فیض دمَت را قربان دلِ دریایی لبریزِ غمت را قربان ای امیر عرفه، در عرفاتی امروز یا لبِ علقمه ی شاهِ فراتی امروز ای امیر عرفه هیئت ما نیز بیا روضهٔ تشنه لبی کُشته کنار دریا ای امیرِ عرفه، جانِ گل یاس بیا قدمی رنجه نما روضهٔ عباس بیا ای امیر عرفه شرح بده خود بر من سرِ عبّاس کجا ؟ضربِ عمودِ آهن *چنان عمود و بالا برد با تمام زور و بازوش پایین آورد. تن پاک و نورانیِ پسر امیرالمؤمنین با صورت روی زمین افتاد. ای وای.. هر کی میخواد بلند بشه با کمک دست بلند میشه. وقتی فهمید زهرا بالا سرشه روی خاکها غلت می‌زد..ای مادر ای مادر.. سری که شکسته من نمیدونم چطور سر نیزه زدن آنقدر که از روزی نیزه با سر افتاد با زلفاش به گردن اسب بستن قربون زلفای خونیت آقا جان...تکیه گاهِ حسینِ.. امروز روز مُسلمه اما دلهای ما علقمه هست..وقتی داشت دعای عرفه میخوند تکیه اش به شونهٔ عباس بود این دعای که تو میخونی حسین ایستاده خوند یه دستش روشونهٔ عباس ،یه دستش روبه آسمان ،خدا...بچه ها دورش ایستادن چند فراز که میگذره نگاه به صورت بابا می‌کنند تا حالا ندیدند اینطور حسین گریه کنه. میگه حسین دیگه اینطوری گریه نکرد تا کنار بدن علی اکبر.. دیدن آقا داره فریاد میزنه: "ولدي ولدي.." اونایی که مُحرِم میشن یه دونه به صورتت میزنی باید بری تاوانشُ بدی باید ذبح کنی گوسفندی و..یه دونه موهات کنده بشه باید بری جریمه اش بدی چون مُحْرمی ..به خدا اگه کسی محرم نباشه تو عرفات بشینه بفهمه مُیکشه خودشو ..آه جوانش گذاشت بدن پاره پاره یه زخم تو دست و پای بچه ات می‌بینی بیچاره میشی ..بدن یکی دوتا زخم نداره حسینم نگفتن ارباً اربا.. علی اکبر و گفتن بدن اربا اربا شد.. صورت و گرفتن تو صورتش میگن هفت تا ناله زد گفت جان بابا "ولدی ولدی.. یاعلي عَلئ الدُّنیا بَعدَک العَفٰا بعد تو اف بر این دنیا و زندگانی دنیا.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
|⇦•تماشات میکنم با اشک... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── تماشات میکنم با اشک اگه پلکای من واشه تو با سر اومدی گفتی رقیه سختشه پاشه دیگه چیزی نمونده که بگم زیباترم این تو قشنگی قد دختر،به موهاشه،به موهاشه یتیما هی کتک خوردن همه هم بازیام مردن منم حالا و اون دختر که گوشواره ام رو گوشاشه تموم نون و خرماشون،که سهم‌ نیزه داراشد نشونم داد عمه،گفت دنیا مال باباشه از اون شب بین اون صحرا دوتا دندونام افتادن نشه باز گم بشم عمه دوباره زجر پیداشه آخ،عمه جان! ندیدی پیش اون ناقه گرفت از مو بلندم کرد اخه بچه نمیتونه سوار ناقه تنهاشه مگه من مرده بودم که لبات و خیزرون بوسید حالا می‌بوسمت اما اگه با تو لبی باشه سرت شرط قمارش شراب اما کنارش بود که عمه داد میزد که بزن ما رو بزن باشه .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•تمام‌جان مرا... سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── تمام جان مرا، درد بی‌حساب گرفته برای رفتن من، لحظه هم شتاب‌گرفته نه سخت نیست بپوشاند از تو صورت خود را کسی‌ که بعد تو با آستین، حجاب گرفته به گونه‌ام اثر دست زجر مانده، او هم نمای چهره‌ی من را به پنجه، قاب‌گرفته به یاد خاطره‌ی تشنگی وقت وداعت نگاه اهل حرم را پس از تو، آب گرفته سپرده عّمه به من، گریه بر لب و دهنت را عزای سوختنت را ببین رباب گرفته *اینقده رباب، بیاد آقامون حسین زیر آفتاب نشست؛ صورتش سوخت با آفتاب* پس از شهادت تو، عمّه زیر سایه نرفته عزای جسم تو را زیر آفتاب گرفته دلم‌ خلاص ندارد؛ لبم نشسته به سوگِ لبی که از لبه‌ی خیزران، جواب گرفته اسیر پنجه‌ی داغم، ای از تنور رسیده شهید مجلس صبحم، ای از شراب گرفته *اصلا بزم شراب که میاد پیشت، دیگه دست و پامون بسته میشه...گفت باباجان...!* سیلی گرفته قدرت بینایی مرا بهتر شناختن به رُخَت دست میکشم *لبت چرا پاره پاره شده؟ یه چیزایی یادم میاد...* ناله ها تا به ثریا می رفت خیزران بود که بالا می رفت *عمه جلو چشممو گرفت...* در دلم شوری از آن لحظه بپاست چون ندیدم هدف چوب کجاست وای من حال شده معلومم به لبت می زده ای مظلومم *ای وای حسین...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•به باد گفتم ... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌محمود کریمی ●━━━━━━─────── به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند ببین دل زاره زینب نگاه و اصرار زینب تو راهی از خیمه شدی و من از قفا مرو! کجا ؟امیر و سالار زینب سایه روی سرم چه کنم با آتیشه جیگرم چه کنم یه زن تنها با حرم چه کنم سپردی ام به که رفتی به دلقکان و کنیزان حسین! به من خستهٔ غم زده رحمی به دل جون به لب اومده رحمی نرو نرو یه نگاه به حرم کن به حرم رحمی دم غروب خورشیده چه بوی سیبی پیچیده وصیت مادرمونه که زینبت داری میری زیر گلوتو بوسیده *یه وقتی صدا زد یا هانی بن عروه! یا مسلم بن عقیل!یا حبیب! یا مسلم بن عوسجه! چرا جواب منو نمیدید؟این بدنا شروع کردن به تکون خوردن با بال بال زدنشون گفتن لبیک یا حسین..* چقده زخمی شده بدنت جونی نمونده دیگه به تنت زینب و کشته کهنه پیروهنت *اصلاً هفده،هجده مَحرم داشتم همینطوری بود عمه سادات. همه که جمع می‌شدن می‌ایستادن عمه جان بیان یهو مثلاً حضرت علی اکبر وارد می‌شدن می‌گفتن عمه جان تشریف آوردن. همه عزیزاشو در آغوش می‌گرفت الان ببین کار به کجا رسیده..* تو دل من غم عالمه رحمی حسین دور و بر ما نا محرمِ رحمی تو رو به چادر خاکی زهرا مادرم رحمی ببین که پا لرزونه ببین که دستام بی‌ جونه بیا بریم خیمه ببینی داره تو خواب با ترس و لرز رقیه روضه می‌خونه بذار بخوابه شاید نبینه که تن تو به روی زمینه یکی با خنجر رو سینه ات می‌شینه به مادر دم گهواره رحمی به گوشای پره گوشواره رحمی می‌زنه حرمله خنده به اشکات نداره رحمی هنگامهٔ غم شد تیر آمد و مقتل همه آلوده به سم شد هی کم‌ و کم.. از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد یک نیزه به شانه آنقدر فرو رفت که یک مرتبه خم شد پاشیده تن او تقطیع شده بند به بند بدن او عمامه و انگشتری و پیراهن او لب پاره شد انگار با پا زده نیزه لگدی لب تشنه و خسته شمشیر چنان خورده که اعضاش شکسته زیر سم مرکب دندان و سر و سینه و ابرو شکسته شمر است که با چکمه روی سینه نشست گوشه‌ای عده‌ای کمان در دست روی اعضا شرط می‌بنندند فریاد کشیده از روی بلندی به روی سینه پریده ده ضربه زده است و مانده است دو ضربه که به حنجر نرسیده با خنجر کندش رگ‌های گلو را نبریده که دریده *کجا؟جلو چشم مادرش صدای مادر داره میاد «بنی..»پسرم! جیگرم!حسینم! حسین غریب آقا غریب آقا... زینب دست رو سر گذاشت هی صدا می‌زد وا محمدا.. وا علیا.. اما یه ناله اش دل اهل عرش و سوزاند واماه...* ای مونس شکسته دلا حال ما ببین ما را غریب و بی‌کس و بی آشنا ببین * این ساعت ساعت‌هایی که هوای کربلا قیرگون شد تا زینب اومد برسه..* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب *ای وای.. از کنار حسین با تازیانه کنار کشوندنش.. ای وای حسین وای حسین هلال میگه دلم سوخت سپرم آب کردم ببرم براش دیدم شمر از گودال بیرون اومد داره خنجرشو پاک میکنه.کجا میری؟ برم آب بهش برسونم پسر پیغمبره.. زحمت نکش سیرابش کردم.. چطور؟ عباشو کنار زد دیدم سر ...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•دیدی دلم ... و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج‌محمود کریمی ●━━━━━━─────── "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ،وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزّانَ الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَاُصُولَ الْكَرَمِ، وَقادَةَ الاُْمَمِ، وَاَوْلِيآءَ النِّعَمِ، وَعَناصِرَ الاَْبْرارِ، وَدَعآئِمَ الاَْخْيارِ،وَساسَةَ الْعِبادِ، وَاَرْكانَ الْبِلادِ، وَاَبْوابَ الاْيمانِ، وَاُمَنآءَ الرَّحْمنِ،وَسُلالَةَ النَّبِيّينَ، وَیَاصَفْوَةَ الْمُرْسَلينَ، وَعِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَ رَحْمَةُاللهِ وَ بَرَكاتُهُ" دیدی دلم از هر چه می ترسید، دیدم افتاده ای در بسترت سرو رشیدم هر روز دیدم دیده ی بارانی ات را دیدم شکاف کهنه ی پیشانی ات را از راه رفتن کل پایت پینه بسته ناگفته ها را گفت دندان شکسته.. در مکه درگیر بلای کوچه بودی زخمیه سنگِ بچه های کوچه بودی تَبَت یدا خارِ بیابان بود و پایت یک لحظه اما در نمی آمد صدایت *یا رحمت للعالمین .. بابای خوبم ..* بابا بگو پیشم دوباره می نشینی قدری بمان پیشم که محسن را ببینی تو هستی و اینجا شکوه هم مستدام است حیدر میان رهگذر با احترام است با بودنت زهرا رُخَش چون قرص ماه است آرامش این خانه ی ساده به راه است آتش ندیده دامنم الحمدالله خونی نشد پیراهنم الحمدالله بابا جان هرگز ندیده روی زهرا را غریبه آروم می کوبد آرام در ما را غریبه بی تو اگر حمله کنند این ها به خانه زهرای تو می ماندو صد تازیانه پیشم بمان تا قتل زهرا را نبینی بی تو صدایم می شود فضه خُزینی امشبی بود دو تا صحبت داشت جدای از وصایا سفارش ها یکی به فاطمه اش اشاره فرمود جلوبیا .مادرِ ارباب ما اینقدره گریه کرد.حال فاطمه خیلی بد بود.جلو نشست اشاره فرمود: جلوتر، بیا بابا،بیا بابا،گوش مبارک جلوی لب های بابا قرار گرفت. جملاتی فرمود:فاطمه داشت هق و هق می کرد یه مرتبه آرام شد یه لبخندی زد. بعدها وقتی سوال کرد مولا سبب لبخند رو فرمود: بابام به من فرمود: فاطمه جان انقدر بی تابی نکن تو زود میای پیش من.علی رو صدا زد.علی جان امیرالمومنین خم شد دست ها روی زمین..شایدمثل اون موقعی که حسین کنار علی اکبرش دست گذاشت اینور اونور بدن نمی دونم. گوش مبارک و مقابل لب های مبارک رسول خدا آورد. همینطوری داشتن گوش می کردن هی فرمود: چشم.. چشم.. یه جایی نگاه کرد به فاطمه اش.. حالا داره روضه می خونه رسول خدا ..* در رو آتشی میزنن دختر من پشت دره .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇