.
#امام_علی #وصیت
#روضه_حضرت_علی_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
خدایا به حق اون آقایی که ، امشب فرزندانش دورِ بسترش ، نگاه به صورت بابا میکنند ، بابا از هوش میره ، گاهی به هوش میاد ، اشکشون سرازیره ، بابا چشمشو باز کرد ، یه نگاه به ابی عبدالله کرد ، دید ابی عبدالله داره گریه میکنه ، فرمود : حسینم ، تو گریه نکن بابا ... همه ی عالم باید برای تو گریه کنند ، حسین ...
امشب هر کسی که احساس یتیمی میکنه ، امیرالمومنین پدر همه ماست ، پدر اسلامِ ... امشب هر کسی احساس یتیمی میکنه ، اشک تو چشمش حلقه زده ، بدونه امیرالمومنین به فرزندی قبولش کرده ... یا علی یا علی یا علی ...
اما بیشتر از همه دختر گریه میکنه ، همه رفتند ، دختر جلو اومد ، بابا بابا بابا ... از« اُمِّ أیمَن » شنیدم من با حسینم کربلا میرم ... حسینم رو کربلا میکشند بابا ... بابا حدیث « اُمِّ أیمَن » صحیح هست یا نه ؟
حضرت فرمودند : بله دخترم ، هر چی « اُمِّ أیمَن » گفته ، درسته بابا ، اما یک جمله هم من بهت بگم زینبم : یه روزی تو رو به عنوان #اسیر تو این کوفه میآرن ... حسییین ...
گذشت ، تا اون روزی که بی بی زینب رو به عنوان اسیر آوردند ، یه نگاه به درو دیوار کوفه کرد ، گریه کرد ، یاد سخن باباش امیرالمومنین افتاد ...
اما سادات ، یه وقت دید مردم دارن به آسمان اشاره میکنند ... آماده اید بگم ؟ سرش رو از محمل بیرون آورد ، یه نگاه کرد دید سر بریده ی حسینش ... الهی هیچ خواهری نبینه نبینه نبینه ...
درسته شب شهادت امیرالمومنینِ ، ولی شب زیارتی امام حسینِ ...
برادر همه ی مصیبت ها رو میدونستم ، اما دیگه نمیدونستم سر بریده ات بالای نیزه قرآن میخونه ... آخ بگم چه کرد ؟ یه مرتبه دیدند بی بی سر به چوبه ی محمل زد ؟
هر کجا نشستی ، یا حسییین ...
تو همین اشک و حالت ، دستت رو بیار بالا ، قبل از دعا استغفار کن ، با نام ابی عبدالله ، خدا میبخشدمون ، دستت رو بیار بالا خجالت نکش : الهی العفو ...
.
.
#امام_علی #شب_قدر
امشب سخن از هر دري مي گفت مولا
از قطعه قطعه پيکري مي گفت مولا
امشب حکايت از يزيد و ملک ري بود
صحبت ز قرآن خواندن بر روي ني بود
امشب علي با زينبش راز مگو داشت
گويي سخن از بوسه ي زير گلو داشت
امشب حسينش تشنه ي جام بلا بود
هنگامه ي قالوا بلاي کربلا بود
امشب علي بوسيد چشم مست عباس
دست حسينش را سپردي دست عباس
امشب به عباسش علي از آب مي گفت
از تشنگي و از لب بي تاب مي گفت
با سوز دل مي گفت اي نور دو عينم
تا زنده اي جان تو و جان حسينم
با سوز دل از تشنگي و آب مي گفت
هر دم سخن ز آن گوهر ناياب مي گفت
با چشم تر مي کرد ياد گاهواره
مي داد شرح تير و حلق پاره پاره
ناگه کشيد آهي و مولا رفت از هوش
يعني چراغ عمر مولا گشت خاموش
..............
آن شب به کوفه غوغایی بپا بود
شوری بپا از ماتم شیر خدا بود
آن شب علی با فرق تا ابرو شکسته
می خواند شعر همسر پهلو شکسته
از فرط غم در حال اغما بود آنشب
مشاق وصل روی زهرا بود آنشب
آن شب پدر بهر پسر چشمان تر داشت
گویی خبر از طشت و از لخت جگر داشت
آن شب سخن از هر دری می گفت مولا
از قطعه قطعه پیکری می گفت مولا
آن شب حکایت از یزید و ملک ری بود
صحبت ز قرآن خواندن سر روی نی بود
آن شب علی با زینبش رازی مگو داشت
گویی سخن از بوسه ی ریر گلو داشت
آن شب حسینش تشنه ی جام بلا بود
هنگامه ی قالو بلای کربلا بود
آن شب علی بوسید چشم مست عباس
دست حسینش را گذاشت در دست عباس
آن شب به عباسش علی از آب می گفت
از تشنگی و از دل بی تاب میگفت
با سوز دل می گفت ای نور دو عینم
تا زنده ای جان تو و جان حسینم
ای نور دیده گر پدر را دوست داری
باید که دست از دامن او بر نداری
.
.
💢قرآن به سر گرفتن💢
قرآن به سر گرفتن سند معتبری دارد؟
1️⃣اولا
قرآن به سر گرفتن و قسم دادن خدا به حق خودش و قرآن واهل بیت ع ؛
درروایات معصومین ع ذکر شده است.
سند خصوص قرآن به سرگرفتن وتوصیه به آن در
📙الأمالي (للطوسي) ص 292 / المجلس الحادي عشر
📒مكارم الأخلاق ص : 326
سند قسم دادن خدا به حق خودش و قرآن واهل بیت ع درکتبی چون
📚الکافی، ج۲، ص۶۲۹، حدیث ۹
📙طوسی، الامالی، ص۲۹۳
📕قطب راوندی، سلوة الحزین، ص۲۰۶
📒مفید، المقنعه، ص۱۹۰
📘دعوات راوندی، ص۲۰۶
📕إقبال الأعمال / ج1 / 187 /(از كتاب إغاثة الداعي خودشان باذکرسندش نقل کرده است.)
از امام باقرو صادق و کاظم علیهم السلام این عمل را نقل کرده اند.
پس نه تنها دليلي بر حرمت نيست؛ بلكه علماي اهل سنت با سند صد در صد صحيح نقل كرده اند كه اميرمؤمنان عليه السلام همين كار را انجام مي داد.
ابو يوسف فسوي در كتاب المعرفة والتاريخ با سندي كه تمام راويان آن از راويان بخاري و يا مسلم هستند مي نويسد:
عَنْ أَبِي صَالِحٍ الْحَنَفِيِّ، قَالَ: رَأَيْتُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام أَخَذَ الْمُصْحَفَ فَوَضَعَهُ عَلَي رَأْسِهِ حَتَّي لَأَرَي وَرَقَهُ يَتَقَعْقَعُ...
از ابو صالح حنفي نقل شده است كه ديدم علي بن أبي طالب عليه السلام را كه قرآن را مي گرفت و بر سر مي گذاشت؛ تا جائي كه من صداي حركت ورق هاي آن را مي شنيدم ....
📚المعرفة والتاريخ، ج 2، ص751
📕البداية والنهاية، ج 7، ص610
📒أنساب الأشراف، ج1، ص 348
📘سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 144
2️⃣ثانیا
با قطع نظر از بحث سندی؛ این عمل هیچ منع و اشکالی ندارد. وتالی یا توالی فاسد و استلزامات باطلی ندارد چراکه در واقع اینکار نمادی از پناه بردن به خدا و قرآن و اهل بیت ع می باشد.
و با وجود عدم منع و مصداق ذکر و توسل و استغاثه بودن این عمل.؛
هیچ ممنوعیتی در آن نیست بلکه مستحب و مطلوب می باشد...
@gorizhaayemaddahi
#شب_قدر
#قرآن_برسر_گرفتن
.
💢قسم دادن بحق ائمه ع💢
#شب_قدر
چرا خدا را بحق ائمه ع قسم می دهیم؟ايشان مگر حقي بر خداوند داشتند؟
1️⃣اولا
بحق ائمه ع قسم دادن خدا در مراسم شبهای قدر و دیگرمراسم و اعمال و زیارات؛ مورد توصیه اهل بیت ع بوده است.و عملی مستند می باشد.لذا بدعت و خرافات نمی باشد.
📕المعرفة والتاريخ، ج 2، ص751
📙البداية والنهاية، ج 7، ص610
📔أنساب الأشراف، ج1، ص 348
📕سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 144
📙الکافی، ج۲، ص۶۲۹، حدیث ۹
📒طوسی، الامالی، ص۲۹۳
📙قطب راوندی، سلوة الحزین، ص۲۰۶
📒مفید، المقنعه، ص۱۹۰
📘دعوات راوندی، ص۲۰۶
بلکه سیره انبیاء بخصوص آدم ع بوده است.که برای پذیرش توبه اش خدا را بحق آل عبا ع قسم داد.
📚الدر المنثور في تفسير المأثور، ج1، ص: 59
📕بحار الأنوار / ج44 / 245 / باب 30
چرا كه اگر مخلوق حقي بر ذمه خالق نداشت، چگونه حضرت آدم و پيامبر اسلام(ص) يا ائمه اطهار در ادعيه و زيارات كه از ايشان نقل شده است، خداوند را به حق بندگانش قسم داده اند؟
پس اشکال نداشته و ندارد
2️⃣ثانیا
در قرآن از حقی که خدا برای خود نسبت به مومنان ثابت دانسته سخن فرموده است.
«وَكانَ حَقّاً عَلَيْنا نَصْرُ المُؤْمِنِينَ»
و ياري مؤمنان، همواره حقي است بر عهده ما.
📖روم آيه47.
«كَذلِكَ حَقّاً عَلَيْنا نُنْجِ المُؤْمِنِينَ»
همين گونه بر ما حق است كه مؤمنان را رهائي بخشيم.
📔يونس آيه109.
3️⃣ثالثا
رواياتي وجود دارد كه به وجود حق مخلوق بر ذمه خداوند اشاره مي كند.
📙المحاسن / ج1 / 42 /
📕الأصول الستة عشرص 50
📒الكافي ج2 / 176 /
📘نهج الفصاحه، ، ص448.
📒لسان العرب، ج13، ص168.
📘تفسير القمي / ج1 ص : 180
واضح است که هیچ بنده ای بر خدا نمیتواند حقی داشته باشد و حتی رسول خاتم ص که در افق فراسوی عبودیت بود نیز حقی برخدا نداشته و به فرموده خود مستحق بهشت نیست مگر از بای تفضل عنایتی بشود...
📙أمالي المرتضى / ج1 / 344 /
معناي حق بنده بر خداوند و منظور از حقّ بندگان خدا، در ادعيه و احاديث، مقام و منزلتي است كه خداوند در مقابل طاعت و فرمانبرداري آنها به آنان مي بخشد و اين بخشش، از روي فضل و عنايت حق است نه به جهت استحقاق بندگان.
بنابراين، حقّي كه خدا را به آن قسم مي دهيم، حقي است كه خود خداوند بر ذمه خود پذيرفته است، نه حقي كه بنده بر خداوند پيدا كرده باشد و اينگونه تعابير، ناشي از لطف و عنايت خداوند متعال به بندگان صالح و شايسته است، تا جايي كه خود را مديون و بندگان خود را ذي حق مي شمارد. در واقع اين تعابير، انسانها را به طاعت و بندگي خداوند ترغيب و تشويق مي كند.
#پرسمان
.
🟢 حکایات مناجاتی
3⃣2⃣ چهره فرشته مرگ برای کافران و مجرمان
حضرت ابراهیم (ع) از فرشته مرگ(عزرائیل) خواست تا خود را با چهرهای که با آن جان کافران و مجرمان را می گیرد به او نشان دهد.
عزرائیل گفت: روی برگردان!
وقتی ابراهیم(ع) برگشت او را دید در حالی که مردی سیاه چهره بود، که موهایش مانند سیخ ایستاده، بسیار بد بو، بد لباس و از دهان و سینهاش بوی بد آتش زبانه میکشید.
ابراهیم(ع) از ترس و هراس غش کرد و بر زمین افتاد!
عزرائیل به شکل اولش که سراغ مومنان میآید درآمد و ابراهیم را به هوش آورد.
ابراهیم(ع) فرمودند:
اگر کافران و بدکاران، غیر از این چهره هیچ عذاب دیگری نداشته باشند آنها را بس است.
📚منابع:
اَلمُحجة البیضاءجلد ۸ صفحه۲۵۹
مرحوم فیض کاشانی
#ماه_رمضان
#رمضان۱۴۴۳
#حکایات_مناجاتی
@gorizhaayemaddahi
.
📚#عبرت_از_گذشته
شخصى محضر امام زين العابدين رسيد و از وضع زندگيش شكايت نمود.
امام عليه السلام فرمود:
بيچاره فرزند آدم هرروز گرفتار سه مصيبت است كه از هيچكدام از آنها پند و عبرت نمى گيرد. اگر عبرت بگيرد دنيا و مشكلات آن برايش آسان مى شود.
مصيبت اول اينكه ، هر روز از عمرش كاسته مى شود. اگر زيان در اموال وى پيش بيايد غمگين مى گردد، با اينكه سرمايه ممكن است بار ديگر باز گردد ولى عمر قابل برگشت نيست .
دوم : هر روز، روزى خود را مى خورد، اگر حلال باشد بايد حساب آن را پس بدهد و اگر حرام باشد بايد بر آن كيفر ببيند.
سپس فرمود:
سومى مهمتر از اين است .
گفته شد، آن چيست ؟
امام فرمود:
هر روز را كه به پايان مى رساند يك قدم به آخرت نزديك شده اما نمى داند به سوى بهشت مى رود يا به طرف جهنم .
آنگاه فرمود:
طولانى ترين روز عمر آدم ، روزى است كه از مادر متولد مى شود. دانشمندان گفته اند اين سخن را كسى پيش از امام سجاد عليه السلام نگفته است.
📗داستان های بحارالانوارجلد4
#ماه_رمضان
#پندیات
........................
🟢 حکایات مناجاتی
4⃣2⃣ ترس حیوانات
رسول خدا(ص) فرمودند:
در زمان چوپانی قبل از نبوت گاهی می دیدم که گوسفندان و شتران بی جهت باهم رَم میکنند و با ترس و وحت سَر از چرا بر دارند.
از سه موضوع در شگفت و تعجب بودم تا آنکه بعد از پیامبری از جبرئیل پرسیدم و او گفت:
هنگامی که کافری را در قبر تازیانه میزنند همه موجودات(غیر از جن و انس) صدای ضربات تازیانه را میشنوند و با شنیدن آن صدای مهیب، وحشت و ترس بر آنها چیره میشود(و رَم میکنند).
پس گفتم: فَنعوذُ بالله من عذاب القبر.
/نقل به مضمون/
📚منابع:
کافی، جلد۳، صفحه۲۳۳
بحار، جلد۱، صفحه ۲۲۶
#ماه_مبارک_رمضان
#رمضان۱۴۴۳
#حکایات_مناجاتی
.
.
🟢 حکایات مناجاتی
5⃣2⃣ وصیت های جوان به مادر پیرش
نجيب الدين(۱) نقل فرموده است: يك شب در قبرستان بودم، ديدم چهار نفر مى آيند و يك جنازه روى دوش دارند. من جلو رفتم و به آوردن جنازه در آن وقت شب اعتراض كردم و گفتم به نظر مى رسد كه شما انسانى را كشته ايد و نيمه شب قصد دفن آن جنازه را داريد تا كسى از اسرارتان سر در نياورد. گفتند: آى، گمان بد نكن زيرا مادرش با ماست. ديدم پيرزنى جلو آمد، گفتم اى مادر، چرا نيمه شب جوانت را به قبرستان آورده اى؟ گفت: چون جوان من معصيت كار بود و خودش چند وصيت كرده است.
اول: چون من از دنيا رفتم طنابى به گردنم بى انداز و مرا در خانه بكش و بگو: خدايا اين همان بنده گريز پا و گناهكارى است كه به دست سلطان اجل گرفتار شده او را بسته نزد تو آورده ام به او رحم كن.
دوم: جنازه ام را شبانه دفن كن تا كسى بدن مرا نبيند و از جنايات من ياد نكند تا عذاب شوم.
سوم: اين كه بدنم را خودت دفن كن و در لحد بگذار كه خداوند موهاى سفيد تو را ببيند و به من عنايتى فرمايد و مرا بيامرزد، درست است كه من توبه كرده ام واز كرده هايم پشيمانم ولى تو اين وصيتهاى مرا انجام بده.
وقتى كه جوانم از دنيا رفت، ريسمانى به گردنش بستم و او را كشيدم. ناگهان صدايى بلند شد و گفت: الا ان اولياء الله هم الفائزون، با بنده گنه كار ما اين طور رفتار نكن ما خود مى دانيم با او چه كنيم.
خوشحال شدم كه توبه اش پذيرفته شده و او را به طرف قبرستان آوردم. من از پيرزن خواهش كردم كه دفن پسرش را به من واگذار كند. او هم اجازه داد بدن را در قبر گذاشتيم همين كه خواستم لحد را بچينم، آيه اى را شنيدم كه: (الا ان اولياء الله هم الفائزون )
از اين جريان نتيجه گرفتم كه توبه جوان گناهكار مورد قبول واقع شده است و خداوند دوست ندارد بنده گناهكارش كه توبه كرده، مورد اهانت قرار گيرد.
1. ابوحامد محمد بن علي بن عمر سمرقندي ملقب به نجيب الدين. او از اطبا و داروشناسان مشهور دورة خوارزمشاهي، معاصر امام فخر رازي (متوفي 606 ق)، طبيب مسلمان و از مردم سمرقند بود. تأليفات بسياري در زمينة پزشكي و داروشناسي داشت. آثار او در سراسر دنياي اسلام شهرت فراوان يافت، مخصوصاً كتاب الاسباب و العلامات كه از مهمترين كتابهاي پزشكي قديم بوده است دستكم تا پنج قرن از نفوذ بسياري برخوردار بود.
📚منابع:
"قصص التوابين، ص ۱۱۰
در آغوش خدا (توبه)، استاد ابراهيم خرمى مشگانى.
@gorizhaayemaddahi
#ماه_مبارک_رمضان
#رمضان۱۴۴۳
#حکایات_مناجاتی
#جوشن_کبیر
.
🟢 حکایات مناجاتی
6⃣2⃣ آزار و اذیت مرحوم کبودر آهنگی
مرحوم آیت الله طهرانی - قدس سره - می فرمودند: مرحوم حاج میرزا جعفر کبودر آهنگی همدانی از عرفای نامدار و از صاحبان نفس، ذوالإقتدار و مرجع اهل و دیار و ملاذ اقارب و اغیار بود، و در قريه كبودر آهنگ (چند فرسخی همدان ) به تربیت و تهذیب شاگردان و سالكان اهتمام می ورزید.
روزی جمعی از اراذل و اوباش منطقه به تحریک بعضی از مخالفين و معاندین آن بزرگواره تصمیم می گیرند او را بیازارند، و مجلسی جهت عیش و نوش فراهم می سازند و ایشان را به آن مجلس دعوت می کنند.
مرحوم کبودر آهنگی شب هنگام به آن محفل وارد می شود و می بیند که اراذل قربه همگی در آنجا جمع می باشند، پس از اندک زمانی بساط عیش فراهم می شود و و پذیرایی از مهمانان آغاز می شود. در این هنگام درب اطاق باز می شود و زنی برهنه با جام شراب وارد مجلس می شود و به یک یک از مهمانان کاسه ای از شراب می¬نوشاند، تا اینکه می رسد به مرحوم حاج میرزا جعفر و کاسه را از جام پر کرده به ایشان تعارف می کند. مرحوم کبودر آهنگی سر خود را به زیر انداخته بودند و در تمام این مدت، اصلا به اطراف توجه نکرده بودند و لذا هیچ اعتنائی به آن زن ننمودند. آن زن دوباره تقاضای خود را تکرار کرد و در حالی که میرقصید و به سمت ایشان حرکت می کرد، می خواست خود را به ایشان خیلی نزدیک کند تا بیشتر موجب تأدی ایشان شود، و وقتی دید ایشان توجهی نمی کند قدری عقب رفت و باز شروع به رقصیدن کرد و در حالی که متوجه آن مرحوم بود این مصرع را خطاب به ایشان قرائت کرد:
"گر خود نمی پسندی تغییر ده قضا را"
در این وقت مرحوم کبودر آهنگی سر خود را بلند کردند و فرمودند: تغییر دادم!
یک مرتبه این زن فریادی کشید و جام شراب را بر زمین کوفت و به دنبال پارچه ای می گشت که خود را بپوشاند؛ یک مرتبه چشمش به پتویی افتاد که کنار اطاق روی زمین پهن شده بود، به سمت آن پتو رفت و آن را برداشت و به دور خود پیچید و با شتاب از اطاق خارج و از درب منزل بیرون رفت و دیگر آن زن را کسی مشاهده نکرد. مرحوم کبودر آهنگی از جای خود برخاستند و از منزل خارج شدند و آن اراذل نیز از کرده خود پشیمان و نادم گشتند و به دست آن مرحوم همگی توبه نمودند و از زمره شاگردان سلوکی ایشان درآمدند.
پس از این جریان روزی شخصی به آن مرحوم گفت: آن زن پس از خروج از منزل چه شد و به کجا رفت؟ ایشان فرمودند: به رجال الغيب و اوتاد ملحق شد و دیگر کسی او را نخواهد دید.
📚منبع:
سالک آگاه، علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی، ج ۱
#ماه_رمضان
#رمضان۱۴۴۳
#حکایات_مناجاتی
.
.
🔴 روایات مناجاتی
🟡 حدیث ۲۷: پیرامون توبه
الإمامُ عليٌّ عليه السلام - مِن وصاياهُ لابنِهِ الحسنِ عليه السلام:
لَم يُشَدِّدْ علَيكَ في قَبولِ الإنابَةِ و لَم يُناقِشْكَ بالجَريمَةِ، و لَم يُؤْيِسْكَ مِن الرَّحمَةِ، بل جَعَلَ نُزوعَكَ عنِ الذَّنبِ حَسَنةً، و حَسَبَ سَيِّئَتَكَ واحِـدَةً، و حَسَبَ حسنَتَكَ عَشْراً، و فَتَحَ لكَ بابَ المَتابِ.
امام على عليه السلام ـ در سفارش هاى خود به فرزندش حسن عليه السلام ـ فرمودند: [خداوند] در پذيرفتن توبه، بر تو سخت نگرفته و به علّت گناه، تو را در تنگنا نينداخته و از رحمت خويش نوميدت نكرده است، بلكه خوددارى تو را از گناه، حسنه به شمار آورده و گناهت را يك و حسنه ات را ده به شمار آورده و درِ توبه و بازگشت را براى تو گشوده است.
📚منبع:
نهج البلاغه، نامه ۳۱
#ماه_رمضان
#رمضان۱۴۴۲
#توبه
#روز_بیست_وهفتم
.
.
🟢 حکایات مناجاتی
7⃣2⃣ اهمیت رضایت مادر
نقل شده که پیامبر گرامی اسلام(ص) بر بالین جوانی که در حال احتضار بود حاضر و شهادتین را به او تلقین کرد، ولی جوان نتوانست آن را بگوید. حضرت پرسید: آیا او مادر دارد؟ زنی که نزد او بود عرض کرد: بلی، من مادر او هستم. فرمود: آیا بر او غضبناکی؟ گفت: شش سال است با او حرف نزدم. پیامبر رحمت(ص) از او تقاضا کرد که از جوانش راضی شده و از او درگذرد. مادر نیز تقاضای حضرت را پاسخ داد و به محض رضایت، زبان جوان به کلمه توحید باز شد.
📚منبع:
گناهان کبیره، شهید دستغیب، ج۱، ص۱۲۸
#ماه_رمضان
#رمضان۱۴۴۳
#حکایات_مناجاتی
.
.
♦️♦️انس شهید قاسم سلیمانی با روضه اهل بیت(ع)
زندگی حاج قاسم بدجوری به روضه اهل بیت (ع) گره خورده بود. خیلی پیش می آمد دلش بهانه روضه می کرد. زنگ می زد به مداح و می گفت فلان نوحه را بخوان.
گاهی وقت ها خودش می خواند. با سوز و آه. خیلی وقت ها فاصله ۲۰۰ کیلومتری کرمان تا روستا را مهمان روضه تلفنی بودیم.
سوریه که بودیم، بیشتر پیش هم بودیم. توی جلسه یا خلوت فرقی نمی کرد. می گفت: «موعظه مون کن تا غافل نشیم. روضه بخون سبک بشیم و شسته بشیم».
یه روزی بهم گفت: روضه بخوان.
گفتم: روضه هیئتی بلد نیستم. روضه های من روایتیه.
گفت: بخوان.
شروع کردم به داستان شهادت یکی از شهدای مدافع حرم به نقل از فرمانده اش:
«رزمنده ای داشتیم با نام جهادی ابراهیم. وسط عملیات بهم بی سیم زد که برام روضه مادر بخوان. صدایش به سختی می آمد. فهمیدم از پهلو تیر خورده است.»
تا این را گفتم حاجی زد زیر گریه.
«دستور دادم هر طور شده به عقب منتقلش کنند. برده بودنش بیمارستان الحاضر. رفتم بالای سرش. به ظاهرحال خوشی نداشت. دهانش پرخون شده بود. لخته های خون را از دهانش کنار می زدم. دیدم با چشم هایش انگار دارد دنبال کسی می گردد.
گفتم: «ابراهیم! تو را به خدا اگر این لحظه های آخر مادر سادات را دیدی بگو یا زهرا (س)».
گریه حاج قاسم بلندتر شده بود.
«ابراهیم لب باز کرد که بگوید یا زهرا اما کلامش ناقص ماند: یا ز… و شهید شد».
گفتم: حاجی مادرمون حضرت زهرا توی این جبهه هاست. داد حاج قاسم بلند شد. خیلی طول کشید تا آرام شود.
📚منبع
کتاب سلیمانی عزیز،نویسنده: عالمه طهماسبی، لیلا موسوی و مهدی قربانی، ص ۱۰۱،۱۰۳
#ماه_رمضان
#رمضان۱۴۴۳
.
.
«امام رضا(علیهالسلام)»:
اَلمُؤمِنُ اِذا أحسَنَ اِستَبْشَرَ و اذا أَساءَ اِستَغفَر.
مؤمن کسی است که وقتی کار خوبی میکند شاد و خوشحال میشود و زمانی که گناهی مرتکب گردد استغفار و (از خداوند) طلب آمرزش مینماید.
📚منبع:
بحار، ج ٧١، ص ٢٥٩
.