17.mp3
زمان:
حجم:
2.1M
#نکات_معرفتی
#مناجات
#دعا_خوانی
سیِّدی أخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبی
💠 اى آقاى من محبت دنیا را از دلم بیرون کن
⬅️ واجْمَعْ بَیْنی وَ بَیْنَ الْمُصْطَفىٰ وَ آلِهِ
خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ خاتَمِ النَّبِیِّینَ
مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
💠 و میان من و بهترین برگزیدگان از خلقت، محمد مصطفى(ص) خاتم پیامبران و خاندان او، جمع فرما
⛔️ مصادیق حب دنیا‼️
❌طلب شهرت🚫
برگرفته از #مناجات مسجد شهدا #استاد_حاج_ماشاالله_عابدی
شبهای ماه مبارک رمضان
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#ابوحمزه
#دکتر_محمد_فراهانی🎤
17.mp3
زمان:
حجم:
2.1M
#نکات_معرفتی
#مناجات
#دعا_خوانی
سیِّدی أخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبی
💠 اى آقاى من محبت دنیا را از دلم بیرون کن
⬅️ واجْمَعْ بَیْنی وَ بَیْنَ الْمُصْطَفىٰ وَ آلِهِ
خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ خاتَمِ النَّبِیِّینَ
مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
💠 و میان من و بهترین برگزیدگان از خلقت، محمد مصطفى(ص) خاتم پیامبران و خاندان او، جمع فرما
⛔️ مصادیق حب دنیا‼️
❌طلب شهرت🚫
برگرفته از #مناجات مسجد شهدا #استاد_حاج_ماشاالله_عابدی
شبهای ماه مبارک رمضان
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#ابوحمزه
#دکتر_محمد_فراهانی🎤
.
#شور
#شب_قدر
تقدیرم و رقم بزن سینه زنی
تقدیرم و رقم بزن حال بکا
هر چی برام نمی نویسی ، بنویس
شبای جمعه رو فقط کرببلا
به همونیکه دوسش داری
به همونیکه دوسش دارم
جونمم براش بدم بازم
بیشتر از اینا بدهکارم
ای جانم به کربلا ای جانم به حسین
هیچ وقت کم نمیشه از ایمانم به حسین
#امیرحسین_الفت ✍
.👇
حجت الاسلام میرزامحمدیShab21_Razaman1402_Mirzamohamadi_b.mp3
زمان:
حجم:
39.28M
🏴 مراسم #احیا و قرآن به سر گرفتن
شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
#قرآن_برسر_گرفتن
#مراسم_گذاشتن_بر_سر
حجت الاسلام میرزامحمدیShab21_Razaman1402_Mirzamohamadi_a.mp3
زمان:
حجم:
19.39M
🏴 السَّلامُ عَلیکَ یا أَمِير الْمُؤْمِنِين
🔊 روضه #شهادت_امام_علی علیه السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
.
#شام_غریبان_امام_علی
▪️السلامُ علیکَ یا اولَ مَظلوم▪️
*تا قیامت براش گریه کنی بازم اول مظلومِ وا ...*
و یا مَن اولَ غصبَ حقُه ...
حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند
دم زدند از تو ولی یک دم تو را نشناختند
*شام غریبانه وا،باورت میشه امشب کسی نیامد شام غریبان برای علی بگیره؟!*
رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری
هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند
انبیا بودند از آدم همه در سایه ات
لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند
در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند
ای فدای غربتت گردم تو را نشناختند
بادو دسته بسته می بردند
*عجب شامِ غریبانی شد خونۀ علی،یه بستر غرق خون بچه ها دورش حلقه زدند،اما هر چی باشه همه محرمند کسی به اینا جسارت نکرد ... کسی دیگه گوشواره هاشونو نکشید ... کسی دیگه به اینا ناسزا نگفت ... خونشونو کسی آتیش نزد ... این یه شام غریبانه اما من دلم جای دیگه ست،این شام غریبان کجا؟!! امام مجتبی دونه دونشون رو داره ساکت میکنه،هم زینب،هم قمربنی هاشم،هم ابی عبدالله ... اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله و شام غریبانش ... فقط من شعرشُ میخونم ببینم حالت شام غریبانی هست یا نه ...*
غروب بود ُ زنی بی قرار تنها بود ...
*هنوز که نگفتم این زن کیه ...*
زنی زداغ برادر ، فکار ، تنها بود ...
غروب بود و علمدار خفته و زینب ...
میان خیمه ی بی پاسدار تنها بود ...
غروب بود و به مقتل برادرو زینب ...
هزار و نهصدو پنجاه بار تنها بود ...
*میترسم این یه بیتو بگم ، اماسفره ، سفرۀ علی ، کربلا هم اگر میرید همین سفره پهن باشه ...*
غروب بود و رباب و صدای لالایی 2
کنار تربت یک شیرخوار ، تنها بود ...
حسین ... حسین
غروب بود و طناب و اسیری و زینب ...
* نه نه بذار از این روضه دربیام ...*
خلاصه این همه غم بود و زینب کبری ...
میان لشگری از نیزه دار تنها بود ...
محمل درست در وسط نیزه دارها
یک ذره رحم در دل خود ساربان نداشت ...
*این یه شام غریبان تو خیمۀ نیم سوخته،یه شام غریبانم کنار گودال برپاشد،پیغمبر و انبیا و اولوالعزم آمدن؛فاطمه و چهار زن بهشتی هم آمدند بماند؛چون قصۀ ربودن انگشترِ ...اما شام غریبانِ سوم رو بگم زن خولی میگه نیمۀ دل شب دیدم تنور خونم روشنه یا للعجب!! من که تنورو اول شب خاموش کردم،وارد اتاق شدم دیدم بانوان مجلله ای کنار تنورند،همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتن،خدایا این ها کین کنار تنور خانه ی من؟! دیدم این بانو خم شد یه چیزی رو از تنور خونم بیرون آورد؛اول شروع کرد این خاکسترا رو از سر او پاک کردن، اینها کین؟اونی که دست اون بانو هست چیه؟! با یه سلام این بانو جوابمو گرفتم،من تا حالا تو روضه هیچ جا ندیدم فاطمه به حسینش این جوری خطاب کنه ... فقط مال تنور خولیِ ... یه لحظه تصور کن این تنور خونه ها که روشن بود تا صبح خاکسترش داغ میموند ... اون رگ هایِ بریدهُ محاسن رو این خاکسترا .... بانو سر رو به سینه چسباند یه جمله گفت و غش کرد ... صدا زد :
حجت الاسلام #میرزامحمدی
#روضه_شام_غریبان_امام_علی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_امام_علی #روضه_متنی
.
.
#شب_بیست_و_دوم_رمضان
امشب که حتی آسمان هم دل غمین است
شام غریبان امیرالمومنین است
چشم یتیمان و فقیران چشم بر راه
پیچیده در چاه صبوری آه در آه
در خانه ی حیدر چه حالی بود امشب
امشب در آن ماتم چه حالی بود زینب
از گریه روی خاک می افتاد عباس
بر شانه ی دیوار تکیه داد عباس
در گوشِ خانه ناله های زینبین است
چشمِ همه گریان و گریان تر حسین است
این داغ هم بارَش به دوش مجتبی بود
این بار هم تشییع در خوف و خفا بود
امشب شبِ ویرانیِ ارکانِ دین بود
زینب سرش بر شانه ی ام البنین بود
محمد بختیاری✍
#مرثیه_حضرت_علی_علیه لسلام
#شام_غریبان_امام_علی
.