eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢امام حسین(ع) و نیکوکاری نیکوکاری و سعی در رفع مشکل محرومان و نیازمندان که در ادبیات قرآنی با واژه « زکات» از آن تعبیر می شود یکی دیگر از برنامه هایی است که امام حسین(ع) در ترویج آن سهم ویژه ای دارد. در قرآن کریم حضرت علی(ع) با عبارت«الذین یقیمون الصّلاة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» توصیف شده است. اما همین آیه شامل امام حسین(ع) نیز می‌شود؛ علامه طباطبائی می نویسد: «و إسناد نزول ما نزل في علي (ع) إلى جميع الأئمة (ع) لكونهم أهل بيت واحد، و أمرهم واحد»نسبت دادن آنچه درباره ی امام علی (ع) نازل شده به سایر ائمه (ع) به خاطر آن است که جملگی آنان اهل بیت واحدند و شأن آنها نیز یکی است». 👈قبلا در این باب سخن گفته ایم اینجا 🟢امام حسین(ع) و هدایت امر به معروف و نهی از منکر یعنی دغدغه هدایت و رشد و کمال دیگران را داشتن و امام حسین که مصباح الهدی و سفینه النجات است نقش مهمی در احیا و ترویج امر به معروف دارند. چنانچه در وصیت نامه خود نوشت: «وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، اُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ اَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِىِّ بْنِ أَبِی طالِب»من تنها به انگیزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب(ع) رفتار نمایم. امر به معروف یعنی احساس مسؤولیت نسبت به سرنوشت دیگر انسان ها که نقطه مقابل آن بی خیالی نسبت به انسان هاست. ➖ در شرایطی که انحرافات اخلاقی ، فروپاشی خانواده ، رعایت نشدن حلال و حرام و دور شدن تدریجی جامعه اسلامی از فرهنگ دینی جامعه را تهدید میکند تنها راه نجات تبعیت از روش امام حسین(ع) و هدایت و نجات از طریق امر به معروف و نهی از منکر است. 🔶آثار امر به معروف امام باقر (ع) پنج اثر ارزنده این دو واجب الهی را چنین بر می شمرد: ❶انجام واجبات: امر به معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و روش صالحان است؛ واجب بزرگی است که به وسیله آن دیگر واجبات (الهی) بر پا می شود. ❷ عدالت اجتماعی: (امر به معروف و نهی از منکر) با برگرداندن مظالم و ستیز با ستمگر همراه است. ❸سازندگی: به وسیله امر به معروف و نهی از منکر زمین (کشور) آباد می شود. ❹ استواری نظام: به وسیله امر به معروف و نهی از منکر، حکومت، استوار می گردد. ❺امنیت: به وسیله آن، راهها امن می گردد... و از دشمنان، انتقام گرفته می شود. «انَّ الاَْمْرَ بِالْمَعرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبیل الاَْنْبِیاءِ وَ مِنْهاجُ الصُّلَحاءِ، فَریضَةٌ عَظیمَةٌ، بِها تُقامُ الْفَرائِضُ وَ تَأمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تَرُدُّ الْمَظالِمُ و تُعمَرُ الاْرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الاْعْداءِ وَ یَسْتَقیمُ الاَْمْرُ».(۵) 🔶امر به معروف در احادیث سیدالشهدا(ع) روز عاشورا سخنان پیامبر را نقل فرمود: در شرایطی که همه جا را فساد گرفته، حلال خدا حرام، و حرام خدا حلال شده است، بیت المال مسلمین در اختیار افراد ناشایست قرار گرفته و در غیر راه رضای خدا مصرف می شود. هر کس چنین اوضاع و احوالی را ببیند «فَلَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِفِعْلٍ وَ لا قَولٍ» و در صدد دگرگونی آن نباشد، در مقام اعتراض بر نیاید «کان حقاً علی اللّه اَن یُدخِلُهُ مُدخلَهُ» شایسته است که خدا چنین کسی را به آن جا ببرد که ظالمان، جابران، ستمکاران و تغییر دهندگان دین خدا می روند، و سرنوشت مشترک با آنها داشته باشد.(۶) ➖حضرت امیر(ع) وصیت فرمود: «لاتَتْرُكُوا الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجَابُ لَكُمْ» امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه اشرار بر شما مسلّط خواهند شد سپس هر چه دعا كنيد مستجاب نمى گردد.(۷) 🔶امام حسین و امر به معروف امام حسین (ع) در نامه ای خطاب به مردم بصره می فرماید: «وَ اَنَا اَدعُوکُم اِلی کِتابِ اللّه ِ وَ سُنَةِ نَبِیِهِ(ص) فَاِنَّ السُّنَهَ قَدْ اُمیتَت وَ اِنَّ البِدعَهَ قَد اُحیَیت، وَ اِن تَسمَعُوا قَولِی وَ تُطیعُوا اَمرِی اَهدِکُمْ سَبِیلَ الرَّشادِ» من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر فرا می خوانم. سنت مرده و بدعت زنده شده است. اگر سخنم را بشنوید و فرمانم را پیروی کنید، شما را به راه رشاد، هدایت می کنم.(۸) ➖مفسر و سخنور ارجمند آقای قرائتی می فرماید: امام حسین (ع) در گودی قتلگاه امر به معروف و نهی از منکر نمود: وقتی دید که لشگر به سمت خیمه ها می رود فریاد زد که اگر دین ندارید لااقل مرد باشید که ۳ نکته از آن برداشت می شود: اول: امر به معروف و نهی از منکر تا آخرین دقیقه عمر دوم: حمایت از ناموس حتی در گودال قتلگاه سوم: نهی از منکر حتی نسبت به وحشی ترین آدم ها ۳
💠روضه لحظه لحظه وداع بود آمد خیمه گاه صدا زد:«زینب، رباب، ام کلثوم، سکینه الیکن منی السلام عزیزانم خداحافظ» نمی دانم در این لحن امام حسین چه افتاده بود؟! همه فهمیدند این آخرین دیدار با امام حسینِ؛ لذا سراسیمه از خیمه بیرون ریختند؛ دور امام حسین حلقه زدند؛ تلاش می کنند مانع امام حسین بشن؛ هرچه بیشتر حضرت رو زیارت کنند؛ به بهانه های مختلف هرکی دامنشو می گیره دیگه رهانمیکند؛ . نمیدونم عنایت می کنید چقدر امام حسین مبتلاست؛ رحمة الله الواسعه است؛ چه جوری تو این لحظات آخر بچه هاشو وداع کنه؟! خداحافظی کنه؟! نمیخواد آزار ببینند. . نمی خواد بهشون کم محبتی بشه؛ هرکی هم دامنشو می گیرد رها نمی کنه؛ یکی عرضه می دارد: بابا! “رُدِّنا الی حرم جَدِّنا” اگرمیخای بری میدان مارو به مدینه برگردان؛ یکی سوال میکنه بابا واقعا آماده مرگ شدی؟ “واِستَسلَمتَ لِلموت” یکی عرضه می دارد: بابا! در میان این یک بیابان لشکر ما رو به که می سپاری؟ حضرت با محبت جوابشون رو داد؛ یک به یک عزیزانم شما رو به خدای متعال می سپارم؛ خداحامی شماست؛ محافظ شماست؛ من که برم بعد از من دشمنه؛ اسارته؛ سختیه؛ همسفر با دشمنا می شید؛ گرسنگی است؛ تلخ کامی است، زخم زبانه، مبادا حرفی بزنید خدا ناراضی بشود، عزیزانم صبرکنید، خداعزت شمارو حفظ میکنه، خدا حامی شماست، اسیر می شید، ولی خدا عزتتون رومحافظت می کنه؛ آرامشون کرد، درحال صحبت کردن بود، خیمه هاشو تیرباران کردن؛ لذا دیگه نتونست بماند؛ به سرعت از خیمه هاش میخواست فاصله بگیره؛ فرمود: خواهرم منو کمک کن؛ اهل بیت رو ببر توحرم؛ بی بی زینب کمک کرد؛ بغل بازکرد بامحبت -دختر امیرالمومنین- برد همه رو تو خیمه؛ آرامشون کرد. فرمود: عزیزانم پرده خیمه رو بیاندازید؛ دیگه بیرون نیاید؛ برا شما تو این بیابان محرمی باقی نمانده؛ سواربرمرکب می خواست به طرف میدان حرکت کنه دید ذوالجناح حرکت نمی کند؛ نگاه کرد دید دخترش مقابل اسب ایستاده؛ مثل ابر بهاری اشک می ریزد؛ دخترم مطلبی داری؟ عرضه داشت آری بابا؛ ازاسب پیاده شو؛ رو زمین بنشین تا منو تو دامن ننشانی، نمی گم خواستم چیه! حضرت پیاده شد، دختر رو دامن نشاند؛ عرض کرد: بابا یادته چه جوری دست نوازش رو سر دخترمسلم کشیدی؟ این آخرین دیدار من و توست، می دانم؛ میشه دست محبت رو سر من بکشی بابا؟ فرمود: دخترم! دختر مسلم باباشو از دست داده بود، تو هنوز بابات زندست؛ تامن زنده ام اینجور گریه نکن؛ دل باباتو نسوزان؛ دل باباتو آتش نزن؛ دخترو آرام کرد؛ ازجلو اسب کنار رفت؛ به طرف میدان حرکت کرد؛ . چند قدم رفته بود دید یه نفر از پشت سر می دوه؛ هی صدا میزند: مهلاََمهلا؛ یابن الزهرا؛ آهسته رو؛ آهسته تر کرده وصیت مادرت دروقت میدان رفتنت بوسم به جایش حنجرت آهسته رو؛ آهسته تر حضرت توقف کرد، خواهر به وصیت مادر عمل کرد؛ ولی دست ازامام حسین برنمی داشت؛ دربعضی مقاتل اینجور نقل کردند: تا چند بار حضرت خواهر رو راضی کرد، فرستاد تو خیمه؛ به طرف میدان رفت دید باز دوباره ازخیمه بیرون آمده؛ می دود؛ نمی دونم چه گفت به خواهرش که خواهرآرام گرفت؛ شنیدید تو آخرین لحظات نبی اکرم، بی بی خیلی گریه می کرد؛ حضرت یه جمله آرام درگوش فاطمه گفت آرام شد؛ نمی دونم چی گفت به خواهرش زینب، فرمود: خواهرم نگران نباش باسر همراهیتون می کنم؛ نمی دانم، خواهرم نگران نباش؛ عمر تو بعد از من به دنیا طولانی نیست؛ هرچه بود اشاره کرد به قلب خواهر؛ آرامش کرد؛ عرض کرد آقا می خوای بری، برو؛ رفت میدان؛ دیگه خواهر امام حسین رو ندید تا اون لحظه ای که آمد بالای تل زینبیه؛ امام زمان ان شاالله اجازه میدید؛ شب عاشوراست یه سر بریم تو گودی قتلگاه؛ نگاه کرد؛ یااباعبدالله! ای کاش از حرم نیامده بودند بالای تل زینبیه؛ یه لحظه ای رسیدن تعبیر زیارت ناحیه اینه” بَرَزْنَ النِساءِ من الخُدور، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَی الْخُدُود” ای کاش توفیق میدادی پای هرجمله اش یه عمرگریه میکردیم؛ اشک می ریختیم؛ “لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات، وَ بِالْعَویلِ داعِیات، وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات، (باهمین حال آمدند) وَ إِلی مَصْرَعِک مُبادِرات ”جمله آخرم باشه تمام مصیبت من؛ وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلی صَدْرِکَ؛ روضه فوق از آیت الله میرباقری می باشد. صوت مشابه روضه فوق 🔊 ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱. وسائل الشیعه،ج۱۴،ص۴۸۰. ۲.بحارالانوار ج ۸۲ ص۳۱۱ ۳.نساء،سوره۴، آیه۱۰۲ ۴.معالي السبطين،ج ۱،ص۳۶۱. ۵.الكافي،ج۱،ص۵۶ ۶.تاریخ طبرى، ج ۵، ص ۳۰۴ ۷.روضة الواعظین ، ج۱، ص۱۳۷ ۸.تاریخ طبرى، ج ۴، ص۲۶۵. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضیا اهل اشکن قد صد تا گريه كن حريفن امّا هر شب توى چاى خونه گرم انجام وظيفن پاى سماور ميشينن عرض ارادت ميكنن آروم آروم ميگن حسين ذكر مصيبت ميكنن ريا ندارن مثل من اينقده سر صدا ندارن كارى به هيچكى به جز آقا ندارن ريا ندارن 🎙با نواى
+نجات از آتش  علامه بزرگوار عالم جلیل القدر مرحوم نراقی (رضوان اللّه تعالی علیه ) فرمود : در مدینه زنی روسپی زندگی می کرد که روزی خود را از راه فاحشه گری در می آورد و در همسایگی این زن اغلب به عزاداری امام حسین (ع ) مشغول بودند و جمعی در آن خانه گرد هم جمع می شدند و برای مصائب آقا سیدالشهداء(ع ) گریه می کردند و بعد از آن مقدار غذائی که تهیه دیده بودند به آنها داده می شد . در همان خانه دیگی بر روی آتش نهاده و طعام جهت جمعیت درست می کردند از اتّفاق آتش زیر دیگ خاموش شد . زن فاحشه برای آتش زیر اجاق خود به خانه آنها آمده می بیند آتش زیر دیگ خاموش شده مشغول روشن کردن آتش زیر دیگ می شود در حالی که داشت آتش را روشن می کرد دودی از آن برخاسته و در چشم این زن می رود و چند قطره اشک از چشمان او جاری می گردد . چون آتش روشن شد مقداری از آن را برداشته به خانه خود می برد پس از ساعتی بواسطه گرمی هوا استراحت نموده و به خواب می رود . در عالم رؤ یا مشاهده می کند که قیامت بر پا شده ناگهان آتش زبانه گرفت و با غلها و زنجیرهای آتشین او را بسته می کشانند . در این وقت که زن فریاد می زد کسی به دادش نمی رسید چون خواستند او را به آتش جهنم اندازند ناگهان شخصی صدا زد که دست از او بردارید . ملائکه عرض کردند : یابن رسول اللّه این زن فاحشه است و جمیع اوقات خود را به فسق و فجور می گذارند . حضرت امام حسین (ع ) فرمود : بلی ولی امروز در همسایگی اش جمعی از شیعیان ما مشغول عزاداری من بودند رفته بوده آتش بردارد دیده آتش زیر دیگ خاموش شده و به واسطه روشن کردن آتش چند قطره اشک از چشمانش جاری شد و قدری از دستش برای ما سوخته شده او را ببخشید . زن از خواب بیدار می شود فورا خود را به آن مجلس می رساند و توبه و انابه می کند و مؤ منه می شود . بله ، هر کاری که برای امام حسین (ع ) انجام شود آقا امام حسین (ع ) منظور دارد . و خدمت در مجالس امام حسین (ع ) باعث توبه از گناهان می شود . مجلس حسین (ع ) مجلس نجات است . هر گنه کاری که به مجلس امام حسین (ع ) آید توفیق توبه پیدا می کند .منبع: الحسینیه  .
✅در گوش زمان پیچید! 🔸کل قصه پرغصه کربلا در یک نیمروز به وقوع پیوست اما امتداد آن تا به امروز نه تا به همه فرداها ادامه خواهد داشت؛ این بخشی از اثر ندای مظلومانه و جگرسوز تاریخی امام خوبان و مولای مظلوم ما در ساعتی از آن روز غم‌زده است. 🔹امام حسین(ع) قبل از آن که «سر» بدهد، سر داد «هل من ناصر ینصرنی». شاید بعضی از سپاه دشمن انگشت حیرت به دندان گزیدند که خطاب فرزند رسول ‌خدا(ص) با کیست؟ در این‌سو که یارانش همه به خون غلتیده‌اند و در آن سوی، دشمنانش با شمشیرهای آخته به ریختن خونش ایستاده‌اند! چه کسی را به یاری می‌طلبد؟ اما این ندای همیشه راه‌گشا در پرتو «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» در گوش «زمین‌ها» و «زمان‌ها» پیچید و در «عصر خمینی» به ما رسید و البته به عصرهای دیگر هم خواهد رسید. حرامی‌ها و پیروان شیطان نمی‌دانستند که کربلا سرزمینی است به پهنای همه سرزمین‌ها و عاشورا، روزی است به درازای همه روزها و سر باختن امام حسین و یارانش و اسارت خاندانش تازه آغاز راه از مبدأ کربلاست. اما امام به نور ولایت می‌دانست که ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان می‌پیچد و در «عصر خمینی» به گوش کربلایی‌هایی می‌رسد که آن روز به کربلا نرسیده بودند. 🔸 🔸و این است راز فریاد غریبانه امام که همچنان سرباز برای جبهه دین و حقیقت جذب می‌کند تا روز به روز این جبهه آن قدر قوی شود که زمانه ظهور «منتقم ثارالله» فرا برسد. در آن روز دیگر برای ظلم، ستم، تبعیض، سلطه‌گری و باج‌خواهی جایی نیست «أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ». .
. 🔴 حیوانات وحشیِ صحرا هم، بر او گریستند، مبادا شما در حقش جفا کنید ... ▪️حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي دَاوُدَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ عُمَرَ الْجُلَّابِ عَنِ الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ (عليه السلام) بِأَبِي وَ أُمِّي الْحُسَيْنَ الْمَقْتُولَ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ وَ اللَّهِ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْوُحُوشِ مَادَّةً أَعْنَاقَهَا عَلَى قَبْرِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الْوَحْشِ يَبْكُونَهُ وَ يَرْثُونَهُ لَيْلًا حَتَّى الصَّبَاحِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَإِيَّاكُمْ وَ الْجَفَاءَ. 🔸حضرت امیرالمومنین «سلام‌ الله‌ علیه» كه پدر و مادرم فدايش باد، فرمودند: امام حسين «سلام‌ الله‌ علیه» در پشت كوفه كشته خواهد شد. بخدا قسم گويا میبينم كه وحوش گردن‌هاى خود را بر قبرش كشيده و بر او میگِريند و از شب تا صبح بر او مرثيه میخوانند و وقتى حال وحوش چنين باشد پس شما انسان‌ها از جفاء به او حذر كنيد. 📚کامل الزیارات، باب۲۶، حدیث۲ .
. ⬅️ زندگانی حضرت زینب پس از عاشورا چگونه بود؟ 💠 پس از عاشورا حضرت زینب، زندگی کوتاهی داشتند. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شدند. رهبرى و سرپرستی بازماندگان بر عهده امام سجاد و حضرت زینب بود. 💠 سخنرانى قهرمانانه حضرت در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومى شد. ایشان در برابر ابن زیاد، آنگاه که گفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى؟!" با شهامت و شجاعت وصف ناپذیرى فرمودند: جز زیبایى چیزى ندیده ام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به سوى قربانگاه خویش رفتند؛ به زودى خداوند آنان و تو را در پیشگاه خویش داورى میکند. 💠 آنگاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، به دنبال اعتراض سخت حضرت زینب، از کشتن امام پشیمان شد. .
📌شماره شبهه: ۵۲۹۸ 🔘 متن شبهه : آیا این برای ما شیعه ها این افتخار هست که حضرت عباس رفت به لب رود و اب ننوشید؟ چرا؟ مگه منطقی نبوده که اب بنوشد؟ 🔆 پاسخ شبهه : 1⃣ حضرت اباالفضل العباس علیه السلام نشان درخشنده ای بر تارک تاریخ است و در مصاف عقل و عشق، عاقلان را به حیرت آورد. 2⃣ حضرت ابا الفضل (ع) می دانست که چه آب بیاشامد و چه نیاشامد او و برادرش امام حسین (ع) کشته خواهند شد و هرگز از این میدان جان سالم به در نخواهند برد؛ 3⃣ ولی حضرت عباس (ع) این را خلاف مروت و جوانمردی می دانست که خود آب بیاشامد در حالی که امام حسین (ع) و عیالاتش و تمام اهل بیتش تشنه اند. این است که تشنه باشد و انسان خود را سیراب کند. 4⃣ از همه اینها گذشته ایثار از سجایا و اخلاق نیکوی اهل بیت (ع) بوده است. و حضرت عباس (ع) در این واقعه نهایت ایثار و از خودگذشتگی را نسبت به امام حسین (ع) و اهل بیت او نشان داده است، همان گونه که پدرش حضرت امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (ع) از خود گذشتگی کرده و با سه روز روزه هنگام افطار، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و خود با آب و شکمی گرسنه به سر بردند. 5⃣ بر این اساس آن حضرت می‌توانست به‌راحتی آب بخورد و اشکالی هم پیش نمی‌امد اما ایشان به‌خاطر نوع تربیت ونیز به خاطر رعایت ادب , آب نخورد.
. سینه ای سرشارازعشق خدادارد حسین در دل هـردردمندی کربلا دارد حسین کعبهٔ شش گوشه اش شدقبلگاه عاشقان زین سبب دلهابه عشقش مبتلادارد حسین هرکجاگویم حسین زهراجوابم می دهد بس که زهرادم بدم برلب نوادارد حسین شیعیان که جای خودداردمسلمان تواند توچه کردی اَرمنی ازتو رضادارد حسین هرکجاکه صحبت ازعشق حسین و زینب است بایداز زینب بپرسیم که چهادارد حسین بسکه داغ اکبر اوجانگداز وسخت بود پیش نعشش بانگ بَعدکَ العفا دارد حسین تا برادر برزمین افتادپشت او شکست بعدعباسش گمانم ماجرادارد حسین هیچ داغی بدترازداغ علی اصغر نبود ازخجالت ناله ی واطفلکا دارد حسین در میان قتلگاه و زیر خنجر شمر دید دست وپامی زدولی،ذکردعادارد حسین فاطمه درروزمحشر«یاحسین»گویان رسد روی دستش رأس خونین تورادارد حسین بی بصیرتهاتورا از روی کینه کشته اند روی نیزه نـاله ی واغُـربتا دارد حسین آی«مداح»گربقاخواهی دراین درگاه باش زآنکه تا روز قیامت هم بقا دارد حسین شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»✍ 👇
. #‍شب_هفت شب هفت آقامونه دل ما تو کربلاست شب گریه، شب ناله، واسه ی خون خداست شب هفت همگی گلاب و قرآن بیارید روی قبر آقا با گریه همه سر بزارید روضه خونا بخونین اقا رو تشنه کشتنش جلو چشم دخترش با تیغ و دشنه کشتنش شب هفت آقامونه شب سینه زدنه شب هفت گل زهرا شهید بی کفنه میاد از اوج فلک ناله ی زار مادرش آب بیارین واسه ی لبهای خشک و اطهرش شب هفت دو تا دستای قلم شد ای خدا شب هفت ساقی و سردار دشت نینوا شب هفت اربا اربا شبیه پیمبره شب هفت گلوی خونی شیرخوارْ اصغره شب هجر و شب درد و دل ما در محنه شب هفت قاسم و عبدالله ابن الحسنه شب هفت پاره پاره کردن یک بدنه شب هفت غارت و بردن یک پیرُهنه شب ناله ی غریبی حسینی امشبه شب هفت بدن به زیر سم مرکبه شب غربت یه خواهر شب جون سپردنه شب هفت کعب نی با تازیانه خوردنه خواهری تو کوچه های کوفه اشکاش روونه داداشش رو نیزه ها نشسته قرآن میخونه شب هفت بدنی که از سرش افتاده دور شب هفتم سری که سوخت تو آتیش تنور شب هفتم سری خونی توی طشت طلاست وای از اون خواهری که تو مجلس نامحرماست یکی چوب میزد روی لب مطهر حسین تا به کربلا میرفت ناله ی خواهر حسین هی میگفت که چوب نزن جلوی چشم بچه هاش بسه بی حیا نزن ببین شکسته دندوناش ✍🎤 https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/7713 👇 .
هدایت شده از امام حسین ع
. هفت روز گذشت / ------------- در هفتمین روز عزا و ماتم در خون نشسته دیده ی مُحرم شد رشته ی فتح و ظفر منظم خون دل عالم است سینه غرق غم است در چشم زینب اشک و خون است انا الیه راجعون است واویلتا آه و واویلا .... جان جهان خسته و بر لب بُوَد قلب صبور عشق در تب بُوَد هفت آسمان همدرد زینب بُوَد هفتمین روز غم می رسد دَم به دَم وقت عزای عالمین است بر روی نی رأس حسین است واویلتا آه و واویلا ..... در هفتمین روز عزای زینب شد نقش هر دیده برای زینب تصویری از کرب و بلای زینب آه او روی لب جان او در تَعَب این بانوی پیوسته در غم شد قافله سالار ماتم واویلتا آه و واویلا .... امام چارمین که جان فدایش زنجیر کین دارد به دست و پایش شد شهر کوفه همچو کربلایش این شه مُلک دین گشته حق را طنین در هفتمین روز شهادت از خود نشان داده رشادت واویلتا آه و واویلا .... ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
هدایت شده از امام حسین ع
AUD-20220808-WA0054.opus
148.6K
‍ ‍ . ----------- هفت آسمان را در غم نوشتند از بهر زینب ماتم نوشتند دیده خونبار است - زینب عزادار است بهر حسین خود - مشتاق دیدار است ای حسین جانم حسین حسین جانم رأسی که یاران لبریز نور است گاهی به نی ، گه کنج تنور است خواهری امشب - دارد فغان بر لب ریزد به دامانش - از چشم او کوکب ای حسین جانم حسین حسین جانم گفتا غم خود با این عبارت رأس تو بر نی من در اسارت بین اسیران را - چشمان گریان را زن های در ماتم - طفلان نالان را ای حسین جانم حسین حسین جانم بنگر تو بر ما ای پور زهرا دشمن به ما زد زخم زبان ها ای مرا جانان - خورشید جاویدان ما را عدو برده - در گوشه ی زندان ای حسین جانم حسین حسین جانم ** ١۴٠١ / ۵ / ٢١ مشابه سبک فوق خوانده می‌شود .ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/66527 .
. شب هفت فدای چشم چون دریای زینب بمیرم واسه ی غمهای زینب شب هفتم سر قبر حسینش چقدر خالیه امشب جای زینب شب هفتم شده زینب کجایی سر قبر حسین خود بیایی شب هفتم کنار قبر سقا بگو ام البنین داد از جدایی یه گوشه زار و تنهایی رقیه گرفته ذکر بابایی رقیه به یاد اصغر شیرین زبونش داره میخونه لالایی رقیه بگو پس نور چشمای ترت کو بگو شبه پیمبر اکبرت کو نه حر موند و نه عبدالله و قاسم ابالفضل ،ساقی آب آورت کو شب هفتم شد و قلبم کبابه همه دنیا به چشم ما سرابه امون از داغ طفل شیرخواره که حالش از همه بدتر ربابه میسوزونه غمت از ما پر وبال چه سخته همسفر با قوم دجال تو بیداری که پیش شمر و زجرم تو خوابم میرم هرشب بین گودال شب هفتم گرفتم روضه ی سر امان از ناله ی پر سوز خواهر اسیر شمر بودم من اگر که نبودم مجلس ختمت برادر بنال ای دل از این غم بی شماره ندارد اسمانم یک ستاره شب هفتم شده شیون کن ای دل به یاد آن گلوی پاره پاره .
. ✍مشابهت های وقایع شهر «مجلس ابن زیاد» با «مجلس یزید» :👇 1⃣در هر دو جا سر مبارک به دار آویخته شد!👇 🔰در کوفه : ابن جوزی می نویسد : 《ثُمَّ نُصِبَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) بِالكُوفَةِ بَعدَ أَن طِيفَ بِهِ》 سپس سر مبارک امام حسین(ع) بعد از گرداندنش در کوفه، به دار نصب شد.(۱) 🔰در شام : شیخ صدوق می نویسد : 《ثُمَّ أمَرَ بِرَأسِ فَنُصِبَ عَلَى بَابِ مَسجِدِ دِمَشقَ》 سپس یزید دستور داد سرِ امام حسين(ع) را بر درِ مسجد دمشق، نصب كنند.(۲) 📚منابع : ۱)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱ ۲)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۵، ص۱۰۷ ......... 2⃣در هر دو مجلس، به لب و دندان جسارت شد!👇 🔰در کوفه : عبیدالله بن زیاد در مجلس خود دستور داد سر مبارک امام حسین(ع) را به حضورش بیاورند. 《فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ يَضْرِبُ بِهِ ثَنَايَاهُ》 عبیدالله سر مقدس را پيش روى خود قرار داد و به آن نگاه می‌كرد و پوزخند می‌زد، و در دست او چوبی بود كه با آن به دندانهاى پيشين حضرت(ع) می‌زد.(۱) 🔰در شام : در مجلس یزید نیز این جریان اتفاق افتاد و یزید دستور داد که سر مبارک را نزد او حاضر کردند. 《فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ وَجَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِ فِی یَدِه عَلَی ثَنَایَاهُ》 سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۵ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵ ........... 3⃣در هر دو مجلس برخی حضّار مجلس معترض شدند!👇 🔰در کوفه : زيد بن ارقم صحابی رسول اکرم(ص) در مجلس عبیدالله بن زیاد، در کنار عبیدالله نشسته بود که وقتی صحنه جسارت به سر مقدس را ديد، به او گفت : 《ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ‏ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا》 چوبت را از اين دو لب بردار! زيرا به خدایى كه جز او معبودى نيست، هر آينه بارها ديدم لبان مبارک رسول خدا(ص) را كه بر اين لبها بود و بسیار آن ها را می بوسید. سپس زید به گريه افتاد و مجلس عبیدالله را ترک کرد و به خانه اش رفت.(۱) 🔰در شام : هنگام ورود اسراء به مجلس یزید و جسارت یزید به سر مقدس امام حسین(ع) ابوبرزه اسلمی صحابی رسول اکرم(ص) با دیدن آن صحنه، طاقت نیاورد و فریاد زد : 《وَيْحَكَ يَا يَزِيدُ أَ تَنْكُتُ بِقَضِيبِكَ ثَغْرَ الْحُسَيْنِ(ع) ابْنِ فَاطِمَةَ(س)؟ أَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُ النَّبِيَّ(ص) يَرْشُفُ‏ ثَنَايَاهُ‏ وَ ثَنَايَا أَخِيهِ الْحَسَنِ(ع) وَ يَقُولُ أَنْتُمَا سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَتَلَ اللَّهُ قَاتِلَكُمَا وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ جَهَنَّمَ‏ وَ ساءَتْ مَصِيراً》 ای یزید! وای بر تو! آیا با چوب خیزران به دندانهای حسین(ع) می‌زنی؟ با چشمان خودم دیدم که رسول اکرم(ص) دندانهای حسین(ع) و برادرش حسن(ع) را می‌ مکید و می‌بوسید و به ایشان می فرمود : شما دو فرزندم، آقای جوانان اهل بهشت هستید، خداوند لعنت کند و بکشد قاتل هر دوی شما را و جهنم را برای او آماده کند و جهنم چه بد منزلگاهی است؟!(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴ ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۵۷ .............
. 4⃣در هر دو مجلس با آنان جواب دندان شکن داد!👇 🔰در کوفه : ابن زیاد در مجلس کوفه از حضرت زینب کبری(س) پرسید : 《كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟》 رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟ زینب کبری(س) جواب داد : 《مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلًا! هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ‏ وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنْ يَكُونُ الْفَلْجُ يَوْمَئِذٍ هَبَلَتْكَ أُمُّكَ يَا ابْنَ مَرْجَانَةَ!》 من جز خير و زيبايى چيزى نديدم، اينان افرادى بودند كه خداوند مقام شهادت را سرنوشتشان ساخت، از اين رو داوطلبانه به خوابگاه‏هاى خود شتافتند، به زودى خداوند بين آنان و تو را جمع كند، تا تو را به محاكمه بكشد، اكنون بنگر در آن دادگاه و محاكمه، چه كسى پيروز و چه كسى درمانده است؟ مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه!(۱) 🔰در شام : حضرت زینب(س) خطاب به یزید فرمود : 《یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟ قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى‏ بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!》 ای پسر آزاده شده ی پدرم! آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پرده‌‏ها قرار داده‏‌اى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كرده‌‏اى، پرده‏‌هاى حرمت آنان را دريده، چهره‏‌هايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي‌ گردانى، آن‏گونه كه مردم شهرها و آبادى‌ها و قلعه‏‌ها و بيابان‌ها به آنان مي‌ نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۲) 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴ .................. 5⃣در هر دو مجلس نیز با آنان به مجادله پرداخت!👇 🔰در کوفه : عبیدالله پس از شنیدن جواب های دندان شکن حضرت زینب(س) رو کرد به امام سجاد(ع) و گفت : تو کیستی؟ امام سجاد(ع) فرمود : من علی بن حسینم! عبیدالله گفت : 《أَ لَيْسَ قَدْ قَتَلَ اللَّهُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع)؟》 آیا خداوند در کربلا علی پسر حسین(ع) را نکشت؟ امام سجاد(ع) فرمود : 《قَدْ كَانَ لِي أَخٌ يُسَمَّى عَلِيّاً قَتَلَهُ النَّاسُ》 من برادری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند. عبیدالله گفت : بلکه او را خدا کشت. امام سجاد(ع) فرمود : 《اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها》 خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند. در این هنگام ابن زیاد خشمگین شد و گفت : آیا تو جرات حاضرجوابی در مقابل گفتار مرا داری؟ سپس دستور قتل امام سجاد(ع) را داد.(۱) آنگاه امام سجاد(ع) رو کرد به ابن زياد و فرمود : 《أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد؟ أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ》 اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى كنى؟ مگر نمى دانى كه كشته شدن در راه خدا، عادت [ديرين] ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست.(۲) 🔰در شام : امام سجاد(ع) در مجلس یزید، بلند شد و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به او فرمود : 《لَا تَطمَعُوا أَن تُهِینُونا وَ نُکرِمُکُم، وَاِن نَکُفَّ الأَذَی عَنکُم وَ تُؤذُونَا، فَاللهُ یَعلَمُ أنَّا لا نُحِبُّکُم، وَ لَانَلُومُکُم أَن لَم تُحِبُّونَا》 انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار می‌کنید، ما شما را گرامی بداریم؛ هنگامی که شما آزارمان می‌دهید، ما از آزار شما خودداری ورزیم. خدا می‌داند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمی‌دارید، سرزنشتان نمی‌کنیم.(۳) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۳)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۳۱ ............ 6⃣در هر دو مجلس به قتل تهدید شد!👇 🔰در کوفه : عبیدالله بن زیاد گفت : 《اذْهَبُوا بِهِ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ》 علی بن حسین(ع) را ببرید و گردنش را بزنید.(۱) 🔰در شام : مسعودی می نویسد : 《فَشَاوَرَ يَزِيدُ جُلَسَاءَه فِي أَمرِه، فَأشَارَوا بِقَتلِهِ》 یزید در مورد امام سجاد(ع) با مشاورین خود مشورت کرد، که همگی رای بر کشتن ایشان دادند!(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ ۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۱۷۱ ........‌..‌‌‌ .
. 7⃣در هر دو مجلس در غل و زنجیر بود!👇 🔰در کوفه : طبری می نویسد : 《إِنَّ عُبَيدَ اللهِ أَمَرَ بِعَلِىِّ بنِ الحُسَينِ(ع) فَغُلَّ بِغُلٍّ إِلَى عُنُقِهِ》 عبيد اللّه بن زياد، دستور داد تا على بن حسين(ع) را تا گردن در غل و زنجیر كنند.(۱) 🔰در شام : نقل شده است‌ که؛ 《كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مُقَيَّدَاً مَغْلُولًا》 امام سجاد(ع) در غل و زنجیر بود.(۲) 📚منابع : ۱)تاريخ الطبری، ج۴، ص۳۵۲ ۲)تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۳ ............ . 8⃣در هر دو شهر خطبه خواندند!👇 🔰در کوفه : حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد : در کوفه دیدم که زينب دختر على(ع) برای کوفیان خطبه مى خواند. 《لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)》 هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم. گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان على(ع) سخن مى گويد.(۱) 🔰در شام : ابن طاووس می نویسد : هنگامی که یزید به راس مبارک امام حسین(ع) اهانت کرد و آن اشعار کفر را خواند، سپس؛ 《فَقَامَتْ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَقَالَتْ‌ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ..》 زینب کبری(س) ایستاد و این چنین خطبه ای خواند.(۲) 📚منابع : ۱)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۲، ص۳۰۵ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۱ ........... 9⃣در هر دو شهر سر مبارک بر بالای نیزه قرآن تلاوت کرد!👇 🔰در کوفه : شیخ مفید به نقل از زید بن ارقم می‌نویسد : 《مُرَّ بِهِ عَلَيَّ وَ هُوَ عَلَى رُمْحٍ وَ أَنَا فِي غُرْفَةٍ لِي فَلَمَّا حَاذَانِي سَمِعْتُهُ يَقْرَأُ : [أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبَاً؟] فَقَفَّ وَ اللَّهِ شَعْرِي وَ نَادَيْتُ : رَأْسُكَ وَ اللَّهِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) أَعْجَبُ وَ أَعْجَبُ!》 در آن روز من در میان غرفه نشسته بودم، هنگامی که سر بریده امام حسین(ع) که بر فراز نیزه جا داشت، از برابرم گذشت، شنیدم آیه سوره کهف را قرائت می‌فرمود : آیا خیال کرده که پیش‌آمد یاران کهف و رقیم از گزارشات ما شگفت‌آورتر است؟ به‌ خدا سوگند! به مجردی که این آیه را از آن سر بریده نورانی شنیدم، موی بر ‌اندامم راست شد و عرض کردم : به ‌خدا سوگند! سر بریده شما‌ ای فرزند رسول‌ خدا(ص)، شگفت‌ آورتر از پیش‌ آمد اصحاب کهف است.(۱) 🔰در شام : قطب‌الدین راوندی به نقل از منهال بن عمرو می‌نویسد : 《أَنَا وَ اَللَّهِ رَأَيْتُ رَأْسَ اَلْحُسَيْنِ(ع) حِينَ حُمِلَ وَ أَنَا بِدِمَشْقَ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ رَجُلٌ يَقْرَأُ اَلْكَهْفَ حَتَّى بَلَغَ قَوْلَهُ : [أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْكَهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كٰانُوا مِنْ آيٰاتِنٰا عَجَباً؟] فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ بِلِسَانٍ ذَرِبٍ ذَلِقٍ فَقَالَ أَعْجَبُ مِنْ أَصْحَابِ اَلْكَهْفِ قَتْلِي وَ حَمْلِي》 به خدا سوگند! من در دمشق دیدم که سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر نیزه کرده بودند و مردی پیش روی سر مبارک، سوره کهف را می‌خواند. همین ‌که به این آیه رسید : «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا» ناگهان سر مطهر اباعبد‌الله(ع) به قدرت خدا سخن گفت و به زبان فصیح و شیوا، فرمود : ماجرای من از قصه اصحاب کهف شگفت‌انگیزتر است.(۲) 📚منابع : ۱)الإرشاد شيخ المفيد، ج۲، ص۱۱۸ ۲)الخرائج والجرائح راوندی، ج۲، ص۵۷۷ ......... . 🔟بعد از اتمام هر دو مجلس[کوفه و شام]، به زندان انتقال داده شدند!👇 🔰در کوفه : شیخ صدوق می نویسد : 《[أَمَرَ] اِبْنُ زِيَادٍ بِرَدِّهِمْ إِلَى اَلسِّجْنِ》 ابن زیاد دستور داد تا اسرای کربلا را در زندان کوفه، زندانی کنند.(۱) 🔰در شام : شیخ صدوق می نویسد : 《ثُمَّ إِنَّ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ أَمَرَ بِنِسَاءِ الْحُسَيْنِ(ع) فَحُبِسْنَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي مَحْبِسٍ》 یزید دستور داد، خانواده ی امام حسین(ع) را با امام سجاد(ع) زندانی کردند.(۲) 📚منابع : ۱)الأمالی شيخ صدوق، ص۲۳۰ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب هفتم محرم.mp3
21.51M
🎧 صوت کامل برنامه 📆 شب ۱۴۰۲ 📋 روی دیگر جنگ در کربلا 📺 سیما 🎤