eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
760 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. تحکیم خانواده و 💠داستان ایجاد انگیزه امام صادق (ع)مى فرمايد: گروهى نزد پيامبر خدا آمدند و او را به مرگ سعد بن معاذ خبر دادند، پيامبر با اصحاب براى تجهيز سعد حركت كردند، و در حالى كه بر چهارچوب در غسّال خانه قرار داشتند به غسل دادن بدن سعد فرمان دادند. هنگامى كه او را حنوط و كفن كردند و بر تخته اى براى حمل به سوى بقيع قرار دادند، حضرت با پاى برهنه و بدون عبا دنبال جنازه حركت كردند، سپس گاهى طرف راست جنازه را بر دوش مى گرفتند و گاهى طرف چپ را تا به قبر رسيدند. پيامبر وارد قبر شد و با دست مباركش لحد چيد و از اصحاب مى خواست كه سنگ و خاك به حضرت دهند تا روزنه هاى بين لحد را بگيرد؛ چون فارغ شدند و خاك روى لحد ريخته شد و قبر به طور كامل بسته شد، فرمود:«إنّی لَأَعلَمُ أنَّهُ سَیبلی و یصِلُ إلَیهِ البِلی، ولکنَّ اللّهَ تَعالی یحِبُّ عَبدا إذا عَمِلَ عَمَلًا فَأَحکمَهُ». من مى دانم به زودى جنازه مى پوسد ولى خدا بنده اى را دوست دارد كه هرگاه كارى مى كند محكم و استوار انجام مى دهد، به اين خاطر در چينش لحد و بستن روزنه هاى آن با سنگ و خاك دقت كردم. در آن لحظه مادر داغديده ى سعد از گوشه اى فرياد برداشت:« هَنیئا لَک الجَنَّةُ!» اى سعد! بهشت بر تو گوارا باد. پيامبر فرمودند:«یا امَّ سَعدٍ، مَه! لا تَجزِمی عَلی رَبِّک، فَإِنَّ سَعدا قَد أصابَتهُ ضَمَّةٌ». اى مادر سعد! آرام باش! مطلبى را بر پروردگارت در مورد فرزندت اين گونه قاطع و يقينى نسبت مده؛ زيرا فشاری [در قبر] به سعد وارد شد!! چون پيامبر و مردم از دفن سعد برگشتند، گفتند: اى پيامبر خدا! كارى را از شما در مورد سعد ديديم كه بر كسى نديديم،« إنَّک تَبِعتَ جَنازَتَهُ بِلا رِداءٍ و لا حِذاءٍ!»با پاى برهنه و بدون عبا تشييع جنازه آمديد. فرمودند: « إنَّ المَلائِکةَ کانَت بِلا حِذاءٍ و لا رِداءٍ فَتَأَسَّیتُ بِها».در اين حالت به فرشتگانى كه به تشييع آمده بودند اقتدا كردم. گفتند: «و کنتَ تَأخُذُ یمنَةَ السَّریرِ مَرَّةً و یسرَةَ السَّریرِ مَرَّةً!»گاهى جانب راست و گاهى جانب چپ جنازه را بر دوش گرفتيد. فرمود:«کانَت یدی فی یدِ جَبرَئیلَ آخُذُ حَیثُ ما أخَذَ.» در تشييع جنازه دستم در دست جبرئيل بود، آنچه او انجام داد من انجام دادم. گفتند:« أمَرتَ بِغُسلِهِ و صَلَّیتَ عَلی جَنازَتِهِ و لَحَدتَهُ، ثُمَّ قُلتَ: إنَّ سَعدا أصابَتهُ ضَمَّةٌ!»شما براى غسلش اجازه دادى و بر او نماز گزاردى و لحدش را چيدى آن گاه گفتى: فشارى سخت بر او وارد شد! فرمود: «نَعَم، إنَّهُ کانَ فی خُلُقِهِ مَعَ أهلِهِ سوءٌ». آرى، زيرا با خانواده اش بداخلاق بود!(۱) 🔹نکته ➖فشار قبر در اثر تندخویی و سردی در خانه، مختص مرد نیست؛ بلکه زن هم اگر در خانه کج‌خلق باشد و محیط خانه را با نق‌زدن و توقعات بی‌جا سرد کند و آرامش اهل خانه را با دیدن نواقص و کاستی‌ها و ندیدن فضایل و نعمت‌ها، به ناراحتی و ناآرامی مبدل سازد، باید منتظر فشار قبر باشد. ➖اسلام، رسم زندگی را برای بشریت به خوبی ترسیم فرموده است، اما متأسفانه بسیاری از افراد از دستورات روح‌بخش خدا و پیامبر فاصله گرفته‌اند و رسم و شیوه زندگی غربی را برگزیده‌اند که حاصلی جز رواج نا مهربانی، خشونت، بی وفایی و... ندارد. شیوه زندگی غربی به نظام خانواده ضربات مهلکی وارد می‌سازد و زندگی را دشوار و بی‌معنا می‌کند. خانواده سالم و نمونه، از منظر قرآن کریم، خانواده‌ای است که افراد آن از سکونت و آرامش کافی برخوردار باشند و در کنار همدیگر با خوش‌بختی و همراه با مهر و محبت زندگی کنند: «و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا إلیها و جعل بینکم مودةً و رحمةً» 👇👇
سید مهدی حسینیenc_16686020158321744046670.mp3
زمان: حجم: 7.55M
مناجات با علیه السلام (با کندتر کردن ضرب نوحه، به صورت یا هم قابل استفاده می باشد.) الوعده وفا وقت مردنم بیا بالا سرم امام رضا وقتی سنگای لحد رو میذارن خودت بیا همه ی امید من تویی توو اوون تاریکیا الوعده وفا ......... آقا جون شما خودت گفته بودی به زائرا هر کسی یه بار بهم سر بزنه، میام سه جا لحظه ی جون دادنم منتظرم امام رضا الوعده وفا .......... الوعده وفا وقت تنها شدنم تو قبر و اون تاریکیا وقتی تنهام میذارن اهل و عیال و بچه ها تو خودت ولم نکن میون اون هول و ولا الوعده وفا .......... الوعده وفا تووی قبر و توو سوال جواب اون فرشته ها هر جا که کم بیارم باز تو رو می زنم صدا جون مادرت منو تنها نذار توو سختیا الوعده وفا ............ الوعده وفا حتی زیر لحدم طبق سفارش شما گریه می کنم برا تشنه لب کرببلا تووی روضه ی شب اول قبرم تو بیا وفا ۱۱ تیر ۱۴۰۱ 👇 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣
. اندیشیدن درباره مرگ [منبر ۴۵ دقیقه ای] 👈مناسب بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 🌙بیان احکام اگر وضو داشته باشد و بداند که اگر وضوی خود را باطل کند تهیه آب برای او ممکن نیست یا نمی‌تواند وضو بگیرد، چنانچه بتواند وضوی خود را نگه‌دارد ـ بنا بر احتیاط واجب ـ نباید آن را باطل نماید، چه قبل از وقت باشد و چه بعد از دخول وقت، ولی می‌تواند با همسر خود نزدیکی کند اگرچه بداند که از غسل متمکن نخواهد شد.(۱) 🌺شعر ای دل از پست و بلند روزگار اندیشه کن در برومندی ز قحط برگ و بار اندیشه کن از نسیمی دفتر ایام بر هم می خورد از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن بر لب بام خطر نتوان به خواب امن رفت ایمنی خواهی، ز اوج اعتبار اندیشه کن روی در نقصان گذارد ماه چون گردد تمام چون شود لبریز جامت، از خمار اندیشه کن بویِ خون می‌آید از آزار دلهای دونیم رحم کن برجان خود، زین ذوالفقار اندیشه کن 💠داستان ایجاد انگیزه حضرت سلیمان بن داود به اصحابش فرمود: خداوند تبارك و تعالی به من سلطنتی داده که بعد از من زیبنده ی احدی نیست. باد، انسان، جن، پرندگان، وحوش را مسخرو رام من نموده، زبان پرندگان را تعلیم کرده و از هر چیز مرا بهره مند نموده و علاوه بر اینها آنچه موجب فرح وسرور من از ابتداء روز تا شب می‌باشد را نیز فراهم فرموده است. اینك مایلم که فردا داخل قصر شوم و به بالاترین نقطه آن رفته و به آنچه در تحت قدرت و سلطنتم هست بنگرم. از شما می‌خواهم که به احدی اجازه ندهید که نزد من آید و نشاط و سرور مرا به گرفتگی و تاری مبدل کند. جملگی عرض کردند: چشم. فردا شد، سلیمان عصایش را به دست گرفت و به بلندترین مکان قصرش رفت و به عصا تکیه داد و با نشاطی تمام، که ناشی از داشتن اسباب قدرت و سلطنت بود، به آنچه در تحت تصرفش بود می‌نگریست. ناگهان نظرش به جوانی نیکومنظر و خوش لباس افتاد که از گوشه ی قصر ظاهر شد. حضرت سلیمان (ع) به او فرمود: چه کسی تو را به قصر راه داد؟ با اینکه من گفته بودم امروز می‌خواهم تنها باشم و تو به اذن چه کسی داخل شدی؟ جوان گفت: صاحب این قصر مرا راه داد و به اجازه او وارد شدم. حضرت سلیمان (ع) گفت: صاحب این قصر البته به آن اولی و سزاوارتر است، تو کیستی؟ جوان گفت: من ملك الموت هستم. سلیمان (ع) گفت: برای چه آمده ای؟ جوان گفت: آمده‌ام تا روح تو را قبض کنم. سلیمان (ع)گفت: به آنچه امر شده ای عمل کن، امروز، روز سرور من بود.(۲) 🟢بیان موضوع یاد مرگ حقیقتی عبرت انگیز و بیدارگر در زندگی انسان است، از این رو پيامبر(ص) می فرماید: «إنّ أَكْيَسَ الْمُؤْمِنينَ، أَكْثَرُهُم ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَ أَشَدُّهُمْ لَهُ اِسْتِعْدَاداً»با هوش ترين مؤمنان كسى است كه بيش از همه به ياد مرگ باشد و بيش از همه آماده آن باشد.(۳) با قصد اندیشیدن درباره مرگ نکاتی در چند محور تقدیم میکنیم؛ 🟢مرگ آگاهی در میان این موجودات فانی، تنها انسان است که از این سرنوشت، یعنی مردن خبر دارد . همه جانداران می میرند، ستارگان و کهکشان ها فرو می پاشند، اما نمی دانند که می میرند و نمی فهمند که خواهند مرد! جز انسان که می داند و می فهمد که خواهد مرد . انسان هم از آغاز پیدایش مرگ آگاه، نیست . بلکه به تدریج با مفهوم مرگ آشنا می شود . ➖ موجوداتی که از مرگ خود آگاه نیستند، از مرگ دلهره نداشته نگران هم نیستند . اما انسان با آگاه شدن از مرگ، مخصوصا با آگاه شدن از مرگ خود، دچار اضطراب و نگرانی شده، چندین پرسش اساسی درباره مرگ، بر ذهن و اندیشه او سنگینی می کنند: - مرگ یعنی چه ؟ - چرا باید مرد؟ - چگونه می میریم؟ - بعد از مرگ چه می شود؟ - چه کسی یا کسانی از راز مرگ آگاهند؟ - می توان مرگ را چاره جویی کرد؟ - آیا روحی داریم که با مرگ نابود نشود؟ - سرگذشت این روح - اگر باشد - پیش از پیوستن به جسم چه بوده است؟ - سرنوشت این روح، پس از مرگ جسم، چه خواهد بود؟ و ده ها پرسش دیگر . 🟢علل ترس از مرگ ابن سینا عوامل و اسباب ترس از مرگ را از دیدگاه اشخاص مختلف به شرح زیر مطرح می کند: الف - عده ای از مجهول و مرموز بودن مرگ می ترسند . ب - گروهی از معلوم نبودن سرنوشت انسان پس از متلاشی شدن بدن بیمناکند . ج - و بعضی ها از نابودی مطلق جسم و روح می ترسند . د - و برخی از درد و رنج جان دادن نگرانند . ه - و جمعی از عذاب بعد از مرگ می ترسند . و - و گروهی از جدایی از مال و جاه و لذایذ و خوشی های زندگی بیمناکند 🟢اهمیت یاد مرگ همانا به یاد آوردن دایم مرگ اثرات تربیتى و اخلاقى فراوانى بر رفتار و افكار آدمى دارد؛ بر هر مسلمانى لازم است همیشه یاد مرگ را در خاطر خود زنده نگهدارد و تنها دانستن و باور داشتن مرگ كفایت نمى‌كند. ۱👇
.   💠داستان (تشرف) [ایجاد انگیزه] عالم ثقه (شيخ باقر كاظمي ) مجاور نجف اشرف از شخص صادقي كه دلاك بود نقل كرد كه او گفت : مرا پدر پيري بود كه در خدمتگذاري او كوتاهي نمي كردم ، حتي براي او آب در مستراح حاضر مي كردم و مي ايستادم تا بيرون بيايد؛ و هميشه مواظب خدمت او بودم مگر شب چهارشنبه كه به مسجد سهله مي رفتم ، تا امام زمان عليه السلام را ببينم . شب چهارشنبه آخري براي من ميسر نشد مگر نزديك مغرب ، پس تنها و شبانه راه افتادم .   ثلث راه باقي مانده بود و شب مهتابي بود ، ناگاه شخص اعرابي را ديدم كه بر اسبي سوار است و رو به من كرد .   در نفسم گفتم : زود است اين عرب مرا برهنه كند . چون به من رسيد به زبان عربي محلي را من سخن گفت و از مقصد من پرسيد !   گفتم : مسجد سهله مي روم . فرمود : با تو خوردني همراه است ؟ گفتم : نه ، فرمود : دست خود را داخل جيب كن ! گفتم : چيزي نيست ، باز با تندي فرمود : خوردني داخل جيب تو است ، دست در جيب كردم مقداري كشمش يافتم كه براي طفل خود خريده بودم و فراموش كردم به فرزندم بدهم .   آنگاه سه مرتبه فرمود : وصيت مي كنم پدر پير خود را خدمت كن ، آنگاه از نظرم غائب شد .   بعد فهميدم كه او امام زمان عليه السلام است و حضرت حتي راضي نيست كه شب چهارشنبه براي رفتن به مسجد سهله ، ترك خدمت پدر كنم .  📚منتهی الآمال ج 2 ص 476 .
. 💠داستان شخصى نقل مى كرد : پدرم را پس از مردنش در خواب ديدم يكي از سؤالاتي كه از او پرسيدم اين بود كه آيا خيراتى كه در دنيا براى شما انجام داده‏ام به شما رسيده و كيفيّت بهره‏مندى شما از آن خيرات چگونه است؟ در پاسخ فرمود: بلى تمام آن‏ها به من رسيده است و امّا كيفيّت بهره‏مندى از آن‏ها را با ذكر مثالى برايت بيان مى كنم ؛ هرگاه در حمّام بسيار گرم و پرجمعيّتى باشى كه در اثر بخار و حرارت، نَفََس كشيدنت سخت‏ شده باشد در آن حال اگر گوشه‏ى درب حمام باز شود و نسيمى خنك به تو برسد چقدر شاداب و راحت وآزاد مى‏شوى؟! چنين است حال ما هنگام رسيدن خيرات شما!(۱۴) 💠داستان فرزند عالمِ خدوم ، مرحوم سيّد احمد میگوید: پس از فوت آقا،هر روز پس از نماز صبح دو ركعت نماز مي خواندم و ثوابش را براي ايشان هديه مي كردم به ذهنم خطور كرد اين نمازِ دست و پا شكسته ي بنده چه ارزش دارد كه به اين عالمِ بزرگوار هديه كنم لذا چند روزي ترك كردم با كمال تعجّب ايشان را در عالمِ رؤيا زيارت كردم به بنده فرمودند : سيّد حسن چرا چند روزي است براي ما صبحانه نمي فرستي ! ............... 🌸اجر بوسیدن پدر و مادر مردی به حضور پیامبر اکرم (ص) رسید و پرسید: «ای رسول خدا! من سوگند خورده ام که آستانه ی در بهشت را ببوسم، اکنون چه کنم؟» پیامبر(ص) فرمودند: پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس، یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه ی در بهشت می رسی او پرسید:اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟ پیامبر فرمودند: قبر آنها را ببوس... 🌷پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله فرمود: «کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است» و نیز فرمود:«هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند». 📚‍ نهج الفصاحة ............. . 🔹 مردی به حضور پیامبر اکرم (ص) رسید و پرسید: ای رسول خدا! من سوگند خورده ام که آستانه در بهشت را ببوسم، اکنون چه کنم؟ پیامبر (ص) فرمودند: پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس، یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه در بهشت میرسی. او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟ پیامبر (ص) فرمودند: قبر آنها را ببوس... 📚 الاعلام، ص۲۴ ‌.
. ⚪️ ️لبخند امام حسین(ع) بخاطر احترام به پدر و مادر عالم زاهد و وارسته زمانش مرحوم شیخ حسین بن شیخ مشکور رضوان الله تعالی علیه فرمود. در عالم رؤیا دیدم در حرم مطهر حضرت اباعبدالله علیه‌السلام مشرّف هستم و حضرت در آنجا تشریف دارند. یک نفر جوان عرب معدی (دهاتی) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت با لبخند جوابش دادند. فردای آن شب که شب جمعه بود به حرم مطهر مشرّف شدم و در گوشه حرم توقف کردم، ناگهان آن جوان عرب معدی که در خواب دیده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضریح مقدس رسید با لبخند به آن حضرت سلام کرد ولی حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را ندیدم. مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد عقب سرش رفتم و سبب لبخندش را با امام پرسیدم و تفصیل خواب خود را برایش نقل کردم و گفتم چه کرده‌ای که امام علیه السلام با لبخند به تو جواب می‌دهد؟ گفت: مرا پدر و مادر پیری است و در چند فرسخی کربلا ساکنیم و شب‌های جمعه که برای زیارت می‌آیم یک هفته پدرم را سوار بر الاغ می‌کنم و یک هفته هم مادرم را می‌آورم تا اینکه شب جمعه‌ای که نوبت پدرم بود چون سوارش کردم مادرم گریه کرد و گفت مرا هم باید ببری شاید هفته دیگر زنده نباشم.گفتم: باران می‌بارد. هوا سرد است. مشکل است. نپذیرفت، ناچار پدر را سوار کردم و مادرم را به دوش کشیدم و با زحمت بسیار آنها را به حرم رسانیدم و چون در آن حالت با پدر و مادر وارد حرم شدم حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را دیدم و سلام کردم، آن بزرگوار به رویم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا به حال هر شب جمعه که مشرّف می‌شوم حضرت امام حسین علیه‌السلام را می‌بینم و با تبسم جوابم را می‌دهد. 📚منبع الحسینیه، حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی میرخلف‌زاده، ص ۹۷ ........ . 🔶️ (عج) روضه اباعبدالله(ع) خواند شهید عظیم الشأن شیخ احمد کافی واعظ اهل بیت رضوان الله تعالی علیه نقل فرمود که خود مرحوم ملا احمد مقدس اردبیلی فرمود: با طلاب پیاده کربلا می‌آمدیم (اوقات زیارتی حضرت اباعبدالله(ع) که می‌شود از نجف ده تا ده تا، بیست تا بیست تا حرکت می‌کنند و کربلا می‌آیند) در بین راه یک آقا طلبه‌ای بود که گاهی برای ما روضه می‌خواند که امام حسین(ع) یک نمکی در حنجره‌اش گذاشته بود. مقدس اردبیلی می‌فرماید آمدم کربلا زیارت اربعین بود از بس که دیدم زائر آمده و شلوغ است گفتم داخل حرم نروم، با این طلبه‌ها مزاحم زوار از راه دور آمده نشویم. گفتم: همین گوشه صحن می‌ایستم زیارت می‌خوانم. طلبه‌ها را دور خودم جمع کردم. یک وقت گفتم طلبه‌ها این آقا طلبه‌ای که در راه برای ما روضه می‌خواند کجاست؟ گفتند: آقا در بین این جمعیت نمی‌دانیم کجا رفته است. در این اثنا دیدم یک عربی مردم را می‌شکافت و به طرف من می‌آمد و صدا زد ملا احمد مقدس اردبیلی می‌خواهی چه کنی؟ گفتم: می‌خواهم زیارت اربعین بخوانم. فرمود: «بلندتر بخوان من هم گوش کنم.» زیارت را بلندتر خواندم. یکی دو جا توجهم را به نکاتی ادبی داد وقتی که زیارت تمام شد به طلبه‌ها گفتم این آقا طلبه پیدایش نشد؟ گفتند: آقا نمی‌دانیم کجا رفته است؟ یک وقت این عرب به من فرمود: «مقدس اردبیلی چه می‌خواهی؟» گفتم: یکی از این طلبه‌ها در راه برای ما گاهی روضه می‌خواند نمی‌دانم کجا رفته، می‌خواستم اینجا بیاید و برای ما روضه بخواند. آقای عرب به من فرمود: «مقدس اردبیلی می‌خواهی من برایت روضه بخوانم؟» گفتم: آری. آیا به روضه خواندن واردی؟ فرمود: «آری.» که در این اثناء دیدم عرب رویش را به طرف ضریح اباعبدالله الحسین علیه‌السلام کرد و از همان طرز نگاه کردن ما را منقلب کرد. یک وقت صدا زد یا اباعبدالله(ع) نه من و نه این مقدس اردبیلی و نه این طلبه‌ها هیچ کدام یادمان نمی‌رود از آن ساعتی که می‌خواستی از خواهرت زینب سلام الله علیها جدا شوی. در این هنگام دیدم کسی نیست فهمیدم این عرب مهدی زهرا علیه‌السلام بوده واقعاً ساعت حساس و عجیبی بود. 📚منبع کرامات الحسینیه، حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی میرخلف‌زاده، ص ۷۰ .
. ◾️ حضرت موسی(ع) و تلخی مرگ هنگامی که عزرائیل برای قبض روح حضرت موسی(ع) آمد، به او گفت: «جانم را از کدام عضو می‌گیری؟» عزرائیل گفت: از دهانت. موسی(ع): «آیا از دهانی که بی‌واسطه با خدا سخن گفته است جانم را می‌گیری؟» عزرائیل: از دستت. موسی(ع): «آیا از دستی که الواح تورات را گرفته‌است؟» عزرائیل: از پایت. موسی(ع): «آیا از پایی که با آن به کوه طور برای مناجات با خدا رفته‌ام؟» عزرائیل نارنجی خوش‌بو به موسی داد. موسی آن را بو کرد و جان سپرد. فرشتگان به موسی(ع) گفتند: «يا أهون الأنبياء موتاً كيف وَجَدْتَ الموت.» «ای کسی‌که در میان پیامبران از همه راحت‌تر مردی، را چگونه یافتی؟» موسی(ع) گفت: «كشاةٍ تسلَخُ و هى حَيَّة؛ مرگ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند یافتم.» 📚منبع مناجات خوانی، مجید عیوضی، ص ۱۳۶ عالم برزخ در چند قدمی ما، محمد محمدی اشتهاردی، ص ۲۰ منهاج الشّارعین، علامه میرداماد، ص ۵۹۰ ........ 📗 احادیث یاد مرگ ۱. قال رسول الله صلى الله عليه و سلم: «اكثروا ذكر الموت؛ فانّه يمحّص الذّنوب و يزّهد في الدُّنيا.»(١) پیامبر خدا(ص) فرمودند: «مرگ را فراوان یاد کنید؛ زیرا که یاد مرگ گناهان را می‌زداید و به دنیا بی رغبت می‌کند.» ۲. و قال: «إِنْ أكْيَس المؤمنين اكثرهم ذكراً للموت وأشدّهم له استعداداً.»(۲) و فرمودند: «همانا زیرک‌ترین مؤمنان کسی‌است که مرگ را بیشتر یاد کند و برای آن آماده‌تر باشد.» ۳. رسول الله صلى الله عليه و سلم – حينما سُئل: «هل يحشر مع الشهداء أحد؟ نعم، مَن يذكر الموت في اليوم و الليلة عشرين مَرَّةً.»(۳) از رسول خدا (ص) سؤال شد: «آیا کسی با شهدا محشور می‌شود؟ فرمود: آری کسی که شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.» ۴. و قال: «الموت اوّل منزل من منازل الآخرة و آخر منزل من منازل الدّنيا.»(۴) فرمودند: «مرگ، نخستین منزل از منازل آخرت و آخرین منزل از منازل دنیاست.» 📚منبع (۱) ميزان الحكمة، ج ۱۲، ص ۵۶۸۲ (۲) همان، ح ۱۹۱۵۲ (۳) همان، ح ۱۹۱۴۹ (۴) عالم برزخ در چند قدمی ما، محمدی اشتهاردی، ص ۲۴، مستدرک الوسائل، میرزاحسین نوری، ابواب احتضار، باب ۱۷ ، ح ۲۱ .
. 🟢 تجسم سه چیز در لحظه (فرزند، مال، عمل) روزی امیرالمؤمنین(ع) به اصحاب و یاران خود فرمود: «مال و فرزند و اعمال انسان هم‌چنان‌که در بستر احتضار افتاده در برابرش مجسّم می‌گردند. در این هنگام متوجه مالش می‌شود و می‌گوید به خدا قسم من در جمع‌آوری تو سعی و کوشش فراوان کردم و بسیار حریص بودم، اکنون در نزد تو چه پاداشی دارم و چه مقدار می‌توانم از تو بهره بگیرم؟» «دارایی او در پاسخ می‌گوید فقط می‌توانی کفن خود را از من بگیری و به همین مقدار از من بهره‌مند شوی. سپس متوجه فرزندان خود می‌شود و می‌گوید به خدا سوگند من به شدت و بیش از اندازه شما را دوست داشتم و از شما حمایت می‌کردم اکنون در نزد شما چه مزدی دارم و چه کاری می‌توانید برایم انجام دهید؟» «فرزندانش می‌گویند تو را با احترام غسل می‌دهیم و کفن می‌کنیم و به قبرستان برده زیر خاک دفن می‌کنیم. پس از آن به عمل خود نظر کرده و می‌گوید به خدا سوگند من نسبت به تو بی‌اعتنا بودم و تو برایم سخت و سنگین بودی اکنون با من چه می‌کنی؟ عمل در پاسخ می‌گوید: من همنشین تو در قبر، عالم برزخ و روز قیامت هستم تا من و تو را در معرض عدل الهى قرار دهند و خداوند بین ما قضاوت نماید.» زن و فرزند و مال و صولت و زور همه هستند همره تا لب گور 📚منبع عالم برزخ در چند قدمی ما، مجمدی اشتهاردی، ص ۱۲۶ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۱، ص ۳۸۵ .
. آموزش مراحل کامل اجرای مراسم ترحیم و ختم تشریفات و آداب برگزاری مراسم ختم مهمترین مراسمی که پس از تدفین برگزار می شود مجلس ترحیم یا ختم است که در سومین روز درگذشت متوفی برگزار می گردد. تشریفات این مراسم در هر منطقه بنا به آداب و رسوم خاص آن منطقه صورت می گیرد اما در همه آنها یک مجموعه آداب عمومی رعایت می شود. به طور معمول پس از اتمام مراسم تدفین و پیش از پراکنده شدن مردم، زمان و مکان مجلس ترحیم به اطلاع بستگان می رسد و اعلامیه های چاپ شده در کوچه و خیابان محل زندگی متوفی و بستگان درجه یک او نصب میشود. این مجلس عموما در خانه مرحوم، مسجد و یا تکیه محل برگزار می گردد که مردم با لباس هایی تیره و اغلب مشکی رنگ، برای تسلی بازماندگان و نشان دادن علاقه خود به متوفی در آن شرکت می کنند و تاج گل می فرستند. غالبا در قسمتی از مسجد طاق شال ترمه پهن می کنند و روی آن را با گل های سفید، شمع های روشن، عکس متوفی و قرآن و گلاب پاش می آرایند. گاهی سینی های خرما و حلوا که برای پذیرایی از میهمانان آماده شده نیز روی همین طاق شال ترمه قرار می گیرد. میز وسط مراسم ختم بستگان نزدیک به متوفی ، جلوی در مسجد در دو طرف به صف می ایستند و هنگام ورود یا خروج حاضران از آنها تشکر و قدردانی می کنند. کسانی در مسجد مسئولیت پذیرایی را به عهده دارند که از خدمه مسجد و یا بستگان متوفی هستند. معمولا در این مراسم با توجه به گرما یا سرمای هوا، از چای یا شربت به همراه خرما و حلوا برای پذیرایی استفاده میشود. گذاشتن میوه و شیرینی نیز مرسوم است. در طول مراسم، کسانی بین حاضران قرآن تقسیم می کنند که ثواب خواندن آن به روح مرحوم هدیه شود. برای این کار از قرآن های حزبی استفاده می شود و برای هر فردی که تمایل داشته باشد یک حزب در نظر گرفته می شود. صاحبان عزا در جلوی مسجد می نشینند و مهمانان هنگام ورود به آنها تسلیت می گویند . مجلس با قرائت آیاتی از قرآن مجید آغاز می شود و معمولا آیاتی درباره یادآوری روز قیامت و مرتبط با مرگ تلاوت می شود. سخنران به معرفی متوفی می پردازد و از سجایای اخلاقی و صفات نیکوی او یاد می کند. از طرف حاضران به صاحبان عزا تسلیت گفته و از طرف صاحبان عزا به حاضران خوشآمد می گوید و از کسانی که در مراسم خاکسپاری و مجلس ختم در کنار خانواده متوفی بودند تشکر می کند. پس از آن یک واعظ که عموما روحانی است با نقل روایاتی عبرت آموز و خواندن اشعاری پند آمیز از کوتاهی عمر و قطعی بودن مرگ صحبت می کند و روز قیامت و توجه به آخرت را به حاضران یادآوری می کند و برای بازماندگان طلب صبر دارد. پس از سخنرانی ، نوبت مداحی است. یک مداح با خواندن روضه هایی از واقعه کربلا، عظمت آن مصیبت را یادآوری می کند و بازماندگان را تسلی می دهد و برای متوفی طلب بخشش و مغفرت می کند. در پایان سخنران از همه کسانی که در مسجد حضور داشتند تشکر کرده و با ذکر نام از حضور بزرگان مجلس قدردانی می کند. امروزه برخی از خانواده ها به جای مداحی یا در کنار آن، از گروه های نی و دف نوازی در مراسم ختم استفاده می کنند که سازی هایی عرفانی هستند و عموما همراه آنها اشعاری از حضرت مولانا خوانده میشود و فضایی خاص ایجاد می کنند که به سلیقه صاحبان عزا بستگی دارد. پس از پایان مراسم ختم، گروهی از بستگان نزدیک، خانواده متوفی را تا خانه مشایعت می کنند و یا همراه مردان برای باز کردن مغازه بسته آنها راهی می شوند. برخی خانواده ها پس از مسجد از میهمانان خود با شام نیز پذیرایی می کنند که این پذیرایی در خانه و یا سالن صورت می گیرد. .
. شعر فضیلت و عزیزان بعد از خواندن اشعار پندآموز مداح میبایست اشعاری را در مورد مجلس بسراید ابتدا باید اشعاری را درفضیلت و جایگاه عزیز از دست رفته بخواند و بعد از آن اشعاری در فراق و مصیبت ازدست رفته بخواند نکته ای که بسیار حائز اهمیت است در این قسمت به آن اشاره بشود این است که برمبنای دستورات ائمه معصومین نمک بر زخم صاحبان عزا پاشیدن امری ناپسند می باشد و صلاح نیست و حتی در جایی حضرت محمد(ص) میفرمایند در مصابی که دچار میشوید به یاد ما اهلبیت گریه کنید و لذا می بایست از زبانحال هایی که ذکر مصیبت شخص از دست رفته است جدا پرهیز گردد و به جای آن با ذکر مصائب آل الله بتوان مرهمی بر زخم دل داغدیدگان نهاده شود نمونه ای از شعر در مقام و فضیلت مادر ای مادر عزیز که جانم فدای تو قربان مهربانی و لطف و صفای تو هرگز نشد محبت یاران و دوستان هم پایه محبت و لطف و وفای تو مهرت برون نمی‌رود از سینه‌ام که هست این سینه خانه تو و این دل سرای تو تو گوهر یگانه دریای خلقتی که اندر جهان کسی نشناسد بهای تو مدح تو واجب است ولی کیست آن کسی کاید برون ز عهده مدح و ثنای تو ای مادر عزیز که جان داده ای مرا سهل است گر که جان بنمایم فدای تو خشنودی تو مایه خشنودی خداست زیرا بود رضای خدا در رضای تو هر بهره ای که برده‌ام از حُسن تربیت باشد ز فیض کوشش بی منتهای تو تنها همان تویی که چو برخیزی از میان هرگز کسی دگر ننشیند به جای تو گر جان خویش هم ز برایت فدا کنم کاری بزرگ نیست که باشد سزای تو گر بود اختیار دو عالم به دست من می‌ریختم تمام جهان را به پای تو نمونه شعر در مصیبت مادر همی نالم که مادر در برم نیست صفا و سایه او برسرم نیست مرا گر دولت عالم ببخشند برابر با نگاه مادرم نیست نمونه شعر در فضیلت پدر پدر ، یعنی تپش در قلب خانه پدر، یعنی تسلط بر زمانه پدر، احساس خوب تکیه بر کوه پدر، یعنی تسلی وقت اندوه پدر،یعنی زمن نام ونشانه پدر ، یعنی فدا گردیده افراد خانه پدر، یعنی غرور و مستی من پدر، یعنی تمام هستی من .
. یکی از فلسفه های برگزاری مجالس ختم ، کسب بهره های معنوی برای خود و عزیز از دست رفته است ، که بر مبنای روایات از پر فضیلت ترین اعمال معنوی ، توسل به آل الله است . باب بهره های معنوی در عالم برزخ باز است و روح مِیت از توسلات و خیرات و مَبَرّات بازماندگان بهره می برد ، علاوه براین، ارائه صحیح این قسمت می تواند تا حد قابل توجهی باعث تسکین خاطر بازماندگان شودچرا که از نظر روانشناسان هنگام مواجه شدن با یک مصیبت، بهتر است انسان به یاد مصیبت بزرگتری بیفتد، و بدین واسطه از شدت مصیبت وارده بکاهد. نکات قابل توجه در بخش توسل از روضه های احساسی استفاده کنید و از خواندن روضه های سخت و سنگین بپرهیزید مگر مجلس ختمی که حالت هیأت پیدا می نماید و مجلس شرایط پذیرش و دریافت روضه های سنگین را دارد در این صورت اشاره به روضه های سنگین بلا اشکال است . روضه را با توجه به تناسب و ارتباط با مصیبت وارده انتخاب کنید. هنگام خواندن، ثواب روضه را به روح میت مجلس نثار کنید، و بهتر است به این نکته در فواصل توسل با عباراتی اشاره شود. از خواندن روضه های طولانی در مجالس ترحیم پرهیز کنید. زمزمه هایی راکه مستمع باید جواب بدهد خودتان تا انتها تکرار کنید چرا که معمولا در مجالس ترحیم مستمع زمزمه نمی کند. خواندن سینه زنی در مجالس ترحیم معمول نیست اما با توجه به شرایط مجلس و در صورت حضور جمعیت زیاد ، فرصت کافی ، هیأتی بودن مستمع و … می توانید نوحه ای کوتاه ارائه دهید. ز) مناجات و دعای پایان مجلس خوب است در پایان مجالس ختم ، اشعاری کلی در وصف عاشقان آل الله ارائه شود. مثل؛ هـر آن کسی که قـدم زد در آستان حسین عزیز هر دو جهان شد قسم به جان حسین *** هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبـت اسـت بـر جـریـده عالـم دوام مـا در دعای پایانی محافل ختم بهتر است ادعیه ای مورد استفاده قرار گیرد که در آن نیاز به آمین گفتن مستمع نباشد؛ البته محافلی که مستمع اهل دل است ، می توان دعاهای معمول محافل مذهبی را مورد استفاده قرار داد. ح) عرض تسلیت و تشکر بخش مداحی در مجالس ختم با عرض تسلیت و تشکر پایان می پذیرد ، در این قسمت مداح پس از عرض تسلیت به صاحبان عزا و تشکر از شرکت کنندگان در مجلس به اعلام ادامه برنامه می پردازد که قرائت سوره الرحمن و سخنرانی است ، ذکر نهایی بخش مداحی عبارت است از جمله عربی : “رَحِمَ اللهُ مَن قَرِءَ الفاتِحَهَ مَعَ الصَّلَوات” . 📚کتاب ختم خوانی "نیم از عالم خاک" .... ❇️ اهمیت رضایت مادر نقل شده که پیامبر گرامی اسلام(ص) بر بالین جوانی که در حال احتضار بود حاضر و شهادتین را به او تلقین کرد، ولی جوان نتوانست آن را بگوید. حضرت پرسید: «آیا او مادر دارد؟» زنی که نزد او بود عرض کرد: بلی، من مادر او هستم. فرمود: «آیا بر او غضبناکی؟» گفت: شش سال است با او حرف نزدم. پیامبر رحمت(ص) از او تقاضا کرد که از جوانش راضی شده و از او درگذرد. مادر نیز تقاضای حضرت را پاسخ داد و به محض رضایت، زبان جوان به کلمه توحید باز شد. 📚منبع گناهان کبیره، شهید دستغیب، ج۱، ص۱۲۸ .
. زمینه شور بیاد امام حسینی های اسیرخاک اوناکه اسیر خاکن نوکرای سینه چاکن، روحشون شاد همه محاسن سفیدا پدر مادرِ شهیدا، روحشون شاد همه جوونای ناکام همه شهدای گمنام، روحشون شاد اونایی که صاف و سادن توو روضه ها چای میدادن،روحشون شاد نوکرا و زحمت کشا ، همه ی علامت کشا ، روحشون شاد اونا که تو هیئت بودن ، پای کار آقاشون اونا که با نام ارباب، جاری میشد اشکاشون توو این شبا بین ما، خالیه خیلی جاشون عاشقای خوب حسین، تموم، مومنین رحمت الله الواسعه، علیهم، اجمعین رحمت الله الواسعه علیهم اجمعین۳ ......... اونایی که صاف و سادن تو روضه ها چای میدادن، روحشون شاد نوکرا و زحمت کشا همه ی علامت کشا، روحشون شاد حاج سلیم آذریا عُلما و منبریا، روحشون شاد   اونا که جمعه ها بودن، منتظر آقاشون تو این شبا بین ما، خالیه خیلی جاشون اونایی که دق کردن از، فراق، اربعین رحمت الله الواسعه علیهم اجمعین اوناکه غذا میپختن پای دیگا ذکر میگفتن، روحشون شاد دلای بدون ریا همه ی اباالفضلیا، روحشون شاد بانیا و دست به خیرا همه وهبا و زهیرا، روحشون شاد اونا که وقف آقا بود، تمومیه دنیاشون تو این شبا بین ما، خالیه خیلی جاشون یاحسین گفتن هرکجا، توی این، سرزمین رحمت الله الواسعه علیهم اجمعین ....................... 👇