*
آفریدند آفرینش را برای ، #پنج_تن
پس همه هستند خلق ماجرای ، پنج تن
مثل جبرائیل تا عرش بالا می روم
آن زمان هایی که می افتم به پای ، پنج تن
شعر در مورد پنج تن آل عبا
نذر “اهل بیت” ، باید ذبح کرد
بچه های ما فدای بچه های ، پنج تن
استجابت در قسم دادن به نام فاطمه است
پس بدون او نمی گیرد دعای ، پنج تن
**
...................
#حدیث_کساء
شکر حق مرغ دلم شیدا شده
لب ثنا گوی شه والا شده
تا که گوید یک حدیث معتبر
با وضو آماده ام بر این اثر
آنکه بشنیدم رسول کردگار
احمد آنکه بود امین در روزگار
روزی آمد خانهٔ زهرای خویش
ضعف جسمانی دراو باحال ریش
گفت و ای نور دو چشمان ترم
زود حاظر کن عبا را در برم
تا به زیرش یک دمی آرام شوم
فارغ ازسستی و این آلام شوم
زود عبا آورد زهرا نزد او
تا که بودندلحظه ایی در گفتگو
در صدا کرد و حسن از ره رسید
بوی پیغمبر زبیت چون گل دمید
با سلام گفتا که کیست زیر عبا
گوئیا جدم بود آن مه لقا
گفت زهرا نور عین ای مجتبا
آری جدت آرمیده در عبا
اذن خواست آندم حسن از آن کبار
تاکه باشد در کنار شهریار
بار دیگر در صدا کرد آن زمان
آمد از ره خسرو لب تشنه گان
باسلام گفتا چه بوی اطهر است
برمشام آید که از پیغمبر است
گفت ای جان نبی ای نور عین
آری باشد جد والا ، ای حسین
با برادر در عبا خوابیده اند
فارغ از دنیا و آرمیده اند
پس گرفت از جد خود اذن دخول
تا که باشد لاله اندر بین گل
چند لحظه بعد آن آمد علی
با سلام گفتا به زهرا آن ولی
بوی خوش آید امروز زین مکان
بوی پیغمبر یقین هست بی گمان
گفت و برعرش و سماء ،سرور علی
خفته دربستر دو فرزند با نبی
پس کنار آن عبا رفت مرتضا
گفت اذنم میدهی ای مصطفا
گفت با حیدر چنین آن مقتدا
ای وصی من بیا در این عبا
بعد آن زهرا صدا زد یا ابا
می توانم من هم آیم با شما
آری ای نور دو چشمم زود بیا
چون که حق اینگونه خواهد ماجرا
عرش حق جبریل بال و پر گشود
کرد با حق یک دمی گفت و شنود
یارب اینان کیستند زیر عبا
نورشان جلوه کند بر ماسوا
حق چنین فرمود با جبریل راز
این که بینی نورشان را جلوه ساز
هست زهرا با پدر با شوی او
نور چشمانش دوتا مینوی او
گفت یارب من دلم خواهد چنین
در میانشان روم اندر زمین
تا که جبریل گشته وارد آن مکان
آیه تطهیر نازل شد بدان
چهار سوی آن عبا بالا گرفت
از خدا تطهیر به این دنیا گرفت
هرکه با اینان بود با مصطفاست
دشمنی با هرکدام حرب خداست
هرکجا ذکر حدیث گردد در آن
رحمت حق میشود شامل بر آن
درد ها مرحم شود با ذکر آن
مرحمت گردد زحق بر دوستان
ای( صفا ) اجر تو با زهرا بود
دشمن و بد گوی تو رسوا بود
#حدیث_کسا
.
.
#پنج_تن
پنج تن ال عبا زیر کسا یمنی
فاطمه بود و علی بود و حسین ابن علی
کرد دعا احمد مختار که ای خالق من
پاک کن فاطمه و انکه بود در بر من
گفت جبریل که اینها کیانند یا رب این مقامات بزرگ نزد تو دارند یا رب
گفت این فاطمه هست و پدر و همسر او
این حسین وحسن ونور دو چشم تر او
#حدیث_کسا #حدیث_کساء
.......
#حدیث_کساء
این حدیث آمد ز زهرای بتول ،
فاطمه صدیقه بنت الرسول ،
روزی آمد خانه ما مصطفی ،
گفت با حالی شبیه التجا ،
ضعف دارم جان بابا دخترم ،
پهن کن بابا عبایی بر سرم ،
آن عبایی را که دارم از یمن ،
آن عبا بر من بکش ای ممتحن ،
گفتمش بابا بلا دور از شما ،
در پناه مهر و الطاف خدا ،
من کشیدم آن عبا بر روی او ،
یک نظر کردم به ماه روی او ،
صورتی زیبا تر از قرص قمر ،
روشن و زیبا نکو تر از سحر ،
ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ،
گفت ای مادر سلام و صد دعا ،
گفتمش مادر سلامم بر شما ،
نور چشمم ای عزیز با وفا ،
گفت مادر خانه دارد عطر گل ،
هست بوی جد ما ختم رسل ،
گفتمش ای نور چشمم بوی او ،
آمده در خانه با گیسوی او ،
رفت نزد حضرت خاتم حسن ،
گفت بابا جان فدایت جان و تن ،
گفت بابا صد سلام و صد درود ،
بر شما ای خاتم رب ودود ،
با اجازه رفت در تحت کسا ،
در کنار مصطفی شد مجتبی ،
بعد از آن آمد حسین و با سلام ،
گفت بوی جدم آید بر مشام ،
گفتمش ای نور چشمانم حسین ،
ای عزیز فاطمه ای نور عین ،
جدتان در خانه در زیر کسا ،
آمده امروز شد مهمان ما ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد با حیا ،
بعد از آن آمد علی مرتضا ،
گفت زهرا جان سلامم بر شما ،
بوی یار مهربان آید همی ،
بوی جوی مولیان آید همی ،
گفتم او را یار ختمی مرتبت ،
صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ،
آمده مهمان ما بابای من ،
آمده مانند جان در جسم و تن ،
رفت نزد احمد و گفت این سوال ،
چیست رمز و راز این وقت و مجال ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد مرتضا ،
بعد از آن رفتم کنار اهل خود ،
تا بجویم با عزیزان وصل خود ،
ما همه بودیم در زیر کسا ،
دست خود برداشت بابا بر دعا ،
گفت یارب اهلبیتم را ببین ،
بهترین خلق خدا روی زمین ،
خونشان با خون پاک من قرین ،
جسم و جان دارند از من با یقین ،
جسمشان را از بدیها دور کن ،
قلبشان را خانه ای از نور کن ،
لطف کن بر خاندانم با کرم ،
تا ابد آباد گردان این حرم ،
دشمن آنها مرا هم دشمن است ،
پیش چشمم جلوه اهریمن است ،
هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ،
می شود محبوب من در دو جهان ،
بانگ حق برخاست از عرش برین ،
کای ملائک بشنوید این با یقین ،
هر چه را من آفریدم در جهان ،
این زمین و جمله هفت آسمان ،
کوه و دریا را اگر من ساختم ،
نه فلک را اینچنین پرداختم ،
هر چه زیبائیست در شمس و قمر ،
ظلمتِ شبها و نور در سحر ،
ساختم اینها به عشق مصطفی ،
ساختم با مهر این اهل کسا ،
بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ،
صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا ،
بانگ حق برخاست زهرا س و پدر ،
معدن ایمان و کان هر گوهر ،
حیدر و فرزند پاکش مجتبی ،
هم حسینِ بنِ علی در کربلا ،
گفت جبرائیل ای رب جلی
میروم من نزد زهرا و علی ،
با اجازه نزد ما زیر کسا
آمد و می خواند ، پیغام خدا
گفت ای پیغمبر عالی مقام ،
می رساند حق به درگاهت سلام ،
هر چه که در کل عالم خلق شد ،
از برای اهل زیر دلق شد ،
گفت از این خانواده تا ابد
دور شد ناپاکی و هر فعل بد ،
جسم و روح خاندانت پاک شد ،
نامشان بر تارک افلاک شد ،
گفت حیدر چیست رمز جمع ما ،
چیست مزد راوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ،
در میان دوستان مرتضا
هر غمی دارد خدا شادی کند ،
بر اسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل می شود ،
سحر درد و غصه باطل می شود ،
گفت مولا رستگارانیم ما
همچنان گل در بهارانیم ما ،
شیعه با این نقل می گردد سعید
بهتر از این مژدگانی کس ندید
.
@Babolharam_net kesa-mirdamad_0.mp3
زمان:
حجم:
6.94M
🔻 آیت الله بهاءالدینی رحمةالله عليه برای دفع حملات هوايي در زمان جنگ به خواندن زیاد #حدیث_کساء امر فرموده اند.
#کسا
Haj Meysam MotieeHaftegi14000817[01].mp3
زمان:
حجم:
14.79M
🤲 قرائت #حدیث_کسا
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
#حدیث_کساء