📌 طعنه #خواص...
عده ای از اصحاب امام #حسن علیه السلام مانند سفیان بن لیلی، ابن بشیر، سلیمان بن صرد و.... از #صلح امام با #معاویه احساس #حقارت می کردند و به همین دلیل به آن حضرت #اعتراض کردند.
علی بن محمد بن بشیر همدانی می گوید:
پس از امضای #صلحنامه، من و سفیان بن #ابی_لیلا از علمای اهل تسنن به #مدینه آمده و بر امام حسن(ع) وارد شدیم.
ما به ایشان گفتیم:
"السلام علیک یا #مذل_المومنین
"یعنی "سلام بر تو ای ذلیل کننده مومنان"
امام حسن علیه السلام در پاسخ فرمود:
سلام بر تو!
بنشین.
من مذل المومنین نیستم؛ بلکه #معزالمومنین(عزیز کننده مومنان) هستم.
هدف من از #صلح، چیزی جز حفظ جان شما نبود. در زمانی که من را بر علیه دشمن یاری نکردید و #سستی کردید، من مجبور شدم صلح را بپذیرم.
📚ابن اعثم، الفتوح، ج۴، ص۲۹۵،
📚دینوری، اخبارالطوال، ص۲۲۱،
📚بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۵۰،
📚تحف العقول، ص۳۰۸
#صلح_امام_حسن
.
📌 بی تابی زینب(س) از فراق امام #حسین(ع)
امام #سجاد(ع) می فرماید:
در شب #عاشورا عمه ام #زینب(س) مشغول #پرستاری از من بود.
پدرم به خیمه ما داخل شد، در حالیکه اشعاری را - درباره روزگار و سرنوشت انسان- می خواند.
من مقصود پدرم را دریافتم.
بغض گلویم را گرفت، ولی از گریه خودداری کردم و فهمیدم فردا چه خواهد شد.
اما عمه ام وقتی آنچه را که من شنیده بودم، شنید،
نتوانست خود را نگهدارد.
ازجا پرید و فریاد زد:
وای براین #مصیبت، ای کاش #مرگ من رسیده بود و زنده نبودم.
گویی امروز مادرم #فاطمه(س)، پدرم #علی(ع) و برادرم #حسن(ع) را از دست می دهم.
📚تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۳
📚تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۰
.
🩸صبح بعد از #شهادت و جریان سیلی خوردن مقداد🩸
🥀 بعد از دفن شبانه هنگامیکه صبح شد، مردم به سمت منزل #فاطمه سلامالله علیها روی آوردند تا بر او نماز بخوانند. مقداد، ابابکر را دید و به او گفت: ما او را دیشب به خاک سپردیم عمر به ابوبکر گفت: آیا به تو نگفتم آنها مخفیانه او را دفن میکنند تا ما حاضر نباشیم.
🥀 مقداد گفت: این وصیت #فاطمه سلامالله علیها بوده است که شما بر او نماز نگذارید.
🥀 عمر دست خویش را بالا برد و به شدت بر سر و صورت مقداد زد که از شدت ضربه، مقداد درمانده شده بود. حاضرین مقداد را از دست او رها کردند.
🥀 مقداد گفت: دختر رسولخدا صلیالله علیه و آله و سلم از دنیا رفت در حالی که خون از پهلوی او به سبب ضربه شمشیر و تازیانهای که تو به او زده بودی، جاری بود.
و من در نزد شما بسیار حقیرتر از #علی علیهالسلام و #فاطمه سلامالله علیها هستم.
🥀 هنگامیکه این کلام را شنیدند، گفتند: به خدا سوگند آن کسی را که باید بزنیم، علی بن ابی طالب علیهالسلام است.
🥀 به سوی #علی علیهالسلام روی آوردند و او در مقابل درب خانه نشسته بود. عمر به او گفت: ای پسر ابیطالب علیهالسلام آیا حسادت قدیمیات را رها نکردی.
🥀 رسولخدا صلیاللهعلیهوآله را غسل دادی و بر نماز #فاطمه سلامالله علیها بدون حضور ما نماز خواندی و به #حسن علیهالسلام یاد دادی که به ابوبکر بگوید از منبر پدرم پایین بیا.
🥀 #علی علیهالسلام سکوت نموده بود و چیزی نمیفرمود. عقیل پاسخ داد: به خدا سوگند شما حسودترین مردم هستید و کسانی هستید که به دشمنی پیامبر و اهل بیتش پیشی گرفتید. #فاطمه سلامالله علیها را دیروز آنچنان زدید و او از دنیا رفت در حالی که پشت او (پهلوی او) غرق خون بود و او از شما دو نفر ناراضی بود..!
📕 فاطمیه مأثور، حجتالاسلام حنیفی، صفحه ۲۱۲
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
.
.
#اسماء_بنت_عمیس خادمه زهراست...
اما چه خادمه ای! او بزرگ زاده است، از اشراف عرب است، خواهرش همسر نبی اکرم است و خودش همسر #جعفر_طیار برادر مولا...
🔸آن هنگام که شبها کنار بستر فاطمه علیهاالسلام خواب را بر خودش حرام کرده بود و پرستار بانو شده بود، همسر #ابابکر بود...
چه منزلتی ، صاحب سه پسر شهید، پسر دیگرت داماد زهرا علیهاالسلام، خودت همسر مولا، مادربزرگ امام صادق...
🔹تو چگونه مادری بودی که پسر دشمن ترین دشمنان را برای علی دوست ترین دوستان کردی، تا بدانجا که امیرالمومنین فرمود:«محمد پسر من است البته از صلب ابی بکر» و چنان او را مطهر کردی که امام رضا علیه السلام فرمودند شیعه علی تنها #حسن و #حسین و #محمد_بن_ابی_بکر است»
🤲بانو جان! تو را به حق همسرت، به حق فرزندان شهیدت و به حق بیماری که پرستار او شدی، ما را شفاعت کن...
#طباخیان ✍
.