.
#زبان_حال_و_زبان_قال
#زبان_قال : آن فرمایشاتی که از دو لب مبارک ائمه اطهار علیهم السلام خارج شده است ،و در کتب معتبره صحت آن سخنان تایید شده است را زبان قال می گویند
#زبان_حال :
زبان حال یعنی سخنانی که احتمال می رود که ائمه آن سخنان را گفته باشند و یا اینکه برداشتی است که یک مداح یا یک شاعر از یک واقعه یا مصیبت به دست آورده
#زبان_حال
نکات مهمی در مورد زبان حال
1_ در زبان حال خواندن مطلق صحبت نکنید و بهتر است بگویید که ممکن است فلان حرف زده شده باشد، طوری که مستمع متوجه شود که این زبان حال است و عین روایت یا تاریخ اهل بیت نیست تا خدای نکرده مبتلا به دروغ بستن به ائمه اطهار علیهم السلام نشویم، چرا که این مسئله حرام است و گناه بزرگی محسوب می شود
2_زبان حال باید عقلانی باشد و ریشه در روایات داشته باشد ،لذا هر مطلب بدون ریشه و مبنایی را نمی توان به عنوان زبان حال به اهل بیت نسبت داد
3_زبان حال می تواند به زبان نثر باشد یا به زبان شعر،البته زبان حال را بیشتر میتوان در شعر جستجو کرد
#زبان_حال
نمونه ای از زبان حال شعر
امد کنار بستر زهرا دمی نشست
اهی کشید و آینه اش را نگاه کرد
خورشید آسمان ولایت ستاره ریخت
تا یک نظر به هاله اطراف ماه کرد
((آن رو سیه که بست به روی تو راه را
روی تو نه روز علی را سیاه کرد))
در بیت سوم از زبان حال استفاده شده
نمونه زبان حال به زبان نثر
ابا عبدالله کنار بدن عباس نشست و خونها را از صورت برادر پاک کرد،در این زمان حضرت عباس آهی کشید ،امام فرمود چرا آه می کشی؟
عرضه داشت یا سیدی و مولای!دلم می خواست در این لحظات آخر،دست در گردن شما بیندازم اما چه کنم که دست در بدن ندارم...
🏴
زبان حال .mp3
4.26M
#زبان_حال در مداحی
#شیخ_جعفر_واضحی 🎤
✅نکاتی بسیار کاربردی در مورد زبان حال✅
شاید، من میگم... زبانحال است...
از بکاربردن کلمه ی "جاداشت" در زبانحال خودداری کنید.
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
.
#آیین_روضه_خوانی
#كلياتي_راجع_به_روضه_خوانی
#زبان_حال
#زبانحال و #زبان_قال
در ذكر مصيبت يك زبان حال وجود دارد و يك زبان قال.
#زبان_قال
آن فرمايشاتی است كه از دو لب مبارك ائمة اطهار خارج شده است، و در كتب معتبره صحت آن سخنان تأييد شده است.
#زبان_حال
آن سخناني است كه احتمال ميرود ائمه اطهار آنها را گفته باشند يا اينكه برداشتي است كه يك مداح يا يك شاعر از يك واقعه يا مصيبت به دست آورده است.
💠نكات حائذ اهميت در زبان حال
نكته1: در زبان حال خواني مطلق صحبت نكنيد و بهتر است بگوييد كه ممكن است فلان حرف زده شده باشد. طوري كه مستمع متوجه شود ؛ اين سخن زبان حال است و عين روايات يا تاريخ اهل بيت نيست تا خداي ناكرده مبتلا به دروغ بستن به ائمه اطهار نشويم، چرا كه اين مسئله حرام است و گناه بسيار بزرگي محسوب ميشود.
نكته2: زبان حال بايستي عقلاني و ريشه در روايات و تاريخ داشته باشد، فلذا هر مطلب بدون ريشه و مبنا را نمي توان به عنوان زبان حال، به اهلبيت(ع) نسبت داد.
نكته3: زبان حال مي تواند به زبان نثر باشد يا به زبان شعر. البته زبان حال را بيشتردر شعر مي توان جستجو كرد.
🔶نمونه اي از #زبان_حال به زبان نثر
امام حسين(ع) كنار بدن حضرت عباس نشست و خونها را از صورت برادر پاك كرد. در اين زمان حضرت عباس (ع) آهي كشيد. امام فرمود برادرم چرا آه ميكشي؟
ـ عرضه داشت يا سيدي و مولاي! دلم ميخواست در اين لحظات آخر، دست درگردن شما بيندازم، اما چه كنم كه دست در بدن ندارم.
🔶دو نمونه از #زبان_حال به زبان نظم
بيت سوم شعر زير، زبانحال حضرت علي(ع) كنار بستر حضرت زهرا(س):
آمد كنار بستر زهرا دمي نشست
آهي كشيد و آينهاش را نگاه كرد
خورشيد آسمان ولايت ستاره ريخت
تايك نظر به هاله اطراف ماه كرد
"آن روسيه كه بست به روي تو راه را
روي تو نه روز علي را سياه كرد"
#زبان_حال حضرت رقيه(س):
سر بابا در آغوشش گرفت و گفت اي بابا
گذارم لب به گوشت تا كه رازي را كنم افشا
تو ميداني كه زد سيلي به رويم از جفا گويم
هـمـان دستي كه سيلي زد به روي مادرم زهرا
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
👇
.
#امام_حسین علیهالسلام
#امام_رضا علیهالسلام
#زبان_حال
#تاریخ_مقتل #گودال_قتلگاه
❇️ گویشهای دلی
فرمودند: لا یُقاسُ بِنا اَحد
یعنی در هیچ زمانی و مکانی، هیچ کس رو با ما مقایسه نکنید، اصلا و ابدا مثل ما نخواهید بود.
🔷 یعنی چی آقا؟
👈 فرمود: إِنَّ يَوْمَ قَتْلِ اَلْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا أَرْضُ كَرْبَلاَءَ
روز شهادت حسين(عليه السّلام) پلكهاى چشم ما را مجروح و اشك ما را روان كرد و عزيز ما را خوار و زبون ساخت.
👈 یعنی شما که نمیتونید مثل ما اینقدر گریه کنید که پلکهاتون مجروح بشه، کار من رضاست، کار پسرم مهدیه
👈 که لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما
👈 کار عمه جانم زینبِ، کار عمه سه ساله ما بیبی رقیه است.
👈 ولی میخواید ما از شما راضی باشیم، حقوقمون رو به شما ببخشیم، تأسی به ما بکنید.
🔷 چطوری آقا؟ چکار کنیم ما هم یه ذره مثل شما بشیم؟ راهش چیه آقاجان؟
👈 فرمود: إن كُنتَ باكِيا لِشَيءٍ فَابكِ لِلحُسَينِ بنِ عليِّ بنِ أبي طالِبٍ عليهما السلام ؛
🔷 خاک بردهانم، کار من نیست گفتنش چطور، اما حضرت دیگه پردهها رو کنار زدن، روضهٔ باز خوندن، فلذا برای این روضه باید صرخه کشید، نباید آروم باشی، اگه برای این جمله به صورت بزنی مادرش دعات میکنه، آخه:
👈 فإنَّهُ ذُبِحَ كَما يُذبَحُ الكَبشُ
.
.
#امام_حسین علیهالسلام
#امام_رضا علیهالسلام
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#زبان_حال
#تاریخ_مقتل #گودال_قتلگاه
❇️ گویشهای دلی
روضه خونی مقدمه میخواد، نمیشه به یک باره وارد روضه بشی، باید مستمع رو جوری آماده کنی که روضه توی جونش بشینه، اونی که هم بار اولشه باور کنه چه خبر بوده، فلذا حضرت به ما یاد دادن چی بگیم.
إِنَّ اَلْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ اَلْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ اَلْقِتَالَ فِيهِ فَاْسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَتْ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِينَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ اَلنِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ اُنْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثِقْلِهَا وَ لَمْ تُدَعْ لِرَسُولِ اَللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا
امام رضا(عليه السّلام)فرموده است: محرم ماهى است كه مردم دورۀ جاهلى جنگ و خون ريزى در آن را حرام مىدانستند ولى ريختن خونهاى ما در آن ماه روا دانسته شد و حرمت ما در آن دريده شد و كودكان و زنان ما در آن اسير شدند و خيمههاى ما را آتش زدند و هر چه در آن بود غارت كردند و در كار ما رعايت هيچ حرمتى براى رسول خدا صورت نگرفت.
بعد فرمودند: إِنَّ يَوْمَ قَتْلِ اَلْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا. بأَرْضُ كَرْبَلاَءَ أَوْرَثَتْنَا اَلْكَرْبَ وَ اَلْبَلاَءَ إِلَى يَوْمِ اَلاِنْقِضَاءِ
همانا روز شهادت حسين(عليه السّلام)پلكهاى چشم ما را مجروح و اشك ما را روان كرد و عزيز ما را خوار و زبون ساخت.اى سرزمين كربلا! تو تا روز رستاخيز ما را گرفتار اندوه و بلا كردى.
حالا که اینجوری شد؛
🔷 فَعَلَى مِثْلِ اَلْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ اَلْبَاكُونَ
بايد به كسى چون حسين(عليه السّلام) گريهكنندگان گريه كنند.
🔷 همش گفتن گریه کنید، ناله بزنید
👈 فَليَبكِ الباكونَ، وإيّاهُم فَليَندُبِ النّادِبونَ، ولِمِثلِهِم فَلتُذرَفِ الدُّموعُ، وَليَصرُخِ الصّارِخونَ ، و يَعِجَّ العاجّونَ
بايد كه گريه كنندگان گريه كنند و ندبه گران، بر آنان ندبه و فغان كنند و براى همچون ايشان، بايد اشك از ديدگان ببارند و ناله و زارى و ضجّه و شيون از دل برآرند.
به عمه جان امام زمان تأسی کن، هی به سینه میزد، هی توی سر و صورتش میزد، متحیر مونده بود چکار کنه، فقط میدوید و ناله میزد
👈 أينَ الحَسَنُ أينَ الحُسَينُ، أينَ أبناءُ الحُسَينِ؟
أينَ الشُّموسُ الطّالِعَةُ؟
خورشیدهای درخشان کجایند. من فکر کنم منظورش علیاکبرش باشه.
أينَ الأَقمارُ المُنيرَةُ؟ قمر منیرم کجایی؟ پاشو میخوان خواهرت و به اسیری ببرن.
یکی نیست جواب زنیب و بده؟؟
تک و تنها مونده مثل برادرش، چکار کنه، به کی رو بزنه،
👈 به شمر رو بزند یا که التماس کند؟
🔷 فقط میدوید،
👈 از کجا تا به کجا، از حرم تا قتلگاه.
🔷 ذکر لب و رجزی هم داشت؟ آری:
👈 گلی گم کردهام میجویم او را
.
.
🔰مباحثی درباره #زبانحال (بخش اول)
🔹گونههای شعر رثایی
قرائت عاطفی و بیان مراثی اهلبیت یکی از پربسامدترین نمونههای شعری در ادب پارسی است. کمتر دیوان شاعر ولاییسرا را میتوان یافت که در آن نمونه مرثیهای ارائه نشده باشد. حتی برخی شاعران که بهسختی میتوان آنان را ولاییسرا و حتی آیینیسرا نامید، تجربیات مرثیهسراییشان درباره اهلبیت را در میان آثارشان گنجانده و به رخ مخاطبان کشیدهاند.
سه شیوه در بیان مراثی اهلبیت میان شاعران مرسوم است:
۱. روایتگری
۲. وصف حال
۳. زبان حال
در این بخش و به اقتضای سخن، بهاختصار به تبیین هر یک میپردازیم:
1️⃣ روایتگری (#شرح_حال)
روایتگری و شرح حال، نوعی تاریخ منظوم یا مقتل منظوم است که کاملاً با تاریخ مطابق است و شاعر در آن صرفاَ نقش «راوی» دارد و ناقل سخن دیگران است. در این شیوه، شاعر در بیان نکات، دخل و تصرفی ندارد و احساسات خود را در آن وارد نمیکند.
در این نوع شعری، نقل قول واقعی «زبان قال» به کار گرفته میشود. (ص۲۰۱)
سنایی در حدیقة الحقیقه (ق۶)، فدایی مازندرانی (ق۱۳) و بسیاری دیگر از شاعران از این شیوه بهره بردهاند. نمونهای از سرودههای استاد غلامرضا سازگار را که با این شیوه سروده شده است، مرور میکنیم:
شنیدم علی آن ولیّ خدا
-که جان جهان باد او را فدا-
نظر کرد در خانۀ خویشتن
به اشک حسین و به رنگ حسن،
دل حضرتش گشت بحر ملال
بپرسید از فاطمه شرح حال
بگفتا: سه روز است یامرتضی
که اینان نخوردند قوت و غذا
ولیّ خدا از سرا شد برون
دل عرشیاش بود دریای خون
غم دل به معبود خود عرض کرد
یکی دِرهم از دوستی قرض کرد
ببین لطف و آقایی و داد را
به ره دید افسرده مقداد را
بگفتش: چرا هستی افسردهحال؟
چرا سخت غرقی به بحر ملال؟
بگفتا: بوَد چار روز تمام
که ماندند اطفال من بیطعام
علی گفت این غصّۀ سینهسوز،
تو را چار روز است و ما را سه روز
به این دِرهم ای یار نیکوسِیَر
تو هستی در این دم سزاوارتر...
(نخل میثم، ج۴، ص۱۷۹)
2️⃣ #وصف_حال
نوعی بیان حسّی است با هدف ترسیم حالات شاعر یا شخص دیگر. در این نوع بیان، شاعر افکار، عواطف، برداشتها و تأثّرات روحی خود را باز میگوید. زبان حال در این نوع شعر راه ندارد، زیرا شاعر از حقایق سخن میگوید یا حالات خود را وصف میکند یا به بیان واقعیات موجود میپردازد. (ص۲۱۸)
دارد دل و دین میبرد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی
تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
با دست خودش داده اناری به یتیمی
حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی!
در خانۀ زهرا همه معراج نشینند
آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
میسوخت حریم دل مولا، چه حریمی!
آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی
حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
پرپر شود آن لالۀ زخمی به نسیمی
سیدحمیدرضا برقعی
(قبله مایل به تو، ص۳۴)
3️⃣ #زبان_حال
در این شیوه شعری، شاعر به نمایندگی از شخص دیگری سخن میگوید و زبان گویای او میشود. زبان حال، بیتردید نوعی بیان دروغین است که در عین غیرواقعی بودن، مخالف رضای حق و قوانین شرع نیست، چرا که در حکم دروغی شاعرانه و ادبی است. (ص۲۲۸)
به بیان دیگر، زبان حال بیانی فرضی، مجازی و غیرحقیقی، درباره امری است که زمینه بروز آن، عقلاً امکان دارد هرچندممکن است رخ نداده باشد. (ص۱۳۲)
این شکل سرایش از دو شکل پیشین به مراتب عاطفیتر، شاعرانهتر و تاثیرگذارتر است.
(ادامه دارد...)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اشاره: در نگارش این بحث، بهرههای فراوانی از نظرات استاد ارجمند آقای مرتضی سلیمانی بردهام و بسیاری از مطالب را عیناً از کتاب ایشان نقل کردهام. مطالعه کتاب ارزشمند ایشان (زبان حال و کارکرد آن در ادبیات عاشورایی) ابواب جدیدی در باره «زبان حال» در ذهن من گشود؛ مطالعه کتاب ایشان- که اتقان علمی آن اثبات شده است و در شمار معدود آثار علمی در حوزه ادب و هنر ولایی است- به مخاطبان ارجمند توصیه میشود. جهت رعایت اصل امانتداری، در جایجای این بحث با ذکر شماره صفحه، به این کتاب استناد شده است.
📗 #آینه_بیغبار (دفتر دوم)
#الی_الحبیب
.