eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
4.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
574 ویدیو
804 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه_السلام ◻️ [جلسه‌ی سوم] ۷ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت امام هادی علیه‌السلام، ۳رجب ۱۴۴۴ق 📚 مطالب مطرح شده: ۸. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۹. به‌مناسب پنج‌رجب، شهادت ابن‌سکیت رضوان‌الله‌تعالی‌علیه ۱۰. در ذکر چندنفر از اصحاب خاص امام هادی عليه‌السلام * حسین بن سعید اهوازی * ابوهاشم جعفری * عبدالعظیم حسنی عليه‌السلام
. ⚫️ هتاکی متوکل به ساحت مقدس امام هادی(ع) امام در دوران خلافت متوكل، روزگار بسيار سختى را پشت سر گذاشت. هراسى كه متوكل از امام در دل داشت، سبب شده بود تا دستور دهد، سربازانش گاه و بى گاه بدون اجازه از ديوار وارد خانه امام شوند و آن جا را بازرسى كنند. آن ها گاه پا را از اين نيز فراتر مى گذاشتند و به هتاكى به ساحت مقدس امام مى پرداختند. در تاريخ آمده است كه برخى اوقات متوكل در حالت مستى، امام را شبانه احضار مى كرد و به بزم شراب خود فرا مى خواند. 📚 منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۵۰، ص ۲۱۱ .
. ⚫️ جای دادن امام هادی(ع) در خرابه‌ی بدنام بعد از شهادت امام جواد(ع) متوکل عباسی براى اینکه بتواند امام هادی(ع) را زیر نظر بگیرد، ایشان را از مدینه به سامراء دعوت تبعید گونه کرد. پس به یحیى بن هرثمه ماموریت داد تا امام هادى(ع) را از مدینه به سامراء ببرد. شیخ مفید می گوید:«فَلَمَّا وَصَلَ إِلَیْهَا فَاَنَزَلَ فِی خَانٍ [الاَشنَعِ] یُعْرَفُ بِخَانِ الصَّعَالِیک»پس زمانی که امام هادی(ع) به سامرا رسید، متوکل برای اینکه از شأن امام(ع) بکاهد، دستور داد، ایشان را یک روز در کاروانسرای کثیف و بدنامی به نام صعالیک جای دهند و روز بعد وارد شهر کنند. 📚 منبع الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۳۱۱ .
. ♣️ تبعید امام هادی(ع) به سامرا امام هادی(ع) در مدینه می‌زیست و برنامه و روش زندگی او نشان می‌داد که نقطه مقابل حکومت متوکل است. به علاوه در هر فرصتی مردم را از حکومت طاغوتی متوکل بر حذر می‌داشت و با رعایت اهم و مهم افشاگری می‌کرد. عبدالله بن محمد فرماندار مدینه جریان را به متوکل گزارش داد، متوکل برای امام هادی(ع) نامه‌ای نوشت و در آن نامه او را به سامرا دعوت کرد. امام همراه یحیی بن هرثمه روانه سامرا شد و چون به آنجا رسید متوکل با آن همه وعده‌ها و احتراماتی که در نامه ابراز کرده بود یک روز خود را از امام هادی(ع) پنهان داشت و آن حضرت را در کاروانسرایی که به کاروانسرای گداها معروف بود جای دادند و آن روز را در آنجا ماند تا اینکه به دستور متوکل آن حضرت را از آنجا به یک خانه انفرادی انتقال دادند و تحت نظر نگه داشتند. 📚منبع سوگنامه آل محمد(ص)، محمدی اشتهاردی، صفحه ۱۳۶ ارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۲۹۸ حدیث اهل بیت (زندگینامه و مصائب چهارده معصوم.ع)، حاج یدالله بهتاش، ص۳۲۴ .
. 🏴 مصیبت‌زدگی امام حسن عسکری(ع) در مصیبت پدر گرامیشان ابن طاووس نقل می‌کند: سرانجام امام هادی(ع) در زمان معتز مسموم گردید و پس از بیست سال و نه ماه اقامت در سامراء به شهادت رسید و در خانه خویش به خاک سپرده شد.امام حسن عسکری(ع) بدن پدر بزرگوار خود را غسل دادند، کفن کردند و بر جنازه ایشان نماز خواندند و به خاک سپردند. در تاریخ آمده است: خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ(ع) فِی جَنَازَهِ أَبِی الْحَسَنِ(ع) وَ قَمِیصُهُ مَشْقُوقٌ امام حسن عسکری(ع) در مراسم تشییع پیکر مطهر پدرش گریبان چاک کرد. 📚منبع مناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۳۵ .
. ▪️ حضرت موسی(ع) در ماتم برادر خود، گریبان چاک کرد بنابر قول شیخ صدوق و جماعتی دیگر معتمد عباسی آن حضرت را به زهر شهید کرد و در وقت شهادت آن امام غریب به غیر از امام حسن عسکری(ع) کسی نزد آن جناب نبود و در تشییع جنازه آن جناب جمیع امرا و اشراف حاضر شدند. امام حسن عسکری(ع) با دیدن جنازه پدر شهید خود گریبان چاک کرد و خود متوجه غسل و کفن و دفن والد بزرگوار خویش شد و آن جناب را در حجره‌ای که محل عبادت آن حضرت بود دفن کرد. جمعی از منافقین آن زمان اعتراض کردند که گریبان چاک کردن در مصیبت، مناسب منصب امامت نیست. حضرت فرمود: «ای جاهلان احمق! چه می‌دانید از احکام دین خدا؟ حضرت موسی(ع) پیغمبر خدا بود و در ماتم برادر خود هارون گریبان چاک کرد.» 📚منبع جلاءالعیون، علامه مجلسی، ص ۹۷۸ حدیث اهل بیت (زندگینامه و مصائب چهارده معصوم.ع)، حاج یدالله بهتاش، ص ۳۳۳ .......... ⬛️متن روضه امام هادی ع⬛️ ♦️روضه خوانی استاد رفیعی♦️ دل هر شیعه می سوزد برای حضرت هادی خدا قسمت کند صحن و سرای حضرت هادی به شهر سامره تبعید شد مظهر تقوا مدینه نشنود دیگر صدای حضرت هادی سر پاکش به دامان پسر در وقت جان دادن جگر سوزد به وجه دلربای حضرت هادی دشمنان به متوکل به دروغ گفتند: در منزل علی بن محمد نامه هایی از ناحیه شیعیان اهالی قم موجود است و او می خواهد بر ضد حکومت قیام کند. متوکل جماعتی از دژخیمان خود را شبانه به خانه ی آن حضرت روانه کرد، آن ها شبانه و سر زده وارد خانه ی امام شدند و به جست و جو پرداختند. آن حضرت درون اتاق دربسته، لباس موئین پوشیده بود، و روی خاک رو به قبله نشسته و قران می خواند. در همان حال به او حمله کردند و او را با همان وضع، سر برهنه و پا برهنه به حضور متوکل آوردند و گزارش دادند که ما به جست و جوی خانه ی امام هادی پرداختیم اما چیزی نیافتیم، دیدیم او رو به قبله نشسته بود و قرآن می خواند. متوکل که در کنار سفره ی شراب نشسته بود و در دستش جام شراب بود، برخاست و با احترام فراوان آن حضرت را در کنار خود نشاند، و جام شراب را به آن حضرت تعارف کرد. امام فرمود: سوگند به خدا، هرگز گوشت و خون من با شراب آمیخته نشده و نخواهد شد، مرا معاف بدار. متوکل او را معاف داشت و گفت: اشعاری بخوان. بزم ما را با اشعار خود شاد گردان. امام فرمود: من در شعر، بهره ای اندک دارم. متوکل گفت: حتما باید اشعاری بخوانی. امام هادی شروع کرد و اشعاری در مورد بی وفایی دنیا خواند. متوکل شدیدا تحت تأثیر قرار گرفت و چنان گریه کرد که اشک بر صورتش جاری شد و حاضران نیز گریستند. سپس دستور داد امام هادی را با احترام برگردانند. [منتهی الآمال، ص1163 ♦️گریز روضه آقا جان امام هادی، شما را به بزم شراب بردند، ولی با عزت و احترام برگردادند. دل ها بسوزد برای جدّ غریبت حسین، زمانی که در مجلس یزید سر مبارکش شروع به قرآن خواندن کرد، یزید با چوب دستی شروع کرد به این لب و دندان زدن، خواهر دارد نگاه می کند. سکینه خانم رو به عمه کرد و گفت: عمه جان، بگو با چوب به لب و دندان بابام حسین نزنند! بی بی زینب شاید فرموده باشد: یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان او یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان او یا مزن، شرمی نما از روی زهرا مادرم یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان او .
. ◼️ مراسم تشييع و خاکسپارى امام هادی(ع) بازتاب خبر شهادت پيشواى شيعيان، قلب ستم ديده مردم را جريحه‌دار كرد. شهر يكپارچه در سوگ آموزگارى بلند اختر و پدرى مهربان براى مستمندان و يتيمان نشست. در روز شهادت امام، جماعت بسيارى از بنى‌هاشم، بنى‌ابى‌طالب و بنى‌عباس در منزل امام جمع شده بودند و شيون و زارى سراسر خانه را آكنده بود.(۱) مردم به صورت‌هاى خود سيلى مى‌زدند و گونه‌هاى خود را مى‌خراشيدند.(۲) بدن مطهر امام هادى عليه‌السلام را بر دوش گرفتند و از خانه ايشان بيرون بردند و از جلوى خانه «موسى بن بغا» گذشتند. وقتى معتمد عباسى آنان را ديد، تصميم گرفت براى عوام فريبى، بر بدن امام نماز بگزارد. از اين رو دستور داد بدن مطهر امام را بر زمين گذاشتند و بر جنازه حضرت نماز خواند ولى امام حسن عسكرى عليه‌السلام پيش از تشييع بدن مطهر امام عليه‌السلام به اتفاق شيعيان بر آن نماز خوانده بود. سپس امام را در يكى از خانه‌هايى كه در آن زندانى بود به خاک سپردند. ازدحام جمعيت به قدرى بود كه حركت كردن در بين آن همه جمعيت براى امام حسن عسكرى عليه‌السلام مشكل بود. در اين هنگام، جوانى مركبى براى امام آورد و مردم امام را تا خانه بدرقه كردند.(۳) «ابوهاشم جعفرى» كه از نزديكان امام هادى عليه‌السلام بود، نيز قصيده‌اى در رثاى امام خود خواند.(۴) 📚منبع (۱) منتهى الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۶۸۴ (۲) وفيات الائمه، جمعی از علماء، ص ۳۸۶ (۳) منتهى الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۶۸۳ (۴) همان .
. 🟤 کنار زدن پرده از چشمان صالح و نشان دادن مقام خود هنگامى كه امام را به سامرا تبعيد كردند، بنا به دستور متوكل و براى تحقير امام، ايشان را در محلى كه «خان صعاليك» نام داشت، و محل تجمع گدايان و بينوايان بود، جاى دادند. «صالح بن سعيد»، با ديدن اقامتگاه حضرت به ايشان عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! اين ستمكاران در همه امور سعى در خاموش ساختن نور شما دارند كه شما را در چنين محلى كه مكان نشستن گدايان و مستمندان است جاى داده‌اند.» امام در پاسخ او فرمود: «اى پسر سعيد! آيا درک و معرفت تو در اين جايگاه است و گمان مى‌كنى كه اين امر سبب پايين آمدن شأن من مى‌شود؟» سپس براى تسكين او كه از دوستداران خاندان وحى بود و نيز براى نشان دادن مقام خود، با دست مبارک پرده را از جلوى چشمان او كنار زد و به او فرمود:«نگاه كن.» صالح بن سعيد مى‌گويد: باغ‌هايى زيبا و آراسته، نهرهايى جارى و درختانى سرسبز ديدم كه عطرى دل نواز از آنها به مشام مى‌رسيد و حور و غلمان بهشتى در آن ديده مى‌شد كه بسيار سبب شگفتى من شد.» آن گاه امام به او فرمود: «اى پسر سعيد! ما هر جا باشيم، اينها از آن ماست. حال مى‌بينى كه ما در خان صعاليك نيستيم.» 📚منبع الارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۴۳۸ .......... 🔸امام هادی (ع) در سال 212 در مدینه به دنیا آمدند. ایشان در هنگام شهادت پدر، تقریباً هشت سال داشت. 🔸چون شیعیان در زمان امامت امام جواد (ع) فهمیده بودند که امامت ارتباطی با سن و سال ندارد، مشکلات گذشته تکرار نشد و شیعیان به‌سادگی امامت امام هادی (ع) را پذیرفتند. 🔸در دوران ۳۳ ساله امامت امام هادی (ع) فرصت مناسبی برای آشنایی مردم با معارف عظیم الهی فراهم شده بود. امام هادی (ع)‌ بخش عظیمی از این معارف را در قالب دعا و زیارت‌ به مردم آموختند. زیارت جامعۀ کبیره و زیارت غدیریه دو یادگار ارزشمند امام هادی (ع) در این باب است.. 🔸معتز عباسی در سال ٢۵٢ به حکومت رسید. او هم در دشمنی با امام هادی (ع) بسیار تند بود و در نهایت آن حضرت را مسموم کرد و به شهادت رسانید. ✳️ قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: العُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إِلَى الغـَمْطِ والْجـَهْلِ. ✅ امام هادى عليه السلام فرمود: خودبينى انسان را از دانش آموختن باز مى دارد و او را بـه نـادانى و پستى مى‌كـشاند. (اعيان الشيعة، ج ۲، ص ۳۹) افتادگى آموز اگرطالب فيضى هرگز نخورد آب زمينى كه بلند است .
. 🔶 تبدیل بزم شراب به مجلس عزا مسعودی می‌نویسد: روزی در مدینه در نزد متوکل از امام هادی(ع) سعایت و سخن چینی شد و به او گفتند در منزل او سلاح و نوشته‌ها و اشیاى دیگرى است که از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد. فَبَعَثَ إِلَیْهِ جَمَاعَهً مِنَ الْأَتْرَاکِ فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا فَلَمْ یَجِدُوا فِیهَا شَیْئاً وَ وَجَدُوهُ فِی بَیْتٍ مُغْلَقٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَهٌ مِنْ صُوفٍ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى الرَّمْلِ وَ الْحَصَى وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى یَتْلُو آیَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْکَ إِلَى الْمُتَوَکِّلِ. پس متوکل گروهى را به منزل آن حضرت(ع) فرستاد و آنان شبانه به خانه ایشان هجوم بردند.ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند که حضرت(ع) تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى که جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاکى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است.امام(ع) را با همان حال دستگیر کرده و نزد متوکل بردند.آنان به متوکل گفتند: لَمْ نَجِدْ فِی بَیْتِهِ شَیْئاً وَ وَجَدْنَاهُ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَهِ وَ کَانَ الْمُتَوَکِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشُّرْبِ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ الْکَأْسُ فِی یَدِ الْمُتَوَکِّلِ فَلَمَّا رَآهُ هَابَهُ وَ عَظَّمَهُ وَ أَجْلَسَهُ إِلَى جَانِبِهِ وَ نَاوَلَهُ الْکَأْسَ الَّتِی کَانَتْ فِی یَدِهِ. در خانه اش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم که قرآن مى‌خواند.متوکل چون امام(ع) را دید، از عظمت و هیبت امام(ع) بى‌اختیار ایشان را احترام نموده و در کنار خود نشانید و با کمال گستاخى جام شرابى را که در دست داشت، به امام(ع) تعارف نمود.امام هادی(ع) سوگند یاد کرده و فرمود: «وَ اللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی وَ دَمِی قَطُّ فَأَعْفِنِی فَأَعْفَاه.» «والله گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!» متوکل حضرت(ع) را معاف نمود و گفت پس شعرى بخوان! حضرت(ع) فرمود: «من شعر کم مى‌خوانم!» متوکل گفت: باید بخوانى! امام هادى(ع) آن گاه که اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود، که تمام اهل مجلس متأثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین کوبیدند. فَبَکَى الْمُتَوَکِّلُ حَتَّى بَلَّتْ لِحْیَتَهُ دُمُوعُ عَیْنَیْهِ وَ بَکَى الْحَاضِرُونَ وَ دَفَعَ إِلَى عَلِیٍّ(ع) أَرْبَعَهَ آلَافِ دِینَارٍ ثُمَّ رَدَّهُ إِلَى مَنْزِلِهِ مُکَرَّماً. پس از خواندن این اشعار، متوکل و هر که در مجلس بود گریستند، تا آنجا که اشک محاسن متوکل را تر کرد.سپس وی چهار هزار دینار به امام هادی(ع) داد و ایشان را با احترام روانه منزل کرد. 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۵۰، ص ۲۱۱ .
. 🟫 قصه برکةالسباع متوکل برکه‌ای در پیش قصر خود ساخته بود و شیران و درندگان را در آن جا داده بود و هرکس را که اراده عقوبت داشت به آن برکه می‌انداخت. روزی امام علی النقی(ع) را در آن برکه جای داد. حضرت مشغول نماز شد و سباع و درندگان دور آن جناب می‌گشتند و از روی تذلل نزد او دم بر زمین می‌مالیدند و صورت روی پای مبارکش می‌گذاشتند. چون متوکل این حالت را مشاهده کرد فرمان داد که آن جناب را زود بیرون بیاورند تا موجب مزید اعتقاد مردم نگردد. 📚منبع جلاءالعیون، علامه مجلسی، ص ۹۸۵ حدیث اهل بیت (زندگینامه و مصائب چهارده معصوم.ع)، حاج یدالله بهتاش، ص ۳۳۰ شیر ................... . 🎙آيت‌الله ناصری 🔻متوکل عباسی امام هادي را زندان کردند. در همان ایام بنا شد مردم نماز استسقاء بخوانند، مسلمانان رفتند نماز استسقاء خواندند اما باران نيامد. 🔸مسيحي ها گفتند يک فرصت هم به ما بدهيد، يکشنبه را براي مسيحي ها گذاشتند آنها رفتند نماز را خواندند و باران آمد. مسلمان ها خيلي مضطرب شدند، يکي دو هفته ي ديگر مسلمانان برای نماز رفتند اما باران نيامد. باز مسيحي ها رفتند دوباره باران آمد. 🔹متوکل خدمت امام هادی علیه السلام آمد گفت: آقا به داد دين جدت برس. حضرت فرمودند به يک شرط من قبول مي‌کنم. فرمودند به این شرط که هر چه زنداني داري آزاد کنی. متوکل گفت باشد و همه را آزاد کرد. بعد حضرت فرمودند بگو يک بار ديگر مسیحی ها برای نماز بیایند وقتی مسیحی ها به همراه کشيش خود آمدند و مشغول نماز شدند، ابرهاي سياه شروع کرد بالای سرشان جمع شد. 🔸حضرت فرمودند: دست این کشیش را باز کنید و نگه داريد. دستش را نگه داشتند، بعد حضرت جلو رفتند و تکه استخواني که در دستش مخفی کرده بود را برداشتند. بعد حضرت فرمودند که اين استخوان يک پيامبر است که باید پوشيده باشد زير آسمان که برده می شود رحمت خدا اقتضا مي کند که باران بیاید. این ها اين را پيدا کرده اند و از آن استفاده می کنند. بعد حضرت فرمودند اين استخوان را از او بگيريد. وقتی از او گرفتند حضرت به کشیش مسیحی فرمودند حالا برو دعا کن که دیگر بارانی نیامد. ‌ .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مگه میشه یادم بره / تخریبِ سامرا حال و هواش هنوز برام/ عجیبه سامرا حرفا دارم امشب و با / غریبِ سامرا یه ساله چش به رام - ماه رجب بیاد سیا(ه) بپوشم برا تو - مثل امام جواد خودم رو توو غمت - شب مصیبتت به آب و آتیش بزنم - کم بشه غربتت ۲ غریبی توو کلّ سال حتی میون هیأت شرمنده‌ایم جز امشب روضه نخوندیم واست 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به ساحت مقدست / نذاشتن احترام حتی شنیدنِ غمات / سخته آقا برام روضه هاتون دل منو / می‌بره شهر شام خواستن که بشکنن - حرمتتو آقا عمداً یه روز نشوندنت - توی خرابه‌ها خواستن که روحتو - بیشتر بدن عذاب تو رو به زور کشوندنت - به مجلس شراب ۲ باز خدا رو شکر! روضه‌ت مصیبت اعظم نیست ناموس تو مابین یه عده نامحرم نیست 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ریختنِ توو خونه‌ی تو / کار حرومیاس توو کوچه‌ها بُردن تو رو / یه عده ناسپاس روضه‌ی تنهاییت چقدر / به گوشم آشناس بُردن تو رو ولی - دست تو بسته نیست با ضربه‌ی لگد درِ - خونه‌ت شکسته نیست آتیش و دود نبود - میون معرکه از میخی که پشت دره - خونی نمیچکه ۲ مسافری توو راه بود این غصه کُشت مولا رو دستش روی پهلوش بود که میزدن زهرا رو .👇
. (ع) -مصائب- بر هم زننده بزم شراب هنگامى كه بدخواهان در نزد متوكل، از امام هادى‏علیه السلام سعایت و بدگویى كرده و گفتند: در منزل او سلاح و نوشته‏ها و اشیاى دیگرى است كه از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد، متوكل گروهى را به منزل آن حضرت فرستاد، آنان شبانه به خانه امام‏ علیه السلام هجوم بردند، ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند كه حضرت تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى كه جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاكى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را با همان حال دستگیر كرده و نزد متوكل بردند و به او گزارش دادند كه در خانه‏اش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم كه قرآن مى‏خواند. متوكل چون امام را دید، از عظمت و هیبت امام بى‏اختیار ایشان را احترام نموده و در كنار خود نشانید و با كمال گستاخى جام شرابى را كه در دست داشت‏به امام علیه السلام تعارف نمود. امام سوگند یاد كرده و فرمود: «گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!» متوكل حضرت را معاف نمود و گفت: شعرى بخوان! حضرت فرمود: «من شعر كم مى‏خوانم‏». متوكل گفت: «باید بخوانى!» امام هادى علیه السلام آن گاه كه اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود كه تمام اهل مجلس متاثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین كوبیدند. اشعار امام چنین بود: بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ           غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ ‏ [گردنكشان] بر قله كوهساران شب را به روز آوردند در حالى كه مردان نیرومند از آنان پاسدارى مى‏كردند، ولى قله‏ها نتوانستند آنان را از خطر مرگ برهانند. وَ اسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ مِنْ مَعَاقِلِهِمْ  وَاسْكِنُوا حُفَراً یَا بِئْسَمَا نَزَلُوا آنان پس از مدتها عزت از جایگاه‏هاى امن به زیر كشیده شدند و در گودال‏ها جایشان دادند. چه منزل و آرامگاه ناپسندى! نَادَاهُمْ صَارِخٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمْ          أَیْنَ الْأَسَاوِرُ وَ التِّیجَانُ وَ الْحُلَلُ ‏ پس از آن كه به خاك سپرده شدند، فریادگرى فریاد برآورد: كجاست آن دست‏بندها، تاجها و لباسهاى فاخر؟ أَیْنَ الْوُجُوهُ الَّتِی كَانَتْ مُنْعِمَةً            مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الْأَسْتَارُ وَ الْكِلَلُ‏ كجاست آن چهره‏هاى در ناز كه به احترامشان پرده‏ها مى‏آویختند؟ فَأَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حِینَ سَاءَلَهُمْ            تِلْكَ الْوُجُوهُ عَلَیْهَا الدُّودُ تَقْتَتِلُ‏ گور به جاى آنان پاسخ داد: اكنون كرمها بر سر خوردن آن چهره‏ها با هم مى‏ستیزند! قَدْ طَالَ مَا أَكَلُوا دَهْراً وَ قَدْ شَرِبُوا            وَ أَصْبَحُوا الْیَوْمَ بَعْدَ الْأَكْلِ قَدْ أُكِلُوا آنان مدت درازى در دنیا خوردند و آشامیدند ولى بعد از خوردن طولانى، خود خورده شدند! 🔹🔹🔹 پس از خواندن این اشعار متوکل و هر که در مجلس بود گریستند تا انجا که اشک محاسن متوکل را تر کرد. سپس چهار هزار دینار به امام هادی(ع) داد و ایشان را با احترام روانه منزل کرد. کراجکب در کنز الفوائد نقل کرده که متوکل (پس از شنیدن این اشعار) جام شرابش را بر زمین کوفت و در آن روز عیششان منقّض گردید. ♦️متن عربی روایت:♦️ أَقُولُ قَالَ الْمَسْعُودِیُّ فِی مُرُوجِ الذَّهَبِ، سُعِیَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوَادِ ع أَنَّ فِی مَنْزِلِهِ كُتُباً وَ سِلَاحاً مِنْ شِیعَتِهِ مِنْ أَهْلِ قُمَّ وَ أَنَّهُ عَازِمٌ عَلَى الْوُثُوبِ بِالدَّوْلَةِ فَبَعَثَ إِلَیْهِ جَمَاعَةً مِنَ الْأَتْرَاكِ فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا فَلَمْ یَجِدُوا فِیهَا شَیْئاً وَ وَجَدُوهُ فِی بَیْتٍ مُغْلَقٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى الرَّمْلِ وَ الْحَصَى وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى یَتْلُو آیَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ وَ قَالُوا لَهُ لَمْ نَجِدْ فِی بَیْتِهِ شَیْئاً وَ وَجَدْنَاهُ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشُّرْبِ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ الْكَأْسُ فِی یَدِ الْمُتَوَكِّلِ فَلَمَّا رَآهُ هَابَهُ وَ عَظَّمَهُ وَ أَجْلَسَهُ إِلَى جَانِبِهِ وَ نَاوَلَهُ الْكَأْسَ الَّتِی كَانَتْ فِی یَدِهِ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی وَ دَمِی قَطُّ فَأَعْفِنِی فَأَعْفَاهُ فَقَالَ أَنْشِدْنِی شِعْراً فَقَالَ ع إِنِّی قَلِیلُ الرِّوَایَةِ لِلشِّعْرِ فَقَالَ لَا بُدَّ فَأَنْشَدَهُ ع وَ هُوَ جَالِسٌ عِنْدَهُ .... 👇
. اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ 🔸اشڪ را روز جزا با نور قیمت میڪنند 🔸بر تو هر ڪس گریه ڪرده وقف جنت میڪنند مولای من... یا امام هادی... 🔸ایها الهادی گدایان درِ تو تا ابد 🔸بر هزاران حاتم طائی ڪرامت میڪنند 🔸سینه زن های تو با سینه زدن در روضه ات 🔸مثل موسی در میان طور عبادت میڪنند ایام شهادت امام هادی... دلها رو روانه ڪنیم سامرا... چه ڪردند با امام هادی... 🔸نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات 🔸قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری نیمه های شب... امام هادی... مشغول نماز شب و مناجات با خدا... فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا یڪ عده نانجیب... بدون اجازه... وارد خانه امام هادی شدند... حضرت رو با سر برهنه و... با پای برهنه... ڪشان ڪشان بُردند... 🔸بُردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت 🔸در میان شعله دست و پای یڪ مادر نسوخت یا امام هادی... خیلی به شما ظلم ڪردند... خیلی جسارت ڪردند... اما آقاجان هر ڪاری ڪردند... دیگه خونه شما رو آتیش نزدند... دیگه جلو چشمان شما، به همسرتون جسارت نڪردند... اما دلها بسوزه برای امیرالمومنین... طاقت داری بگم یا نه... 🔸میزد مرا مغیره و یڪ تن به او نگفت 🔸زن را ڪسی مقابل شوهر نمیزند 🔸بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت 🔸آخه مادر ، ڪسی مقابل دختر نمیزند ناله بزن یا زهرا... ‌‌.
متن فیش روضه.pdf
103.7K
(ع) ویژه مداحان و روضه خوان‌های عزیز ✍مؤلـف : 📝 کانال مشق حرم
نقش امام هادی علیه السلام در هدایت امت.pdf
432.2K
🔖فیش منبر 🔖 علیه السلام 💠نقش امام هادى (علیه السلام) در هدایت امت💠 امام و هدایت زندانبان هشت سال تلاش در مدینه 🔻1. تعیین وکلا 🔻2. تقویت پایگاه‌های علمی 🔻3. تأیید فقها و ارجاع به آنها 🔻4. ملاقات حضوری 🔻5. ارتباط پنهانی با پیروان 🔻6. نامه نگاری 🔻7.موضع‌گیری در برابر انحرافات
. أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وجود مقدس امام هادی علیه السلام دومین امامی است که در کودکی به امامت رسید و در جوانی حدود چهل، چهل و دو سال داشتند که در شهر سامرا به شهادت رسیدند. از وجود مقدس امام هادی علیه السلام آثاری به ما رسیده که یکی از آنها همین زیارت جامعه ی کبیره است که در همه ی حرم ها خوانده می شود و شناخت نامه ی ائمه است. معرفی سجایا و صفات و ویژگی های ائمه ی اطهار است. اثر دیگری که از امام هادی رسیده زیارت غدیر است. خوب است در مفاتیح یک بار به زیارت غدیر امام هادی را ببینید. زیارتی که روز عید غدیر خود امام درکنار حرم جدشان امیرالمومنین قرائت کردند و من ندیده ام در زیارات امیرالمومنین زیارتی به این جامعی و کاملی که یک دوره استدلال بر امامت و ولایت و استناد به آیات قرآن کریم در مسئله ی امامت و ولایت امیر المومنین علیه السلام است. من ابتدا یک فراز کوتاهی را از جامعه ی کبیره خدمتتان عرض می کنم و دو سه تا داستان به مناسبت این فراز از زندگی امام هادی می گویم، بعد ان شاالله یک اشاره ای خواهم کرد در بخش دوم عرائضم به وضعیت دوران امام هادی و حوادث و وقایعی که در زمان ایشان بود. عزیزان من در اواخر زیارت جامعه این جمله را می گوییم: 💠إنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ هرجا که صحبت از خیر و خوبی و نیکی باشد. 💠كنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه اهل بیت ما هرکجا صحبت از خیر و نیکی و خوبی باشد شما اول خیرید، اصل خیرید، فرع خیرید، آخر خیرید، معدن خیرید و نهایت خیرید، این یعنی چه؟ شما عزیزان ببینید، قرآن می فرماید: کار خیر یک ذره اش هم می ماند،کار شر هم یک ذره اش اثرش را نشان می دهد. 💠و مَن یَعمَل مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ 📌خیر یعنی چه؟ 🔷خیر یعنی نیکی. حالا یک وقت این نیکی به مردم است، یک وقت به زن و بچه است. یک وقت به خود آدم است. 📌خیِر به چه کسی می گویند؟ 🔷خیِر به کسی می گویند که همیشه می گردد تا کار خوب انجام بدهد، حرف خوب بزند، مطلب خوب بنویسد، جلسه ی خوب بگیرد، بار از رو دوش مردم بردارد، به خودش خیر برساند. به عبارت دیگر خیر رسانی سجیه اش واخلاقش و روشش است. 📝قرآن کریم می فرماید مردم چند دسته اند: ♦️۱: أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ بعضی از کار خیر بدشان می آید، خوب اینها را می گویند: أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ . شوح با ح جیمی به این معنا است: یعنی کسانی که بخل دارند به کارخیر تا یک جایی صحبت از خیر می شود سرشان را پایین می اندازند، تا یک جایی صحبت از نیکی و خدمت می شود راهش را می کشد و می رود، خوب این یه قسم آدم است، بعضی ها این طور هستند. دسته ی دوم بدتر است ، قرآن می فرماید: ♦️۲:مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ نه از خیر بدش می آید، جلو دیگران هم می گیرد. مناع در سوره ی قلم است. یعنی کسانی که مانع کار خیر است. خودش که مسجد نمی رود شما را هم نمی گذارد بروید، خودش که پول نمی دهد به فقرا دست شما را هم می گیرد آقا کمک نکن، اینها را می گویند ، مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ. نه خودش زیارت نمی رود شما را هم نمی گذارد، نه خودش مسجد نمی رود شما را هم نمی گذارد و امان از آدم هایی که مناع خیرن . 📝خدا به پیغمبرش درسوره ی قلم نگاه کنید می گوید: پیغمبر حرف نه گروه را گوش نده دنباله رو نه گروه نباش. 💠لا تُطِعْ كُلَّ حَلاَّفٍ مَهينٍ هَمَّازٍ حالا من نه تا را نمی خواهم بگویم قرآن نگاه کنید سوره ی قلم است. یکی این است : مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ. پیغمبر یکی از آن هایی که مواظب باش در زندگی دنبالشان نروید و اینها تاثیر نگذارند در زندگی، کسانی اند که مانع خیراند. آن وقت آدمها قیامت می فهمند می گویند کاش با اینها رفیق نمی شدیم. قرآن می گوید: هر گروهی که وارد جهنم می شود این جور آدم ها را لعنت می کند، می گوید تو ما را بیچاره کرده ای، تو ما را بد کردی. مثل شیطان دیگر، شیطان خودش مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ خودش سجده نکرد آدم ابوالبشر هم تحریک کرد، خودش خلاف کرد مردم هم می گوید خلاف کنید. اما دسته ی سوم خوب دقت کنید قرآن می فرماید: ♦️۳: يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ می دوند دنبال کار خیر. یسارعون از سرعت می آید. حضرت زکریا را خدا در قرآن می خواهد معرفی کند و یحیی را می فرماید: 💠كانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ می دویدند دنبال خیر. اصلا دیدید آقا بعضی ها سفره می اندازی بلند می شوند کمک می کنند، عروسی است کمک می کند، عزا است کمک می کند، تشییع جنازه است، اصلا می گویند فلانی دستش به خیر است. بعضی ها این طوری اند می گویند دستش اصلا نمی تواند بنشیند نمی تواند مخدوم باشد همش می خواهد خادم باشد. این جور آدم ها را خدا خیلی دوست دارد. آقا می دانید بعضی از ماها خیر رسانی مان قرضی است، مهمانی داریم 👇
. هدایت غافلان بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ، وَإِمَامِ الْأَنْقِيَاءِ، وَخَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَالْحُجَّةِ عَلَى الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ، وَذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ، يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ. 🌸شعر اى مظهر جلال و جمال خداى فرد                                   شد طوطیاى چشم ملك خاك پاى تو در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار                         در دل هر آن كه داشت فروغ ولاى تو خوفش ز آفتاب جز این است بى سخن                            در دهر هر كه زیست به تحت لواى تو تا مدفن شریف تو شد سُرَّ مَن رَا                                  جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو زد طعنه بر بهشت برین هر كسى كه دید                         آن گنبد منور و صحن و سراى تو اى هادى هدایت دین مبین حق                                     اى آن كه مدح خوان تو باشد خداى تو 💠داستان مسعودی در مروج الذهب گفته است که عده ای نزد متوکل آمده و سخن چینی و بدگویی کردند که در منزل حضرت اسلحه و نامه های زیادی از طرف شیعیانش از اهالی قم برای او فرستاده اند موجود است. او میخواهد علیه حکومت تو شورش کرده و انقلاب کند. متوکل پس از شنیدن این جریان گروهی از ترکان را که از دژخیمان او بودند شبانه به خانه حضرت روانه کرد آنان در آن دل شب خانه امام هادی را مورد هجوم و تفتیش قرار دادند، ولی چیزی پیدا نکردند. دیدند حضرت در منزل در بسته ای لباس پشم پوشیده و روی ریگ و خاک، رو به قبله نشسته و قرآن میخواند. مأموران متوکل آن امام مظلوم را به همان هیئت و حالت به نزد متوکل آوردند و این چنین گزارش دادند ما به جستجوی خانه علی النقی پرداختیم ولی چیزی نیافتیم دیدیم او رو به قبله نشسته و قرآن میخواند متوکل در کنار سفره شراب نشسته بود و در دستش جام شراب بود. برخاست و با احترام آن حضرت را در کنار خود نشانید و جام شراب را به حضرت تعارف کرد. امام هادی فرمود: «والله ما يُخَامِرُ لَحْمِي وَدَمِی قَطُّ، فَأَعْفِنِی» به خدا سوگند! هرگز گوشت و خون من با شراب آمیخته نشده، مرا معاف بدار. متوکل او را معاف داشت. سپس گفت: «اَنشِدنی شِعرا» برایم شعری بخوان. امام فرمود: من با شعر چندان سر و کاری ندارم کم روایت میکنم متوکل گفت: باید بخوانی حضرت امام هادی این اشعار را که در دیوان امام علی ، و در مورد بی وفائی دنیا است خواند؛ باتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعُهُمُ الْقُلَلُ شب را در ‌های کوه‌ها آرمیدند و مردان دلاور آنان را پاسداری کردند ولی قله‌های کوه برای آنان سود نبخشید. وَاسْتُنْزِلُوا بَعْدَ عِزُّ عَنْ مَعَاقِلِهِمْ إِلَى مَقَابِرِهِمْ يَا بِئْسَ مَا نَزَلُوا بعد از عزتی آنان را از پناهگاههای خود به سوی قبرهایشان فرود آوردند، آه چه بد فرود آمدند؟! ناداهُمْ صَارِحٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمْ أَيْنَ الْأَسِرَّةُ وَالتَّيجَانُ وَالْحُلَلُ بعد از دفن آنان، منادی صدا زد: تخت تاج و لباسهای شما کجا است؟! أَيْنَ الْوُجُوهُ اللَّتِي كَانَتْ مُنَعَمَةٌ مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الْأَسْتَارُ وَالْكَلَلُ کجا رفت آن چهره های مرفه که برابرشان پرده ها و آذین ها آویخته می شد؟ فَأَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حِينَ سَائَلَهُمْ تِلْكَ الْوُجُوهُ عَلَيْهَا الدُّودُ پس قبر به زبان فصیح از آنان پرسش کرد و گفت: این همان صورت های نیکویی هستند که کرم ها بر آنها میغلطند و محل تاخت و تاز کرمها شده اند. قَدْ طَالَ مَا أَكَلُوا دَهْراً وَقَدْ شَرِبُوا وَأَصْبَحُوا الْيَوْمَ بَعْدَ الْأَكْلِ قَدْ أَكِلُوا آنها مدت طولانی خوردند و نوشیدند و اکنون خود خوراک خاک و کرمها شده اند. راوی می گوید: «فَبَكَى الْمُتَوَكِّلُ حَتَّى بَلْتَ لِحْيَتَهُ دُمُوعُ عَيْنَيْهِ وَبَكَى الْحَاضِرُونَ» متوكل تحت تأثیر اشعار حضرت قرار گرفت و چنان گریه کرد که ریشش خیس شد. حاضران نیز گریه کردند سپس دستور داد امام هادی را با احترام به خانه اش باز گرداندند. روایت شده است متوکل چنان متغیر شد که کاسه شراب را بر زمین زد و آن روز عيش او به عزا مبدل گردید.(۱) ✅بیان موضوع همه امامان ، هدایت گران الهی در روی زمین هستند و امام هادی (ع) نیز در هدایت افراد نادان و غافل همواره تلاش و مجاهدت داشته اند. البته هدایت گری دارای مراحل مختلف است. 🔻
◾️ [جلسه‌ی اول] ۵ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت امام هادی علیه‌السلام، ۳رجب ۱۴۴۴ق 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۲. در تاریخ ولادت و اسم و کنیه‌ی امام دهم ۳. ادله‌ی دال بر امامت آن‌حضرت *وصیت امام جواد علیه‌السلام * نصوص رسیده از رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله * اجماع شیعیان * انحصار امامت پس از امام جواد علیه‌السلام * کرامات امام هادی علیه‌السلام ۴. پاره‌ای از معجزات و کرامات امام هادی علیه‌السلام * صد نگهبان شمشیر به دست * نیروهای مسلح امام هادی عليه‌السلام * تصویر و شیر درنده * خبر غیبی هدایتگر
علیه_السلام ◻️ [جلسه‌ی دوم] ۶ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت امام هادی علیه‌السلام، ۳رجب ۱۴۴۴ق 📚 مطالب مطرح شده: ۵. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۶. نقش امام هادی عليه‌السلام در هدايت امت * امام و هدايت زندانبان * هشت سال تلاش در مدینه ۷. خورشید در زندان * تعیین وکلا * تقویت پایگاه‌های علمی * تایید فقها و ارجاع به آنان * ملاقات حضوری * ارتباط پنهانی با پیروان * نامه‌نگاری * موضع‌گیری درباره انحرافات
◾️ [جلسه‌ی سوم] ۷ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت امام هادی علیه‌السلام، ۳رجب ۱۴۴۴ق 📚 مطالب مطرح شده: ۸. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۹. به‌مناسب پنج‌رجب، شهادت ابن‌سکیت رضوان‌الله‌تعالی‌علیه ۱۰. در ذکر چندنفر از اصحاب خاص امام هادی عليه‌السلام * حسین بن سعید اهوازی * ابوهاشم جعفری * عبدالعظیم حسنی عليه‌السلام
4_5848372343222577470.mp3
36.2M
📻 بشنوید | 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ ✅ ایام
◾️ [جلسه‌ی چهارم] ۸ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 علیه‌السلام، ۳رجب ۱۴۴۴ق 📚 مطالب مطرح شده: ۱۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۱۲‌. نگاهی به‌زیارت جامعه‌کبیره * وجه تسمیه و نام‌گذاری * دو زیارت‌جامعه‌کبیره شهرت دارد ۱۳. امام‌شناسی در زیارت جامعه‌کبیره * معنای السلام عليكم یا أهل بیت النبوة * معنای خزان العلم * معنی منتهی الحلم