#مناجات
#پنج_تن_آل_عبا
با یا علی، خدا را با اشک چشم خواندم
با فاطمه دعا را با اشک چشم خواندم
وقت اذان مغرب، چشمم به سفره تا خورد
آیات هل اتی را با اشک چشم خواندم
دل مرده بودم اما زنده شدم دوباره
تا ختم الانبیا را با اشک چشم خواندم
دیدم دلم گرفته، ذکر حسن گرفتم
با دوست ربنا را با اشک چشم خواندم
وقتی در اوج گرما بی تاب و تشنه بودم
سالار کربلا را با اشک چشم خواندم
فورا مرا خریدند، هربار پنج تن را
پنهان و آشکارا با اشک چشم خواندم
وقتی دلم شکست و یاد حسین کردم
با خویش روضه ها را با اشک چشم خواندم
عالم به گریه افتاد، تا شرح غارت آن
مظلوم سر جدا را با اشک چشم خواندم
حتی کفن نکردند آن پیکر رها را
جریان بوریا را با اشک چشم خواندم
از غربتش زبانم وقتی به لکنت افتاد
باقی ماجرا را با اشک چشم خواندم
#محمد_جواد_شیرازی✍
#پنج_تن
.
📋تنها نه که نظاره بر آهم نمی کنی
#مناجات_با_خدا
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_زینب (س)
.............................................
تنها نه که نظاره بر آهم نمی کنی
آنقدر دلخوری که نگاهم نمی کنی
آتش زدم به توشه ی عمرم، مرا ببخش
فکری برای عمر تباهم نمی کنی؟
در چاه نفس خویش اسیرم، ولی مرا
هرگز رها به ظلمت چاهم نمی کنی
با این بزرگواری تو آب می شوم
وقتی مؤاخذه به گناهم نمی کنی
بی منت است لطف کثیرت، نظاره بر
اعمال کمتر از پَر کاهم نمی کنی
تا بر دلم نوای علی نور می دهد
دیگر نظر به روی سیاهم نمی کنی
خیری ندیدم از سفری غیر کربلا
خیر مرا دوباره فراهم نمی کنی؟
رو کرد سوی نیزه و زینب به گریه گفت:
بالانشین! نگاه به ما هم نمی کنی؟
دیدی که همسفر شده ام با سنان و شمر!
فکری برای سختی راهم نمی کنی؟
شاعر : #محمد_جواد_شیرازی✍
.............................................
📋از حال و روزم بی خبر بودم برادر
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#روضه_حضرت_زینب(س)
🏴 ویژه برنامه شب های ماه مبارک رمضان
.............................................
از حال و روزم بی خبر بودم برادر
.(آدم داغدار همه چیزه عزیزش تو نظرش میاد ، فلذا دیدید
بعضی موقع ها آدم بی تاب میشه کسی خورده نمیگیره میگن داغ دیده ، اما حرف زینب جنسش یه چیز دیگه است!).
با شمر و خولی همسفر بودم برادر
.(امام رضا فرمود : «إنَّ یومَ الحُسَین، أقرَحَ جُفُونَنا، أسبَلَ دُمُوعَنا» اینقدر گریه می کنیم مژه ها میریزه
یکی از مصادیق اینه که آقای مارو میخواستن ذلیل کنن این بود آب رو بستن ، این زن و بچه تو خیمه ها از گرما و عطش می سوزن ، به خدا آدم اگه ببینه ناموس یه نفر یا دشمنش تو خطره بیچاره میشه ، اینکه ناموس خودشه ، بنا بنا نسلکشی آقای ما رو اومدن ذلیل کنن
رو کرد سمت لشکر دشمن فرمود «مُنّو عَلَی» به من منت بگذارید.).
همه با هم وسط خطبه من خندیدند
نسخه ی کودک بی شیر مرا پیچیدند
هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
روی دستم گل بی برگوبرم را کشتن
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن
حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود
کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود
.(یه وقت نگاه کرد دید علی با دست کوچکش تیر و گرفته).
علی عادت به انگشت عمو داشت
به جایش تیر را محکم گرفته
پدر در پشت خیمه دم گرفته
سرت را با تنت با هم گرفته
و در گهواره بویش مانده زینب
و سوغات عمویش مانده زینب
به روی پیراهنهایش که تازه ست
دوتا از تار مویش مانده زینب
عزیزم روی نیزه ناز مانده
برای مادرش این راز مانده
بگو تقصیر نیزه یا سه شعبه ست
زبان بسته دهانت باز مانده
سرت بر روی نیزه تاب میخورد
بمیرم نیزه دارت اب میخورد
.............................................
حاج مسعود پیرایش 🎤
👇
@MaddahionlinYEKNET.IR - monajat - shabe 11 ramezan 1402 - narimani.mp3
زمان:
حجم:
8.11M
🌙 #مناجات ویژه #ماه_رمضان
🍃هرچه گشتم مثل من خیره سری پیدا نشد
🍃بار بد بودم، برایم مشتری پیدا نشد
🎙کربلایی #سید_رضا_نریمانی
هرچه گشتم، مثل من خیره سری پیدا نشد
بار بد بودم، برایم مشتری پیدا نشد
جای من آخر حیا کردی که بین توشه ام...
جز گناه غفلت و پرده دری پیدا نشد
روسیاهی که دلش از جرم بسیارش شکست
همدمی نزدش به جز چشم تری پیدا نشد
یا قدیمَ المَنّ وَ الإحسان برای این گدا
از همین خانه، پناه بهتری پیدا نشد
بهتر از زهرا که لطفش دائم و بی منت است
واسطی تا از گناهم بگذری، پیدا نشد
سال ها از آتش هر رنج و غم جز چادرش...
بر سرم حصنی و سایه گستری پیدا نشد
در میان اولیائت بهتر از شاه نجف
بهر اسم اعظم تو مظهری پیدا نشد
هرچه پیغمبر صدا زد در میان لشگرش
روز خندق جز علی، جنگاوری پیدا نشد
اول هر اول و آخِر به هر آخِر علی است
بر وجودش اولی و آخِری پیدا نشد
چون حریم کربلا و مثل آغوش حسین
بین عالم کهف امن دیگری پیدا نشد
آی روزه دارهای تشنه، فَابکِ لِلحسین
چون که از او هیچ لب تشنه تری پیدا نشد
تشنگی اش جای خود آخر بگو دیگر چرا
بهر ذبحش غیر کهنه خنجری پیدا نشد؟!
زینب کبری هرآنچه گشت، بر جسم حسین
جای سالم، قدر یک انگشتری پیدا نشد
#محمد_جواد_شیرازی✍
.
.
#امام_علی
#امیرالمومنین_مدح
مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم
مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم
مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم
لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم
با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام
به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم
عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله
آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم
مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است
بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم
گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم
صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم
جلوهی پنج تن شما هستی، ولی الله من شما هستی
اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم
ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه
نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم
شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم
گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم
لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما
هر چه دارم همه برای شما، لَكَ روحی فِدا علی جانم
هادیِ راه، سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن
بردهات میشوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم
به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب
تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.
.
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#ولادت
#مسمط_مخمس
شمس رویت همیشه تابنده است
ابرویت ذوالفقارِ برنده است
دلت از مهر و عشق آکنده است
نام احمد تو را برازنده است
یا محمد که هر دو زیبنده است
مست جامت شدم خدا را شکر
صید دامت شدم خدا را شکر
بعد، رامت شدم خدا را شکر
من بنامت شدم خدا را شکر
هر اسیری به تو پناهنده است
خانواده به خانه محتاج است
مو پریشان به شانه محتاج است
مرغ، بر آب و دانه محتاج است
نوکرت بی بهانه محتاج است
دستِ لطفت زِ بس که بخشنده است
زینت دوش تو حسین و حسن
عطر تو برده عطر و بوی وطن
شاهد حرف من اویسِ قرن
بتکان باز هم عبا، دلِ من...
... بر همین عطر دلنشین بند است
خطبه های فصیح تو دریاست
خنده های ملیح تو غوغاست
سینه ی ما... ضریح تو اینجاست
رحمتی و شبیه تو زهراست
نامتان هم مرا خوشایند است
چشم تو کرده بر دلم اثبات
من کجا خواندن از شما... هیهات
پس نوشتم به جای این ابیات
بر محمد و آل او صلوات
این دعا ضامنِ فرستنده است
راه سخت است، راهِ حل داری
میل برچیدن هُبَل داری
صحبت از رب لم یزل داری
فاطمه را که در بغل داری
دشمن ابترت سرافکنده است
سوره خواندی و از ولی خواندی
هر کجا بی معطلی خواندی
سنگ هم خوردی و ولی خواندی
آیه آیه "علی علی" خواندی
شاهد حرف من خداوند است
بستر تو که جای هرکس نیست
منبر تو که جای کرکس نیست
پس خلافت برای ناکس نیست
لایق مسند شما پس نیست...
...غیر خیبر شکن که رزمنده است
حشر، حق است... پس اجل حق است
راه توحید از ازل حق است
الحق این حرف چون عسل حق است
حق علی و علی معَ الْحَق است
حق علی را به قلب ما کنده است
میوه داده است اشک و آه علی
دو جهان، شیعه شد سپاه علی
مذهب صادق است، راه علی
مثل موجی به تکیه گاه علی...
...مکتب جعفری خروشنده است
#محمد_جواد_شیرازی
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآلهوسلم
#میلاد_رسول_الله #هفده_ربیع
.👇
عرفه آمد و مهمان حسینیم همه
خیره بر رحمت دستان حسینیم همه
عرفه آمد و ما کرب و بلایی نشدیم
بازهم پارهگریبان حسینیم همه
وسط روز رسیدیم و همه میبینند
عاشق و بی سر و سامان حسینیم همه
دردمندانه به دنبال طبیبی هستیم
در پی نسخهی درمان حسینیم همه
حرفِ جود است بیا ذکر کریم آوردم
عاشق ذکرِ حسن جانِ حسینیم همه
ذکرِ العفو نگفتیم ولی بخشیدند
ما بدهکار به احسان حسینیم همه
او مناجات کند کار همه می گیرد
تشنهی وادی عرفان حسینیم همه
عید قربان شده نزدیک، بگو با اصحاب
در ره عشق به قربان حسینیم همه
اشک ما خرج برای غم اغیار نشد
روزگاریست که گریان حسینیم همه
آتش سینهی ما از غم یک بی کفن است
داغدارِ تن عریان حسینیم همه
**
چشمهایش سرِ تشنهشدن از کار افتاد
کشتگانِ لب عطشان حسینیم همه
ساربان هم نشد از رحمت دستش محروم
ماتْ از جود فراوان حسینیم همه
خیزران... سنگ... نوکِ نیزه... مراعات کنید
ما اسیر لب و دندان حسینیم همه
#محمد_جواد_شیرازی
#روز_عرفه
#لیلة_الرغائب
از وادیِ ذهنم همه را بیرون کن
قلبم را با ندیدنش محزون کن
یارب شده لیلة الرغائب...در من
رغبت به امام عصر(عج) را افزون کن!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مرضیه_عاطفی
............
#مناجات
#لیلة_الرغائب
مثل آفت که بگرداند گلستان را خراب
معصیت هم می کند آرام ایمان را خراب
مرد می خواهد که یاد حق کند وقت گناه
با خداترسی بسازد مکر شیطان را خراب
پای عهدِ با خدا هستند در هر مشکلی
اهل دل، هرگز نمی سازند پیمان را خراب
دور از انصاف باشد اینکه پیش چشم خلق
با غضب مولا کُند، عبد پشیمان را خراب
من خراب از غفلتم هستم، ملائک شاهدند
بیشتر از این مکن آلوده دامان را خراب
روی خوش قدری نشانم ده که اخم میزبان
وقت مهمانی کند احوال مهمان را خراب
رکن اصلی تمام طاعتم، حب علی است
دوری از آقا نماید کل ارکان را خراب
مستی ام از طعم انگور نجف مانده به جا
جام حیدر کرده حالِ می پرستان را خراب
سخت محبوسم میان بند نفس و آمدم...
تا کنم با یا حسین این بند و زندان را خراب
آرزوی ماست تنها دیدن کرب و بلا
کرده هجران، روزگار اهل ایران را خراب
داغ غم های حسین و غربت او کرده است
تا قیامت خانه ی شادی انسان را خراب
پیرمردی با عصا زد بر لب خشک حسین
با شماتت کرد حال شاه عطشان را خراب
ننگ بر آنان که کردند از سر بغض و ستم
زیر مرکب، چینش آیات قرآن را خراب
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #شروع_مجلس «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» آیا شود که روزی ما کربلا کنند؟ ما را که بین روضه
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان_عج_محرم_و_صفر
نه که خود آییم، ما را لطف یار آورده است
رو به ما آن جلوه ی پروردگار آورده است
با دعای حضرت صاحب زمان نوکر شدیم
بهر ما این نوکری ها اعتبار آورده است
روزی لایَحتَسِب یعنی در اوج مشکلات
یک دعایش رحمتی دنباله دار آورده است
در سرای بی قراری، ساکن روضه شدیم
رحمتش ما را به این دارُالقرار آورده است
یاد او مُحی القلوب است، اشک هایت را ببین
از نخیل خشک ما خرما به بار آورده است
خوش بر اقبال کسی که شامل رحمت شد و
نام مهدی را به وقت احتضار آورده است
در مسیر و راه ثارالله، شأنش ویژه است
هر کسی که یک نفر را پای کار آورده است
کربلای ما چه شد؟ دل شد دوباره زیرو رو...
با نسیمی که شمیمِ آن دیار آورده است
داغ سنگین حسین و ابتلای زینبش
بر دل صاحب زمان، خیلی فشار آورده است
اُف بر این دنیا که زینب را جدا کرد از حسین
چه بلایی بر سرش این روزگار آورده است
دید از تل با تحیر، بهر تحقیر حسین
لشگر کوفه به مقتل، ده سوار آورده است
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.
هدایت شده از امام حسین ع
.
#امام_حسین
#زبانحال_امام_حسین
#گودال #قتلگاه
#روز_دهم_محرم
به قتل صبر، سرم شد جدا رِضاً بِرِضائك
نه ذبح ساده، به ذبح از قفا رِضاً بِرِضائك
به پیش دیده ی مادر، میان گودی گودال
سه ساعت است زدم دست و پا، رِضاً بِرِضائك
نداد کوفه به مهمانِ خویش جرعهی آبی
چه خوش نمود به عهدش وفا رِضاً بِرِضائك
ببین به جرم علی گفتنم میانهی مقتل
زدند بر دهنم با عصا رِضاً بِرِضائك
به شیعیان برسان ضرب نیزه دوخت لبش را
امام تشنهیشان گفت تا رِضاً بِرِضائك
اگر به غارت جسمم به قتلگاه رضایی
ازین عذاب ندارم إبا رِضاً بِرِضائك
گلایه نیست که حتی کفن نمانده برایم
اگر شود کفنم بوریا رِضاً بِرِضائك
بناست تا بدنم زیر آفتاب بماند
به روی ریگ بیابان رها رِضاً بِرِضائك
بناست نیمهی جان مرا برند اسیری
دلم شکسته ازین ابتلا... رِضاً بِرِضائك
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.