.
#گریز_های_امام_حسین
🔹🔸عنْ أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ قَالَ:
🔸رأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) يُقَبِّلُ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (علیهما السّلام) وَ هُوَ يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (علیهما السّلام) وَ ذُرِّيَّتَهُمَا مُخْلِصاً لَمْ تَلْفَحِ النَّارُ وَجْهَهُ وَ لَوْ كَانَتْ ذُنُوبُهُ بِعَدَدِ رَمْلِ عَالِجٍ إِلَّا أَنْ يَكُونَ ذَنْبُهُ ذَنْباً يُخْرِجُهُ مِنَ الْإِيمَانِ.
🔹🔸از ابي ذرغفاري نقل شده كه وي فرمود:
🔸رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم كه حسن و حسين عليه السلام را ميبوسيد و ميفرمود:
🔹كسي كه حسن و حسين عليه السلام و ذريه اين دو را دوست داشته و ايشان را خالصانه بخواهد آتش دوزخ هرگز صورتشان را نسوزاند اگر چه گناهان آنها به مقدار ريگهاي بيابان باشد مگر آنكه گناهانشان ايشان را از ايمان خارج كرده باشند.(١)
گریز 👇👇
🔸عرض كنيم يا رسول الله جاي شما خالي بود كربلا ، امت شما به هيچ كدام از وصيت هاتون در مورد احترام به اهل بيت عمل نكردند ،
🔹🔸راوي مي گويد :
اهل بيت عليهم السلام بعد ازآن همه بي حرمتي که در کربلا،كوفه و شام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جاده ي عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مكان رسيدند، از امير كاروان خواستند تا آنان را به كربلا ببرد، و او آنان را بسوي كربلا حركت داد،
🔹و چون به كربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاري را ديدند كه با تني چند از بني هاشم و خاندان پيامبر براي زيارت حسين عليه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به كربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاري كردند و بر صورت خود سيلي زده و نالههاي جانسوز سر دادند و زنان روستاهاي مجاور نيز به آنان پيوستند ،
🔸زينب عليها السلام در ميان جمع زنان آمد و با صوتي حزين كه دلها را جريحه دار ميكرد ميگفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول الله و ابن مكه و مني! و ابن فاطمه الزهراء! و ابن علي مرتضي! آه ثم آه! »، پس بيهوش گرديد.
🔹آنگاهام كلثوم لطمه به صورت زد و با صدايي بلند ميگفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه ي زهرا از دنيا رفته اند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون ميكردند.(٢)
📚منابع:
١- ترجمه كامل الزيارات مولف ابي القاسم جعفربن محمدبن جعفربن موسي بن قولويه القمي مترجم محمدجواد ذهني تهراني/حديث شماره ٤
٢- قصه كربلا به ضميمه قصه انتقام صفحه ٥٢٥ به نقل از مثير الاحزان صفحه١٠٧
#گریزهای_مداحی_اربعین
#مقتل_اربعین #اربعین
.
.
#گریز_های_امام_حسین
💠سلامٌ عَلی قَلبِ زَینَبَ الصَّبور... 💠
🔹🔸قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِی یَا عِمْرَانُ:
🔸 إِنَّ لِکُلِّ شَیْ ءٍ مَوْقِعاً مِنَ الْقَلْبِ وَ مَا وَقَعَ مَوْقِعَ هَذَیْنِ الْغُلَامَیْنِ مِنْ قَلْبِی شَیْ ءٌ قَطُّ فَقُلْتُ کُلُّ هَذَا یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ یَا عِمْرَانُ وَ مَا خَفِیَ عَلَیْکَ أَکْثَرُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِحُبِّهِمَا
🔹رسول خدا صلي الله عليه و آله بن من فرمودند: اي عمران:
هر چيزي در قلب جايگاهي دارد ولي جايگاه اين دو كودك از قلب من هرگز مكان خاصي نيست.
🔸عمران ميگويد: عرض كردم اي رسول خدا تمام قلب شما جايگاه اين دو است؟
🔹حضرت فرمودند: اي عمران: آنچه بر تو مخفي مانده بيش از آن است كه دانسته اي، خداوند متعال من را به محبت ايشان امر فرموده است.
گریز 👇👇
🔸 روز اربعين وقتي كاروان رسيد كنار قبر حضرت اباعبدالله حضرت سكينه بعد از بي تابي حضرت زينب و حضرت ام كلثوم جمله اي گفت كه شايد به اين حديث از ميزان محبت پيامبر خدا به امام حسين اشاره دارد .
🔹فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل بيت تو كرده اند، آنان را از دم تيغ گذراندند و بعد عريانشان نمودند! (٢)
📚منابع:
١- ترجمه كامل الزيارات مولف ابي القاسم جعفربن محمدبن جعفربن موسي بن قولويه القمي مترجم محمدجواد ذهني تهراني/ حديث شماره ٣
٢- قصه كربلا به ضميمه قصه انتقام صفحات ٥٢٥-٥٢٦
#گریزهای_مداحی_اربعین
#مقتل_اربعین #اربعین #امام_حسین
.
.
#اربعین
#مقتل_اربعین امام حسین علیه السلام
اهل بیت علیهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهى جاده عراق و مدینه رسیدند، چون به این مکان رسیدند، از امیر کاروان خواستند تا آنان را به کربلا ببرد، و او آنان را به سوى کربلا حرکت داد، چون به کربلا رسیدند، جابر بن عبد الله انصارى (۵) را دیدند که با تنى چند از بنى هاشم و خاندان پیامبر براى زیارت حسین علیه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گریستند و ناله و زارى کردند و بر صورت خود سیلى زده و ناله هاى جانسوز سر دادند و زنان روستاهاى مجاور نیز به آنان پیوستند، (۶) زینب علیها السلام در میان جمع زنان آمد و گریبان چاک زد و با صوتى حزین که دلها را جریحه دار مى کرد مىگفت:
«وا اخاه! وا حسیناه! وا حبیب رسول الله و ابن مکه و منا! و ابن فاطمه الزهراء! و ابن علی المرتضى! آه ثم آه!»
پس بیهوش گردید. آنگاه ام کلثوم لطمه به صورت زد و با صدایى بلند مىگفت: امروز محمد مصطفى و على مرتضى و فاطمه زهرا از دنیا رفته اند؛ و دیگر زنان نیز سیلى به صورت زده و گریه و شیون مى کردند.سکینه چون چنین دید، فریاد زد:
وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل بیت تو کردهاند، آنان را از دم تیغ گذراندند و بعد عریانشان نمودند! (۷)
✅منابع:
🔹۵- او جابر بن عبدالله بن عمرو بن حرام انصارى است، مادرش نسیبه دختر عقبه مىباشد، در بیعت عقبه ثانیه در مکه با پدرش حضور داشته ولى کودک بوده است؛ بعضى او را از شرکت کنندگان در جنگ بدر ذکر کردهاند؛ او با پیامبر صلى الله علیه و آله در ۱۸ غزوه شرکت نمود، و بعد از رسول خدا در صفین در خدمت على علیه السلام بوده و از کسانى است که سنت پیامبر بسیار از او نقل شده است؛ او در آخر عمر نابینا گردید؛ در سال ۷۴ یا ۷۸ و یا ۷۹ در سن ۹۴ سالگى در مدینه رحلت نمود. (الاستیعاب،ج ۱،ص۲۱۹) .
🔹۶- اللهوف،ص ۸۲٫
🔹۷- الدمعه الساکبه،ج ۵،ص
#مقتل_اربعین
#مقتل_امام_حسین_علیه_السلام
.
.
#اربعین
#مقتل_اربعین
مقتل -امام حسین علیه السلام-اربعین
#عطیه عوفى(۸) مى گوید:
با #جابر بن عبد الله به عزم زیارت قبر حسین علیه السلام بیرون آمدم و چون به کربلا رسیدیم جابر نزدیک شط فرات رفته و غسل کرد و ردائى همانند شخص محرم بر تن نمود و همیانى را گشود که در آن بوى خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامى که بر می داشت ذکر خدا می گفت تا نزدیک قبر مقدس رسید و به من گفت:
دستم را بر روى قبر بگذار! چون چنین کردم، بر روى قبر از هوش رفت. من آب بر روى جابر پاشیدم تا به هوش آمد، آنگاه سه مرتبه گفت: یا حسین! سپس گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه!» ، و بعد اضافه کرد: چه تمناى جواب دارى که حسین در خون خود آغشته و بین سر و بدنش جدائى افتاده است! !و گفت:
“فاشهد انک ابن خیرالنبیین و ابن سید المؤمنین و ابن حلیف التقوى و سلیل الهدى و خامس اصحاب الکساء و ابن سید النقباء و ابن فاطمه سیده النساء، و مالک لا تکون هکذا و قد غذتک کف سیدالمرسلین و ربیت فی حجرالمتقین و رضعت من ثدی الایمان و فطمت بالاسلام فطبت حیا وطبت میتا غیر ان قلوب المؤمنین غیر طیبه لفراقک و لا شاکه فی الخیره لک فعلیک سلام الله و رضوانه و اشهد انک مضیت على ما مضى علیه اخوک یحیى بن زکریا.”
من گواهى مىدهم که تو فرزند بهترین پیامبران و فرزند بزرگ مؤمنین مىباشى، تو فرزند سلاله هدایت و تقوایى و پنجمین نفر از اصحاب کساء و عبایى، تو فرزند بزرگ نقیبان و فرزند فاطمه سیده بانوانى، و چرا چنین نباشد که دست سیدالمرسلین تو را غذا داد و در دامن پرهیزگاران پرورش یافتى و از پستان ایمان شیر خوردى و پاک زیستى و پاک از دنیا رفتى و دلهاى مؤمنان را از فراق خود اندوهگین کردى پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طریقه رفتى که برادرت یحیى بن زکریا شهید گشت.
آنگاه چشمش را به اطراف قبر گردانید و گفت:
“السلام علیک ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین و اناخت برحله، اشهد انکم اقمتم الصلوه و آتیتم الزکوه و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر و جاهدتم الملحدین و عبدتم الله حتى اتاکم الیقین.”
سلام بر شما اى ارواحى که در کنار حسین نزول کرده و آرمیدید، گواهى مىدهم که شما نماز را بپا داشته و زکوه را ادا نموده و به معروف امر و از منکر نهى کردید، و با ملحدین و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت نمودید.
و اضافه نمود: به آن خدائى که پیامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده اید شریک هستیم.
عطیه می گوید: به جابر گفتم: ما کارى نکردیم! اینان شهید شده اند. گفت: اى عطیه! از حبیبم رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک فی عملهم» (۹)؛
هر که گروهى را دوست داشته باشد با همانان محشور گردد، و هر که عمل جماعتى را دوست داشته باشد در عمل آنها شریک خواهد بود.
✅ منابع:
🔹۸- عطیه عوفى را شیخ طوسى از اصحاب امیرالمؤمنین در رجال خود ذکر کرده و او معروف به بکالى است که قبیلهاى از حمدان مىباشد، و او داراى تفسیر قرآنى بوده است در پنج قسمت و خود او مىگوید: قرآن را با تفسیرش سه بار بر ابن عباس عرضه کردم و اما قرائت قرآن را هفتاد مرتبه نزد او قرائت نمودم. (تنقیح المقال ۲/۲۵۳)
🔹۹- بحارالانوار ۶۵/ ۱۳۰٫
#مقتل_امام_حسین_علیه_السلام
.
.
#اربعین امام حسین علیه السلام و اختلاف اقوال
در تاریخ حبیب السیر آمده است:
یزید بن معاویه سرهاى مقدس شهدا را در اختیار على بن الحسین علیهماالسلام قرار داد، و آن بزرگوار در روز بیستم ماه صفر آن سرها را به بدنهاى پاکشان ملحق نمود و آنگاه عازم مدینه طیبه گردید. (۱۰)
ابوریحان بیرونى در آثارالباقیه گفته است: در روز بیستم ماه صفر، سر مقدس حسین علیه السلام به بدن مطهرش باز گردانیده و دفن شد به هنگامى که اهل بیت امام حسین علیه السلام بعد از بازگشت از شام در روز اربعین جهت زیارت آمده بودند. (۱۱)
سید ابن طاووس در اقبال مىگوید: چگونه روز بیستم ماه صفر، روز اربعین است در حالى که حسین صلوات الله علیه روز دهم محرم به شهادت رسید، بنابراین اربعین، روز نوزدهم ماه صفر باید باشد. (۱۲)
آنگاه سید مىگوید: محتمل است ماه محرم سال ۶۱ کم بوده است، یعنى ۲۹ روز بوده که طبعا بیستم ماه صفر، روز اربعین است، و احتمال دارد که ماه محرم تمام بوده ولى چون امام حسین علیه السلام در پایان روز عاشورا شهید گردیده لذا روز عاشورا را به حساب نیاوردهاند. و در مصباح آمده است:
حرم حسین علیه السلام در روز بیستم ماه صفر به همراه على بن الحسین به مدینه رسیدند، و شیخ مفید همین قول را اختیار کرده است، و در غیر مصباح آمده است که ایشان در روز بیستم ماه صفر بعد از مراجعت از شام به کربلا رسیدند. (۱۳)
همانگونه که در نقلهاى ذکر شده مشهود است اهل بیت علیهم السلام در همان سالى که حادثه کربلا رخ داد ـ سال ۶۱ ـ پس از مراجعت از شام و در روز اربعین به کربلا آمدند، و یا این که در سنه ۶۲ یعنى یک سال بعد از شهادت رهسپار کربلا شده اند؛ و ما در اینجا به صورت اختصار عینا آنچه در این رابطه گفته و یا نوشته شده است ذکر می کنیم:
ادامه دارد ...
✅منابع :
۱۰- نفس المهموم ۴۶۶٫
۱۱- مقتل الحسین مقرم ۳۷۱٫
۱۲- مسارالشیعه،ص ۶۲٫ و مرحوم شیخ بهائى رحمه الله بر اساس همین احتمال روز اربعین را روز نوزدهم ماه صفر قرار داده است. (توضیح المقاصد،ص ۶)
۱۳- قمقام زخار،ص ۵۸۵٫
#مقتل_اربعین
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. مقتل #اربعین امام حسین علیه السلام و اختلاف اقوال ♦️قول اول: اهل بیت در همان سال ۶۱ پس از مرا
.
🔹۱۹- تذکره الخواص،ص ۱۵٫ ولى در این نقل مذکور نیست که سر مقدس امام تو سط چه کسى به کربلا حمل شده است، و آیا اهل بیت همراه سر مقدس به کربلا آمدهاند یا تنها سر مقدس به کربلا حمل و دفن شده است؟
🔹۲۰- قمقام زخار،ص ۵۸۶٫ ولى این احتمال با تصریح بزرگانى همانند سید ابن طاووس و ابن نما و شیخ بهائى که جابر بن عبد الله و اهل بیت در روز اربعین همزمان در کربلا بودهاند منافات دارد .
#مقتل_اربعین
#مقتل_امام_حسین_علیه_السلام
#زندگینامه_امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
.
.
مقتل - امام حسین علیه السلام- #اربعین
♦️توقف در کربلا
خاندان داغدیده رسالت پس از ورود به کربلا براى شهیدان خود به عزادارى پرداختند، چون هنگام حرکت بسوى کوفه اجازه عزادارى به آنان نداده بودند، و همانگونه که سید ابن طاووس در اللهوف نقل کرده است که «و اقاموا المآتم المقرحه للاکباد» (۲۱)
«ماتمهاى جگرخراش بپا داشتند» ، و تا سه روز امر بدین منوال سپرى شد. (۲۲)
♦️حرکت از کربلا
اگر زنان و کودکان در کنار این قبور می ماندند، خود را در اثر شیون و زارى و گریستن و نوحه کردن هلاک می نمودند، لذا على بن الحسین علیهماالسلام فرمان داد تا بار شتران را ببندند و از کربلا به طرف مدینه حرکت کنند. چون بارها را بستند و آماده حرکت شدند، سکینه علیهاالسلام اهل حرم را با ناله و فریاد به جانب مزار مقدس امام جهت وداع حرکت داد و جملگى در اطراف قبر مقدس گرد آمدند. سکینه قبر پدر را در آغوش گرفت و شدیدا گریست و به سختى نالید و این ابیات را زمزمه کرد:
الا یا کربلا نودعک جسما
بلا کفن و لا غسل دفینا
الا یا کربلا نودعک روحا
لاحمد و الوصی مع الامینا (۲۳)
✅منابع:
🔹۲۱- اللهوف،ص ۸۲٫
🔹۲۲- ذریعه النجاه،ص ۲۷۱٫
🔹۲۳- «اى کربلا! بدنى را در تو به ودیعه گذاردیم، که بدون غسل و کفن مدفون شد؛ اى کربلا ! کسى را به یادگار در تو نهادیم که او روح احمد و وصى اوست.»
#مقتل_اربعین
#مقتل_امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
#کربلا
.