اولین راهیان نور و کوله باری از خاطره 😭 ❤️🌱 «#کاروان‌شهیدرضااسماعیلی» صادقانه بگویم من هم مثل اکثر دوستان زیارت‌اولی که در حین سفر، در گروه فضای مجازی و یا در دوره‌همی‌های شبانه‌ای که در اتوبوس و پادگان می‌نشستیم و اختلاط می‌کردیم، اعتراف می‌کنم که برای پابوسی حرم حضرت معصومه و زیارت مسجد جمکران به این سفر رفته‌بودم. ما را چه به دفاع مقدس و جنگ تحمیلی؟ ولی چه می‌دانستم فکه و هویزه، طلائیه و چزابه، کانال کمیل و اروند رود کجاست؟ چه می‌دانستم که خاک آغشته به خون آن جغرافیای پاک و بکر، این‌چنین فطرت خاکی‌مان را به سوی خود می‌کشد؟ چه می دانستم صدای ضبط شده شهید مرتضی آوینی در میان رمل‌های خونین فکه با دلم چه می‌کند؟ چه می‌دانستم.... اما حضرت معصومه، درس خوبی به من داد، شاید مکدر شوید اما دیدید که در جریانِ رفتن، ما را نطلبیدند! شاید حکمتش این بود که بفهمیم باید در زمانه خودمان زندگی کنیم و مواظب باشیم که امام زمان‌مان را تنها نگذاریم. شاید پیام‌شان به ما این بود که تاریخ مثل همیشه تکرار خواهد شد، ولی ما باید مراقب باشیم کوفه و کربلا دیگر تکرار نشود. شاید حکمتش این بود که یادمان باشد خودمان را محدود به مرزهای جغرافیایی نکنیم و بازیچه جریانات سیاسی نشویم، ما قبل از ایرانی یا افغانستانی بودن، مسلمان و شیعه هستیم، چه به بسا که به گواهی تاریخ، در جنگ تحميلي عراق به ایران و در یورش شوروی به افغانستان، این دو ملت یگدیگر را تنها نگذاشتند. 🥺