eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
585 عکس
432 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
⭕️✍حکایت زیبا از ملا 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 ملانصرالدین را گفتند: فلان کس فتوای جهاد داده نمی‌آیی؟؟؟ ملا گفت: اگر خودش جهاد کرد من هم می‌آیم . او میخواهد من بمیرم تا زمینم را صاحب شود #مجموعه حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥
⭕️✍ 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 «پیش از ﺍﯾﻨﮑﻪ " ﻋـﺎﺑـﺪ" ﺑﺎﺷﯽ، " ﻋـَﺒﺪ" ﺑـﺎﺵ ! ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ ۶۰۰۰ ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ، عـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ، ﺍﻣﺎ "ﻋـَﺒـﺪ " ﻧـﺸﺪ ...!!!! ﺗــﺎ "ﻋـَﺒـﺪ" ﻧـﺸﻮﯼ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳـﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧـﺪﺍﺭﺩ....» عبد ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ: " ببـﯿﻦ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﭼﻪ ﻣﯽﺧـﻮﺍﻫﺪ، ﻧﻪ ﺩﻟﺖ"....!! حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
هدایت شده از #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن آمین یا رب العالمین 🌸 🌹سلام دوستان روزبخیر 📚 @h_bohlol
⭕️✍ 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 نازم ان دستی که دست زورمندان بشکند بشکنددستی که بازوی ضعیفان بشکند شیشه بشکستن نباشدافتخارسنگ سخت سنگ اگرسخت است جای شیشه سندان بشکند دست وپاگربشکندبانسخه درمان میشود چشم گریان هم دمی بابوسه خندان میشود ای خداهرگزنبینم بشکندقلب کسی دلشکسته باطنش ازریشه ویران میشود حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍ 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 👈 عبادت بی زحمت (ثمره نیت صادقانه) قحطی، همه جا را گرفته بود. قرصی نان یافت نمی شد. در آن حال، مردی از بنی اسرائیل به کوهی از ریگ در بیابان رسید. پیش خود اندیشید که کاشکی این کوه ریگ، کوه گندم بود و من آن را پیش قومم می بردم و آنان را از رنج گرسنگی می رهاندم.  به شهر بازگشت. پیامبر آن روزگار نزدش آمد و گفت: در بیرون شهر چه دیدی و چه خواستی؟ گفت: کوهی دیدم که از سنگ های خرد (ریگ) انباشته بود. در دلم گذشت که اگر این همه، گندم می بود، همه را صدقه می دادم و قحطی را بر می انداختم. پیامبر قوم گفت: بر تو بشارت باد که ساعتی پیش، فرشته وحی بر من نازل شد و گفت که خدای تعالی صدقه تو پذیرفت و تو را چندان ثواب داد که اگر تو آن همه گندم می داشتی و به صدقه می دادی، ثواب می داد. حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️ 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 🍃🌸خدا جبران تمام نداشته های من است 🍃🌸مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. 🍃🌸در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. 🍃🌸آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. 🍃🌸وقتی به موضوع « خدا » رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد. 🍃🌸مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟ 🍃🌸آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. 🔹به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ 🔹بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ 🔹اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. 🔹نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد. 🍃🌸مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند. 🍃🌸آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. 🍃🌸به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود. 🍃🌸مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. 🍃🌸آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم. 🍃🌸مشتری با اعتراض گفت: نه!آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد. 🍃🌸آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند!موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند. 🍃🌸مشتری تائید کرد: دقیقا !نکته همین است. خدا هم وجود دارد!فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد. 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍ 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 سه چیز است ڪه اجازه ترک آن به احدی داده نشده: «یڪی وفای به عهده» که اجازه نداری خلاف عهد کنی، چه طرفت خوب باشد چه بد باید به عهدت وفا کنی «دوم ادای امانت» اگر کسی چیزی پیش تو به امانت گذاشته، چه طرف خوب باشد و چه بد، باید امانت را بدهی. «سوم خوبی ڪردن به پدر و مادر» چه پدر و مادر خوب و چه پدر و مادر بد. باید به پدر و مادرت احسان کنی. حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍ 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 اگر بگویی انجام کاری سخت است! سخت میشود اگر بگویی راحت است! راحت میشود اگر بگویی نمیشود! نمیشود بگویی میشود میشود اگر بگویی حالم عالیه تمام عوامل متافیزیکی دست به کار میشوند تا حال تو عالی شود اگر بگویی امروز چه روز عالییه میبینی که کائنات چقدر سریع به این فرمان تو جواب مثبت میده اگر بگی من گیجم کائنات تو را به سمت حواس پرتی و گیجی میبرد پیامبر فرمودند: از کلام تو برتوحکم میشود. کسی که کلمات قوی بر زبان جاری کنه نتایج قوی دریافت میکنه کسی که کلمات ضعیف و منفی ارسال کنه نتایج ضعیف دریافت میکنه از همین الآن امتحان کن و فقط از کلام مثبت استفاده کن حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃 🍃🍂🍀🍃🍂 🍂🍀🍂 🍀 💫﷽💫 🌷ﮔﺎﻫﯽ ﺧــــــــﺪﺍ؛ ✨ﺑﺎ ﺩﺳﺖِ ﺗﻮ... 🌸⇐ﺩﺳﺖِ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ.. ✨ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺗـــﻮ، 🌸⇐ﮔﺮﻩ ڪﺎﺭ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿڪﻨﺪ. ✨ﺑﺎ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺗـﻮ، 🌸⇐ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﻭ ﻋﺮﯾﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﺎﻧﺪ. ✨ﺑﺎ ﻗـــﺪﻡ ﺗﻮ، 🌸⇐ﻣﺸڪﻠﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﻣﯿڪﻨﺪ. 🌷ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ، ﺑﺪﺍﻥ ڪﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺳﺖِ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ، ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ ... ❣پس دستانت را ببــــــــوس..❣ حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 پست 👆 یک 🍀 🍂🍀🍂 🍃🍂🍀🍃🍂 🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃
⭕️✍حکایت دزدوملا 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود، وی شکایت نزد قاضی برد تا خواست ماجرا را شرح دهد! مردی وارد شد و نزد قاضی نشست ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون امد؛ روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم ، از او سوال کردند که چطور بدون حکمقاضی کیسه را یافتی ؟! ملّا خنده ای کرد وگفت : «در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد » بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم منزل رفته و نماز خواندم و از خدا کمک خواستم امروز در بیابان دیدم که داروغه از اسب افتاده گردنش شکسته و کیسه زر من به کمر بسته... ! پس کیسه ام را برداشتم.😂😂😂 حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 پست 👆2 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍ 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 روزی هارون الرشید# بهلول را خواست و او را به سمت نماینده ی تام الاختیار خود به بازار بغداد فرستاد و به او گفت: اگر دیدی کسی به دیگری ظلم و تعدی میکند و یا کاسبی در امر خرید و فروش اجحاف میکند همان جا عدالت را اجرا کن و خطا کار را به کیفر برسان.! ناچار قبول کرد و یک دست لباس مخصوص مُحتسبان پوشید و به بازار رفت.. اول پیرمرد هیزم فروشی دید که هیزمهایش را برای فروش جلویش گذاشته که ناگهان جوانی سر رسید و یک تکه از هیزمها را قاپید و بسرعت دور شد. خواست داد بزند که بگیریدش که جوان با سر به زمین افتاد و تراشه ای از چوب به بدنش فرو رفت و خون بیرون جهید.# بهلول با خود گفت: حقت بود.! راه افتاد که برود، بقالی دید که ماست وزن میکند و با نوک انگشت کفه ترازو را فشار میدهد تا ماست کمتری بفروشد.! خواست بگوید چه میکنی؟ که ناگهان الاغی سررسید و سر به تغار ماست بقال کرد و بقال خواست الاغ را دور کند تنه الاغ تغار ماست را برگرداند و ماست بریخت و تغار شکست.! جلوتر رفت و دکان پارچه فروشی را نگاه کرد که مرد بزاز مشغول زرع کردن پارچه بود و حین زرع کردن با انگشت نیم گز را فشار میدهد و با این کار مقداری از پارچه را به نفع خود نگه میدارد.! جلو رفت تا مچ بزاز را بگیرد و مجازاتش کند ولی با کمال تعجب دید موشی پرید داخل دخل بزاز و یک سکه به دهان گرفت بدون اینکه پارچه فروش متوجه شود به ته دکان رفت.! دیگر جلوتر نرفت و از همان دم برگشت و پیش هارون رفت و گفت: محتسب در بازار است و هیچ احتیاجی به من و دیگری نیست...! حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 پست 👆 3 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍ 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 روایت شده است در حدود 600 سال پیش بهترین معماران ایرانی مشغول ساخت مسجدی عظیم در اصفهان بودند … در روزهای پایانی اتمام بنای مسجد و چند روز مانده به افتتاح مسجد کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام می دادند پیرزنی از آنجا رد میشد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت : فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه ! کارگرها خندیدند و گفتند نه مادر جان این مناره را بهترین معماران ایران ساخته اند … اما معمار تا این حرف را شنید سریع گفت : چوب بیاورید ! کارگر بیاورید! چوب را به مناره تکیه بدهید و فشار بدهید… فششششششااااررر دهید دارد صاف می شود … در حال فشار روی مناره مدام از پیرزن میپرسید : مادر ببنید درست شد؟ مدتی طول کشید تا پیرزن گفت : بله الان درست شد دیگر فشار ندهید !!! پیرزن بخاطر اینکه حرفش را قبول کردند تشکر کرد و دعایی کرد و رفت … کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن مناره را از معمار با تجربه پرسیدند ؟ معمار گفت : اگر این پیرزن راجع به کج بودن این مناره با دیگران صحبت می کرد و شایعه پا می گرفت این مناره تا ابد کج می ماند و دیگر نمی توانستیم اثرات منفی این شایعه را پاک کنیم این است که من گفتم در همین ابتدا جلوی آن را بگیرم ! حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 2 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱