eitaa logo
هاد
4.5هزار دنبال‌کننده
289 عکس
129 ویدیو
25 فایل
(وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ) هم جهت با قاعده های عالم زندگی کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
سرمایه‌داریِ ناب، مکتب مقدس اقتصادی شیکاگو، سیاستمداران گمراه! 🔸رویای فریدمن، قالب‌شکنی جوامع و بازگرداندن آنها به یک وضعیت سرمایه‌داری نابِ فارغ از هر گونه مزاحمت بود: مزاحمت‌هایی چون مقررات دولتی و موانع تجاری. 🔸 محور اصلی آموزش‌های قدسی مآبانه "مکتب اقتصادی شیکاگو" این بود که نیروهای اقتصادیِ عرضه، تقاضا، تورم و بیکاری، مانند نیروهای طبیعت، ثابت‌اند و در حالت تعادل کامل. لذا دولت نباید دخالت کرده و این تعادل را به هم بزند. 🔸فریدمن معتقد بود تقاضا درست همان طور با عرضه در پیوند است که ماه با جزر و مد. 🔸اگر اقتصاد دچار تورم شدید باشد، طبق نظریه پولی فریدمن، علتش بدون استثناء این است که سیاستمداران گمراه نمی‌گذارند بازار خودبخود به تعادل برسد. 🔟 @haad1442
نئولیبرالیسم و آزادی کامل ثروتمندان 🔸 دستورالعمل ابداعی فریدمن برای بازار آزاد و راهبردهای زیرکانه او برای تحمیل آن، برخی افراد را بی‌نهایت ثروتمند کرده و برای آنان چیزی نزدیک به آزادی کامل به ارمغان آورده است. 🔸 آزادی کامل در بی‌اعتنایی به مرزهای ملی، آزادی کامل در پرهیز از مقررات و مالیات و آزادی کامل در ثروت‌اندوزی هر چه بیشتر و بیشتر 🔸بر اساس تفکر نئولیبرالیستی، اگر در اقتصاد بازار آزاد ایرادی وجود دارد، مثلا تورم شدید و بیکاری فزاینده، علتش این است که بازار کاملا آزاد نیست! راه حل مکتب اقتصادی شیکاگو همیشه یکی است: اِعمال جدی‌تر و کامل‌ترِ اصول بنیادی ۱۱ @haad1442
علم ابزاری در اختیار سرمایه داری نئولیبرال 🔸بخشی از جذابیت "مکتب اقتصادی شیکاگو" ناشی از این بود که در برهه‌ای که اندیشه‌های مارکسیستی درباره قدرت کارگران در اطراف جهان پا می‌گرفت، مکتب اقتصادی شیکاگو راهی برای دفاع از منافع سرمایه داران ارائه می‌کرد که به همان اندازه رادیکال و آرمانخواه بود. 🔸وقتی رئیس یک بانک از مزایای سرمایه‌داری سخن می‌گفت، طبیعی بود که او را ثروتمند راهزن بنامند. ولی وقتی فریدمن، ریاضی‌دان ممتاز و صاحب مهارت در بحث و جدل، همین استدلال‌ها را کرد، همه چیز شکل کاملا علمی به خود گرفت. 🔸 علمی سازی نظرات شرکت‌ها از مسیر نهاد‌های آکادمیک یا به ظاهر آکادمیک مزایای عظیمی داشت: 🔸 اولا سیل کمک‌های مالی را روانه ترویج مکتب اقتصادی شیکاگو کرد. دوما در مدتی کوتاه، شبکه‌ای جهانی از موسسات و اندیشکده‌ها را ایجاد کرد که سربازان پیاده نظامِ سرمایه‌داری نئولیبرال را در سراسر جهان بیرون می‌داد. ۱۲ @haad1442
انتقال ثروت های عمومی به بخش خصوصی از اصول بازار آزاد 🔸دیدگاه فریدمن اگرچه در لفافه‌ای از واژگانِ ریاضیات و علوم بیان می شد، ولی دقیقا با منافع ابرشرکت‌های چند ملیتی منطبق بود که به اقتضای طبیعتشان، تشنه بازارهای عظیمِ عاری از مقررات بودند. 🔸 جنگ فریدمن علیه "دولت رفاه" و "دولت بزرگ" سرچشمه تازه‌ای از ثروت‌های سریع‌الحصول و بادآورده را نوید می‌داد. 🔸در جنگ نئولیبرال ها، به جای فتح سرزمینی جدید(استعمار) دولت خود سرحدّی جدید است که باید فتح شود و خدمات عمومی و دارایی‌هایش به بهایی بسیار کمتر از آنچه می ارزد به حراج گذاشته شود. 🔸دارایی‌های دولتی که فریدمن مصّر به فروششان است، محصول نهاییِ سال‌ها سرمایه‌گذاریِ منابع مالیِ عمومی و دانش فنی ست که به ساخت آن دارایی‌ها انجامیده. تمامی این ثروت های عمومی باید به بخش خصوصی منتقل شوند. ۱۳ @haad1442
اصول ذکر شده در کتاب "سرمایه داری و آزادی" فریدمن 🔸دولت‌ها باید تمام قواعد و مقررات موجود بر سر راه انباشت سود را از میان بردارند. 🔸دولت ها باید دارایی‌های تحت اختیارشان را که شرکت‌ها بتوانند به نحو سودآوری اداره کنند به فروش برسانند. 🔸دولت ها باید تامین مالی برنامه‌های اجتماعی را به میزان چشمگیری کاهش دهند. 🔸 مالیات‌ها در صورت ضرورت وجود، باید اندک باشد و از دارا و ندار با یک نرخ ثابتِ غیرتصاعدی وصول شود. 🔸شرکت‌ها باید آزاد باشند محصولاتشان را هر جای دنیا خواستند بفروشند 🔸دولت‌ها نباید برای حمایت از صنایع محلی یا حمایت از مالکیت سرمایه‌داران محلی بر صنایع هیچ تلاشی به خرج دهند. 🔸همه قیمت‌ها از جمله قیمت نیروی کار، باید بوسیله بازار آزاد تعیین شود. نباید هیچ حداقل دستمزدی تعیین شود. 🔸 بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، سازمان بازنشستگی و حتی پارک‌های ملی باید خصوصی‌سازی شوند. ۱۴ @haad1442
ظهور حمایت‌گرایی و ملی‌گرایی در نیمه اول قرن بیستم 🔸جنگ جهانی دوم و سقوط اقتصادی سال ۱۹۲۹ به ضرورت مبارزه با فقر شدت بیشتری بخشید. قدرت های غربی بعد از جنگ جهانی دوم، این اصل را پذیرفتند که کشورهای دارای اقتصاد بازار لازمست تا حدی حقوق اولیه شهروندان را رعایت کنند تا شهروندانِ سرخورده دوباره به جستجوی ایدئولوژی‌هایی جذاب‌تر مثل کمونیسم و فاشیسم نروند. 🔸همین ضرورت بود که در آن دوره به خلق سرمایه داریِ معقول انجامید. یعنی تامین اجتماعی در ایالات متحده، بهداشت و درمان عمومی در کانادا، رفاه عمومی در بریتانیا و حمایت از کارگران در فرانسه و آلمان 🔸جوّ مشابهی در جهانِ در حال توسعه شکل گرفت که به آن توسعه‌گرایی یا ملی‌گرایی جهان سومی اطلاق می شد. 🔸 اقتصاددانان توسعه گرا استدلال می کردند که کشورهایشان فقط در صورتی می توانند از چرخه فقر خارج شوند که به جای خام فروشی منابع شان به اروپا و آمریکا (که قیمت هایشان روند نزولی طی می کرد)، راهبرد درونزای صنعتی شدن را پیش بگیرند. ۱۵ @haad1442
روایت کتاب دکترین شوک از ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتا علیه دولت مصدق: 🔸 در نتیجه ایجاد تمایل در برخی کشورها برای ملی‌گرایی، ایران رهبری توسعه‌گرا به نام محمد مصدق داشت که شرکت نفت را ملی کرد. 🔸 اندونزی تحت حکومت احمد سوکارنو از پیوستن تمام دولت های ملی‌گرای جهان سوم به یکدیگر برای تشکیل ابرقدرتی همتای بلوک غرب و شوروی سخن می گفت. 🔸کشورهای آمریکای لاتین سیاست های توسعه گرایانه جایگزینی واردات را دنبال کردند.با پیگیری ملی شدن معادن و بانک ها، رویای استقلال اقتصادی آمریکای لاتین را دنبال می کردند‌. 🔸محافل وابسته به شرکت های بزرگ باعث پا گرفتن جنبشی در سیاست خارجی آمریکا و بریتانیا شد که می کوشید دولت های توسعه‌گرا را به دوگانه شرق یا غرب بکشانند. 🔸 سال۱۹۵۳ سازمان جاسوسی سیا به اولین کودتای خود دست زد. در ایران مصدق را سرنگون کرد و شاه بی رحمی را جایگزین او کرد. 🔸سال ۱۹۵۴ آربنز در گواتمالا سرنگون شد و شرکت آمریکایی یونایتد فروت همه کاره شد. 🔸اما در مقایسه با ایران و گواتمالا، توسعه گرایی در کشورهای آمریکای لاتین ریشه ای عمیق‌تر دوانده بود و ریشه‌کن کردنش در آنجا چالشی بس بزرگ‌تر بود ۱۶ @haad1442
آمریکا و آموزش اقتصاد نئولیبرال به نخبگان شیلیایی 🔸شولتز رئیس دانشکده اقتصاد شیکاگو در دهه ۵۰ می گفت: "ایالات متحده باید برنامه های اقتصادی‌اش در خارج را بازبینی کند. ما می‌خواهیم که کشورهای فقیر فقط از طریق رابطه با ما و پی گرفتن راه مورد توصیه ما برای رسیدن به توسعه اقتصادی، برنامه های نجات اقتصادی خود را طرح‌ریزی کنند" 🔸طرح او بسیار ساده بود: ایالات متحده مخارج اعزام دانشجویان شیلیایی برای تحصیل در رشته اقتصاد را در هارترین مدرسه نئولیبرال یعنی دانشگاه شیکاگو تامین کند. 🔸وزارت خارجه ایالات متحده با انتخاب شیکاگو یعنی دانشکده‌ای که استادانش با قاطعیت برای برچیدن برنامه‌های دولت شیلی تحریک و تبلیغ می‌‌کردند، برای آموزش شلیلیایی‌ها، موضع ستیزه جویانه روشنی را آغاز کرد. ۱۷ @haad1442
دانشگاهِ همکارِ شیکاگو در شیلی برای زمین زدن اقتصاد شیلی 🔸آمریکا برای برقراری برنامه مبادله استاد و دانشجو بین دانشگاه شیکاگو و شیلی ابتدا به سراغ دانشگاه اصلی شیلی رفت. 🔸رئیس دانشگاه پیشنهاد آمریکا را رد کرد و گفت فقط به شرطی در این کار مشارکت خواهد کرد که هیئت علمی دانشگاهش در این امر که چه کسی در ایالات متحده دانشجویانش را آموزش خواهد داد، حق دخالت داشته باشد. 🔸به این ترتیب نماینده آمریکا سراغ رئیس موسسه‌ای کم اهمیت‌تر، یعنی "دانشگاه کاتولیک" شیلی رفت که مدرسه ای بسیار محافظه‌کارتر و فاقد دانشکده اقتصاد بود. 🔸 هدف "پروژه شیلی" پرورش جنگجویانی ایدئولوژیک بود که در جنگ ایده‌ها علیه اقتصاددانان آمریکای لاتین پیروز شوند. 🔸این پروژه در سال ۱۹۵۶ رسما شروع شد. ۱۸ @haad1442
بنیاد فورد و تامین مالی دوره‌ی تربیت اقتصاددانان نئولیبرال 🔸برنامه آموزشی تربیت اقتصاددانان شیلیایی در دانشگاه شیکاگو از طرف بورس‌های اهدایی "بنیاد فورد" تامین مالی شد. 🔸به یکباره شیلی و اقتصاد آن موضوع بحث هر روزه دانشکده اقتصاد دانشکده نئولیبرال شیکاگو شد. 🔸در دانشگاه شیکاگو، تمام سیاست های اقتصادی شیلی را زیر ذره‌بین گذاشتند و تحت عنوان بلاهت‌های سیاست‌های اقتصادی توسعه‌گرا نیازمند اصلاح دانستند. از جمله برنامه‌های قویِ تامین اجتماعی‌اش، حمایت‌هایش از صنایع ملی، موانع تجاریِ آن در مقابل واردات و برنامه کنترل قیمت‌ها. 🔸ظرف یک دهه، دانشگاه افراطی شیکاگو مقصد اصلی کسانی از کشورهای آمریکای لاتین شد که می خواستند در خارج از کشورشان اقتصاد بخوانند. از کشورهایی مثل آرژانتین، برزیل و مکزیک و این چیزی بود که برای چند دهه خط سیر تاریخ منطقه را شکل داد. ۱۹ @haad1442
فریدمنی‌تر از فریدمن 🔸وقتی اولین گروه از دانش‌آموختگان شیلیاییِ دانشگاه شیکاگو به وطن برگشتند، از خود فریدمن هم فریدمنی‌تر شده بودند. 🔸بسیاری از آنها استادان دانشکده اقتصاد "دانشگاه کاتولیک" شیلی شدند و سریعا آن دانشگاه را به قلب مکتب شیکاگو در منطقه تبدیل کردند. همان برنامه آموزشی، همان کتب درسی و همان ادعای مصرانه نسبت به شناخت ناب و علمیِ اقتصاد. 🔸 با تامین مالیِ بیشتر توسط "آژانس آمریکایی توسعه بین‌المللی (USAID)، "بر و بچه‌های شیکاگو" در شیلی سفیرانی پر‌شور و حرارت در منطقه برای ایده‌هایی شدند که مردم منطقه آن را نئولیبرالیسم می خواندند. 🔸وزیر خارجه شیلی در دهه ۹۰، روند آموزش صدها اقتصاددان شیلیایی طبق اصول مکتب اقتصادی شیکاگو را نمونه تکان‌دهنده‌ای از نفوذ سازمان یافته ایدئولوژی از ایالات‌متحده به کشوری دیگر توصیف کرد. 🔸این فعالیت ها یکی از اَشکالِ امپریالیسم فرهنگی بود و هدف آن آموزش چندین نسل دانشجویانی بود که "رهبران فکری امور اقتصادی در شیلی و منطقه شوند". ۲۰ @haad1442
دشمنان انتخاب مردم 🔸دولت سالوادور آلنده با برنامه‌ای در انتخابات سال ۱۹۷۰ شیلی پیروز شد که هدفش انتقال بخش‌های بزرگی از اقتصاد به حیطه مالکیت دولت بود که اداره آن را شرکت‌های خارجی و داخلی در دست داشتند. 🔸آلنده به نسل جدیدی از انقلابیون آمریکای لاتین تعلق داشت. به چه‌گوارا شباهت داشت، منتها دانشگاهی‌تر و اتوکشیده‌تر. مانند فیدل کاسترو آتشین سخن می گفت. او اعتقاد راسخ به مردم‌سالاری داشت و دنبال تغییرات سوسیالیستی از طریق صندوق‌های رای بود، نه مبارزه مسلحانه. 🔸اگرچه برای جبران خسارات شرکت‌های خارجی که سرمایه‌گذاری‌هایشان را از دست می‌دادند، آلنده شرایط منصفانه‌ای را پیشنهاد کرده بود، اما شرکت‌های چند‌ملیتیِ ایالات متحده از این هراس داشتند که آلنده مظهر آغاز حرکتی فراگیر در عرصه آمریکای لاتین شود. لذا احتمال از دست رفتن این موقعیت در آینده را نمی توانستند بپذیرند. 🔸وقتی نیکسون رئیس‌جمهور آمریکا شنید که آلنده به ریاست جمهوری انتخاب شده است، به هلمز، رئیس سازمان جاسوسی سیا، چنین دستور داد: کاری کنید که "اقتصاد شیلی را به شیون کشیدن وادارید." ۲۱ @haad1442
اعلام جنگ شرکت‌های آمریکایی مستقر در شیلی علیه دولت شیلی 🔸به مجرد پیروزی آلنده در انتخابات و حتی پیش از برگزاری مراسم تحلیف، شرکت‌های آمریکایی علیه وی اعلام جنگ کردند. مرکز این فعالیت‌ها "کارگروه ویژه شیلی" مستقر در واشنگتن بود. 🔸اعضای این کارگروه شامل شرکت‌های عمده فعال در بخش معدن بود که در شیلی سرمایه‌گذاری کرده بودند. شرکت بین‌المللی تلفن و تلگراف که مالک ۷۰ درصد شرکت تلفن شیلی بود، شرکت شیمیایی فایزر (دارای جنایات دارویی_شیمیایی در آفریقا برای آزمایش)، بانک آمریکا 🔸تنها هدف کارگروه ویژه شیلی این بود که با اقدامات خود "در جهت تخریب و فروپاشیِ اقتصاد شیلی"، آلنده را به دست کشیدن از برنامه‌های ملی‌سازی وادارد. 🔸 طبق صورتجلسات این کارگروه که اکنون از حالت محرمانه خارج شده است، طرح پنهانی شرکت‌های آمریکایی سرمایه‌دار در شیلی شامل این موارد بود: ممانعت از وام دادن ایالات متحده به شیلی، واداشتنِ بی‌سر و صدای بانک‌های خصوصی ایالات متحده به همین کار، مذاکره با مقامات بانکیِ غیرآمریکایی به همین منظور، تعویق خرید از شیلی به مدت ۶ ماه، استفاده از ذخایر مس ایالات متحده به جای خرید از شیلی، ایجاد کمبود شدید در ذخیره ارزی (دلار) شیلی و این فهرست همچنان ادامه داشت. ۲۲ @haad1442
تغییر رژیم اندونزی در کودتای ۱۹۶۵ از ملی‌گرایی به سرمایه‌داری هار 🔸از جنگ جهانی دوم به این سو، اندونزی تحت رهبری دکتر احمد سوکارنو بود. سوکارنو با حمایت‌های گمرکی از اقتصاد اندونزی، با توزیع ثروت و اخراج صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی خشم کشورهای ثروتمند را برانگیخت. 🔸 اسنادی که از حالت محرمانه خارج شده، نشان می دهد که سازمان سیا دستوراتی از مقامات عالی‌رتبه ایالات متحده برای "سر به نیست کردن سوکارنو" دریافت کرده بود. 🔸بعد از چند‌بار اقدام ناموفق، فرصت مناسب در اکتبر ۱۹۶۵ به دست آمد و ژنرال سوهارتو، با پشتیبانی سیا، طی یک کودتا قدرت را تصرف و سپس قلع و قمع مخالفان خود را آغاز کرد. 🔸ظرف حدود یک ماه حداقل نیم میلیون و احتمالا یک میلیون نفر به قتل رسیدند. در جاوه شرقی مسافرانی که از آن مناطق می آمدند، از رودهای کوچک و نهرهایی که از اجساد انباشته و سد شده بود سخن می گفتند. به نحوی که حمل و نقل از طریق رودخانه متوقف شده بود. 🔸آنچه جالب است نه فقط بی‌رحمی‌های سوهارتو، بلکه نقش فوق العاده جمعی از اقتصاددانان اندونزیاییِ دانش‌آموخته دانشگاه کالیفرنیا (در برکلی) موسوم به "مافیای برکلی" بود. 🔸اقدامات سوهارتو در ریشه‌کن کردن ملی‌گراها موثر بود، اما این مافیای برکلی بود که نسخه اقتصادی آینده کشور را پیچید. ۲۳ @haad1442
"مافیای برکلی" در اندونزی الگوی "بچه های شیکاگو" در شیلی 🔸 مافیای برکلی بخشی از برنامه‌ای بود که در سال ۱۹۵۶ آغاز شد. این گروه از دانشجویان اندونزیایی مانند بچه‌های شیکاگو در ایالات متحده تحصیل کرده بودند و مخارج تحصیل آنها را بنیان فورد پرداخت می کرد. 🔸این دانشجویان پس از پایان تحصیلات به کشورشان بازگشتند تا نسخه برابر اصل یک دانشکده اقتصاد به شیوه غربی را بنا کنند. دانشکده اقتصادِ دانشگاه اندونزی را تاسیس کردند و بنیاد فورد استادان آمریکایی را برای تدریس در این دانشکده به جاکارتا فرستاد. 🔸دانشجویان بورسیه بنیاد فورد، رهبری گروه‌های دانشجویی که دنبال سرنگونی احمد سوکارنو بودند را برعهده گرفتند. 🔸پس از کودتای سوهارتو و اعدام انبوهی از مخالفان، وی کابینه اش را از اعضای مافیای برکلی انباشت و کلیه سمت‌های بسیار مهم مالی را به آنان سپرد. 🔸مافیای برکلی در خیر مقدم گویی به سرمایه‌گذاران خارجی که می خواستند ثروت‌های عظیم معدنی و نفت اندونزی را استخراج کنند، سنگ تمام گذاشتند. آنها قوانینی وضع کردند که شرکت‌های خارجی می توانستند مالک ۱۰۰ درصد منابع اندونزی باشند و معاف از مالیات ۲۴ @haad1442
در تکمیل مباحث کتاب دعوت می کنیم این مطلب را بازخوانی کنید👇 @haad1442
شوک و ارعاب ایده‌‌ای که از اندونزی به کمک سرمایه‌داری نئولیبرال در شیلی آمد 🔸کودتای سوهارتو و جلادانش در اندونزی نشان داد که در صورت استفاده از سرکوب و قتل عام گسترده، کشور در نوعی شوک فرو خواهد رفت و مقاومت مردم را می توان از میان برداشت. بطوری که مردمی که چند هفته پیش بر استقلال کشورشان پافشاری می کردند، اکنون از شدت ترس همه چیز را به کودتاگران جلاد واگذاشته بودند. کودتای سوهارتو اندونزی را به یکی از پذیراترین محیط‌های جهان برای شرکت‌های چند‌ملیتی تبدیل کرد. 🔸کمی پس از انتخاب آلنده در شیلی، مخالفانش به تقلید از کودتای خشونت‌بار اندونزی پرداختند. سیا و شرکت‌های خارجی چند ملیتی آنها را تامین مالی می‌کردند. 🔸 سرنگونی آلنده با شراکتِ برابر بین نظامیان و اقتصاددانان نئولیبرال انجام شد. طرح کلی تصمیمات اقتصادی برای شورای نظامیان کودتاچی توسط بروبچه‌های شیکاگو تهیه شد. این طرح صحیفه مقدس پانصد صفحه‌ای بود که "آجر" خوانده می شد و از همان روزهای آغازین کودتا هدایتگر اقتصادی آنان بود. 🔸 ژنرال پینوشه در یازدهم سپتامبر ۱۹۷۳ سانتیاگو را به سان منطقه جنگی درنوردید. با اینکه هیچ نیروی نظامی مقابل آنها نبود، تانک‌ها را به خیابان‌ها آوردند و شلیک می کردند، جت‌های جنگنده ساختمان‌های دولتی را مورد حمله هوایی قرار می‌دادند.جنگی یک سویه در جریان بود. همه نیروهای نظامی و انتظامی در کنترل پینوشه بود و آلنده از خود ارتشی نداشت. 🔸 تنها کاخ ریاست جمهوری و پشت‌بام‌های دور و برش در اختیار آلنده و طرفدارانش بود که برای دفاع از رای مردم با شهامت بسیار تلاش می‌کردند. با آنکه فقط سی و شش نفر هوادار آلنده درون کاخ بودند، نظامیانِ پینوشه بیست و چهار موشک به کاخ شلیک کردند. 🔸پینوشه، فرمانده متکبر و دمدمی مزاجِ عملیات کودتا، که خود سوار بر تانک وارد کاخ ریاست جمهوری شد، می خواست که این رویداد به منتها درجه چشمگیر و کوبنده باشد. حتی اگر این کودتا در ابعاد یک جنگ نبود اما طوری طراحی شده بود که به مردم حس جنگ بدهد. ۲۵ @haad1442
هول و وحشت مردم ابزاری برای تحمیل نئولیبرالیسم در کودتای پینوشه 🔸 شیلی کشوری بود که قبل از کودتای پینوشه از موهبت صد و شصت سال حکمرانی دموکراتیک بهره‌مند بود. اما حالا کاخ ریاست جمهوری شیلی شعله‌ور بود، بدن کفن پیچیده رئیس‌جمهور را روی براکارد از کاخ خارج می کردند، نزدیک‌ترین یارانش را در خیابان‌ها ردیف کرده بودند و به روی آنها اسلحه نشانه رفته بودند. 🔸 در سالهای منتهی به کودتا، مربیان آمریکایی که بسیاری شان عوامل سیا بودند، یک جنون ضد‌کمونیستی را در نظامیان شیلی دامن زده و به قبول این باور ترغیبشان می کردند که سوسیالیست‌ها در واقع جاسوسان شوروی، نیرویی بیگانه با جامعه شیلی و به اصطلاح دشمنان داخلی هستند. اما در واقع این خود نظامیان بودند که به دشمن داخلی واقعی تبدیل شده بودند و آماده بودند سلاح‌هایشان را به سوی مردمی نشانه روند که برای حفاظت از آنها سوگند خورده بودند. 🔸 با مرگ آلنده، اسارت اعضای کابینه اش و عدم وجود نشانه‌ای از مقاومت مردمی، با فرارسیدن بعد از ظهر، جنگ بزرگ کودتا‌چیان نظامی پایان یافته بود. اما این برای ایجاد شوک کافی نبود. ژنرال‌ها می دانستند که بقایشان در مسند قدرت منوط به این است که شیلیایی‌ها را هول و وحشتی واقعی فراگیرد. 🔸طبق یکی از گزارش های سیا که بعدها از طبقه‌بندی محرمانه خارج شد، حدودا ۱۳۵۰۰ غیرنظامی بازداشت شدند و آنها را در کامیون‌ها چپاندند و به دو استادیوم اصلی شیلی بردند. اما آنچه در استادیوم ملی به نمایش گذاشتند نه فوتبال که مرگ بود. 🔸پیکرهای بی‌جان صدها نفری که در این دو استادیوم اعدام شدند بعدا تدریجا در کنار بزرگراه‌ها یا در حالی که در آبراه‌های گل‌آلود شهری شناور بود، پیدا شد. ۲۶ @haad1442
شوک اقتصادی پس از شوک کودتا 🔸پس از کودتای پینوشه در شیلی در ۱۹۷۳، بچه‌های شیکاگو طرح پیشنهادی خود را که شباهت زیادی به مباحث کتاب "سرمایه‌داری و آزادی" میلتون فریدمن داشت، اجرا کردند: 🔸طی یک سال و نیم نخست برخی از شرکت‌های دولتی از جمله چند بانک خصوصی‌سازی شد، انواع جدیدی از فعالیت‌های مالی سوداگرانه زیان‌بار به حال جامعه مجاز شد، مرزها به طور کامل به روی واردات گشوده و موانع تجاری که حامی تولید‌کنندگان شیلیایی بود، برداشته شد، خدمات رفاهی و اجتماعی دولت ده درصد کاهش یافت و کنترل دولت بر قیمت‌ها لغو شد. 🔸در سال ۱۹۷۴ به رغم قطع یکباره دخالت‌های دولت در بازار، تورم به ۳۷۵ درصد رسید که بالاترین نرخ تورم در جهان بود. 🔸 از آنجایی که آزمایش "تجارت آزاد" پینوشه کشور را از واردات ارزان قیمت لبریز کرده بود، کارگران شیلیایی از کار بیکار و واحدهای اقتصادی محلی یکی پس از دیگری بسته می شدند، زیرا قادر به رقابت با کالاهای ارزان‌قیمت وارداتی نبودند. میزان بیکاری رکورد شکست و گرسنگی پدیده‌ای فراگیر شد. 🔸بچه‌های شیکاگو دقیقا به سبک مکتب اقتصادی شیکاگو استدلال می کردند که نظریه آنها خالی از ایراد است و اِشکال کار در این است که نظریه آنان با جدیت کافی اعمال نشده است! ۲۷ @haad1442
دیدار دو شوکر 🔸یک سال و نیم پس از شروع آزمایش ایده‌های مکتب اقتصادی شیکاگو در شیلی، زمانی که اکثر مردم از سرمایه‌داری افراطی در عذاب بودند، میلتون فریدمن به دیدار پینوشه رفت. مطبوعات، تحتِ کنترل شورای نظامیِ کودتاچیان بود و هر سخن و دیدار فریدمن به سرخط روزنامه‌ها تبدیل می‌شد و سخنرانی‌های او از تلویزیون ملی پخش می شد. دیدار خصوصی او با پینوشه از هر خبری مهم‌تر بود. 🔸فریدمن در طول اقامتش در شیلی سعی داشت این نکته را در مغزها فرو کند که شورای نظامی کودتاچیان خوب شروع کرده است، اما لازم است که از گذشته‌ها کلا دست بشوید و به‌طور دربست از بازار آزاد استقبال کند. 🔸او خواستار "شوک درمانی" بود و می‌گفت این "تنها دارو است و به طور قطع، دارویِ درمانگر همین است و هیچ داروی دیگری وجود ندارد". 🔸فریدمن، پینوشه را متقاعد کرد که بودجه خدمات رفاهی و اجتماعی دولت را "به میزان ۲۵ درصد ظرف ۶ ماه و به صورت فراگیر" کاهش دهد و مدعی بود صدها هزار نفری که در نتیجه این سیاست از بخش دولتی اخراج می شوند، سریعا مشاغل جدیدی در بخش خصوصی خواهند یافت! او به ژنرال اطمینان داد که در صورت پیروی از توصیه هایش می‌تواند اعتبار یک "معجزه اقتصادی" را به نام خود ثبت کند و ظرف چند ماه به تورم خاتمه بخشد. ضمن آنکه بیکاری مسئله ای کوتاه‌مدت چند ماهه است و متعاقب آن اوضاع سریعا بهبود می یابد. او بر اهمیت شوک اصرار داشت و تاکید کرد که اصلاحات تدریجی امکان‌پذیر نیست. باید به شکل برق آسا این اصلاحات اجرا شود. ۲۸ @haad1442
دستاورد دیدار پینوشه و فریدمن برای ملت شیلی 🔸پینوشه بی‌درنگ پس از دیدار فریدمن، کابینه‌اش را از تعداد بیشتری بچه‌های شیکاگو انباشت. رئیس جدید بانک مرکزی که به شوک‌درمانی نظر مساعدتری داشت، اعلام کرد: "اگر صنعتگرانی از این موضوع شکایت دارن، "برن به جهنم" . من که ازشون حمایتی نمی کنم" 🔸دولت پینوشه در سال ۱۹۷۵ بودجه خدمات دولت را در یک نوبت ۲۷ درصد کاهش داد و همچنان از آن کاست تا در سال ۱۹۸۰ مخارج دولت در عرصه خدمات رفاهی و اجتماعی به نصف میزان دوران آلنده رسید. بهداشت و درمان و آموزش سنگین‌ترین لطمات را دیدند. پانصد شرکت و بانک دولتی خصوصی‌سازی شد، بسیاری را به رایگان بخشیدند. به شرکت‌های داخلی رحم نکردند و باز هم موانع تجاری دیگری را از میان برداشتند که نتیجه آن از دست رفتن ۱۷۷ هزار شغل صنعتی بین سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۸۳ بود‌. سهم تولید صنعتی به سطوحی افت کرد که در زمان جنگ جهانی دوم دیده شده بود. 🔸حتی مجله اکونومیست که طرفدار پروپاقرص بازار آزاد بود، اقدامات مزبور را "افراط در خود مُثله‌گری" دانست. ۲۹ @haad1442
سیاست‌های بنیان برافکن 🔸پینوشه با اجرای سیاست‌های بازار آزاد عامداً کشورش را دچار رکودی عمیق کرد و مردم در فقری جمعی فرو رفتند. بحران بیکاری شیلی ماه‌ها نَه، که سال‌ها به درازا کشید. 🔸تحت حکومت پینوشه، ۷۴ درصد درآمد خانوار فقط صرف خرید نان می شد، خانواده مجبور بود از اقلامی همچون شیر و کرایه اتوبوس برای رفتن به محل کار صرف‌نظر کند، در حالی که هزینه نان و شیر و کرایه اتوبوس ۱۷ درصد حقوق یک کارمند دولتی در حکومت آلنده بود. 🔸 مدارس چارتر و کوپنی جایگزین نظام مدارس دولتی شد، نظام بهداشت و درمان پولی شد، مهدکودک‌ها و قبرستان‌ها خصوصی‌سازی شدند و حتی نظام تامین اجتماعی شیلی هم خصوصی سازی شد. 🔸شورای نظامی کودتاچیان که به استعاره‌های فریدمن درباره "بیماری" کذایی دلبسته بود، از مردم پوزش نمی خواست، بلکه توضیح می‌داد که "علت برگزیدن این راه این است که تنها راهی است که منشاء بیماری را مستقیما هدف می گیرد" و فریدمن موافق بود. ۳۰ @haad1442
فروپاشی اقتصاد شیلی 🔸اقتصاد شیلی در سال ۱۹۸۲ فروپاشید. میزان بدهی‌های شیلی به حد انفجار رسید، اقتصاد یک‌بار دیگر با تورم لجام‌گسیخته رو‌به‌رو شد و میزان بیکاری به ۳۰ درصد رسید. بنگاه‌های مالی که از قید هرگونه قانون و مقررات رها شده بودند، با گرفتن وام، دارایی‌های کشور را خریده بودند و بدهی سنگین در حد ۱۴ میلیارد دلار بالا آورده بودند. 🔸جمع کوچکی از خواص ظرف مدتی فوق‌العاده کوتاه از ثروتمند به فوق ثروتمند تبدیل شدند. بسیاری از شیلیایی‌ها اقدامات پینوشه را جنگ توانگران علیه تهی‌دستان و طبقه متوسط می دانند. 🔸تنها چیزی که مانع از سقوط کامل اقتصاد شیلی شد، این بود که شرکت دولتی مس که آلنده آن را ملی اعلام کرده بود، هیچ گاه مشمول خصوصی‌سازی نشده بود. اوضاع چنان متزلزل شد که پینوشه مجبور شد دقیقا همان کاری را بکند که آلنده کرده بود: او بسیاری از شرکت‌ها را دوباره ملی کرد. 🔸حتی در سال ۱۹۸۸ که اقتصاد نهایتا تثبیت شد و سریعا در حال رشد بود، ۴۵ درصد جمعیت شیلی به زیر خط فقر غلتیده بودند. در حالی که بالاترین دهک جامعه به لحاظ ثروت شاهد افزایش ۸۳ درصدی درآمد بود. حتی در سال ۲۰۰۷ شیلی همچنان یکی از نابرابرترین جوامع جهان بود. ۳۱ @haad1442
هدف اصلی و ناگفته شوک درمانی 🔸تجربه شیلی نشان می دهد که به رغم همه ادعاها هدف از شوک درمانی دقیقا مکیدن ثروت و تزریق آن در دهک‌های بالای جامعه و به ورطه نابودی کشاندن بخش بزرگی از طبقه متوسط در اثر شوک‌های وارده است. 🔸چندین میلیارد دلار از مزدبگیران کش رفتند و در جیب سرمایه‌داران و زمین‌داران سرازیر کردند. تمرکز ثروت در شیلیِ پینوشه اصلا پدیده ای اتفاقی نبود، بلکه یک قاعده بود. 🔸 برخلاف آنچه نظامیان کودتاچی مایلند جهان باور کند، تمرکز ثروت عوارض شرایط نبود بلکه اُس و اساسِ طرحِ اجتماعیِ آنها بود. 🔸شیلی تحت حاکمیت مکتب اقتصادی شیکاگو، تصویری از آینده اقتصاد جهانی را نشان می‌داد که قرار بود بارها و بارها تکرار شود، از روسیه گرفته تا آفریقای جنوبی، تا آرژانتین و ... 🔸خروجی این اقتصاد چیزی نیست جز سوداگری‌های جنون‌آمیز، کارخانه‌های متروک، زیرساخت‌های در حال فرسودگی، حدود نیمی از جمعیتِ کلاً از اقتصاد کنار نهاده شده، فاصله طبقاتی نجومی، فساد خارج از کنترل، حاکمیت روابط به جای ضوابط، شیوه‌های مشکوکِ حسابداری، مصرف‌گرایی جنون‌آمیز، تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسط، انتقال ثروت از بخش عمومی به بخش خصوصی، بار شدن بدهی‌های فوق‌العاده هنگفتِ بخش خصوصی بر گُرده بخش عمومی... ۳۲ @haad1442
سرمایه‌داری فاجعه محور 🔸از سال ۲۰۰۴ خانم نائومی کلاین پژوهشی را از تاریخ اقتصاد چند دهه اخیر آغاز کرد که آکنده از گفته‌ها و اغلب ناگفته‌هایی ست درباره بحران‌های گوناگون و اینکه چگونه از این بحران‌ها سوء استفاده می شود تا راه برای سرمایه‌داری فاجعه محور در سراسر دنیا باز و هموار شود. 🔸بحرانی فرا می رسد، هول و هراس جامعه را در بر می گیرد و نظریه‌پردازان مکتب نئولیبرال با رخنه کردن در خلاء اجتماعیِ ناشی از بحران و جوّ ترس و نگرانی، دست بکار می شوند و به نفع شرکت‌های بزرگ، به مهندسی جوامعِ بحران‌زده می پردازند. 🔸خانم کلاین ضمن پژوهش‌های خود به شباهت‌های تکان‌دهنده‌ای بین شکنجه افراد در زندان‌های سازمان جاسوسی آمریکا و نظریات شوک‌درمانی استادان اقتصاد برمی‌خورد. 🔸طبق یکی از کتاب‌های راهنمای سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، هدف از شکنجه (یعنی مرحله سست کردن و به راه آوردن زندانی) ایجاد نوعی توفان شدیدِ ذهنی است. پس از شکنجه، زندانی به قدری از نظر روانی به قهقرا رفته و وحشت‌زده است که دیگر قادر نیست منطقی فکر کند یا حافظ منافع خود باشد. فاصله زمانیِ فوق‌العاده کوتاهی وجود دارد که در آن فرد زندانی دچار نوعی حالت تعلیقِ بین زندگی و مرگ می شود و شخصیتِ شکل‌گرفته و فرهیخته‌اش همراه با ویژگی‌های آن فرو می ریزد، یک نوع شوک یا فلج روانی است. بازجوی مجرب این لحظه را در هنگام رخداد آن خوب می شناسد و می داند که زندانی آماده اقرار و دست کشیدن از باور‌های پیشین است. 🔸دکترین نظامی ایالات متحده که مبنای حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق را تشکیل داد، بر اساس سند "شوک و ارعاب، نیل به سلطه آنی"، است که پیرو همین شباهت‌ها تدوین شده است. در ادامه به سرمایه‌داری فاجعه محور در عراق که توسط آمریکا اجرا شد خواهیم پرداخت. ۳۳ @haad1442