eitaa logo
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
1.6هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
7.2هزار ویدیو
295 فایل
🌼تمام فعالیتهای کانال هدیه به آقا جانم مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌼 🔻شهید ابراهیم هادی:مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز رضای خدا انتقادات و پیشنهاد https://daigo.ir/secret/4785004014
مشاهده در ایتا
دانلود
تحدیر جزء 5 - استاد معتز آقائی.mp3
4.01M
📖تحدیر (تند خوانی)قران مجید 📿قاری : استاد معتز آقائی 💠جزء : ۵ https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🌺نکات کلیدی جزء پنجم🌺 ___________________ 1- مدیریت خانواده با مرد است و او موظف است هزینه های زندگی را تأمین کند.(نساء: 34) 2- همسر شایسته متواضع و نگهدار اسرار، اموال و آبروی خانواده است. (نساء: 34) 3- یک نفر از خانواده مرد و زن تعیین کنید تا به اختلافشان رسیدگی کنند. (نساء: 35) 4- در خوبی کردن با خویشان، یتیمان، نیازمندان و همسایگان سنگ تمام بگذارید. (نساء: 36) 5- نیکی کنید که خدا در ازای کوچکترین کار خوب، چندین برابر پاداش می دهد. (نساء: 40) 6- از خدا و پیامبر اطاعت کنید تا گرامی شوید و همدم و هم مسیر پیامبران و شهدا باشید. (نساء: 69) 7- اگر به شما خوبی شد، به صورتی بهتر یا دست کم به همان صورت جواب دهید. (نساء: 86) 8- سهل انگاری و اشتباه خود را به شخص دیگری نسبت ندهید. (نساء: 112) 9- عادل باشید حتی اگر به ضرر خودتان، والدین یا خویشان باشد. (نساء: 135) •┈┈┈••❥••⁦⁦••❥••┈┈┈• https://eitaa.com/hadi_soleymani313
4_5814471736858512178.mp3
1.73M
🌄 دعای سحر «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ...» 🎙 با صدای استاد موسوی قهار https://eitaa.com/hadi_soleymani313
*⚜️دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان* ┈┉┅━❀🔸❀━┅┉┈ 🌕 فضیلت و ثواب روز پنجم ماه مبارک رمضان برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم (ص) : 🌺 خداوند در جنة الماوى به شما هزار هزار شهر دهد که در هر شهرى هفتاد هزار خانه و در هر خانه هفتاد هزار خوان و بر هر خوان هفتاد هزار کاسه که در آن شصت هزار رنگ خوراک مختلف است. 📚 امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص 48 ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 به قربان افطار و خرما و نجوای تو سحرهای پر گریه و سوزش و آه تو کجا می نشینی اذان ها، فدایت شوم به قربان آن سفره ی سرد و تنهای تو 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ 🎙 /حاج آقا دانشمند/ ❤️ مظلوم تر از (عجل الله تعالی)خداوند خلق نکرده https://eitaa.com/hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر آخرالزمانی از تل‌آویو/ ۷۰۰ هزار نفر به خیابان آمدند 🔹منابع صهیونیستی گزارش داده‌اند که امشب بیش از ۷۰۰ هزار نفر در تل‌آویو به خیابان آمدند. این بزرگ‌ترین تظاهرات در ۳ ماه گذشته بوده و جمعیت کماکان رو به افزایش است. 🔹ارتش رژیم صهیونیستی به دلیل از دست دادن کنترل وضعیت آماده‌باش را ارتقاء داده است. خبرنگار المیادین گزارش داده تظاهرات‌ها مسئولان صهیونیستی را شگفت‌زده کرده و آنها آماده چنین سناریویی نبودند. 🔹رسانه‌های صهیونیستی گزارش داده‌اند معترضان به طرح جنجالی اصلاحات قضایی خانه نتانیاهو را محاصره کرده‌اند و او‌ نیز در حال رایزنی برای توقف این طرح است اما وزیر دادگستری گفته اگر نتانیاهو چنین کند او استعفا خواهد کرد. https://eitaa.com/hadi_soleymani313
برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن است. "امام‌باقرعلیه‌السلام" https://eitaa.com/hadi_soleymani313
در کلام شهدا ابراهیم میگفت .؛ به حجاب احترام بگذارید زیرا حفظ آرامش و بهترین امر معروف برای شماست... 🌷 https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🔴 احسنت و ماشالله به دلاورمردان ارتش انقلابی جمهوری اسلامی ... ⏪ در زمانی که خیلی از نهادهای انقلابی به دلایل مختلف غیر الهی ، امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده اند ، ارتش انقلابی جمهوری اسلامی در شهرک شهید بهشتی که ساکنان آن خانواده محترم کارکنان ارتش هستند واحد امر به معروف و نهی از منکر ایجاد کرده است . 💡🧐 این اقدام انقلابی ارتش ، انشالله الگوی همه باشد ... https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🔴 نماز شب ششم‌ ماه رمضان معادل با ثواب شب قدر 🔵 امام علی علیه السلام فرمودند: 🟡 هر کس در شب ششم ماه رمضان، چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت سوره حمد و سوره ملک را قرائت کند، پس گویی که مصادف با شب قدر شده است. 📚 وسائل الشیعه ج ۵ ص ۱۸۷ 🟢 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم. 🆔 eitaa.com/emame_zaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌️ایران سومین کشور جهان در درمان سرطان به روش فوق پیشرفته ژن درمانی 🇮🇷اولین بیمار سرطانی، به روش ژن درمانی درمان شد ‼️اینجا همون کشوریه که قبل از انقلاب به پزشکان خارجی مهتاج بود https://eitaa.com/hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کار درست باغ ارم شیراز در برابر بی‌حجاب‌ها نهی از منکر توسط مسئولین مربوطه، این کار درسته👌 07132272538 شماره تماس باغ ارم شیراز دوستان تماس بگیریم و موج تشکر از اجراء قانون حجاب راه بیندازیم https://eitaa.com/hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅لطفا فقط فقط (تورهای گردشگری مختلط)در فضای حقیقی و مجازی به ای دی زیر ارسال شود👇 @gozaresh_100 لطفا مستندات کامل باشد👇 فضای مجازی:لینک ، عکس ،آدرس،تلفن فضای حقیقی:آدرس دقیق ، تلفن ❌لطفا حواستون باشه گزارش تور مختلط را فقط اینجا بفرستید.❌ 👈به بزرگترین کانال مطالبه گری کشوری ملحق شوید.👉 فرهنگسازی حیا👇🌷❤️ 🆔@farhangsaze_haya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای هرشب که باعث آمرزش گناهان چهل ساله می شود. @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگزاری مراسم افطاری در ورزشگاه استمفورد بریج لندن باشگاه چلسی انگلیس برای اولین بار در تاریخ لیگ برتر انگلیس میزبان روزه‌داران شد. شب گذشته مسلمانان در ورزشگاه استمفورد بریج لندن جمع شدند و با صدای اذان مغرب، روزه خود را باز و افطار کردند. باشگاه چلسی در این خصوص نوشت: افتخار می‌کنیم که برای اولین بار در تاریخ لیگ برتر میزبان روزه‌داران هستیم و افطاری می‌دهیم. وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا غربیا دارن شرق‌زده میشن😀 شرقیا هم کماکان در آرزوی غرب https://eitaa.com/hadi_soleymani313
قسمت:9⃣2⃣2⃣ صمد مجروح شده بود.اما نمی گذاشت کسی بفهمد. رفت و لباسش را عوض کرد.خواهرش می گفت:«کتفش پانسمان شده انگار جراحتش عمیق است و خونریزی دارد.» با این حال یک جا بند نمی شد. هر چه توان داشت، گذاشت تا مراسم ستار آبرومندانه برگزار شود. روز سوم بود. در این چند روز حتی یک بار هم نشده بود با صمد حرف بزنم. با هم روبه رو شده بودیم، اما من از صدیقه خجالت می کشیدم و سعی می کردم دور و بر صمد آفتابی نشوم تا یک بار دل صدیقه و بچه هایش نشکند. بچه ها را هم داده بودم خواهرهایم برده بودند. می ترسیدم یک بار صمد بچه ها را بغل بگیرد و به آن ها محبت کند. آن وقت بچه های صدیقه ببینند و غصه بخورند. عصر روز سوم، دختر خواهرشوهرم آمد و گفت: «دایی صمد باهات کار دارد.» انگار برای اولین بار بود می خواستم او را ببینم. نفسم بالا نمی آمد. قلبم تاپ تاپ می کرد؛ طوری که فکر می کردم الان است که از قفسه سینه ام بیرون بزند. ایستاده بود توی حیاط. سلام که داد، سرم را پایین انداختم. حالم را پرسید و گفت: «خوبی؟! بچه ها کجا هستند؟!» گفتم: «خوبم. بچه ها خانه خواهرم هستند. تو حالت خوب است؟!» سرش را بالا گرفت و گفت: «الهی شکر.» دیگر چیزی نگفتم. نمی دانستم چرا خجالت می کشم. احساس گناه می کردم. ✫⇠قسمت :0⃣3⃣2⃣ با خودم می گفتم: «حالا که ستار شهید شده و صدیقه عزادار است، من چطور دلم بیاید کنار شوهرم بایستم و جلوی این همه چشم با او حرف بزنم.» صمد هم دیگر چیزی نگفت. داشت می رفت اتاق مردانه، برگشت و گفت: «بعد از شام با هم برویم بچه ها را ببینیم. دلم برایشان تنگ شده.» بعد از شام صدایم کرد. طوری که صدیقه متوجه نشود، آماده شدم و آمدم توی حیاط و دور از چشم همه دویدم بیرون. دنبالم آمد توی کوچه و گفت: «چرا می دوی؟!» گفتم: «نمی خواهم صدیقه مرا با تو ببیند. غصه می خورد.» آهی کشید و زیر لب گفت: «آی ستار، ستار. کمرمان را شکستی به خدا.» با آنکه بغض گلویم را گرفته بود، گفتم: «مگر خودت نمی گویی شهادت لیاقت می خواهد. خوب ستار هم مزد اعمالش را گرفت. خوش به حالش.» صمد سری تکان داد و گفت: «راست می گویی. به ظاهر گریه می کنم؛ اما ته دلم آرام است. فکر می کنم ستار جایش خوب و راحت است. من باید غصه خودم را بخورم.» داشتم از درون می سوختم. برای بچه های صدیقه پرپر می زدم. اما دلم می خواست غصه صمد را کم کنم. گفتم: «خوش به حالش. کاشکی ما را هم شفاعت کند.» ‍ ✫⇠قسمت :1⃣3⃣2⃣ همین که به خانه خواهرم رسیدیم، بچه ها که صمد را دیدند، مثل همیشه دوره اش کردند. مهدی نشسته بود بغل صمد و پایین نمی آمد. سمیه هم خودش را برای صمد لوس می کرد. خدیجه و معصومه هم سر و دستش را می بوسیدند. به بچه ها و صمد نگاه می کردم و اشک می ریختم. صمد مرا که دید، انگار فکرم را خواند، گفت: «کاش سمیه ستار را هم می آوردیم. طفل معصوم خیلی غصه می خورد.» گفتم: «آره، ماشاءالله خوب همه چیز را می فهمد. دلم بیشتر برای او می سوزد تا لیلا. لیلا هنوز خیلی کوچک است. فکر نکنم درست و حسابی بابایش را بشناسد.» صمد بچه ها را یک دفعه رها کرد. بلند شد و ایستاد و گفت: «سمیه را یک چند وقتی با خودت ببر همدان. شاید این طوری کمتر غصه بخورد.» فردای آن روز رفتیم همدان. صمد می گفت چند روزی سپاه کار دارم. من هم برای اینکه تنها نماند، بچه ها را آماده کردم. سمیه ستار را هم با خودمان بردیم. توی راه بچه ها ماشین را روی سرشان گذاشته بودند. بازی می کردند و می خندیدند. سمیه ستار هم با بچه ها بازی می کرد و سرگرم بود. گفتم: «چه خوب شد این بچه را آوردیم.» با دلسوزی به سمیه نگاه کرد و چیزی نگفت. ✫⇠قسمت :2⃣3⃣2⃣ گفتم: «تو دیدی چطور شهید شد؟!» چشم هایش سرخ شد. همان طور که فرمان را گرفته بود و به جاده نگاه می کرد، گفت: «پیش خودم شهید شد. جلوی چشم های خودم. می توانستم بیاورمش عقب...» خواستم از ناراحتی درش بیاورم، دستی روی کتفش زدم و گفتم: «زخمت بهتر شده.» با بی تفاوتی گفت: «از اولش هم چیز قابلی نبود.» با دست محکم پانسمان را فشار دادم. ناله اش درآمد. به خنده گفتم: «این که چیز قابلی نیست.» خودش هم خنده اش گرفت. گفت: «این هم یک یادگاری دیگر. آی کربلای چهار!» گفتم: «خواهرت می گفت یک هفته ای توی یک کشتی سوخته گیر افتاده بودی.» برگشت و با تعجب نگاهم کرد و گفت: «یک هفته! نه بابا. خیلی کمتر، دو شبانه روز.» گفتم: «برایم تعریف کن.» آهی کشید. گفت: «چی بگویم؟!» گفتم: «چطور شد. چطور توی کشتی گیر افتادی؟!» گفت: «ستار شهید شده بود. عملیات لو رفته بود. ما داشتیم شکست می خوردیم. باید برمی گشتیم عقب. خیلی از بچه ها توی خاک عراق بودند. شهید یا مجروح شده بودند.... ادامه دارد.. https://eitaa.com/hadi_soleymani313