فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پیامی از شهدا
تابلویی که در تفحص رخنمایی کرد و پیامی از سیدالشهدا انقلاب بود که شهدا در جبهه اون رو روبروی چشمان مطهرشون قراردادن
👤 أخٌفيالله
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
چند نکته حال خوب کن
1. با گذشته خود کنار بیائید تا حال شما را خراب نکند.
۲. آنچه دیگران در مورد شما فکر میکنند به شما ارتباطی ندارد.
۳. گذشت زمان تقریبا داروی هر دردی است؛ به زمان کمی فرصت دهید.
۴. کسی دلیل و مسئول خوشبختی شما نیست؛ خودتان مسئولید.
۵. زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید؛ ما هیچ خبر نداریم که زندگی آنها برای چه و چگونه است.
۶. زیاد فکر نکنید؛ اشکالی ندارد که جواب بعضی چیزها را ندانیم.
۷. لبخند بزنید؛ شما مسئول حل تمام مشکلات دنیا نیستید
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#الهام
#پارت157
_اون روز عمه خونه ما بود ... منم طبق معمول دیر از خواب بیدار شدم خواستم برم تو آشپزخونه صبحانه بخورم که
دیدم انگار دارن در مورد خواستگاری با مامان حرف می زنند
خوشحال شدم گفتم حتما یه فرجی شده قراره واسه من خواستگار بیاد ، فال گوش وایستادم ، ولی وقتی گوش کردم
دیدم زرشک !
عمه داره برای دردونه اش آستین بالا می زنه ... انقدر از خانوم بودن نسترن و هنرمندی هاش تعریف کرد که برای اولین بار از دستش شاکی شدم !
البته اینم بگم که داشت می گفت در حد صحبته بین خودشون ! یعنی عمه به حاجی پیشنهاد داده ،
ولی غلط نکنم هنوز حسام خبردار نشده بود که براش چه لقمه ای گرفتن
شایدم با خبر شده که یهو سرش شلوغ شده دیگه ! خدا می دونه ...
نفس آرومی کشیدم ،سیبی از توی بشقاب برداشتم و با چاقو روش شکل های نا مشخص می کشیدم
گفتم :
_یعنی حسام دوستش داره ؟
_الله اعلم !
سعی کردم بی تفاوت باشم ... به نشونه ی مهم نبودن شونه بالا انداختم و به سختی گفتم :
_ایشالا که مبارکه ، بلاخره عمه هم عروس دار شد !
_الهام ؟
_هان ؟
_به من نگاه کن
کاش می تونستم بفهمم چرا می خواد به چشمام نگاه کنه ! سرمو آوردم بالا ... خندید و گفت :
_توام ؟!
_من چی ؟
_گمشو ... یعنی انقدر خلم که نفهمم داری سکته میزنی ؟ البته حقم داری ها ، حسام کم تیکه ای نیست !
_مزخرف نگو ساناز ... انقدر بدبختی دارم که دیگه وقت فکر کردن ...
_بسه بابا ! خیلی وقته یه اتفاقی افتاده و متاسفانه کسی با خبر نشده ، اگر تو یا حتی حسام خودتونو به اون راه می زنید من یکی کور نیستم می بینم
_از چی حرف می زنی ساناز ؟
_برو بابا خودتی !
_ بخدا بین ما هیچی نبوده و نیست ... حسام مثل قبله منم همینطور ... مثل همیشه !
_د ِ نه دِ ! نیست الهام خانوم ، یعنی نمی فهمی حسام نگاهش به تو با قبلنا فرق کرده ؟ نمی فهمی که چجوری مثل پروانه داره دورت می چرخه !؟
ندیدی که حساب پارسا رو چجوری گذاشت کف دستش ؟ البته حقم داری ... اون روز که بیهوش شدی ندیدی ، ولی
من که بودم
"هذا يَومُ الجُمُـعةِ!
وَهُوَ يَومُكَ المُتَوَقعُ فيهِ ظُـهورُڪ"
تا عشـق نیاید
جمعہ حالـش نگران است..🍃💓
#جمعہهاےانتظار..
⊰•⏰°🖤•
داریمبهلحظاتےنزدیکمیشیمکه
هےاینصداتوگوشموناکوبشه،
رقص اندر خون خود مردان کنند!
آهحـاجقاسـم:)⛓️🖤
جهت شرکت در پویش صلوات از لینک زیر استفاده کنید.
https://EitaaBot.ir/counter/9hprcy
شماهم شریک باشید حتی با یک صلوات.💔
#مردمیدان
#حاجقاسم
❃━━••━━••❃━━••━━
❣ #سلام_امام_زمانم❣
چه روزی شود روزی که
صبحم را با سلامِ به شما خوشبو کنم
#مولای_من هرگاه سلامتان می دهم
بند بند وجودم لبخندتان را احساس می کند
#سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
علم امام رضا (ع) - حاج اقا رفیعی.mp3
2.64M
🎧🎧
⏰ 3 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ علم امام رضا (ع)
🔹 برای کسانی که فرزند ندارند
دعا کنیم
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_رفیعی
🔹 #نشر_دهید
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#بیـــــــᏪــــو
به باوریکهدراعماقِ چشم اوست
هنوزرفتناورانمیڪنمباور...!
#حاجقاسم
#مردمیدان
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️امان از غربت امامِ زمانت بعد از تو...
یا فاطمه...😔
#نوای_انتظار
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#الهام
#پارت58
دیدم چجوری با دیدنه تو رنگش پرید و حمله کرد به پارسا ... تا خود درمونگاه پرواز می کردیم !
وقتی که خونه مادرجون بودی هر روز حالتو یا از من یا از مادرجون می پرسید البته سعی می کرد تابلو نشه ولی شد !
حداقل دستش پیش من رو شد
مخصوصا وقتی که بو بردم قضیه شمال رفتنو اون جور کرده دیگه مطمئن شدم طرف هر کاری می کنه که تو رو از افسردگی در بیاره ...
دیگه سیم کارت عوض کردن و کار جدید پیدا کردن و راننده شخصی سرکار والا شدنم بماند!
می دونی وقتی اون روز توی درمونگاه تو زیر سرم بودی بهم چی گفت ؟
گفت : هیچ وقت خودشو نمی بخشه که باعث شده تو به اینجا برسی !
گفتم به تو چه ربطی داره حسام ؟ مگه تو مسئول اشتباهاته الهامی ؟
گفت:آره انقدر احمق بودم که ولش کردم به امان خدا ... ولی دیگه نمی ذارم مطمئن باش !
دیگه از این تابلو تر بگه غلط کردم که الهامو ول کردم حالا می خوام دو دستی بچسبم بهش !؟
_خوب این یعنی اینکه فقط عذاب وجدان داشته و خواسته خودش رو تبرئه کنه نه هیچ چیز دیگه ای
ساناز صداش رو برد بالا و گفت :
_نه خره ، این یعنی اینکه حسام دوستت داره !!!!
حس کردم دستم سوخت ... چاقو رو به جای سیب کردم تو دستم ! بلند شدم و شیر آب رو باز کردم ،
چشمم به خونی بود که توی ظرفشویی می ریخت ولی ذهنم رو هوا پرسه می زد !
ساناز شیر آب رو بست و دستمو گرفت ، یه چسب زخم زد روش و گفت :
_یعنی واقعا نفهمیده بودی ؟!
گنگ نگاهش کردم .. ادامه داد :
_بگرد اون ته دلت ببین خبری از حسام هست یا نه ، ببین شده جایی دلت بلرزه براش یا نه !
منم دختر داییشم ولی جز اینکه برام مثل برادر میمونه و براش احترام قائلم هیچ حسی بهش ندارم ، تو چی ؟
صدام گرفته بود ، انگار یه بغض بزرگ گیر کرده بود تو گلوم
_ساناز ، تو بابای حسامو می شناسی ؟ می فهمی که حسام پسر همون پدره ؟ درک میکنی که حسام خودش منو از مهلکه ی پارسا کشیده بیرون ؟
منو تو ماشین پارسا دیده ! چرا منو با یه دختری مثل نسترن مقایسه می کنی ؟ مطمئن باش همش توهمه ! حسام هیچ وقت همچین خبطی نمی کنه
اگر حرفی هم زده یا کاری کرده فقط از روی عذاب وجدانش بوده که منو با پارسا دیده اما کاری نکرده ... همین !
_الهـــــام ! انقدر خنگ نباش ، بخدا کلافه شدم این مدت انقدر زل زدم به شما دو تا که یه سر نخی گیر بیارم ... تو که کلا شوتی ولی حسام یه جایی باخته
به جون تو من راست میگم چون دیدم ! کاری نداره از این به بعد خودت امتحان کن ... یکم اون چشم های سه متری
رو بیشتر باز کن
_همین الان گفتی که قراره نسترن رو ..
❣ #مهـدے_جان❣
ڪاش دل مستحق گوشہ نگاهے بشود
قسمتم رؤیٺ آن ماهِ الهـے بشود
فاطمیہ سٺ بہ داغ دل زهراے بتول
فرج مهدے (عج)موعود الهی بشود
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرباز قاف سین...💔
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•