eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
« 🖤🍃» دلِ‌مان‌تنگِ‌رخِ‌توست علمدارعلی...💔 ‌ ـ²²روزتـآسـآلگردشهآدتِ‌حـآجۍ.. 💔¦↫ 🕊¦↫ ‹›╔═════
«🖤🍃» +فاطمه -جانم +جان علی نرو!💔 🖤¦↫¹⁴ ‹›
هدایت شده از رمان چیاکو
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️ 🌿❄️ ❄️ تمام محتوای جعبه و سایه و بسته ی جاساز شده رو با حرص روی میز کوبیدم. _لعنتی ها..... از برند من دارید سواستفاده می کنید؟! نفهمیدم آن بسته ی کوچک چی بود اما برای فهمیدنش نیاز به کمک هوتن داشتم. او برای هرکاری یک آشنا سراغ داشت. بعد از مدت ها باز مجبور شدم به او زنگ بزنم. _سلام.... _به به سلام.... پارسال دشمن امسال دوست؟! _لوس نکن خودتو هوتن. _نه به جان تو اگه خودمو لوس کنم... چی شد؟ _چی چی شد؟! _دختره دیگه.... تورش کردی؟ _چی می گی واسه خودت..... رفت از شرکتم. صدایش روی سرم بلند شد. _اَه رادمهر پَرش دادی رفت؟!...... اَه که چقدر بی عرضه ای!... اون نابغه ی تبلیغات بود! _چرا چرت می گی تو؟.... خودش رفت.... نفهمیدم سر چی... ولی بعدا بهم گفتن یه پیرمرد 60 ساله رو تور کرده و ازدواج کرده..... اینا رو ولش کن.... هوتن به کمکت نیاز دارم. _چی می گی ! _شنیدی اصلا چی گفتم؟..... می گم به کمکت نیاز دارم. _خب بگو ببینم باز چه غلطی کردی بابا. _یه نفر آشنا تو آزمایشگاه سراغ داری؟ _آزمایشگاه؟..... آزمایشگاه می خوای چکار؟ _نمی دونم.... یه نفر که دارو سازی بلد باشه..... دکتر دارو سازی.... مدرک شیمی، مهندسی شیمی... مهندسی مواد شیمی.... یه همچین چیزایی. _یا خود خداااااا..... زدی تو کار مواد مخدر؟! _گمشو بابا.... یکی داره برام پاپوش درست می کنه. _کی؟ _تو اول بگو سراغ داری یا نه. مکث کرد و باز زیر لب زمزمه کرد : _دکتر داروساز..... مهندسی شیمی.... آزمایشگاه...... هان... یکی هست. _چکاره است؟ _داروخانه داره..... شاید اون سراغ داشته باشه. _آدم مطمئنی هست؟ _آره بابا از فامیل های دورمونه. ❄️🌿 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🌹✨کانال حدیث عشق✨🌹 🌿 ❄️🌿 🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❄️❄️@hadis_eshghe❄️❄️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿..............
«💚✨ » {مـٰااصابک‌من‌حسنہ‌فمن‌اللّٰھ} ‌ +دید؎‌وقتی‌‌پر‌از‌نـاامیدی‌‌میشی‌ بعد‌یھویی‌‌‌یه‌‌خوشحالے‌میاد‌تو‌دلت؟! اون‌‌خداست..:) 💚¦↫ ✨¦↫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امــروز بهتريــن ثانيه ها 🌼شيرين تــــرين دقايق 🌺دلچسب تــــرين ساعت ها 🌼و دوست داشتنی‌ترين لحظه‌ها 🌺را برای شما آرزومنـدیم 🌻صبـح زیبای آدینه‌تون بخیر🌻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‍..🌿 یادمہ حاج‌آقا پناهیان آخرِ یہ سخنرانے دعا کردن و گفتن: یاامام‌حُسین! میخوام جورۍ زندگی کُنمـ کہ منو دیدۍ بگے اگر این مدینہ بود ما پامون بہ ڪربلا ڪشیده نمیشد... 💔 پ.ن: ‌به‌امام‌حسین‌بگید‌ ماروبراخودت‌‌تربیت‌ڪن اونوقت‌خودش‌می‌خَرَتِت خودش‌به‌دلت‌جَلا‌میده‍.. 🌸(: 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
میدونی‌چیھ؟! انگشترِحاج‌قاسم‌بعدازاون‌انفجارسنگین‌سالم‌موند...! -ولی‌د‌اداش‌آرمان‌‌معلوم‌نیست‌‌چجوࢪےزدنت‌ڪہ‌انگشترت‌شکست💔؟ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از رمان چیاکو
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️ 🌿❄️ ❄️ _می خوام ببینمش. _کی؟ _فردا، پس فردا.... اصلا الان.... همین الان اگه تو داروخونه اش باشه می رم پیشش. خندید. _واستا بابا کجا با این عجله؟!... اون که تو رو نمی شناسه من باید باهات بیام. _خب بیا دیگه لعنتی. _ببین هنوز سر اون دختره ازت دلخورم. _هوتن میام خفه ات می کنما.... می گم اون دختره رفته ازدواج کرده... می فهمی؟ _دیدی؟.... اون دختره رفت ولی دوستت واست موند.... قدر بدون جناب رادمهر. _خیلی خب باوفا.... بیا دیگه. _بذار بهش زنگ بزنم اگه تو داروخونه اش باشه میام دنبالت. _باشه منتظرم. قطع کردم و با دو دست موهایم را چنگ زدم. از خستگی تکیه دادم به پشتی مبل و سرم را روی لبه ی مبل گذاشتم. داشتم فکر می کردم از کجا به کجا رسیدم! از جریان آشنایی ام با باران به عمو و شراره رسیدم و شراکت و این بسته ی مجهول که چندان سخت نبود که حدس بزنم چیست. قطعا مواد مخدر بود اما چه نوعی را باید حتما می فهمیدم. و زنگ زد هوتن. چند دقیقه بعد از تماس من. _الو... رادمهر!..... حاضر شو دارم میام دنبالت. _حاضرم بیا. زیاد طول نکشید. هوتن آمد و من با همان بسته ی عجیب و غریب جاساز شده و جعبه ی سایه های آرایشی سوار ماشینش شدم. _خب بگو ببینم حالا کی می خواد برات پاپوش درست کنه. _ببین هوتن... من خودم اومدم دنبال این دختره باران بگردم افتادم بین یه عده آدم قالتاق.... واسه اینکه منو جزو خودشون کنند اول پیشنهاد شراکت دادن.... گفتم باشه.... بعد شک کردم به فروششون.... حالا هم اینو جاساز کردن زیر محصولات آرایشی من! هوتن در حین رانندگی، بین نگاه به خیابان و آن بسته ی مشکوک کف دستم، نگاهش چرخید. _این چی هست حالا؟ _اگه می دونستم که از تو کمک نمی گرفتم.... به حتم مواد مخدره اما اینکه چی باشه رو نمی دونم. _حالا می ریم ببینیم چی می شه. ❄️🌿 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🌹✨کانال حدیث عشق✨🌹 🌿 ❄️🌿 🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❄️❄️@hadis_eshghe❄️❄️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿..............
+میخواست‌برخیزد‌ زِ جایش‌ باز‌افتاد آخر‌جای‌غلاف‌وتازیانه‌درد‌دارد...💔 +صاحب‌ قبر‌ بی‌نشون، سلام مادر🖐🏾!″ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزوی مرگ نکنیم حتما ببینید 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
. بچه‌هاازخوابتون‌بزنیدازتفریح‌تون‌بزنید ازدنیا‌تون‌بزنیدازخوشی‌‌ورفیق‌بازی بزنیدوبه‌داداسلام‌برسید!! جهادیعنی‌چشم‌پوشی‌ازخوشی‌هابرای انجام‌کارهای‌روی‌زمین‌مونده‌خدا...!(: _حاج‌حسین‌یکتا🌿 . 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•