「🕊♥️」
بهش میگفتم:
توی جبهه اين قدر به خدا میرسی،
ميای خونه يه خورده ما رو ببين(شوخی می كردم)☺️
آخر هر وقت می آمد، هنوز نرسيده،
با همان لباس ها می ايستاد به نماز..😇
ما هم مگر چه قدر پهلوی هم بوديم؟
نصفه شب🌙 می رسيد.
صبح هم نان و پنير🌯 به دست، بندهای
پوتينش را نبسته، سوار ماشين🚕 می شد كه برود.
نگاهم كرد و گفت :
«...وقتی تو رو می بينم، احساس می كنم
بايد دو ركعت نماز شكر بخونم.»😌😍
•همسرشهیدمحمدابراهيمهمت💍•
•عاشقانهـ شهداییـ🎈•
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#story| #استوری
دختــرِحـیدَرباش،ولیمَـــردانه♥️🌱
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
「🕊♥️」
یه شب بارونی بود.🌧
فرداش حمید امتحان داشت.📝
رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباس ها ..
همین طور که داشتم لباس میشستم دیدم حمید اومده پشت سرم ایستاده...
گفتم اینجا چیکار میکنی؟
مگه فردا امتحان نداری؟
دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدمو از تو تشت بیرون آورد و گفت:
ازت خجالت میکشم 😓😌
من نتونستم اون زندگی که در شان تو باشه برات فراهم کنم😔
دختری که تو خونه باباش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه ..😓
حرفشو قطع کردم و گفتم :
من مجبور نیستم🙂
با علاقه این کار رو انجام میدم😊
همین قدر که درک میکنی و قدر شناس
هستی برام کافیه..😇
•همسرشهیدعبدالحمیدقاضیمیرسعید💍•
•عاشقانهـ شهداییـ🎈•
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
「💜💍」
آغــوشتــ❁
هماننـدِصـدایِمـوجِدریـا..•♥️🌊•
•بارانراد✍🏻•
•عاشقانهـ مذهبیـ💕•
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#story| #استوری
إذهب یا قلبي إلی کربـلاء الحُسین :)♥️
-حاجقاسم-
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#story | #استوری
دست نیازم را
به سوی تو دراز میکنم💔🌱
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از رمان چیاکو
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️
❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️
🌿❄️🌿❄️🌿❄️
❄️🌿❄️🌿❄️
🌿❄️🌿❄️
❄️🌿❄️
🌿❄️
❄️
#رمان_چیاکو
#مرضیه_یگانه
#پارت_320
هيچ وقت فکر نمی کردم یک اتفاق ساده مثل بازگشت دوباره سرابی به شرکتم و مدیر بخش تبلیغات و فروش شرکت شدن او، باعث آغاز فصل جدیدی از زندگی من شود!
هنوز آثار تغییر در کاتالوگ های شرکت داشت، خودش را نشان می داد و من خردسند از بالا رفتن فروش محصولات شرکت بودم که هوتن به دیدنم آمد.
بی اجازه ی ورود آمد و مرا هم غافلگیر کرد.
_به به سلام.... چطوری رفیق قدیمی؟
هیچ از آمدنش خوشحال نشدم.
حتی به زور جواب سلامش را دادم و سعی کردم وانمود کنم که خیلی درگیر کار هستم.
_سلام....
قدم به قدم جلو آمد.
_چه می کنی با اون نابغه ی تبلیغات....
با آنکه خوب منظورش را رساند اما خودم را به ندانستن زدم.
_کیو میگی؟!
خندید.
_همون دختر خوشگله.... همونی که نذاشتی مُخش رو بزنم.... همون دختر چادریه دیگه.
_ها... خوبه....
_خوبه؟.... فقط خوب؟.... شنیدم فروش شرکتت رو بالا برده.... عجب ساحره ای بود اون دختر!
چپ چپ نگاهش کردم و کلافه گفتم:
_کارتو بگو.... من کلی کار دارم.
_اومدم اون دختره رو ببینم.
بی شعور دنبال راهی بود که باز به طریقی سرابی را سمت شرکت خودش بکشاند.
برای همین، به ناچار دروغ گفتم:
_امروز نیومده....
_یه شماره تلفن ازش بهم بده.... کارش دارم.
خیلی سه پیچ بود انگار.
_ببین هوتن... دست از سر اون دختر بردار.... کارمند شرکتم شده... منم رو کارمندای شرکتم حساسم.... برو پی دوست دخترای خودت.
بلند و وقیحانه خندید.
_خیلی خُلی واقعا.... مگه من چکارش دارم.... اومدم کاتالوگ های شرکت خودم رو بهش بدم یه نگاه بندازه اگه اصلاح مجدد لازم داره بهم بگه.
چشمانم را برایش ریز کردم.
_تو که تو اون چند روزی که واست کار کرد کاتالوگ های شرکتت رو دادی بهش نظرشو داد .
_خب داد... عجب نظری هم داد... لعنتی اصلا مُخمو زد بدجور.... اصلا کار شرکتم هیچ.... من قصد کار خیر دارم.... شماره دختره رو بده، واسه یه امر خیر میخوام .
❄️🌿#کپی_رمان_حرام حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️
🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖
🌹✨کانال حدیث عشق✨🌹
🌿
❄️🌿
🌿❄️🌿
❄️🌿❄️🌿
🌿❄️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
❄️❄️@hadis_eshghe❄️❄️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿❄️🌿
❄️🌿❄️🌿❄️🌿
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿
❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿..............
「♥️🧿」
| پیامبــر اکــرم(ص)🌱⇓
اگرقرارباشدبخشـندگیدرقالبانـسانمجسم
شود،آنشخص #حسیـــن است ..🕊
• حســینِمنـ💚•
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌱♥️••
گفتـم مگـر بخوابـم
خواب حـرم ببیـنم
در انتظار خوابت تا صبح دیده وا ماند :)
-یاابـاعبدالله-
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام سلام صد تا سلام روزت بخیر دوست من☀
🌹نیایش صبحگاهی🌹
🌺الهی ای دور نظر و ای نیکو حضر
🌺و ای نیکوکار نیکمنظر،ای دلیل هر برگشته،
🌺و ای راهنمای هر سرگشته،ای چاره ساز هر بیچاره
🌺و ای آرندهٔ هر آواره،ای جامع هر پراکنده
🌺و ای رافع هر افتاده ، دست ما گیر
🌺ای بخشنده بخشاینده.
✅امروز ساحل دلم را به پروردگارم میسپارم و میدانم زیباترین و امنترین قایق را برایم میفرستد.او همواره بر من آگاه و بیناست.خدایا شکرت🙏🏻
-
[الذی إبتکر العناق، کان أخرساً
أراد أن یقول کل شیء دفعة واحدة..]
آنکه آغوش را کشف کرد لال بود
میخواست همهچیز را یکباره بیان کند🤍🌱
-خدایمن-
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
بگذار در آغوشِ 🤍
تـــــوآرام بگيرم دلچسب ترین
شيوه جان باختن است، این✨
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•