eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
محبوبم! من قربانی نبودن تو هستم و دلتنگی در من پرسه می‌زند. بیهودگی زل زده به روزگارم.... 🍂
•‌‌‌{ᴀʀᴏᴜɴᴅ ʏᴏᴜ ᴄᴀʟᴍ}• در حَوالِی طُ آرومَم . . .🧡 🍂
[ حدیث دل ]
آماده باش جانم؛ تمامِ كارهاىِ نا تمامت را تمام كن تمامِ شعرهاى نصفه نيمه ات را به پايان برسان تمام ن
ترس ت را زمين بگذار و دستانت را در دستانم! غرور را كنار بگذار و شانه هايت را كنارِ شانه هايم! حيفِ تقويم است، يك پاييز ديگر را هم ورق بخورد و هيچ تاريخى را به اسم خودمان ثبت نكرده باشيم! باور كن هوايش جان ميدهد براى دلبرى براى دل بردن از يار براى نفس كشيدن براى قرارهاى از پيش تعيين نشده اين روزها به ما به يك،حالِ خوبِ مشترك نياز دارد... بيا!؛ مثلاً وقتى باد درز پنجره را پيدا كرده و با منحوس ترين صداى دنيا توى گوشم ميپيچد،زنگ بزن صداى تو پر كند تنهايى ام را! فكرش را بكن؛ سالها بعد و پاييز هايى كه برگ برگ پُر ميشود از دوست داشتنمان... باور كن حتى پاييز هم پشتش به زمستان گرم است ! همه چيز جور است برگ هايى كه قرار است صداى قدم هايمان را به رخ كوچه بكشند نم باران و هواى بلاتكليف ابرهاى مردد و و و ... و من كه از دلتنگى پاييز ميترسم! 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از تمام تعلقات جهان از عطر گل های اول "صبح" از بوی نم باران بهاری از آب بازی در عصرِ گرم مرداد از ردپاهای برفی زمستان از قهوه های تلخ پاییز من ‌از میان اینهمه "تو رادوست تر" دارم....! 🍂
[ حدیث دل ]
چقدر نبودنت را به صبح رساندم و باز دوباره شب شد..! #لیلا_مقربی #شبت‌بخیر‌جانا 🌙 #تیامی #حدیث_دل 🍂
دلم که برایت تنگ می شود بارانی بلندم را می پوشم راه میفتم درون خیابان تنهایی بدون چتر زیر آسمان پاییز گام بر می دارم دلم که برایت تنگ می شود به صدای پر از مهرت گوش جان می سپارم اشک می ریزم می بارم تا سبک شود بار غصه هایی که مرا بر جان است تا زنده شود نوشته هایی که دور از حضورت مرده و بی جان است تا آزاد شود احساسی که بدون درون سینه در زندان است نمی دانی چه حس خوبی است اندیشیدن به معشوق وقتی از او دوری از عشق سرشارت می دارد و از اندوهت می کاهد و عشق و علاقه آتشینت را عمری مضاعف می بخشد 🌙 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودکآنِ شهر به سمتش کـلوخ هایِ خاردار پرت مے‌کردنند... ایستاد ، بچه‌ها را صدا زد کـلوخ ها را به آرامی در دامنش جمـع کرد و گفت : اگر خواستید باز هم بزنید ، همین ها را بزنید... مبادا دستـتان دوباره زخمـی شود.... [ محمد(ص) ]🌸🍃 🍂
اهل بهشت چهار نشانه دارند: روىِ گشاده و خندان زبانِ نرم دلِ مهربان دستِ بخشنده (ع) 🌱 🍂
❉صبح یعنے توُ بتابے و مرا زندھ بھ خود گردانے!❉ 🍂
صبحم را با صدایی آغاز می‌کنم که معنی زندگی را برای من تغییر داده صبحم مزین به صدای زیبای توست صدایی ضبط شده از همان مکالمه‌ی قدیمی که من در اوج خواب، تلفنم را پاسخ میدهم و تو در اوج بیداری و سر زندگی میگویی سلام دنیای آبیِ من، صبحت بخیر و من بعد از شنیدن صدایت، تمام زمین و زمان را دوست خواهم داشت مثل هر روزی که صبح بخیرت در گوش و جانم طنین انداز می‌شود... صبحت بخیر دین و دنیای بیکران احساس من ... 🍂
🌱 "چقدرتلخ‌است‌این‌واقعیت..." افسوس‌ڪه‌مـــا، پیش ازآنکه‌ازآلودگی‌هاپاڪ‌شده‌باشیم ، بر خویش عطر پاشیده‌ایم ؛ و خویشتن راجزآنکه هستیم بھ‌ دیگران معرفی کرده‌ایم . مابه‌جاۍ‌آنکه‌"رنگ‌خدا"گرفته‌باشیم؛ "به‌خـــدا‌رنگ‌زده‌ایم!!" 🍂
‏في خريف المشاعر تتساقط أوراق الذكريات در پاییز احساسات، برگ‌های خاطرات را می‌ریزند ...🍁 🍂
[ حدیث دل ]
#story کودکآنِ شهر به سمتش کـلوخ هایِ خاردار پرت مے‌کردنند... ایستاد ، بچه‌ها را صدا زد کـلوخ ه
♥️ برای خودش در قرآن ضمیر خصوصی داشت: {کــ} خدا مُحمد صداش نمی‌کرد، دو‌سه‌جا بیشتر اسمش را نیاورد، آن‌هم وقتی بود که داشت با مردم حرف می‌زد" وقتی حرف ها بین خودشان بود همیشه همین {کــ} را می گفت: وَإِنَّک لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ(قلم/٤) این ضمیر مال هیچ کس نبود، غیر خودش... 🌱 🍂