#پاییز کوتاه است جــانم
مهرش رفت
یک #آبان و یک آذر بیشتر نمانده
جیب های لباسم را
برای دست های تو بزرگ دوخته ام!
از من گفتن
چند وقت دیگر
صدای خش خش برگ ها میخوابد
هنــوز هم قصد برگشتن نداری...؟
#صبور_پورزارع
#حدیث_دل 🍁
مهر به پایان رسید و
من از تو مهری ندیدم
اینک با باد
آسمان ابری
باران بی حساب
برگ ریزان #آبان و
بی مهریِ تو چه کنم ؟!
#فریبا_الف
#برای_آنکه_خودش_میداند
#حدیث_دل 🍂
[ حدیث دل ]
آماده باش جانم؛ تمامِ كارهاىِ نا تمامت را تمام كن تمامِ شعرهاى نصفه نيمه ات را به پايان برسان تمام ن
مهر که گذشت
و پیدایت نشد
دانستم مهرت را از دلم بریده ای و
از دوست داشتنم
دست کشیده ای
خدا کند
لااقل #آبان
همراه باران
بر دقایقم نازل شوی
و خواستنت را بر دلم
عرضه داری
#توووو
همان نور مطلقی که
با خودت عشق می آری
#امیر_عباس_خالق_وردی
#بوقتدلتنگی
#برای_آنکه_خودش_میداند
#حدیث_دل 🍂
[ حدیث دل ]
قسم به #پاییز ی که در راه است و به پچ پچ های عاشقانه ی برگ ها.. در حال افتادن!! قسم به بوسه های آخر
#آبان ماه بود.
ڪہ مِهرٺ بہ دلم نشسٺ.
آذر ڪہ از راه رسید
عاشقٺ شده بودم.
باراڹ هم مۍبارید....
ساڸهاسٺ ڪہ رفٺہاے
ولۍ هنوز هم
پاییـــزهایم
بوے عشـــــق مۍدهد...
#سوسن_درفش
#برای_آنکه_خودش_میداند
#حدیث_دل 🍂
#آبان آمد
هوای احساسم سرد شد
اشک چشمانم یخ بست
و کوله بار علاقه ام
از دلتنگی لبریز گشت
دوباره در خاطرم نقش بستی
دوباره دیدمت
دوباره از پشت ابر تیره بغض
رخ نمایان کردی
دوباره با اعجاز چشمانت
بر دیدگانم نازل شدی
و دوباره با رنگ مهتاب نگاهت
بر پیکر تیره شب تاختی
و حالا من
زیر نور روشن ماه
آواره در خیابان آبان
#جمعه ای را پیش رو دارم
که هر ثانیه اش
لبریز دلتنگی است
و خدا کند آبان پیش رو
به لطف پیشکش ترانه گام هایت
پر مهر تر از مهری باشد
که بدرودمان گفت
#امیر__عباس_خالق_وردی
#برای_آنکه_خودش_میداند
#بوقتدلتنگی
#حدیث_دل 🍂
[ حدیث دل ]
آغوش تو... تن پوشی ست... پُراز شکوفه های سیب و انار... من با #تو چهار فصل بهارم... #سوسن_درفش #ج
#آبان
هوایش غرق دلتنگیست
عطر تو را در مشت خود دارد
فهمیده خیلی دوستت دارم
هی پشت هم
با #عشق می بارد ...
#مریم_قهرمانلو
#جان_جانانم
#حدیث_دل 🍂
[ حدیث دل ]
تو نمیدانستی اما دلِ من در یکی از چهارخانه هایِ پیرهنت خانه داشت...♥️ #مخاطب_خاصم #حدیث_دل 🍂
#آبان که میشود پاییز کمی خودش را این پهلو آن پهلو میکند...!
برگ های بیشتری زمین را رنگ میکنند...!
پچ پچ های باد شدت میگیرد!
سردی حرف هایش مارا کم کم سمت چمدان های چهارخانه گوشه کمد میکشاند تا اولین لباس بافتنی را بیرون بکشیم...!
ابر ها به هم نزدیک تر میشوند...!
انار ها سرخ تر میشوند..!
شب ها زود تر از راه میرسند...!
این ها را میدانم
چرخه طبیعت است...!
#توو کجایی؟!
#صنم_احمدی
#بوقتدلتنگی
#برای_آنکه_خودش_میداند
#حدیث_دل 🍂
خدا را چه دیدے...
شاید #آبان
سوگلےِ دلبࢪانہے پاییز باشد؛
و پاییز، نازدانہے فصلها... ♥️🍁
#نرگس_صرافیان
#حدیث_دل 🍂
دردانه ی " پاییزی "
آتش پاره ی قلبم
بوی #آبان دارد نگاهت
با تو ...
باید هم مبارک بشود
تمام فصل هایم ♥️🍁
#جان_جانانم
#حدیث_دل 🍂
[ حدیث دل ]
مهر که گذشت و پیدایت نشد دانستم مهرت را از دلم بریده ای و از دوست داشتنم دست کشیده ای خدا کند لااق
اصلاً این #آبان ها بیشتر بوی پاییز میدهند
هم برگها نارنجیند،هم خیابانها خیس
خدا را چه دیدی شاید آن مهری که دنبالش میگشتیم میان دستان آبان باشد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#حدیث_دل 🍂
باران که می زند
دستم را بگیر
مرا به کوچه #آبان ببر
و بگذار در زیر چتر گیسوانت
با #تو عقد یکی شدن ببندم
آن وقت
با یک بغل آغوش
مرا میهمان دوست داشتنت نما
دست از دوست داشتنم مکش
و با بوسه عشقت را
به سویم گسیل دار
باران که می زند
بذر علاقه ات را
در زمین خیس احساسم بکار و
دست از علاقه ات
بر مدار
#امیر_عباس_خالق_وردی
#برای_آنکه_خودش_میداند
#حدیث_دل 🍂
[ حدیث دل ]
#آبان که میشود پاییز کمی خودش را این پهلو آن پهلو میکند...! برگ های بیشتری زمین را رنگ میکنند...! پچ
#آبان ،
ماه خوب من، تمام نشو!
تویی که مفهوم حقیقیِ پاییزی،
تویی که بیشتر از هر ماه و هر فصل و هر زمان، خاطره انگیزی!
بعد از تو هیچ خیابانی راه و رسم دلبری را بلد نیست،
و نبض تمام خاطرهها بدون عطر حضور تو، میایستد!
تو میروی ...
من میمانم و زمستانیترین پاییز،
من میمانم و بارانیترین ابرها،
من میمانم و سرمای نحسی؛ که هیچ حرفی برای گفتن ندارد!
تو میروی و من جا میمانم...
دلم برای ثانیه های خاطره انگیزت،
دلم برای حال و هوای بینظیر تو، تنگ میشود،
ماه من...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#حدیث_دل 🍂