eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.2هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
فرقی نمی‌کند داشتنت چقدر محال باشد... دوست نداشتنت نشدنی ترین کار دنیاست!
از تو رسیده ام به خدا، از خدا به تو تنها مگر خدا برساند مرا به تو افتاده ام به دام بلایی به نام عشق... ختم به خیر می‌شود این ماجرا به تو تقصیر من نبوده اگر عاشقت شدم تقدیر خواست من بشوم مبتلا به تو هرگز نشد که غیرِ تو را آرزو کنم... در شهر شهره شد دلِ من، در وفا به تو آدم برای قصه ی حوا زیاد بود... افتاد قرعه بینِ همه از قضا به تو دیگر ندارم حسرت چیزی در این جهان روزی اگر خدا برساند مرا به تو 🍃❤️
تو لطفِ عیدِ نوروزی، توئی تحویلِ سالِ من انار سرخ یلدایی، توئی تعبیرِ فالِ من بهار آغوشِ سبزِ تو، نگاهت پاکیِ باران... ببین که می شود هر دم، چه بهتر با تو حالِ من 🍃
شبی بارانی و خسته شبی از هر شبم شب تر... مرا میکشت دلتنگی، ولی او را نمی دانم!
باور کن هرچیزی یه وقتی داره، هر اتفاقی به وقتش خوشه، به موقعش به دل می‌شینه، به موقعش به دل می‌چسبه. بعدش دیگه از دهن میفته، از چشمِ دل میفته... الان که جوونی باید دل بدی به خواسته ی دلت. الان که جونشو داری باید با همه ی توانت بدوئی تا برسی به مقصود دلت. وگرنه امروزت که بشه فردا و جوونیت که بشه پیری، گیریم که هی با خودت بگی هنوز دلم جوونه، گیریم که رژِ قرمزِ جیغ بزنی و پیراهنای مردونه ی رنگِ شاد بپوشی، دیگه نه پاهات قوتِ دوئیدنو داره، نه دستات زور چنگ زدن به ریسمون آرزوهاتو! باور کنی یا نه، جونِ جوونی که از پاهات بره، دو قدمم که برداری سمت خواهش دلت، نفست می‌گیره، به نفس نفس میفتی... تا دیر نشده حرفِ دلتو گوش کن، تا دیر نشده با دلت راه بیا، همین امروز بشین پایِ دلت و درداش... باور کن فردا دیگه خیلی دیره، خیلی دیر ! 💕💕💕
- شب قضیه اش فرق میکند، شبها زیرِ سقف خانه هایِ شهر نه اثری از تظاهر میماند و نه ردی از خنده هایِ دروغین.. شبها ، آدم ها میمانند و تلخیِ حقیقت ، آدم ها میمانند و تنهایی و اشک و تاریکی و سکوت و یک دلتنگیِ بی انتها ... برایِ همه آنهایی که باید باشند ، اما نیستند!.. 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
وقت اذان مغرب و افطار و ربنا... من آرزو کنم ، تو برآورده می شوی !؟ #طاهره_اباذری_هریس
نظم جهانم را به هم می زد نبودنش... یک قدم دور می شد، یک دنیا دلتنگش می شدم!
دلم عجیب میگیرد این روزها دوشنبه و پنجشنبه اش چه فرقی دارد.. یا اینکه صبح باشد یا شب.. بعد از تو هر روز من جمعه است و هر لحظه ام غروب تقویم بی کسی چنین است عشق من! 🍃🌸
آدم یه وقتایی نه کسی رو میخواد که دلش اندازه ی دریا بزرگ باشه... نه اونی رو میخواد که دلش کوچیک باشه قد یه گنجشک! فقط یه دل میخواد که هم قد و قواره ی خودش باشه، اونقدری که مطمئن باشه اون دل فقط و فقط به اندازه ی عاشقونگی خودش جا داره... اون قدری که باور داشته باشه تا وقتی هست پای هیچ بشری دیگه وا نمیشه به اون دل... ─┅─═ঊঈ🌺🌺🌺ঊঈ═─┅─
[ حدیث دل ]
#pro ...♥️
تو لطفِ عیدِ نوروزی، توئی تحویلِ سالِ من انار سرخ یلدایی، توئی تعبیرِ فالِ من بهار آغوشِ سبزِ تو، نگاهت پاکیِ باران... ببین که می شود هر دم، چه بهتر با تو حالِ من عزیزِ روز و شب هایم، دلت دریای خوبی هاست چه بی اندازه خوشحالم، که گشتی ساده مالِ من زمستان هم کنار تو، عزیزم! لطفِ دیگر داشت ببین عطر تو جان دارد، کماکان توی شالِ من اگرچه ماهی تُنگم، تو اقیانوسِ من گشتی... کبوتر می شوم حتی، توئی وقتی که بالِ من! توئی آن احسن الحال و دعای خیر مادرها... تو لطفِ عید نوروز و توئی تحویل سال من 🍃🌸
وقت اذان مغرب و افطار و ربَّنا من آرزو کنم تو برآورده می‌شوی؟ 🌸🍃
چشم‌هایم اما کاش همان پنجره‌ای بودند، که هر صبح رو به تو باز می‌شود.. 🌸🍃
بعد از تو چشمانم تمام سال باران است دیوانه بودن در نبودت سخت آسان است از هر شروع تازه ای ترسیده ام بی تو... از ابتدا شعرم پر از تردیدِ پایان است پابند کرده خاطراتت در قفس من را... این پنجره، آن آسمان! دور از تو زندان است تا چشم می‌بندم تویی و قصه ی رفتن... این خوابها! این خوابها عمری پریشان است از حسرت لیلا پرم، اندوهِ مجنونم... شهری که من باشم، هزاران قرن ویران است اندوه لبخند ژکوندم، خوبِ پوشالی... ظاهرم در اصل آبان است هرچااار فصل روزگارم بی تو شد پائیز... بعد از تو چشمانم تمام سال باران است ♥️ 🌸🍃
دلم تنهاست اما بعدِ تو همدم نمی خواهد! برایم سرنوشت انگار غیر از غم نمی خواهد! مفاتیح الجنان را خوانده ام صد بار بی حاصل... خدا هم شک‌ نکن ما را کنارِ هم نمی خواهد! خودم با گریه پر دادم تو را از این قفس روزی... زیادت سهم اغیار است، عاشق کم نمی خواهد! ندارم بعد از این سودای سیبی سرخ را در سر... که این دنیا مرا حوا، تو را آدم نمی خواهد! اگر از دوست نیشی هم رسد نوش است عاشق را... پر از زخم است جان اما دگر مرهم نمی خواهد! به جز تو‌ سِرِّ عشقم را امانت دار خوبی نیست... فراوان راز دارد دل ولی محرم نمی خواهد! کسی جای تو را در روزگارم پر نخواهد کرد... دلم تنهاست اما غیرِ تو همدم نمی خواهد! 🌸🍃🦋
[ حدیث دل ]
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی.... #سعدی #مخاطب_خاصم ♥
پنهان ترین مضمونِ اشعارم... بدان این را... که هیچ شعرے تویِ دنیا بی‌مخاطب نیست....!! 🦋
احوال دلم یک سَره باران شده بی تو... 🍂🌧
مثلا بغلم کنی و کنار گوشم آهسته بگویی: بیخیالِ تقویم ها نازخاتونم! دامن گلدارت را که بپوشی، می شود... روسریِ‌ آبیت را که سر کنی، بهارتر! مثلا سر روی شانه ات بگذارم و با ناز بگویم: فروردین و مهر و اسفندش چه فرقی دارد وقتی بهار آغوش شماست آقا. اصلا به رفت و آمدِ این فصل ها اعتباری نیست، بهار خودِ خودِ شمایی حضرت دلبر! مثلا یک عمر بهارم باشی... مثلا چهارفصل بهارت باشم...♥️🍃 🦋
و شب را دوست می‌دارم از آن رو که آدم هایش بی نقابند... دیگر خبری از لبخندهای مصلحتی و آدمک های قوی و قهرمان های بی عیب و نقصِ روز نیست! شب که طلوع می‌کند بشر - این اندکِ فراوان رنج کشیده - فارغ از غرورِ همیشه اش برای آنچه که هست و نیست، در فراسوی کوششی بیهوده برای حفظ استقامتِ شکننده اش در برابر رنج های ناتمام، آزاد است که خودش باشد؛ سراسر بغض، خسته، مملو از امیدهای به یاس نشسته، دلتنگ، دلتنگ، و دلتنگ... 🌙 🦋
🌿 بھ ڪم قانعم ڪردھ است دلتنگے، دلخوشے ڪوچڪے مے‌خواهم شبیھ شنیدنِ صدایت از آن طرفِ گوشے! ‌ 🌸🍃
🍃 "مردد مانده ام ای عشق...!" خودم گفتم برو امّا...نرو!من بی تو آشوبم... در این مردابِ پر تردید و پر ابهام مصلوبم...! بمانی دردِ بی درمان،نمانی می کُشی من را... جدال عقل و احساس است و من بی جنگ مغلوبم...! نباشی خنده هایم درد و اشکم هم پر از درد است؛ نه لبخندی،نه اشکی،من تظاهر میکنم خوبم...! میانِ راه و بیراهه،پریشان مانده قلبِ من... فریبی یا حقیقت داری ای رویای مطلوبم؟؟؟!! تو عشقی یا هوس،منطق،جنون،یا وهم و تردیدی؟!! نمی دانم؛برو!یا نه،بمان!من بی تو آشوبم! 🌸🍃
دلتان که شکست یاد دل هایی که شکسته اید بیفتید... حوادث این دنیا گاهی وقت ها فقط گاهی وقت ها... به طرز عجیبی بسیار عادلانه است! 🍁
از جان و دل اگر چه تو را دوست دارمت... ناچار می روم و به خدا می سپارمت! هرچند واقعیت تو سهم من نشد... در خواب ها به سینه ی خود میفشارمت شب ها کنار خاطره و جای خالیت اصلا چگونه می شد عزیزم نبارمت فرهادوار گرچه نشد جان دهم ولی... با تیشه به روی هر غزلی می نگارمت هرگز نشد که سهم دل ساده ام شوی یک عمر گرچه ثروت خود می شمارت گل می کُنی دوباره ولی در دلی جدید ای بذر امید من که نمی شد بکارمت 🍃