eitaa logo
حدیث اشک
7.8هزار دنبال‌کننده
58 عکس
109 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت حیدر قلبی که در هوای تو گشته است بیقرار با پای دل رسیده به خلوت سرای یار جایی ندیده بهتر از این روی خود زمین جایی ندیده بهتر از این روز و روزگار عشاق هرکدام طریقی گزیده اند مالک میان معرکه میثم به روی دار از لیله المبیت گرفته است تا احد جان کرده ای فدای پیمبر هزار بار خمس و نماز و روزه و حج و زکات نه از خاک بوسی تو گرفتیم اعتبار عاشق میان صحن تو دشمن میان رزم گفتند از نگاه تو لایمکن الفرار خالق شبیه حضرت حیدر نیاوَرَد دنیا اگر شبیه علی داشتی بیار ما را یکی از این دو کمان میکشد یقین یا ابروی هلالی تو یا که ذوالفقار سر رفته است حوصله ی سربدارها جاری است خون میان رگ ما چو آبشار تا در کنار مهدی تو جان فدا کنیم گرم است پشت کعبه به آن کوه استوار  محمد رضا نادعلیان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
أشهد أن عليً ولي اللهِ ای که جز خانه تو خلوت ما نیست که نیست هر چه گشتیم دراین میکده جا نیست که نیست من که جز نام تو نامی نشنیدم بی شک جز صدای تو در این دهر صدا نیست که نیست کاسه ای اشک و دو جرعه نفسی با یادت شهر ما را به جزاین آب و هوا نیست که نیست صبح در شهرتو یک مشت گدا آمد و شب هرچه گشتیم ندیدیم،گدا نیست که نیست بسکه اخبار غدیرت همه جا پیچیده است خبری جز خبرت هیچ کجا نیست که نیست بر جهاز شتران حرف پیمبر این بود دست بالاتراز این دست خدا نیست که نیست آنکه محمود صدا کرده صدا باید زد و فقط بوسه به دستان خدا باید زد باید این خطبه میان همگان پخش شود سینه سینه ضربان در ضربان پخش شود باید این چشمه که امروز به راه افتاده ست مثل رودی که بود در جریان پخش شود چون نسیمی که شده پیک بهاران خدا این خبر از پدران در پسران پخش شود مادرم خواست که با شیر محبت دادن نمک عشق تو در هر شریان پخش شود چهارده قرن گذشته است ولی جا دارد خبرش صدر خبرهای جهان پخش شود این خبر را به مؤذن برسان تا هر روز بر سر مأذنه مابین اذان پخش شود از شبم کاش نگیری نفسی ماه مرا أشهد أن علیً ولی اللهِ مرا ما که عمری دل در عشق اسیری داریم چه غم از آتش دوزخ که مجیری داریم روزی ام را در این خانه نوشته است خدا بی سبب نیست که چشم و دل سیری داریم راست گفتند که راه تو به خورشید رسد چه کسی گفته جز این راه مسیری داریم؟ آب نه عین سرابند پس از تو”أدیان” ما فقط آب در این خاک کویری داریم همه دیدند پیمبر چه وزیری دارد همه گفتند از این پس چه امیری داریم بعد هر یاعلی ام زمزمه یازهراست بهتر از این چه مراعات نظیری داریم همردیف دل دریا که به غیر از دریاست بهترین قافیه خانه مولا زهراست سفره را باز کن ای شاه گدا آماده ست به یتیمان بگو امروز غذا آماده ست سوره مائده نازل شد و ما فهمیدیم لب این برکه غذای دل ما آماده ست چه غدیریست،چه عیدیست،برای بخشش بیشتر از همه اعیاد،خدا آماده است اختیار سر ما دست دو ابروی تو هست بکِش آن تیغ دو دم را که منا آماده ست دردم این است که ای خواجه مرا دردی نیست ورنه در دست طبیبانه دوا آماده ست باز هم بوی محرم همه جا را پر کرد هر که دارد هوس کرببلا آماده ست ای که بر دشمنی ات بغض وحسد گشت شریک پسرت گفت: گناهم؟، همه گفتند :أبیک   محسن عرب خالقی ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
چشمه کوثر می دهد کعبه نشانـی قبله ی دیگر علی است سجده کن پروردگاری را که مایل بر علی است در حیاطِ صحنِ او خورده است خِضر آبِ حیـات سُرمه کن خاکِ نجف را چشمه کوثر علی است نقطه ی آغازِ بســم الله حرفِ آخــر است آمده قرآن بگــوید اول و آخــر علی است نیســت نام اش در نمــاز امّا اگر دقّت کنیم بعدِ الله آنکه نامش می شود اکبر علی است فرق بسیــار است بینِ یارِ جبــر و اختیــار خوب می داند حَرا همراهِ پیغمبر علی است سنگ گر محکم بکوبد کُفر باکی نیست چون سنگ روی سنگ این آیینه را سنگر علی است ختــم خواهد شد به ده خـط معجــزاتِ انبیــاء آنکه نامش هم نمی گنجد به صد دفتر علی است دست روی دست بسیــار است امّــا در غدیــر آنکه دستش رفت روی دستِ پیغمبر علی است آیــت اللهی کــه خلــق الله را از روی لطــف در رکوعِ خویش می بخشید انگشتر علی است شمعِ سوزانــی که فکــرِ شمعِ بیــت المــال بود محشری که ترس دارد در دل از محشر علی است کهنه پوشــی که غلامِ تازه اش پوشیــده است جامه ای از جامه ی مولای خود بهتر علی است مــرد نشناســان مُریــدِ مالکِ اشــتر شدند غافل از آنکه مُـــرادِ مالکِ اشــتر علی است خــاکِ پــای دُلدل اش هم نیســتم امّـا دِلم شورِ شیرینی که دارد تا ابد در سر علی است خَم نخواهم شد به غیر از سجده بر ایوان طلا می پرستم آن خدایی را که سرتاسر علی است ابراهیم زمانی قم لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
مرد میدان سخت تا علی هست با نسب تر نیست صحبت از جانشین دیگر نیست هیچ کس با علی برابر نیست مرد میدان سخت خیبر نیست دست بالای دست حیدر نیست تکیه ی بر تخت کبریا داده به جنون درس ابتلا داده اذن افشایِ راز را داده در ازل دست با خدا داده دست بالای دست حیدر نیست تیغِ طوفان سوار می گوید قبضه ی کهنه کار می گوید فاتح کارزار می گوید تا ابد ذوالفقار می گوید دست بالای دست حیدر نیست نه فقط ذوالفقار می گوید کعبه با افتخار می گوید عاشقی روی دار می گوید قنبر شهریار می گوید دست بالای دست حیدر نیست خسته از فتنه ها نشد جنگید فارغ از روح و کالبد جنگید تا که جان داشت،تاکه شد،جنگید با نود زخم در اُحُد جنگید دست بالای دست حیدر نیست این مثل از زبان اغیار است دست بالایِ دست بسیار است شرح نقدش، هزار طومار است شک نکن! عالمی خبر دار است دست بالای دست حیدر نیست در نجف، گبر و صوفی و هندو مست از لا اله ألا هو چه بگویم از آن خَم ابرو می شود دست دشمنانش رو دست بالای دست حیدر نیست باغ در چنگ خاروخس افتاد برق تیغش پیِ هرس افتاد سر به سر، سر به پیش و پس افتاد ملک الموت از نفس افتاد دست بالای دست حیدر نیست فارغ از قیل و قال می گویند نطفه های حلال می گویند مستند، با مثال می گویند از «بحار» و «خصال» می گویند دست بالای دست حیدر نیست وحید قاسمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
حُب حیدر سر می آورد او اگر،ما سرورش را داشتیم هرچه رو می کرد او،بالاترش را داشتیم زاهد بی عقل می گفت از عذاب روز حشر ما گنه کاران شفیع محشرش را داشتیم از خدا می گفت،می خندید دل در خلوتش چون درون خویش نوع دیگرش را داشتیم از پیمبر گفت خنده رفت بالاتر که ما؛ هم وصی و هم خود پیغمبرش را داشتیم گفت دین غیر از محبت نیست پس کامل شدیم چون که از اسلام حُب حیدرش را داشتیم حُب حیدر که به جای خویش ما با چشم خود احترام خاک پای قنبرش را داشتیم گفت از نهج البلاغه،غافل از این بود که ما حساب خطبه های منبرش را داشتیم گفت از دُرّ نجف از جایگاه لوکَشَف او نمی دانست ما انگشترش را داشتیم گفت و گفت و گفت زاهد،ما محبان اینچنین با علی از هرکه دم زد بهترش را داشتیم مهدی رحیمی زمستان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
خیر البشر بسم علی حضرت رحمان علی باطن نورانی قرآن علی نفس علی روح علی جان‌علی منکر تو نیست‌ مسلمان علی   بنده الله شدم‌ با علی یا علی یا علی‌ و یا علی   کیست علی آینه دار خدا جان‌ نبی بود و نگار خدا بوده به دستش همه کار خدا در دل ما هست کنار خدا   ای نجفت کعبه دلها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی   هرکه نشد خوار درت خوار شد حب تو میزان شد و‌ معیار شد خال لبت کعبه ی سیار شد شیعه تو اصل و نسب دار شد   خورده به قنبر نسب ما علی یاعلی و یاعلی و یاعلی   صدق تویی صادق و اصدق تویی حیدری و قادر مطلق تویی فاتح کارزار خندق تویی حکم رسول است فقط حق تویی   پس همه باطلند الا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی   گوش بفرمان لبت آفتاب حب تو ایمان  شد و بغصت عذاب باتو حساب بدی ام بی حساب جای نبی در شب هجرت بخواب   گفت نبی بین خطرها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی   سنگ تو بر سینه زدن دین ما نوکریت مذهب و آیین ما سر بزن ای شاه به تدفین‌ ما کاش بیایی دم تلقین‌ ما   زود به دادم برس آنجا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی   روی جهاز شتران‌ ماه شو روشنی آخر این راه شو کوری آن‌ چند نفر شاه شو رخ‌بنما و ولی الله شو   نیست کسی غیر تو مولا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی   آه که هنگام‌ عداوت شد و.. بر ولی الله خیانت شدو.. پشت علی خلوت خلوت شدو.. پشت در خانه قیامت شدو..   گفت‌ در آن فاجعه زهرا علی.. یاعلی و یاعلی و یاعلی..     سید پوریا هاشمی   لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
حضرت آفتاب چرخش چرخ و فلک بسته به چشمان علیست همه عمر جهان بسته به یک آن علیست همه از سفره او روزی خود را دارند آفرینش به خدا سفره احسان علیست بنده عشق علی از همه آزادتر است شکر لله که دلم بسته به زندان علیست نمک سفره او خوردم و آدم شده ام آدمیت نمکی هست که در نان علیست گر حساب سرزلفش کنی از دهر جدا مابقی هر چه که مانده است پریشان علیست بس که از ذکر علی شهد و شکر نوشیدم این دهان نیست بگویید که قندان علیست آفتابی که جهان از نفسش روشن شد انعکاسی است که از پرتو دندان علیست در لحد سمت نجف روی مرا بگذارید سرمن چشم به راه سر دامان علیست اشک شور است اگر علت و برهان دارد علت آن است که هر چشم نمکدان علی است گرعلی جان همه خلقت عالم باشد حضرت فاطمه ولله قسم جان علیست هر کسی عشق حسین بن علی را دارد روز محشر به خداوند که مهمان علیست موسی علیمرادی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
عشق علوی هرکه را با نجفت وعده و پیمانی نیست آخر و عاقبتش غیر پشیمانی نیست اصلا از کِی گذرت بر دل من افتاده؟ اصلا این عشقِ مرا اول و پایانی نیست عاشقی شیوه ی مردان بلاکش باشد عاشقی بر در میخانه به ارزانی نیست ما بر آنیم که دیوانه ی ایین عشق شویم چه کسی گفته که این عاشقی عقلانی نیست درد این عاشق غمدیده فراق نجف است بهر عشاق به جز یار که درمانی نیست چند وقتیست که رزق نجفم قطع شده چند وقتیست در این مصر فراوانی نیست من فقط بر سر ایوان تو سر خم کردم همه جا جار زدم غیر تو سلطانی نیست هر چه کنکاش نمودند در این دل دیدند جز تولای تو و نفرتِ از ثانی نیست دوستانت همگی در دل من جا دارند دل بریدن ز محب تو به آسانی نیست فیلسوفی که نفهمید تو واجب هستی اهل علم است ولی عالم ربانی نیست غیر آن ها که مریدان ولایت هستند فرق، ما بین هزار عابد و یک زانی نیست مهدی علی قاسمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
عقیق هرچه گویم همه اش بوی تو دارد سخنم آنکه دارد به سرش حال و هوای تو منم اشهد انّ علیا ولیُ الله ام را گفته ام تا بنویسند به روی کفنم هر کجا غیر سرای تو نمازم قصر است  غیر دربار نجف نیست سرایی وطنم چند وقتی است فقط خواب نجف می بینم بده رخصت به خدا طول کشید آمدنم پسرم هست غلامی زغلامان شما گر دم از غیر تو زد ریشه ی او را بکنم نام دادند مرا خادم دربار حسن من غدیری شده ی دست امام حسنم بس که شیرینی نام تو به من ساخته است غیر نام تو دگر ذکر نگفته دهنم از خدا خواسته ام تا که به من اذن دهد پیر راه تو شوم، وقف تو باشد بدنم نذر کردم که به پای تو سرم را بدهم  نذر کردم که نباشد به رهت سر به تنم هر طرف می نگرم نام تو را می بینم کنده ام نام تو را روی عقیق یمنم همه جا جار زده، سینه سپر می گویم: اهل عالم بشناسید سگ پنج تنم دست من را تو بیا تا به محرم برسان دائما فکر دم و روضه و سینه زدنم مهدی علی قاسمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
غبار نجف چشمه ی نور در ایوان نجف معنا شد ذره با لطف تو خورشید جهان ارا شد هر زمان از تب دنیا ز نفس افتادیم با غبار نجفت راه تنفس وا شد مدعی خواست که تقلید زکاتت بکند به رکوع تو قسم پیش همه رسوا شد سال ها رفت به دنبال حقیقت سلمان عاقبت گم شده اش نزد علی پیدا شد (هر که شد محرم دل در حرم یار بماند) بی سبب نیست که سلمان شما منّا شد پشت بر دلبری سکه کند در شب فقر مکتبت روشنی راه ابوذرها شد راز غم های علی فاش نخواهد گردید مگر ان چاه بگوید که چه با مولا شد حسن کردی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
روز لبخند غم ها که به سر آمد  آغاز ظفرها شد الوعده وفا! روز  دندان به جگرها شد چشمان پیمبر هم  معطوف گذرها شد حجاج رسیدند و  پایان سفرها شد وا کرده بغل برکه  برروی مسافرها گویا که خدا داده  سوغات به زائرها انقدر جهاز آمد  کوهی شد و بالا رفت چشمان همه سویش  من باب تماشا رفت احمد به فراز آن  هم شانه مولا رفت موسی سوی طور آمد  بر عرش مسیحا رفت موقوفه ی حیدر بود هر خط بیاناتش یک جمله به توصیفش یک جمله به اثباتش میگفت که ای مردم  فرمانده لشگر کیست هرچند پیمبر نیست  هارون پیمبر کیست سرمایه اسلام و  از اهل جهان سر کیست شمشیر رسول الله  کرار دلاور کیست انگشتر ایمان را  همواره نگین بوده بر شانه من رفته  معراج نشین بوده یا رب بعلی بوده  یک عمر دعای من هروقت زمین خوردم  بوده ست عصای من جانم به علی بند است  جان داده برای من بی واهمه در بستر  خوابیده بجای من وقتی به رکوع آمد  طعنه به سلیمان زد خیبر جلویش پا شد   وقتی که به میدان زد مغرور نبود اصلا  هرچند شجاعت داشت از زندگی اش دل کند  با مرگ رفاقت داشت با نان جوین خوش بود  از بس که قناعت داشت حرفی نزد از مردم  هرچند شکایت داشت باید به دل مومن  عشقی ازلی باشد برهرکه امامم من  مامومِ علی باشد من میروم ای امت  زیر نظرش باشید تنها نشود یک وقت  مثل سپرش باشد روزی نرسد داغی  روی جگرش باشید با آتش و با هیزم  در پشت درش باشید روزی نرسد باشد  در بین شما تنها در پیش نگاه او  سیلی بخورد زهرا کاری نکنید از درد  شبها بشود بیدار از درد کبودی ها  از زخم نوک مسمار زینب ببرد ارث از  این سوختن و آزار یثرب برسد تا شام  کوچه برسد بازار یک سر بروی نیزه  یک خواهر جان بر لب وای از اثر شلاق  وای از کمر زینب سید پوریا هاشمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
شفیع روز محشر به ظالم خَم نخواهد گشت قطعا قد و بالایش کسی که روز و شب با یاعلی برخیزد ازجایش اگر که ذوالفقارش سر برون آرد به قهر خود منافق را به آنی می کند از جمع مِنهایش من و امثال من در این حرم آیا چه می خواهیم اگر جبریل می سوزد دراین درگاه پرهایش اگر درکربلا نام علی را می بری قطعا؛ برات کربلایت در نجف خورده ست امضایش کسی که دست رد برسینه ی عالم نزد هرگز یقینا فرق خواهدکرد معنای بفرمایش کجایی عدل پی در پی که در مُلکت یهودی نه؛ مسلمانی درآمد بارها خلخال از پایش اگر آقایی ام داده درعالم علتش این است کسی را غیر مولایم نخواندم هرگز آقایش اگر نوکر بسوزد هم درآتش مطمئن هستم نخواهد سوخت دستش لااقل در بین اعضایش چه شب هایی که این تن شد کبود ازداغ فرزندت خودت در روز محشر یاعلی نگذار تنهایش مهدی رحیمی زمستان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹