پسرم
وسط خطبه ی من بود که پیش نظرم
تیری از چله رها،خورد به حلق پسرم
دست و پا میزد و من در عوض اش جان دادم
گریه ها کرد به حال من و او چشم ترم
سر او سمت هوا بود و سر من به زمین
آسمان گشت خراب از غم او روی سرم
خون او را به هوا ریختم و شخص خدا
تسلیت گفت از این داغ به سوز جگرم
با غم اکبر من،اصغر من فرق نداشت
هم اثر بر جگرم داشت غم اش هم کمرم
دو قدم رفته ام و چند قدم برگشتم
من ندارم بخدا پای رسیدن به حرم
مادرش منتظر اوست دم خیمه هنوز
خبر داغ علی را نتوانم ببرم
بر دلم ماند زبان باز کنی،قد بکشی
حسرت اش ماند برایم که بگوئی پدرم...
محسن صرامی
#شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا #محسن_صرامی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
در فضا پیچیده
در فضا پیچیده، ای ششماهه ام بویِ تنت
نور می گیرم ز رویِ همچو ماهِ روشنت
بسکه افتادی زمین از نیزه هایِ بی حیا
لاله زاری شد رُخت، ای جان فدایِ گلشنت
خوب دقّت کردم و دریافتم جانِ رباب!!
تیر خوردی از گلو، آسیب دیده گردنت
حرمله از بسکه زد پنجه به موهایِ سرت
درهم و آشفته گشته گیسویِ شانه زنت
با نگاهت ترس را در جانِ دشمن تازه کن
مستحق اند این جماعت بر تبِ خشم افکنت
دورِ من نامحرمانی ..رفت و آمد می کنند
غیرتی دلدارِ من، کو نعره ی جان و تنت
محسن راحت حق
#شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا #محسن_راحت_حق
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شیرخواره کودکم
جانِ هرکس دوست داری، جانِ من آرام تر
دست و پا را گم نکن،ناله مزن آرام تر
دست و پا کمتر بزن بیرون کشم این تیر را
می کُشی آخر مرا ای بت شکن ..آرام تر
شیرخواره کودکم! آماده ای؟ وای از دلم
تیر را بیرون کشیدم ، خسته تن ..آرام تر
گوش تا گوشت عجب ذبحی شده بی عیب و نقص
سر که آویزان شده گلگون بدن ..آرام تر
باز هم کُشتی مرا با خنده هایِ آخرت
می زنم بوسه بر این غنچه دهن ..آرام تر
مادرت ایکاش از خیمه نیاید دیدنت
می برم دفنت کنم دور از دو زن ..آرام تر
مطمئنم سُمّ مرکب ها به تو خواهد رسید
می شوی مانندِ من صدپاره تن ..آرام تر
محسن راحت حق
#شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا #محسن_راحت_حق
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بی عصا مانده
دوباره کودکی از مادرش جدا مانده
به نیزه دار بگو که رباب جا مانده
بگو برای دل خسته ی رباب اینجا
به غیر زینب کبری فقط خدا مانده
پسر همیشه عصای زمان پیری ماست
رباب پیر شد از بسکه بی عصا مانده
شنیده ام که سرش روی نیزه ها هم رفت
تنش چه شد؟؟ نکند زیر دست و پا مانده ؟
رباب هم سپر بچه های فاطمه بود
که روی چادر او رد چکمه ها مانده
امیر حسین آکار
#امیر_حسین_آکار #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عصای پدر شوی
قرار بود که حیدر شوی علی اصغر
شبیه ساقی کوثر شوی علی اصغر
قرار بود مثال علیِ اکبر هم
علیِ اکبر دیگر شوی علی اصغر
قرار بود عصای پدر شوی نه عزا
قرار بود بزرگ تر شوی علی اصغر
قرار بود امامی شوی برای خودت
امیر و مالک و رهبر شوی علی اصغر
قرار بود که دامادی تو را بینَم
به رخت حجله منور شوی علی اصغر
قرار بود رقیه شود چنان زینب
وَ تو محافظ خواهر شوی علی اصغر
قرار بود قرارم به جای خود باشد
ولی مباد که مضطر شوی علی اصغر
ولی مباد که در کربلا بیایی و..
به دست حرمله پرپر شوی علی اصغر
ولی مباد که«هل من معین»بخوانم و تو
مرا به معرکه یاور شوی علی اصغر
ولی مباد به روی دو دست من، بابا
شبیه ماهیِ بی سر شوی علی اصغر
ولی مباد رباب از غم تو دق بکند
که باعث دقِ مادر شوی علی اصغر
ولی مباد که جسم تو بی کفن باشد
به قلب شیعه تو آذر شوی علی اصغر
ولی مباد سرت را به نیزه ها بزنند
بروی نیزه تو سرور شوی علی اصغر
ولی مباد که گهواره اَت شود غارت
به شامِ کوفه منوّر شوی علی اصغر
قرار بود قرارم شوی به وقتِ قرار
قرار بود که محشر شوی علی اصغر
مجتبی دسترنج ملتمس
#شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا #مجتبی_دسترنج_ملتمس
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
وسط خطبه ي من
وسط خطبه ی من بود که پیش نظرم
تیری از چله رها،خورد به حلق پسرم
دست و پا میزد و من در عوض اش جان دادم
گریه ها کرد به حال من و او چشم ترم
سر او سمت هوا بود و سر من به زمین
آسمان گشت خراب از غم او روی سرم
خون او را به هوا ریختم و شخص خدا
تسلیت گفت از این داغ به سوز جگرم
با غم اکبر من،اصغر من فرق نداشت
هم اثر بر جگرم داشت غم اش هم کمرم
دو قدم رفته ام و چند قدم برگشتم
من ندارم بخدا پای رسیدن به حرم
مادرش منتظر اوست دم خیمه هنوز
خبر داغ علی را نتوانم ببرم
بر دلم ماند زبان باز کنی،قد بکشی
حسرت اش ماند برایم که بگوئی پدرم...
محسن صرامی
#شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا #محسن_صرامی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
صدا گریه هاش
سکوتِ نگاهش جلو چشممه
نبودش رو سخته تصوّر کنم
به داغش دلم کرده عادت ولی...
چجوری جای خالیش و پُر کنم؟!
عطش داشت و شد زبونش سفید
به سختی به هم میرسیدن لباش
چقد نیمه شب گریه کردم تا که-
بِره از تو گوشم صدا گریه هاش
بمیرم الهی واسه غربتش
براش با چه لحنی لالایی میخوند
علی اصغرم(ع) رو سه شعبه گرفت
حسینم(ع) ولی کاش پیشم می موند
شنیدم که حیرون شد و بی رمق
با قدّ کمون، بی پسر برمیگشت
شنیدم رو دستاش زده دست و پا
الهی بمیرم! بهش چی گذشت...
پر از تیر شد گوش تا گوش ِ اون
گلوی ضعیفش دیگه جا نداشت
دو تا دستایِ کوچیکش سرد شد
گلم غرقِ خون پلک رو هم گذاشت
نگم از اسارت که توو کلّ راه
دیدم خونی؛ قنداقۂ پاره رو
یکی کف میزد، هی ترانه میخوند
رو دستش می رقصوند گهواره رو
رسیدیم و با هلهله اومدن
یه عدّه زنِ کافر و بی حجاب
می پرسید از من زنِ حرمله(لع)
با خنده... ببینم! کدومه رباب!؟
مرضیه عاطفی
#شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا #مرضیه_عاطفی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
لبانت ترک خورده
شده آب آب حرم بی جواب
کمی روی دستان مادر بخواب
ببین مادرت از خجالت شد آب
چه کردی تو با حال و روز رباب
لبانت ترک خورده شرمنده ام
از این چشم آزرده شرمنده ام
لبت چون دل مادرت سوخته
از آن بیشتر حنجرت سوخته
ز هرم عطش پیکرت سوخته
گل اشک چشم ترت سوخته
تو با جان این خسته بازی مکن
تلظی مکن دل نوازی مکن
علیِ مرا خواهش شیر نیست
به چشمان تو ترسِ شمشیر نیست
اگر چه گریزی ز تقدیر نیست
گلوی تو اندازه ی تیر نیست
پدر را ز قول من ای جان بگو
بپوشان سپیدیِ زیر گلو
برو مرد مادر خدا یاورت
الهی بلایی نیاید سرت
خراشی نگیرد به بال و پرت
برو بعد تو وای بر مادرت
تو را می سپارم به دست پدر
تویی هستی من و هست پدر
ببین بی قرار توام بی قرار
بمان تا بهارم بیاید،بهار
ندارد تنت طاقت کارزار
گلوی تو را با سه شعبه چه کار
به زیر گلو مثل یک نیزه خورد
رد بوسه های مرا تیر برد
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بی هوا تیر سه پر بوسه به حلقومت زد
دست من هست اگر نه سر تو می افتد
گردنت بند به مویی شده بر دستانم
بدنم بی حرکت مانده و سرگردانم
موجی از خون گلویت به رخم پاشیده
اثر شدت این تیر سرت چرخیده
چهره ات زود در این فاجعه تغییر نمود
شمر با خنده ای از حرمله تقدیر نمود
مانده ام تیر چگونه به گلویت جا شد
ناگهان پشت سرت مثل شکافی وا شد
مادرت کاش سر قبر تو زایر نشود
کوچه کوچه به هوای تو مسافر نشود
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
لای لایــــی مــــادر
حسین بود سوأل و جواب حرمله بود
دلیلِ شرمِ حسین از رُباب حرمله بود
رُباب هاجـــر و دشـــتِ بلا شبیهِ مِنـا
رُباب اشـکِ فرات و سراب حرمله بود
دلش رضا به رضایِ حســـین بود رُباب
کسی که کرد دلش را کباب حرمله بود
نـــه گاهــــواره و نه لای لایــــی مــــادر
کسی که بُرد علی را به خواب حرمله بود
گــناهِ کــودکِ شش ماهــــه را نمی دانم
چه بود جُرمِ علی که عذاب حرمله بود ؟
ببخش مــادرِ باران ردیــــفِ شـــعرم را
شبیهِ حالِ من امشب خراب بود ردیف
ابراهیم زمانی قم
#ابراهیم_زمانی_قم #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هوهوی تیر
هوهوی تیر آمد و قلبی شکسته شد
چشمان شیرخواره فقط باز و بسته شد
از تند باد اتش تیر سقیفه ای
چشم حسین کاسه ی در خون نشسته شد
چون شاخه ای که دست خوش خشک سالی است
راحت گلوی نازک و نرمش شکسته شد
یکباره جمع شد گلویش از فشار تیر
تنها گلو نه...پیکرش از هم گسسته شد
تاریخ شرمسار شد از این سه شعبه تیر
شیطان هم از شرارت این قوم خسته شد
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
گهوارشو تکون میده
گاهی وقتا توی خواب آروم میشه
علی آروم شه رباب آروم میشه
بخدا چیز زیادی نمیخواد
با یکی دو قطره آب آروم میشه
سایه سرش پر ملک شده
تازه یه ذره تبش خنک شده
کاش میشد فقط لباشو تر کنم
لبش از عطش ترک ترک شده
مادرش گهوارشو تکون میده
اما این گریه مگه امون میده؟
اگه میتونی یه کاری کن حسین
بچم از تشنگی داره جون میده
به دلم زدی چه تیری حرمله
از خدا میخوام بمیری حرمله
بدجوری دل مارو آتیش زدی
الهی آتیش بگیری حرمله
کاش که سهم گریه هات خنده نشه
کاش که هیچ بابایی شرمنده نشه
سر بچم به یه مو بنده حسین
مراقب باش از تنش کنده نشه
با خدا راز و نیازشو ببین
دستای کوچیک و نازشو ببین
مادرش ببیندش دق میکنه
آخه چشم نیمه بازشو ببین
آرش براری
#آرش_براری #شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_شهادت_رضیع_الحسین #شعر_شهادت_شش_ماهه_کربلا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹