حجره
درون حجره ی دربسته گشته ما منم بابا
بیا یکدم تماشاکن به خاک افتادم بابا
منی که دائما هستم به فکر رافت وبخشش
ولیکن همسرم بوده به فکر کشتنم بابا
صدایم در نمی آید ز سوز زهرو بی آبی
نباشد جوهری دیگر به مادر گفتنم بابا
زظلم همسرِبی مهربانم،لحظه ای بنگر
میان حجره ی دربسته دست وپا زنم بابا
غریب الغربایی و غریبی چون حسین و،من
برایت چون علیِ اکبری درگلشنم بابا
برای بردن جسمم عبالازم نمی باشد
نشد دیگر ز هم پاشیده اعضای تنم بابا
می اندازند جسمم را روی خاک زمین امّا
نباشد دست این وآن دگر پیراهنم بابا
اگرچه پای کوبی کرده اند از داغ من امّا
نگردد زیرو رو جسمم به پای دشمنم بابا
محمود اسدی
#اشعار_روضه_امام_جواد #اشعار_شهادت_امام_محمد_تقی #شعر_آیینی #شعر_شهادت_اهل_بیت #محمود_اسدی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ستم
در دست تو عیار کرم می شود زیاد
در سایه سار اسم تو کم می شود زیاد
نوبت به گفتن از سر زلفت که می شود
بی شک شهید اهل قلم می شود زیاد
مثل نَفَس برای رضایی که بی گمان
در بازدم علاقه به دم می شود زیاد
در مٙسلٙک جواد اگر قول جود رفت
وقت وفای وعده رقم می شود زیاد
باب الجواد چیست که در بین زائران
آن جا که می رسند قسم می شود زیاد
باب الجواد چیست که هر کس از آن گذشت
در چشم هاش شوق حرم می شود زیاد
من مانده ام که مثل تو در بین اهل بیت
از زن چرا به مرد ستم می شود زیاد؟
در چشم سرمه ایِ گُهَرشاد دم به دم
شادی افول کرده و غم می شود زیاد
وقتی که اُمِّ رذل تأسّی به جعده کرد
در فکر او علاقه به سم می شود زیاد
حالا مسیر روضه به جایی رسیده که؛
پیش امام چار قدم می شود زیاد
گودال نیست حجره اش،اما به پیکرش
از ضرب تیر و نیزه وَرَم می شود زیاد
گاهی شبیه اکبر و چون قاسم اینچنین؛
هم می شود خلاصه و هم می شود زیاد
مهدی رحیمی
#اشعار_امام_جواد #اشعار_شهادت_امام_محمد_تقی #حسینیه_شعر_مذهبی #مدح #مرثیه #مهدی_رحیمی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
قرارِ قلب
خاطـرات من از رضـا این است
سفره ای که همیشه رنگین است
حُـبِّ سلطان اصالت دین است
سرنوشت غـلامْ شیـرین است
این دعـــا بی قرار آمـین است
به فـدایِ جـواد او جـانم
السَّلامْ ای قرارِ قلب وجود
ای خـداوند از شما خـشنود
هردلی شد به نامتان مسعود
حـق کـند دشمن تو را نابود
دارم عشقـَت میان تار و پود
من غلام جــــــوادِ سلطانم
تو نداری نظـیر و همـتایی
ردِّ پای عـلی و زهـرایی
نَفَس نابِ تو مسیحایی
وارث اشک و آه مـولایی
کُنج حجره غریب و تنهایی
روضه هایی عجیب می خوانم
مَحـْرمت خانه را جهنـّم کرد
همسرت سینه را پراز غم کرد
خون به قـلب تمام عالَم کرد
قصّه یِ مجـتبی مجسّم کرد
هرچه جُعده نمود اوهَمْ کرد
چه کند اُمِّ فضل!!!....حـیرانم
شد جواب محبّت تو عذاب
سوختی مثل جَدَّت امّا آب.....
نَرسید وُ شده دلِ بی تاب...
روضه خوانِ حسین و طفل رباب
دست و پا می زنی چُنان ارباب
یاد گـودال وُ سـمِّ اسبانم
تـَهِ گـودال هر کسی آمد
ضربه ای بر غریب مادر زد
خنجر و تیر و نیزه... مشت و لگد
پیرمـردی عصا زده مـُمْـتد
غصّه یِ عمّه زینبت بی حـد
از غـمِ شاه تشنـه گـریانم
دَمِ آخر که می شوی بی حال
روضه خوانی به یاد قدِّ هلال
روضه یعنی حسین در گودال
آتش و معجـر و موی اطفال
پیکـر بی سری که شد پامال
ندبه خوان روی نیـزه قـرآنم
حسین ایمانی
#اشعار_روضه #اشعار_شهادت_امام_محمد_تقی #حسین_ایمانی #روضه_امام_جواد #مدح_و_مرثیه_امام_جواد
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹