ناموسِ خدا هستی
ای آنکه ناموسِ خدا هستی
پردهنشین عرش، نام توست
جایی که عقلِ ما نخواهد رفت
بالاتر از آنجا مقام توست
ای واجِبُالتّعظیمِ سرورها
ای محترم بین پیمبرها
در دینِ ما از هر چه واجبتر
پاس از حریمِ احترام توست
از عرش، هر شب میهمان داری
در سفرهی خود آسمان داری
«ماه و ستاره» در فلک مثلِ
«نان و نمک» در بارِ عام توست
گفتم کبوتر هستم؛ اما نه
از آن فراتر هستم؛ اما نه
من چیستم ؟! وقتی که جبرائیل
مثلِ کبوتر جلدِ بام توست
هر شب در اوجِ عرش، مهمانی
صبحش حسینت را که میخوانی
صبحانهی گرمِ «سلام الله»
در سینیِ نورِ سلام توست
در جمع، یا دور از نگاه جمع
پروانهای؛ گرمِ طواف شمع
احرام، میبندی به عشقِ یار
ارباب هم بیتالحرام توست
تا دستهایت میرود بالا
پایین میآید عرش و مافیها
رازِ قنوتت چیست ؟! که حتی
محتاجِ خیراتش امام توست
...
وقتی عمودالدّین زمین افتاد
با سجدهاش عرش برین افتاد
وقت رکوعت بود، اما نه
دیدی که هنگامِ قیام توست
ای شیرزن؛ ای زینت حیدر !
ای در کلامت غیرت حیدر !
دَر میکَنی از قلعههای ظلم
تا ذوالفقارش در نیام توست
تا خونِ حق جاری شد از اسلام
کارت پرستاری شد از اسلام
آن پیکرِ بیجان اگر زندهست
مدیونِ لطفِ التیام توست
رضا قاسمی
#رضا_قاسمی #شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب #شعر_مدح_عقیله_بنی_هاشم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا زینب(س)
هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش
مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش
وقت بیرون رفتن از خانه، حسین و مجتبی
با یل ام البنین بودند در دور و برش
مریم و آسیه را دیدم که می آموختند
با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش
دختر نور است این بانو و بی شک آفتاب
می شود مانند شمعی بی رمق در محضرش
اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست
عصمت الله است این آیینه نام دیگرش
حضرت زهرای اطهر مظهر حجب و حیاست
ارث برده این عقیله حجب را از مادرش
حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم
چادرش را برنخواهد داشت از روی سرش
هر کسی در این جهان از عفتش دم می زند
یا به زهرا اقتدا کرده ست یا بر دخترش
احسان نرگسی
#احسان_نرگسی #شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب #شعر_مدح_عقیله_بنی_هاشم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ام المصائب
دلبران را دل اسیرِ دلبری زینب است
عاشقان را سر فدایِ سروری زینب است
جن و انسان و ملائک را نگر چون یک به یک
بر کف آنها مدال نوکری زینب است
جای بحثی در مقام او نمی ماند دگر
تا خداوند تبارک مشتری زینب است
بر سر کل خلایق از ازل تا به ابد
سایه ی چادر سیاهِ مادری زینب است
چادر او پرده ی عرش و حجاب عرش شد
ای بسی فرش بهشتی پادری زینب است
هر که نزدش مس رَوَد درجا طلایی می شود
یک نگاه ویژه ای در زرگری زینب است
جنس او از نور و روح پاک او روح خداست
این نشان از امتیاز و برتری زینب است
حضرت طاها، علی، زهرا، حسن، زینب، حسین
در میانِ خانواده محوری زینب است
او فقط از نان دست فاطمه نان می خورد
ورنه..اطعام بهشتی حاضری زینب است
ساقی کوثر اگر چه حضرت حیدر بُوَد
لیک حیدر مست جام کوثری زینب است
در کلاس فضل و جود و غیرت و عشق و ادب
حضرت عباس هم پامنبری زینب است
نطق او ترفند او، انوار او شمشیر اوست
این روش شیواترین جنگ آوری زینب است
کِی شود در جنگ با کفر و ستم مغلوب، کِی؟
تا رقیه همدم و همسنگری زینب است
حیدرِ زهرا تبارِ کوفه و شام بلاست
اعتبارش هم صدای حیدری زینب است
قافله سالارِ بعد از کربلا زینب شده ست
قافله تحت پناه و رهبری زینب است
باعث پیروزی روز دهم جز این نبود
خطبه هایی که همه روشنگری زینب است
از مقاماتش بُوَد بوسه به رگهای حسین
از محالاتش همین بی معجری زینب است
ارث شاه بی کفن از فاطمه پیراهن و..
ارث او هم صورت نیلوفری زینب است
زَد به محمل سر زِ داغ سرورش سر را شکست
سرّ این صحنه گمانم بی سری زینب است
پیکر پاک برادر را بغل کرد و بگفت:
بارالها این جزای خواهری زینب است
مجتبی دسترنج ملتمس
#شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب #شعر_مدح_عقیله_بنی_هاشم #مجتبی_دسترنج_ملتمس
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ثناخوان زینب است
صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است
عقل بسیط واله و حیران زینب است
ایوب صابر است ولیکن درین مقام
انصاف ده که ریزه خور خوان زینب است
در قتلگاه، جسم برادر به روی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
قربانی تو است بکن از کرم قبول
کاری چنین به عهده ایمان زینب است
در خطبه اش که کوفه از آن شد سکوت محض
گفتی که ممکنات به فرمان زینب است
ابن زیاد شوم به دار الإماره اش
رسوا ز منطق شرر افشان زینب است
با اینکه با عیال برادر به شهر شام
در دست اهل ظلم، گریبان زینب است
بر هم زن اساس جفاکاری یزید
لحن بلیغ و نطق درخشان زینب است
افزون بود ز حوصله خلق عالمی
درد و غمی که در دل سوزان زینب است
دارد «صغیر» امیدی و از روی اعتقاد
چشمش به لطف بی حد و پایان زینب است
استاد صغیر اصفهانی ره
#استاد_صغیر_اصفهانی_ره #شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب #شعر_مدح_عقیله_بنی_هاشم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
قسم
به نام اسوه ایثار حضرت زینب
به نام جلوه الله شوکت زینب
قسم به هر چه خدا آفریده در عالم
که هست ملک خداوند دولت زینب
که گفته است که غیرت برای مردان است؟
زبانزد همگان است غیرت زینب
به این حسینیه ها و به روضه ها یک دم
نیامده احدی جز به دعوت زینب
به رسم هر که مقرب تر است در این بزم
تمام جام بلا بود قسمت زینب
غریب کرب و بلا شد برادرش اما
به وسعت دو جهان است غربت زینب
میان لشگر نامحرمان مسافر شد
کجا اراذل بدنام و ساحت زینب؟
علم به دوش ابالفضل بوده عاشورا
پس از غروب دهم گشته نوبت زینب
محمد مهدی حیدری
#شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب #شعر_مدح_عقیله_بنی_هاشم #محمد_مهدی_حیدری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ذوالفقــارِ
صـــبر مبهوت زیرِ لب می گفت :
مگر این زن چه طاقتـــی دارد ؟
صـــبرِ ایّـــوب جـــایِ خود ، امّا
صـــبرِ زینـــب حکایتــــی دارد
صـــبرِ او اشکِ ناتوانـــی نیست
صـــبرِ او ذوالفقــارِ در بند است
گـــاه با صـــبر ، گـــاه با خــطبه
تیـــغِ او در نیـــام بُـــرندّه است
خسته بال و شکسته قامت نیست
اسوه ی صبر و بی همــاورد است
چوبِ محمل شکسته است ولــی
خَم به ابــرویِ خود نیاورده است
کربـــلا هر کجا بـــلا می ریخت
صـــبرِ زینب به چشــــم می آمد
آن طـــرف کـــاخِ ظلم می لرزید
تا که چشمش به خشــم می آمد
مثلِ بـابـا چو شـــیر می غُرّیـــد
مثلِ مادر حجابی از شـب داشت
کــربـــلا زنــده مانـــد در تاریـــخ
چون کنارش حسین ، زینب داشت
حلقه ی اشــــکِ دورِ چشمانش
حلقه هایِ غمِ اســــارت نیست
این اسارت شـــروعِ آزادی است
این اسارت کم از شهادت نیست
این زن آموزگــــارِ تاریــخ است
هم کــــلامِ ســـتم نخواهــد شد
دختــرِ خطبه هـــایِ بی پایـــان
خطبه اش خرجِ غم نخواهد شد
کشتـــیِ صــبر و استقامــــت را
مرد و مردانــه او به جریـان برد
کــربــلا با حسیــــن شــد آغـــاز
خواهــرش کــار را به پایـان بر
با اسمت عالمو دیوونه کردی
چقد دل میبره آوازه ی تو
واسه ت فرقی نداره خوب یا بد
فدای لطف بی اندازه ی تو
همین که اشک می ریزم به یادت
عزیز چارده معصوم میشم
بدون تو به هم می ریزم اما
صدات که می زنم آروم میشم
می دونم که فراموشم نکردی
می گیرم کربلامو آخر از تو
منو مادر به دست تو سپرده
خودمونیم آقا کی بهتر از تو ؟!
به این امّید جون دادی گمونم
که قلب مرده ی ما جون بگیره
بمیرم اونقده سختی کشیدی
که این دنیا به ما آسون بگیره
یه جوری دوستت دارم که میخام
اگه نباشی تو، دنیا نباشه
بعیده واسه ی بی سرپناها
تو کشتی نجاتت جا نباشه
هنوزم تشنه ی یاری میدونم
هنوزم بازه راه خونه ت آقا
هنوزم خواهرت میخونه با اشک
(( گلی گم کرده ام می جویم اورا ))
مجید تال
#شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب #شعر_مدح_عقیله_بنی_هاشم #مجید_تال
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹