🕊فقط «علما» و «کفتربازها» بخوانند!🕊
🌿عدهای از اهل کوفه ـ که در میانشان (علمایی مانند) «زرارة بن اعین»، «عبدالله بن بکیر»، «محمد بن مسلم»، «ابو بصیر» و «حُجر بن زائده» نیز بودند ـ به امام صادق علیهالسلام نامهای نوشتند و عرض کردند:
👈«مُفضّل بن عمر» با اراذل و کفتربازان و شرابخواران نشستوبرخواست دارد. شایسته است به او نامهای بنویسید و دستور دهید که با آنان مجالست نکند.»
✍پس امام صادق علیهالسلام نامهای خطاب به مفضّل نوشتند و مُهر و موم کردند. نامه را تحویلشان دادند و دستور فرمودند آن را با دست خود، به دست مفضّل برسانند.
✉️آنان نامه را نزد مفضّل بردند و به او تحویل دادند. مفضل مُهر و مومِ نامه را گشود و آن را خواند. در آن نوشته شده بود:
🍃«بسم الله الرحمن الرحیم، فلانچیزها و بهمانچیزها را بخر!»
🔹و در آن، به مطلبی که اصحاب در مورد مفضل تذکر داده بودند، اشارهای نشده بود.
🔁مفضّل، پس از خواندن نامه، آن را به زراره داد، زراره نیز آن را به محمد بن مسلم داد، تا اینکه میان همه، دستبهدست شد.
🔹آنگاه مفضل گفت: «نظرتان چیست؟»
🔹گفتند: «این، مالی بسیار هنگفت است. باید فکر کنیم و جلسه بگذاریم و ببینیم چه میتوانیم بکنیم. آنوقت نظرمان را اعلام میکنیم.»
☕️خواستند متفرق شوند، که مفضل گفت: «صبحانه را پیش من بمانید.»
🔹آنان را برای صبحانه نگه داشت و از طرفی، همنشینانِ خود(همان کفتربازها) را برای انجام کاری، خواست.
📜وقتی (کفتربازها) آمدند، مفضل نامهی امام صادق علیهالسلام را برایشان خواند و آنان از نزد مفضل رفتند.
💰مفضّل، آن عده (علما) را برای صبحانه نگه داشته بود، که آن جوانمردان برگشتند و هریک به قدر توان خود، حدود هزار یا دوهزار (سکه) آوردند.
🔹قبل از اینکه آن عده(علما) از صبحانه فارغ شوند، دوهزار دینار(سکه طلا) و دهها هزار درهم(سکه نقره) حاضر کردند.
👈آنگاه مفضل به آنان گفت:
«شما مرا امر میکنید که این افراد را از خود طرد کنم. گمان کردهاید که خدای بلندمرتبه به نماز و روزهتان محتاج است؟»
📚رجال الکشي(إختيار معرفة الرجال)، ص۳۲۶
📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1⃣مطلب ذکر شده، هرگز به معنای رد و طعن بر اصحاب بزرگوار امام صادق(ع) نیست. چراکه در زمان اختناقِ خلفای غاصب، شیعیان، به تقیه و پنهانکاری روی آورده بودند و اطلاعات و اخبار، به صورت شفاف و علنی در جریان نبود. به همین خاطر، گاهی اینگونه شایعات و سوء تفاهمات پیش میآمد، که ائمه علیهمالسلام به نحوی آن را مدیریت میکردند؛
🔺گاهی صلاح میدیدند که با تمهیداتی، اصحاب را از اشتباهشان آگاه سازند.(مانند آنچه ذکر شد)
🔺گاهی نیز خود، برای حفظ شاگردانشان از گزند دشمنان، به این اتهامات دامن میزدند. به این ترتیب، حاکمان به این خیال که در صفوف شیعه تفرقه افتاده است، یا با این تصور که فلان شاگرد امام صادق علیهالسلام، دیگر مورد اعتماد ایشان و شیعیان نیست، از قتل و حبس و آزارشان صرف نظر کنند.(مانند ماجرایی که پیشتر در مورد زراره نقل شدهبود)
2⃣آنچه درباره همنشینان مفضل نقل کردهاند، به این شدت و غلظت هم نبوده؛ که راهزن و شرابخوار و بینماز و... بودهاند.
🌿در روایتی دیگر نقل شدهاست که امام صادق علیهالسلام پس از اینکه مفضل را برای شیعیان کوفه تعیین میکنند تا در برابر فتنهی ابوالخطاب(سردستهی غالیان)، مرجع و راهنمایشان باشد، به آنان میفرمایند:
🍃«...بسیاری از آنچه درباره مفضل میگویند بر او وارد نیست؛ اینکه از او و اصحابش بدگویی میکنند و میگویند اصحابش نماز نمیخوانند و نبیذ مینوشند و کفترباز هستند، و راهزنی میکنند و مفضل به چنین افرادی نزدیک میشود!»
📚رجال الکشي(إختيار معرفة الرجال)، ص۳۲۷
#امام_صادق_علیه_السلام #کفترباز #عالم #کبوتر #تقیه
✅ @hadithona
🕊 آیا «نگهداری از کبوتر» کار مذمومی است؟
🔺همانطور که امروزه کفتربازی کار مذمومی محسوب میشود، در گذشته نیز چنین بوده است. احتمالاً بهخاطر بیهودگیِ این کار و مزاحمتهایی که افراد کفترباز معمولاً برای دیگران ایجاد میکنند.
🔺پیشتر نیز در مطلبی که با عنوان «فقط علما و کفتربازها بخوانند!»، دیدیم که وقتی برخی از اصحاب میخواستند نزد امام صادق (علیهالسلام) از «مُفضّل بن عُمر» بد بگویند، گفتند که «او با اراذل و کفتربازان و شرابخواران نشست و برخواست دارد.»
🔺در حدیثی که در این مطلب ارائه میگردد نیز میبینید که یکی از اصحاب امام باقر (علیهالسلام) با همین پیشزمینه فکری، از اینکه نوهاش کبوترانی نگه میداشته عصبانی میشود و آنها را سر میبُرد. ادامه ماجرا را بخوانید...
🌿از ابو حمزه ثمالی نقل شده است که گفت:
🔹پسرِ دخترم چند کبوتر داشت. آنها را از روی خشم سر بریدم.
🔹بعدها [از کوفه] به مکه رهسپار شدم. قبل از طلوع خورشید خدمت امام محمد باقر (علیهالسلام) رسیدم. وقتی خورشید طلوع کرد، دیدم در منزل ایشان کبوترهای بسیاری هستند.
🔹پیش خود گفتم: چند مسأله [فقهی] باید از ایشان سؤال کنم و جوابشان را مکتوب نمایم. در این میان، دلم بهخاطر کاری که در کوفه انجام دادم و اینکه بیسبب کبوترها را سر بریدم، در تب و تاب بود. با خود گفتم: اگر در کبوتر خیری نبود، امام آنها را نگه نمیداشت.
🔸امام باقر (علیهالسلام) به من فرمودند: «تو را چه شده است، ای ابوحمزه؟»
🔹عرض کردم: خیر است، ای پسر رسول خدا!
🔸حضرت فرمودند: «دلت جای دیگری است.»
🔹عرض کردم: بله، به خدا قسم. آنگاه داستان را برای ایشان تعریف کردم و گفتم: من آنها را ذبح کردم، اما الآن از کبوترهای زیادی که نزد شما هستند، تعجب کردم.
🔸امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «کار بدی کردی، ای ابوحمزه! مگر نمیدانی که هرگاه بعضی از [موجودات پلیدِ] اهل زمین بخواهند با بچههای ما درآمیزند، با پر زدنِ کبوترها، آسیب از بچهها دور میشود؟ و مگر نمیدانی که کبوترها در آخر شب، برای نماز اذان میگویند (دیگران را خبر میکنند؟) پس در ازای هریک از کبوترهایی که سر بریدی، یک دینار(سکه طلا) صدقه بده؛ زیرا تو آنها را از روی خشم کشتهای.»
📚طبالأئمة، ص۱۱۲
📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ
🔺بنابراین لازم است «نگهداری از کبوتر» را از «کفتربازی و پرداختنِ بیش از حد به کبوتر و ایجاد مزاحت برای دیگران» تفکیک نمود.
🔺پیشتر نیز در مطلبی با عنوان «خُب بهجای سگ و گربه، یک جفت کبوتر در خانه نگه دارید»، از فواید نگهداری از کبوتر گفته شد و دیدیم که کبوترداری سنت اهلبیت (علیهمالسلام) بوده است و ایشان کبوتر را حتی در خانه و زندگی خود راه میدادهاند.
#امام_باقر_علیه_السلام #کبوتر #کفتر #کفترباز #کبوترداری #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona