eitaa logo
حدیثنا
681 دنبال‌کننده
4 عکس
5 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
👿ریشه تکبر، زروگویی، دروغ‌گویی و بسیاری از گناهان و پلیدی‌ها 🌿...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: 🍃«مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِي نَفْسِهِ.» 📚الكافي، ج۲، ص۳۱۲ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🍃«هیچ مردی نیست که تکبر ورزد یا زورگویی کند، جزاین‌که به‌خاطر ذلت و خواری‌ای است که در خود یافته است.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿قَالَ النَّبِيُّ ص: 🍃«لَا يَكْذِبُ الْكَاذِبُ إِلَّا مِنْ مَهَانَةِ نَفْسِهِ.» 📚الإختصاص، ص۲۳۲ 🌿از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: 🍃«دروغ‌گو دروغ نمی‌گوید، مگر از روی پستی و خواریِ نفسش.» 📝پانوشتــــــــــــــــــــــــــــ ♦️نبود «عزت نفس» در انسان، عامل بسیاری از بدی‌ها و پلیدی‌هاست. 🔺در مطلبی که پیش‌تر با عنوان «اندر فوائد احساس کرامت نفس» ذکر شده بود نیز از اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نقل شده بود که: هرکس «نفس» خود را والا بداند، دنیا و شهوات را پست می‌انگارد و «نفس»اش را با آلودگی به معاصی، پست نمی‌گرداند. 🔺همچنین عرض شده بود که: اگر واقعاً قصد تربیت و ارشاد دیگران و باز داشتن آنان از پستی‌ها و آلودگی‌ها را داریم، راهش توسری زدن و تحقیر نیست. برعکس؛ باید به آن‌ها احترام گذاشت و بزرگی و ارزش‌هایشان را به چشمشان آورد، تا «خودشان» به پستی‌ها تن ندهند و طریق رشد را بپیمایند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😳مؤمنی که دین ندارد! 🌿...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «قَالَ النَّبِيُّ ص: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِيفَ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ.» فَقِيلَ لَهُ: وَ مَا الْمُؤْمِنُ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ؟ قَالَ: «الَّذِي لَا يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ.»» 📚الكافي، ج۵، ص۵۹ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔶«پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: 🔸«خداوند (عزّوجلّ) از مؤمنِ ضعیفی که دین ندارد، بدش می‌آید.» 🔷به ایشان عرض شد: 🔹مؤمنی که دین ندارد دیگر چیست؟! 🔶فرمودند: 🔸«مؤمنی که نهی‌ازمنکر نمی‌کند.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
◾️ذکر جزئیات حوادث پس از رحلت پیامبر، از زبان سلمان فارسی ▪️پس از رحلت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، جهان اسلام شاهد حوادث سهمناک و تلخی بود. شاید هنوز، پس از گذشت قرن‌ها، برای بسیاری از ما، بخش‌هایی از این حوادث گنگ و مبهم باشند. ▪️سُلیم بن قیس هلالی، از قدیمی‌ترین راویان شیعه، در کتاب رواییِ خود (که امروزه به «اسرار آل محمد» مشهور است) گوشه‌هایی از این حوادث را تشریح کرده است. ▪️او در روایتی مفصل، ماجراهای پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را با جزئیات کامل، شخصاً از جناب سلمان فارسی پرسیده است و در کتابش ذکر کرده است؛ ▪️ماجراهای مربوط به «بیعت مردم با ابوبکر»، «اتمام حجت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با مردم»، «حمله به خانه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و شهادت ایشان»، «بیعت اجباری امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)» و «گفتگوهای پس از بیعت». ▪️به‌جهت طولانی بودن این روایت، متن آن را در کانال قرار نمی‌دهم، اما آن را (به‌همراه ترجمه مرحوم اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی) در قالب یک فایل پی‌دی‌اف تنظیم کرده‌ام که تقدیم می‌گردد. ◾️http://bayanbox.ir/view/5090370844090566997/pas-az-payambar-salman.pdf 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😳بعد از رحلت پیامبر، همه مردم مرتد شدند، جز سه نفر! 🔆خداوند در توبیخ مهاجران و انصاری که از معرکه جنگ احد گریختند، می‌فرماید: 🔅«وَ مَا محَُمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلىَ أَعْقَابِكُمْ» (آل‌عمران:۱۴۴)؛ 🔅«محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فقط فرستاده خداست و پيش از او فرستادگان ديگرى نيز بودند. آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمىگرديد؟ (و اسلام را رها كرده، به دوران جاهليّت و كفر بازگشت خواهيد نمود؟)» (ترجمه آیت‌الله مکارم‌شیرازی) ♦️جالب است بدانید که این پیش‌بینی پس از رحلت رسول گرامی اسلام محقق شد... 🌿...عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: 🍃«ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ النَّبِيِ ص إِلَّا ثَلَاثَةَ نَفَرٍ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ عَرَفُوا وَ لَحِقُوا بَعْدُ.» 📚الإختصاص، ص۶ 🌿از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🍃«مردم، بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مرتد شدند، جز سه نفر: «مقداد بن اسود»، «ابوذر غِفاری» و «سلمان فارسی». بعداً مردم (راه حق را) شناختند و (به اهل‌بیت) ملحق شدند.» ♦️حال ممکن است سؤال شود پس چهارمین یار بزرگ پیامبر و امیرالمؤمنین؛ «عمار» چه؟ 🔻به روایت زیر توجه کنید... 🌿...عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: 🍃«إِنَّ النَّبِيَّ ص لَمَّا قُبِضَ ارْتَدَّ النَّاسُ عَلَى أَعْقَابِهِمْ كُفَّاراً إِلَّا ثَلَاثاً سَلْمَانُ وَ الْمِقْدَادُ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ. إِنَّهُ لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص جَاءَ أَرْبَعُونَ رَجُلًا إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالُوا: لَا وَ اللَّهِ لَا نُعْطِي أَحَداً طَاعَةً بَعْدَكَ أَبَداً. قَالَ: «وَ لِمَ؟» قَالُوا: إِنَّا سَمِعْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِيكَ يَوْمَ غَدِيرِ [خُمٍ]. قَالَ: «وَ تَفْعَلُونَ؟» قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ: «فَأْتُونِي غَداً مُحَلِّقِينَ» قَالَ: فَمَا أَتَاهُ إِلَّا هَؤُلَاءِ الثَّلَاثَةُ قَالَ وَ جَاءَهُ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ بَعْدَ الظُّهْرِ فَضَرَبَ يَدَهُ عَلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: «مَا لَكَ أَنْ تَسْتَيْقِظَ مِنْ نَوْمَةِ الْغَفْلَةِ؟ ارْجِعُوا فَلَا حَاجَةَ لِي فِيكُمْ أَنْتُمْ لَمْ تُطِيعُونِي فِي حَلْقِ الرَّأْسِ فَكَيْفَ تُطِيعُونِّي فِي قِتَالِ جِبَالِ الْحَدِيدِ؟ ارْجِعُوا فَلَا حَاجَةَ لِي فِيكُمْ.»» 📚الإختصاص، ص۶ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🍃«پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وقتی از دنیا رفتند، مردم به دین پیشینیانشان که کافر بودند، برگشتند (مرتد شدند)، جز سه نفر: سلمان، مقداد و ابوذر غِفاری. 🔹وقتی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از دنیا رفتند، چهل مرد نزد علی بن ابی‌طالب (علیهماالسلام) آمدند و گفتند: نه، به خدا قسم، ما بعد هرگز از کسی اطاعت نخواهیم کرد. 🔸حضرت فرمودند: «چرا؟» 🔹گفتند: ما آن‌چه را که رسول خدا در روز غدیر (خم) به تو گفت را شنیدیم. 🔸حضرت فرمودند: «(به دستور پیامبر) عمل می‌کنید؟» 🔹گفتند: بله. 🔸حضرت فرمودند: «پس، فردا سرتراشیده نزد من آیید.» 🔹جز آن سه نفر، کسی نزد امیرالمؤمنین نیامد. عمار بن یاسر، بعد از ظهر نزد ایشان آمد. 🔸حضرت دستشان را به سینه عمار زدند و به او فرمودند: «چه شد که از خواب غفلت بیدار شدی؟» 🔸(بعد، به آن افراد فرمودند:) بازگردید که من نیازی به شما ندارم. شما در تراشیدنِ سر از من اطاعت نمی‌کنید، پس چگونه (ادعا می‌کنید) در مبارزه با کوه‌های آهنین از من اطاعت خواهید کرد؟! بازگردید که من به شما نیازی ندارم.»» 📝پانوشتــــــــــــــــــــــــــــ 🔺در این روایات، مقصود از ارتداد، بازگشت از اسلام ظاهری نیست؛ چنان‌چه مردم در آن زمان همچنان مسلمان بودند و به یگانگی خداوند و رسالت پیامبر شهادت می‌دادند. 🔺بلکه مقصود، بازگشت از اسلام راستین و طریق حقی است که با امیرالمؤمنین و سایر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) ادامه می‌یافت؛ که اگر چنین نبود، باید نام امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا و حسنین (صلوات‌الله‌علیهم) نیز در کنار نام آن سه نفر، از مردمان مرتد استثناء می‌شد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😔نجوای غریبانه امیرالمؤمنین با رسول خدا، پس از رحلت حضرت زهرا 🌿از امام حسین (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔶«زمانی که فاطمه زهرا (علیهاالسلام) از دنیا رفت، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ایشان را مخفیانه دفن کرد و محل قبر ایشان را پوشانید. آن‌گاه رو به قبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کرد و فرمود: 🔸«سلام بر تو ای رسول خدا! از طرف من، و سلام بر تو از طرف دخترتان و کسی که زائر شماست و کسی که شب را در دل خاک و داخل بُقعه (قطعه‌زمینِ) شما سپری می‌کند و کسی که خداوند برای او چنین خواست که سریع به شما ملحق شود. 🔸ای رسول خدا! صبرم در فراق دختر وفادارت، کم شده است و قدرتم از دوری سرور زنان همه عوالم، از بین رفته است، جزاین‌که تنها دلداری برای من این است که در فراق تو از سنّتت پیروی کنم. 🔸این من بودم که برای سرت در داخل قبرت بالش درست کردم و جان تو از میان گلو و سینه‌ی من عبور کرد. 🔸بله، در کتاب خدا بهترین دلداری برای من این است که: «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون»؛ «ما از آنِ خداییم و به‌سوی او بازمی‌گردیم» (بقره:۱۵۶) 🔸آن امانت بازگردانده شد و آن گِرُو گذاشته‌شده پس داده شد و زهرا (سلام‌الله‌علیها) از دستم ربوده شد. 🔸ای رسول خدا! (بدون فاطمه) چه‌قدر آسمان و زمین زشت‌اند. غمم همیشگی است و شب‌هایم به بی‌خوابی می‌گذرد. 🔸غمی است که قلبم را ترک نمی‌کند، مگراین‌که خداوند برای من نیز همان سرایی را بخواهد که تو در آن اقامت داری. 🔸اندوهی است که دل را خون می‌کند و غمی است شورانگیز. چه زود میان ما جدایی افتاد. این شکایت را نزد خدا می‌برم. 🔸به‌زودی دخترت به تو گزارش خواهد داد که اُمّتت با یک‌دیگر هم‌دست شدند تا او را پای‌مال و خوار کنند. 🔸پس، با اصرار از او سؤال کن و از بخواه که از حالش اطلاع دهد. 🔸چه‌بسیار داغ‌دل‌هایی که در سینه‌اش موج می‌زدند، اما (در دنیا) فرصت بیانشان را نیافت و (به شما) خواهد گفت. 🔸خداوند قضاوت خواهد کرد؛ چراکه «هُوَ خَیرُ الحاکمین»؛ «او بهترین قضاوت‌کنندگان است.» (أعراف:۸۷) 🔸(سلام من به تو) سلامِ وداع‌کننده‌ای است که نه خوابش گرفته و نه خسته شده است. 🔸پس اگر باز گردم، به‌خاطر دل‌زدگی (از بودن کنار شما) نیست، و اگر بمانم، به‌خاطر بدگمانی به وعده خداوند به صبرکنندگان نیست. چه نیکوست! صبر، خوش‌یُمن‌تر و زیباتر است. 🔸اگر چیرگیِ متجاوزانِ زورگو نبود، مانند کسی که به کاری وادار و ملزم شده است، (کنارتان) اقامت می‌کردم و مانند مادر فرزندازدست‌داده‌ای برای این مصیبت بزرگ بلندبلند گریه می‌کردم. 🔸دخترت در برابر دیدگان خدا مخفیانه دفن شد، درحالی‌که حقش پای‌مال شد و از ارثش محروم شد، با این‌که از آن عهد (میان تو و مسلمانان) چندی نگذشته بود و یادت هنوز کهنه نشده بود. 🔸ای رسول خدا! من نزد خداوند شکایت خواهم برد. ای رسول خدا! بهترین صبر، صبر بر مصیبت توست. 🔸درود خداوند بر تو باد، و سلام و رضوانش بر فاطمه باد.»» 📚الكافي، ج۱، ص۴۵۸ 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿...حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهُرْمُزَانِيُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ: «لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَةُ ع دَفَنَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ عَنِ ابْنَتِكَ وَ زَائِرَتِكَ وَ الْبَائِتَةِ فِي الثَّرَى بِبُقْعَتِكَ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ عَفَا عَنْ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ لِي فِي التَّأَسِّي بِسُنَّتِكَ فِي فُرْقَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ نَفْسُكَ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي بَلَى وَ فِي كِتَابِ اللَّهِ لِي أَنْعَمُ الْقَبُولِ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لَا يَبْرَحُ مِنْ قَلْبِي أَوْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ فِيهَا مُقِيمٌ كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا وَ إِلَى اللَّهِ أَشْكُو وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِيلًا وَ سَتَقُولُ وَ يَحْكُمُ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ وَاهَ وَاهاً وَ الصَّبْرُ أَيْمَنُ وَ أَجْمَلُ وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِينَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْكُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّكْلَى عَلَى جَلِيلِ الرَّزِيَّةِ فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُكَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ يَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلَقْ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ إِلَى اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَكَى وَ فِيكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْسَنُ الْعَزَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهَا السَّلَامُ وَ الرِّضْوَانُ.»» 📚الكافي، ج۱، ص۴۵۸ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠مروری بر ماجرای فدک، از زبان امام کاظم 🌿از علی بن أسباط نقل شده است: 🍃وقتی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) بر مهدی عباسی1⃣ وارد شدند، دیدند که او در حال بازپس دادنِ اموال به‌زورگرفته‌شده است. 🔶پس به او فرمودند: 🔸«ای امیر مؤمنان!2⃣ پس چرا مالی که از ما به زور گرفته شده است، به ما برنمی‌گردد؟ 🔷خلیفه گفت: 🔹کدام مال، ای ابوالحسن؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«زمانی که خداوند (تبارک‌وتعالی)، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در فدک و مناطق اطرافش بدون لشکرکشی به پیروزی رساند،3⃣ این آیه را بر پیامبرش نازل فرمود که: 🔅«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»؛ «حقِ نزدیکانت را بده» (إسراء:۲۶) 🔸رسول خدا متوجه نشدند که منظور چه کسانی هستند، به‌همین‌خاطر برای دانستن آن، به جبرئیل (علیه‌السلام) مراجعه فرمودند. جبرئیل نیز به پروردگارش مراجعه کرد. 🔅خداوند بر ایشان وحی فرمود که «فدک را به فاطمه (سلام‌الله‌علیهما) بده.» 🔸پس رسول خدا حضرت زهرا را خواستند و به ایشان فرمودند: «خداوند به من دستور داده است که فدک را به تو بدهم.» 🔸حضرت زهرا فرمودند: «ای رسول خدا! (این هدیه را) از خداوند و رسول خدا می‌پذیرم.» 🔸از آن پس، تا وقتی که رسول خدا زنده بودند، وکلا (نمایندگانِ) حضرت زهرا در فدک حاضر بودند. اما زمانی که ابوبکر حاکم شد، وکلای ایشان را از فدک اخراج کرد. 🔸حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نزد ابوبکر رفتند و از او خواستند که فدک را به ایشان برگرداند. 🔹ابوبکر گفت: یک نفر را – چه سیاه باشد و چه سرخ – بیاور که شهادت دهد که فدک از آنِ توست. 🔸حضرت زهرا، امیرالمؤمنین و اُم‌أیمَن4⃣ را آوردند و آن‌دو نفر به نفع ایشان شهادت دادند. ابوبکر نیز دستوری را برای توقّفِ تعرّض به فدک، مکتوب کرد. حضرت زهرا از نزد ابوبکر رفتند، درحالی‌که آن نامه همراهشان بود. 🔹عُمر با ایشان روبه‌رو شد و گفت: ای دختر محمد! چیزی که همراهت است، چیست؟ 🔸حضرت زهرا فرمودند: «نامه‌ای است که ابن ابی‌قُحافه (ابوبکر) برایم نوشته است.» 🔹عمر گفت: آن را به من نشان بده. 🔸حضرت زهرا نامه را به او ندادند. آن را از دستان ایشان ربود و نگاه کرد. سپس آب دهان روی آن انداخت و نوشته‌هایش را پاک کرد و پاره‌اش کرد. 🔹آن‌گاه به ایشان گفت: پدرت فدک را با لشکرکشی نگرفته است که تو بخواهی ریسمان به گردن ما بیاندازی (و ما را محکوم کنی!)» 🔷مهدی عباسی به امام کاظم (علیه‌السلام) گفت: 🔹ای ابوالحسن! محدوده فدک را برایم بگو. 🔶امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«یک مرزِ آن؛ کوه احد است5⃣، یک مرزش: عَریش مصر6⃣ است، یک مرزش ساحل دریا7⃣ است و یک مرزش نیز دومة‌الجَندَل8⃣.» 🔷خلیفه به حضرت گفت: 🔹همه این سرزمین‌ها؟! 🔶حضرت فرمودند: 🔸«بله، ای امیر مؤمنان! همه‌اش. همه این‌ها از سرزمین‌هایی است رسول خدا به آن‌ها لشگرکشی نکرده است.» 🔷خلیفه گفت: 🔹این خیلی زیاد است، درباره‌اش فکر می‌کنم. 📚الكافي، ج۱، ص۵۴۳ 📚تهذيب‌الأحكام، ج۴، ص۱۴۹ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــ 1⃣مهدی عباسی؛ فرزند منصور دوانیقی و پدر هارون الرشید، سومین خلیفه بنی‌عباس بوده است و بین سال‌های ۱۵۸ تا ۱۶۹ حکومت می‌کرده است. 2⃣همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، این لقب، مختصِ علی‌بن‌ابی‌طالب (علیهماالسلام) است، اما اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بنا به شرایط تقیه، خطاب به سلاطین زمانه‌شان از این لقب استفاده می‌کردند. 3⃣فدک، دهکده‌ای حاصل‌خیز در نزدیکیِ خیبر و در ۱۶۰کیلومتری مدینه بوده است که در سال هفتم هجری با مصالحه‌ی یهودیان، به ملکیت پیامبر در آمد. 4⃣اُم أیمَن، کنیزی اهل حبشه آزادشده‌ی پیامبر بوده است. وی از نخستین زنانی بود که اسلام آورد و بعدها به همسریِ زید بن حارثة که او نیز آزادشده‌ی پیامبر و فرزندخوانده ایشان بود، در آمد. حاصل ازدواج آن‌دو، اسامة بن زید؛ فرمانده جوان انتخابیِ پیامبر برای مقابله با لشکر روم، بود. 5⃣احد، کوهی است در شمال شهر مدینه. 6⃣عَریش، شهری است در شمال مصر. 7⃣ظاهراً مقصود، ساحلِ دریای سرخ است. 8⃣دومةالجَندَل، شهری است در شمال عربستان. 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ 👈مرحوم شیخ مفید در کتاب «الإختصاص» جزئیات دردناک‌تری از این حادثه را نقل کرده است که در مطلب بعدی، إن‌شاءالله، بخش انتهایی آن نقل خواهد شد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿...عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ: لَمَّا وَرَدَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع عَلَى الْمَهْدِيِّ رَآهُ يَرُدُّ الْمَظَالِمَ فَقَالَ: «يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا بَالُ مَظْلِمَتِنَا لَا تُرَدُّ؟» فَقَالَ لَه:ُ وَ مَا ذَاكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ؟ قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا فَتَحَ عَلَى نَبِيِّهِ ص فَدَكاً وَ مَا وَالاهَا لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ بِ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ ص «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ» فَلَمْ يَدْرِ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ هُمْ فَرَاجَعَ فِي ذَلِكَ جَبْرَئِيلَ وَ رَاجَعَ جَبْرَئِيلُ ع رَبَّهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنِ ادْفَعْ فَدَكاً إِلَى فَاطِمَةَ ع فَدَعَاهَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهَا: «يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكِ فَدَكاً» فَقَالَتْ: «قَدْ قَبِلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْكَ» فَلَمْ يَزَلْ وُكَلَاؤُهَا فِيهَا حَيَاةَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَلَمَّا وُلِّيَ أَبُو بَكْرٍ أَخْرَجَ عَنْهَا وُكَلَاءَهَا فَأَتَتْهُ فَسَأَلَتْهُ أَنْ يَرُدَّهَا عَلَيْهَا فَقَالَ لَهَا ائْتِينِي بِأَسْوَدَ أَوْ أَحْمَرَ يَشْهَدُ لَكِ بِذَلِكِ فَجَاءَتْ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ أُمِّ أَيْمَنَ فَشَهِدَا لَهَا فَكَتَبَ لَهَا بِتَرْكِ التَّعَرُّضِ فَخَرَجَتْ وَ الْكِتَابُ مَعَهَا فَلَقِيَهَا عُمَرُ فَقَالَ مَا هَذَا مَعَكِ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ؟ قَالَتْ: «كِتَابٌ كَتَبَهُ لِيَ ابْنُ أَبِي قُحَافَةَ» قَالَ: أَرِينِيهِ. فَأَبَتْ فَانْتَزَعَهُ مِنْ يَدِهَا وَ نَظَرَ فِيهِ ثُمَّ تَفَلَ فِيهِ وَ مَحَاهُ وَ خَرَقَهُ فَقَالَ لَهَا هَذَا لَمْ يُوجِفْ عَلَيْهِ أَبُوكِ بِ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ فَضَعِي الْحِبَالَ فِي رِقَابِنَا.» فَقَالَ لَهُ الْمَهْدِيُّ: يَا أَبَا الْحَسَنِ حُدَّهَا لِي. فَقَالَ: «حَدٌّ مِنْهَا جَبَلُ أُحُدٍ وَ حَدٌّ مِنْهَا عَرِيشُ مِصْرَ وَ حَدٌّ مِنْهَا سِيفُ الْبَحْرِ وَ حَدٌّ مِنْهَا دُومَةُ الْجَنْدَلِ» فَقَالَ لَهُ: كُلُّ هَذَا؟ قَالَ: «نَعَمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَذَا كُلُّهُ إِنَّ هَذَا كُلَّهُ مِمَّا لَمْ يُوجِفْ عَلَى أَهْلِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص بِخَيْلٍ وَ لَا رِكَابٍ» فَقَالَ: كَثِيرٌ وَ أَنْظُرُ فِيهِ. 📚الكافي، ج۱، ص۵۴۳ 📚تهذيب الأحكام، ج۴، ص۱۴۹ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😔ماجرای دردناک پس گرفتن قباله فدک، از زبان امام صادق ♦️در مطلب پیشین خلاصه‌ای از ماجرای فدک از زبان امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شد. ذکر شد که پس از غصب فدک، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نزد ابوبکر رفتند و بالاخره حکم مکتوبی از او گرفتند تا فدک به ایشان بازگردد. 🔺مرحوم شیخ مفید نقل کامل‌تری از این ماجرا دارند که در ادامه، بخش انتهایی آن نقل می‌شود؛ از گفتگوی حضرت زهرا با ابوبکر و مواجهه‌شان با عُمر، تا شهادت و ماجراهای بعدی... 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🍃«(...پس از آن‌که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نزد معاذ بن جَبَل رفتند و برای بازپس‌گیری فدک از او یاری خواستند و او همراهی نکرد و ایشان از او غضبناک شدند،) به خانه برگشتند. 🔸امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به ایشان فرمودند: «نزد ابوبکر برو؛ چراکه او از آن‌دیگری (عُمر) دل‌نازک‌تر است. به او بگو: تو ادعای جانشینی پدرم را کردی و خلیفه و جانشینش شدی. اگر فدک برای تو بوده و من آن را به تو هدیه داده بودم، پس واجب است که آن را به من برگردانی.» 🔹وقتی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نزد ابوبکر رفتند و این سخنان را به او گفتند، ابوبکر گفت: درست می‌گویی. 🔹پس کاغذی خواست و نامه‌ای برای ایشان نوشت تا فدک را به ایشان برگردانند. ایشان از نزد ابوبکر خارج شدند، درحالی‌که آن نامه همراهشان بود. 🔹عُمر با ایشان روبه‌رو شد و گفت: ای دختر محمد! این نامه‌ای که همراهت است، چیست؟ 🔸حضرت زهرا فرمودند: «نامه‌ای است که ابوبکر برایم نوشته است، برای بازپس‌گیری فدک.» 🔹عمر گفت: آن را به من بده. حضرت زهرا نامه را به او ندادند. پس با پایش به سینه ایشان کوبید، درحالی‌که ایشان پسری را حامله بودند به‌نام «مُحَسِّن». محسن (بلافاصله) سقط شد. سپس به ایشان سیلی زد. 🔸(امام صادق فرمودند:) انگار گوشواره‌ای را که در گوششان بود را می‌بینم که شکست. 🔹سپس نامه را از ایشان گرفت و پاره کرد. 🔸گذشت. (مادرمان) هفتاد و پنج روز بر اثر ضربه‌های عمر بیمار بودند و بعد از دنیا رفتند. 🔸وقتی مرگشان فرا رسید، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را خواستند و فرمودند: «(وصیتی دارم که) یا به من ضمانت بده (که به وصیتم را عمل می‌کنی) یا به پسر زبیر وصیت می‌کنم. 🔸امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: «من به تو ضمانت می‌دهم که وصیتت را عملی سازم، ای دختر محمد!» 🔸حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) فرمودند: «از تو می‌خواهم که – به حق رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) – هرگاه من مُردم، آن دو نفر (ابوبکر و عمر) بر جنازه‌ام حاضر نشوند و بر من نماز نخوانند.» 🔸امیرالمؤمنین فرمودند: «اختیار با توست.» 🔸وقتی که از دنیا رفتند، امیرالمؤمنین ایشان را شبانه در منزلشان دفن کردند. 🔸وقتی صبح شد و اهل مدینه خواستند کنار جنازه ایشان حاضر شوند و ابوبکر و عمر نیز این درخواست را داشتند، امیرالمؤمنین نزد آن‌ها رفت. 🔹آن دو نفر به امیرالمؤمنین گفتند: با دختر محمد چه کردی؟ آیا تجهیزش (غسل و کفن کردنش) را آغاز کرده‌ای، ای ابوالحسن؟ 🔸امیرالمؤمنین فرمودند: «به خدا قسم، او را دفن کرده‌ام.» 🔹آن‌دو گفتند: چه چیزی تو را مجبور کرد که او را دفن کنی، بدون این‌که ما را از مرگش باخبر سازی؟ 🔸امیرالمؤمنین فرمودند: «خودش به من دستور داده بود.» 🔹عُمر گفت: به خدا قسم، قصد دارم قبرش را بشکافم و بر او نماز خوانم. 🔸امیرالمؤمنین فرمودند: «بدان که به خدا قسم، تا زمانی که قلبم در بدنم است، ذوالفقار در دستم، تو نمی‌توانی قبرش را بشکافی. حال خود دانی!» 🔹ابوبکر (به عمر) گفت: برو. او نسبت به همسرش بیش از ما حق دارد. 🔸 آن‌گاه مردم نیز پراکنده شدند.» 📚الإختصاص، ص۱۸۵ 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿أَبُو مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «...ثُمَّ انْصَرَفَتْ فَقَالَ عَلِيٌّ ع لَهَا: «ائْتِي أَبَا بَكْرٍ وَحْدَهُ فَإِنَّهُ أَرَقُّ مِنَ الْآخَرِ وَ قُولِي لَهُ ادَّعَيْتَ مَجْلِسَ أَبِي وَ أَنَّكَ خَلِيفَتُهُ وَ جَلَسْتَ مَجْلِسَهُ وَ لَوْ كَانَتْ فَدَكُ لَكَ ثُمَّ اسْتَوْهَبْتُهَا مِنْكَ لَوَجَبَ رَدُّهَا عَلَيَّ فَلَمَّا أَتَتْهُ وَ قَالَتْ لَهُ ذَلِكَ قَالَ: صَدَقْتِ قَالَ فَدَعَا بِكِتَابٍ فَكَتَبَهُ لَهَا بِرَدِّ فَدَكَ. فَقَالَ: فَخَرَجَتْ وَ الْكِتَابُ مَعَهَا فَلَقِيَهَا عُمَرُ فَقَالَ: يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكَ؟ فَقَالَتْ: «كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُو بَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ.» فَقَالَ هَلُمِّيهِ إِلَيَّ فَأَبَتْ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ ثُمَّ أَخَذَ الْكِتَابَ فَخَرَقَهُ فَمَضَتْ وَ مَكَثَتْ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً مَرِيضَةً مِمَّا ضَرَبَهَا عُمَرُ ثُمَّ قُبِضَتْ فَلَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ دَعَتْ عَلِيّاً ص فَقَالَتْ: «إِمَّا تَضْمَنُ وَ إِلَّا أَوْصَيْتُ إِلَى ابْنِ الزُّبَيْرِ.» فَقَالَ عَلِيٌّ ع: «أَنَا أَضْمَنُ وَصِيَّتَكِ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ.» قَالَتْ: «سَأَلْتُكَ بِحَقِّ رَسُولِ اللَّهِ ص إِذَا أَنَا مِتُّ أَلَّا يَشْهَدَانِي وَ لَا يُصَلِّيَا عَلَيَّ.» قَالَ: «فَلَكِ ذَلِكِ.» فَلَمَّا قُبِضَتْ ع دَفَنَهَا لَيْلًا فِي بَيْتِهَا وَ أَصْبَحَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يُرِيدُونَ حُضُورَ جِنَازَتِهَا وَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ كَذَلِكَ فَخَرَجَ إِلَيْهِمَا عَلِيٌّ ع فَقَالا لَهُ: مَا فَعَلْتَ بِابْنَةِ مُحَمَّدٍ أَخَذْتَ فِي جَهَازِهَا يَا أَبَا الْحَسَنِ؟ فَقَالَ عَلِيٌّ ع: «قَدْ وَ اللَّهِ دَفَنْتُهَا.» قَالا: فَمَا حَمَلَكَ عَلَى أَنْ دَفَنْتَهَا وَ لَمْ تُعْلِمْنَا بِمَوْتِهَا؟ قَالَ: «هِيَ أَمَرَتْنِي.» فَقَالَ عُمَرُ: وَ اللَّهِ لَقَدْ هَمَمْتُ بِنَبْشِهَا وَ الصَّلَاةِ عَلَيْهَا فَقَالَ عَلِيٌّ ع: «أَمَا وَ اللَّهِ مَا دَامَ قَلْبِي بَيْنَ جَوَانِحِي وَ ذُو الْفَقَارِ فِي يَدِي إِنَّكَ لَا تَصِلُ إِلَى نَبْشِهَا فَأَنْتَ أَعْلَمُ.» فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: اذْهَبْ فَإِنَّهُ أَحَقُّ بِهَا مِنَّا وَ انْصَرَفَ النَّاسُ.» 📚الإختصاص، ص۱۸۵ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠غیرت عصمت کبری، نسبت به امیرالمؤمنین 🌿...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا: 🍃«إِنَّ فَاطِمَةَ ع لَمَّا أَنْ كَانَ مِنْ أَمْرِهِمْ مَا كَانَ أَخَذَتْ بِتَلَابِيبِ عُمَرَ فَجَذَبَتْهُ إِلَيْهَا ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ يَا ابْنَ الْخَطَّابِ لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ يُصِيبَ الْبَلَاءُ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ لَعَلِمْتَ أَنِّي سَأُقْسِمُ عَلَى اللَّهِ ثُمَّ أَجِدُهُ سَرِيعَ الْإِجَابَةِ.» 📚الكافي، ج۱، ص۴۶۰ 🌿عبدالله بن محمد جُعفی از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) نقل کرده است: 🔶«زمانی که آنان (ابوبکر و عمر و یارانشان) آن کارها را کردند (به خانه حمله کردند و امیرالمؤمنین را برای بیعت به مسجد بردند)، فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) یقه‌ی عُمَر را گرفت و کشید. سپس فرمود: 🔸«بدان که به خدا قسم، ای پسر خطّاب! اگر بدم نمی‌آمد از این‌که کسی که گناهی ندارد، دچار بلاء شود، خودت می‌دانی که خدا را قسم می‌دادم (که عذاب نازل شود) و او نیز سریع اجابت می‌کرد.»» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣این فاطمه زهرا، همان فاطمه زهرایی است که در مقابل مرد کور نیز حجاب می‌گرفت. باید شرایط بحرانی این مقطع زمانی را تصور کنیم، تا بتوانیم این رفتار حضرت (سلام‌الله‌علیها) را هضم کنیم. 2⃣زینب کبری، دختر این مادر بوده است. سلام الله علیهما. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona