خون شقایق مشفق کاشانی.mp3
زمان:
حجم:
764.6K
سر نزد از بام هستی ، آفتاب آرزویی
تا برانگیزد مرا ز آشفته ، خواب آرزویی
گردبادم از تهی سرشار،درصحرای حسرت
خویشتن گم کرده ای در پیچ وتاب آرزویی
شب ز مینای شفق بین جام گلگون افق را
چون دل عاشق،لبالب از شراب آرزویی
جویباری باید از خون شقایق تا بگردد
کامجویان را به نوبت آسیاب آرزویی
می خروشدتا خراشد سینه سرد فلک را
از گلوی زخمی خاک التهاب آرزویی
گر چه از موجی به موجی نقش بر آبست اما
خیمه ای دیگر بر افرازد حباب آرزویی
آه من گردونه خورشید را در شعله گیرد
تا مگر گیرد ز ماه نو رکاب آرزویی
شب همه شب بگذرد از آسمان خاطر من
مهربان مهر دل افروزی شهاب آرزویی
#شعرخوانی
#استاد_مشفق_کاشانی
@hafez_adabiyat