eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام🦋
2.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
964 ویدیو
6 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋 ارسال مطالب به ادمین👇 @Ahmadiatoui
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 . ▫️متولد ۱۳۳۵روستای ولاغوز کردکوی. در یازده سالگی پدر را دز دست‌دادو يتيم شد.مجبور شد در کارخانه پنبه‌پاک‌کنی به مدت پنج سال کارگری نماید.دلیل فصلی بودن کار در کارخانه، مجبور به تغییر شغل شد و به سراغ بنایی رفت.تقی پس از پایان دوره سربازی به شهرستان رشت نزد دایی خود که معمار بود مشغول کار و پس از چندی در همان جا ازدواج کرد. . ▫️سال ۶۰ بعنوان تک تیرانداز راهی جبهه ها شد.جانشین فرمانده گروهان حضرت ابوالفضل (ع) گردان امام محمدباقر (ع) لشکر ۲۵ کربلا اولین سمت فرماندهی او در این جنگ نا آرام بود.فرمانده گردان صاحب الزمان هم بود و دائما در جبهه ها حضور داشت. در سال ۱۳۶۵ بمبی در یکی از دبیرستان‌های شهر کردکوی کشف شد، تقی به همراه علی زمانی برای خنثی‌سازی بمب به محل اعزام شدند، بمب پس از خارج‌شدن از مدرسه و انتقال به خودرو، داخل ماشین منفجر و در نتیجه انفجار مچ دست راست تقی قطع، بازوی چپش شکست و جراحات شدیدی نیز به شکمش وارد شد. . ▫️اگرچه سردار کیانی براثر این حادثه از سوی کمیسیون پزشکی واحد ۴۵ درصد جانبازی و ازکارافتادگی تشخیص داده شد؛ اما باز هم در ۲۶ اسفند ۱۳۶۵ به جبهه رفت و مسئولیت گردان ویژه شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلا را عهده‌دار شد.شهید کیانی در عملیات نصر 4، درحالی‌که در سجده نماز ظهر و عصر بود بر اثر اصابت ترکش راکت هواپیمای عراقی بر پیشانی مجروح شد و در چهار تیر ۱۳۶۶ در بیمارستان به شهادت رسید. . 🟪 @hafttapeh
همه ی شجاعت و همه‌ی غیرت و مردانگی اگر تصویر بود... . 🟪 @hafttapeh
66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 خانه ی شهید همچون صحن و سرای علی بن موسی الرضا بوی بهشت می‌دهد.‌. . 🎥 دیدار شهرستان با والدین والامقام محمود عزیزی_روستای چفت سر آکند ( 📆۴ ۱۴۰۳) . 🟪 @hafttapeh
💢 سیدحسین‌حسنی نیا () : ۵ ۱۳۶۵ _ . ▫️برادر شهید : بعد از اینکه که به جبهه رفت بعد از 70 روز به منزل آمد و فصل ازگیل بود و ایشان رفت بالای درخت و مشغول خوردن شد دیدم کسی در می زند در را باز کردم دیدم نامه آوردند . وقتی از بالای درخت نامه را در دستم دید  گفت امام (ره) پیام دادند . به او گفتم تو تازه آمدی  20 روز هم مرخصی داری . ایشان گفت :«پیام امام ، پیام امام زمان است .» تازه 3 روز بود که آمده بود فردایش رفت. ▫️خواهر شهید :آخرین باری که می خواست به جبهه برود 2 ـ 3 ساعتی با هم صحبت کردیم . در مورد جبهه و پدر و مادر می گفت و واقعاً داشت وصیت می کرد . می گفت:« من را خوب نگاه کن دیگر نمی بینی . مراقب پدر و مادر باشید» و همیشه می گفت:« من مجروح نمی شوم و هنوز کسی زاده نشده تا سید حسین حسنی نیا را مورد هدف گلوله قرار دهد . من فقط شهید می شوم و خواب دیده ام .» گفتم نرو گفت:« باید تسویه حساب کنم . . 🟪 @hafttapeh
🌍 تمام دنیا بجز چند کشور ۸ سال بر علیه ما کمربند دشمنی بسته بودند ،با حمایت همه جانبه از صدام ، با تجهیز رژیم بعث ، با تحریم و جنگ مستقیم اما این جوانان هشت سال نه حرف از مذاکره با دشمن زدند ، نه با تمام دشواری ها چهره ی عبوس به خود گرفتند ، نه حرف از نمیشه و نمیتونیم زدند ، نا امیدی در وجودشان و کلامشان و رفتارشان نبود و لبخند رو لبشان خلاصه‌ی هر چه خوبی بود....‌.. ‌. 📷 لشکر و ویژه ۲۵ #سال ۱۳۶۵ . 🟪 @hafttapeh
💢 . ▫️ شهید محمدتقی مظلومی کناری. متولد ۱۳۴۹ فریدونکنار.از سال ۱۳۶۱ تا زمان شهادت ۵ بهمن ۱۳۶۵ دائما در جبهه ها حضور داشت.تک تیرانداز ، آرپی جی زن، فرمانده دسته ، فرمانده گروهان.نترس بود و شجاع.چندین بار در جبهه ها مجروح شد.یکبار در تاریخ 16/6/64 در منطقه مریوان از ناحیه چشم راست و 21/11/64 در منطقه فاو و عملیات والفجر 8 از ناحیه دست راست و 4/10/65 در خرمشهر عملیات کربلای 4 از ناحیه پای چپ و دست راست مجروح شد.و در نهایت در سن ۱۶ سالگی در شلمچه بشهادت رسید.و ۱۲ سال بعد پیکرش به خانه بازگشت.🌷🇮🇷🌷 . // پدر : یک روز من دیر به نانوایی رفته بودم و نان به من نرسیده بود و مادر محمد تقی ناراحت شد از این که من نان نگرفتم. من گفتم نان صبح را می خوریم. مادرش از این که نان سرد صبح را بخورد راضی نشد و محمد تقی برای این که به مادرش بگوید که شاکر باشد گفت: در عملیاتی که ما شرکت داشتیم سه شبانه روز به ما غذا نرسید. 2 نفر داخل سنگر بودیم یکی از بچه ها از سنگر بیرون رفت لا به لای ماسه ها گشت تا بالاخره نانی که معلوم نبود از چه وقت آن جا افتاده پیدا کرد و آن را تکان دادیم تا ماسه اش ریخته و بعد خوردیم. به خاطر خوردن آن نان خشک سه، چهار روز دهانمان زخم بود نمی توانستیم چیزی بخوریم. شما باید صبور و بردبار باشید و قدر این نعمت ها را بدانید. . 🟪 @hafttapeh