eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
اینجا از لشکری خط شکن گفته میشود از دلاوران لشکر ویژه ۲۵ کربلاااا... از گمنامان هفت تپه .‌‌.. 🩸ارتباط با ادمین کانال . ارسال مطالب ، عکس فیلم و خاطرات و ..‌. @ahmadiatouei
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 . // : سردارحاج کمیل‌کهنسال : . 🌴 يک روز بعد از پایان عمليات والفجرهشت، شهیدطوسی تویوتا را روشن کرد، حرکت کردیم به سمت اهواز.در حال طی کردن مسیر اروندکنار – آبادان، بودیم.یکدفعه طوسی شروع کرد به سرزنش کردن خودش. از جاماندگی از قافله ی دوستان شهیدش ناراحت بود و دائماً خودش را سرزنش می کرد. من که حالش را اینگونه دیدم، گفتم: «تو هم انشاءالله شهيد می شی، همه ما آرزو داريم به شهادت برسيم. دیر یا زود تو شهید می شی، من هم شهید می شم.همانجا دعا کردم. . 🌴 گفت کمیل من بیشتر برای زمان بعد از شهادتم، ناراحتم.» با تعجب گفتم:بعد از شهادت كه نارحتی نداره!گفت:«برای ما داره. را ديدی؟ را ديدی؟ را ديدی؟ را دیدی؟»ديدی اين بچه ها چقدر بچه های مظلوم، چقدر بچه های پركاری بودند، چه كارهای بزرگی توی جبهه كردند.هیچ كسی آنها را نمی شناخت و آنگونه که سزاوارشان بود از آنها تجلیل نشد. آنها گمنام و ناشناخته ماندند و شخصيت و زحمات شان برای مردم ناگفته ماند.» . 🌴من فرمانده این بچه ها بودم، مردم و مسئولین مرا می شناسند. ناراحتم و می ترسم از آن روزی که وقتی من شهید بشوم، تشییع جنازه ام شلوغ شود، صدا و سیما وارد شود، مسئولین بیایند، برایم تبلیغات کنند. کل استان اعلامیه پخش کنند. این است که برای بعد از شهادتم هم ناراحتم. من خودم را شرمنده ، ، و و ديگر شهدایی که واقعاً زحمت کشیدند و نامی از آنها نیست، می دانم. . 💠 @hafttapeh
🏷 ؟ . ▫️«سردار شهید محمدحسین باقرزاده» جانشین، علمدار و یار باوفای حاج بصیر از گردان یارسول(ص) لشکر ویژه 25 کربلا می باشد. شهید باقرزاده در عملیات غرورآفرین والفجر 8 در شهر فاو عراق در تاریخ 24 بهمن ماه 1364 در اوج مظلومیت و گمنامی به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای سیدنظام الدین(س) شهرستان قائم شهر به خاک سپرده شد. . ▫️همسر شهید: شب اول ازدواج با هم به گلزار شهدا رفتیم. محمدحسین گفت: «جای من اينجاست و روزی هم من باید در کنار همین شهدا جا بگیرم.» بعد از چند روز رفتیم پابوسی آقا امام رضا(ع). محمدحسین ساعت ها در حرم گريه می کرد. پرسيدم: «چی شده؟ چرا اینقدر گریه می کنی؟» جوابی نمی داد. آخرین باری که به جبهه می رفت، گفت: «می دانی چرا در حرم آقا امام رضا (ع) گريه می کردم؟» گفتم: «چرا؟» با حالت غریبی گفت: «از آقا می خواستم که ازدواج با تو باعث این نشود که من از هدف اصلی زندگی ام دست بکشم.» گفتم: «چه هدفی داری؟» گفت: «هدفم همان رسیدن به خدا و شهادت در راه اوست.»دردفتر خاطراتش نوشته بود: آرزو دارم دست و پاهايم قطع شود کربلا را ببينم بعد شهيد شوم. . 🟪 @hafttapeh