✳️💚✳️💚✳️💚✳️💚✳️💚
💚✳️💚✳️💚✳️💚✳️💚
✳️💚✳️💚✳️💚✳️💚
💚✳️💚✳️💚✳️💚
✳️💚✳️💚✳️💚
💚✳️💚✳️💚
✳️💚✳️💚
💚✳️💚
✳️💚
💚
✳️✳️ مهـــــــدویـــت ✳️✳️
✳️💚 یعنی شنـــــاخت و فهــــــم دین
💚✳️ یعنی بصیـــــرت و معــــــرفت
✳️💚 یعنی شنـــــاخت امامت و ولایت
💚✳️ یعنی عشـــــــق به اهل بیـــــــت
✳️💚 یعنی جهـــــانی اندیشیـــــدن
💚✳️ یعنی شنـــــاخت حـــــق و باطل
✳️💚 یعنی شنـــــاخت شرایط جهـــــان
💚✳️ یعنی دشمـــــن شناســـــی
✳️💚 یعنی خـــــودســـــازی
💚✳️ یعنی بنـــــدگی خـــــدا
✳️💚 یعنی رشد معنـــــوی
💚✳️ یعنی اخـــــلاق ودوستداشتن مردم
✳️💚 یعنی پیشرفت کردن برای خدمت
💚✳️ یعنی آمـــــاده بـــــاش
✳️💚التماس دعای خیر شما💚✳️
💚
✳️💚
💚✳️💚
✳️💚✳️💚
💚✳️💚✳️💚
✳️💚✳️💚✳️💚
💚✳️💚✳️💚✳️💚
✳️💚✳️💚✳️💚✳️💚
💚✳️💚✳️💚✳️💚✳️💚
✳️💚✳️💚✳️💚✳️💚✳️💚
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
سلام امام زمانم💗پدرمهربان و
دلسوزمان
📖قࢪآن ࢪا با هـم ختم ڪنیم خواهش میکنم برای فرج وسلامتی مولایمان امام زمان بخوانیم🪴💗
👈🏻3باࢪقࢪائت سوࢪه اخلاص🕋
با اجࢪختم ڪامل قࢪآن مـجید📖
(*♡بِسمِ اللهِ الرَّ حَمن الرَّحِیم♡*)🎀
💗قل هَو اللهُ اَحَد ♡1
💗الله ُ الصَّمَدُ♡2
💗 لَم یَلِد ولَم یُولَد ♡3
💗 وَلَم یَکُن لَهُ کُفُوََا اَحَد♡4
ߊَࡋࡋܣُܩ ࡎَܠِّ ࡃَܠَܨ ܩܟܩܒܦَآܠِ ܩُܟَܩَّܒۅࡃܟ᳝ߺࡋ ܦ߭ܝܟ᳝ߺܣم💗
╭───╯⟆💗🕋⟅╰───
اللهم عجل لولیک الفرج
╰──💗🕋⟅╭───╯
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
.☀️ تنفسصبح
📖 چهارصد و بیست و دومین (۴۲۲) صفحه نورانی قرآن کریم .️
🔷🔹
️✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیهامالبنیین(سلاماللهعلیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم.
⏯️ سورة مبارکة الاحزاب
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
422_Page.MP3
832.9K
.☀️ تنفسصبح
📖 چهارصد و بیست و دومین (۴۲۲) صفحه نورانی قرآن کریم .️
🔷🔹
️✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیهامالبنیین(سلاماللهعلیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم.
⏯️ سورة مبارکة الاحزاب
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_بهرام_مهرداد
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ستارههای خدمت شهید🕊🌹
یادش گرامی وراهش پررهرو ❣
#محمدجواد_تندگویان
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#قسمت_دوم (۲ / ۲)
#هیچ_راه_فراری_جز_لبه_پرتگاه_رودخانه_نداشتیم!
🌷....ما منطقه را بلد نبودیم. جنوب روستا به رودخانهای پرآب و یخبندان متصل میشد که ارتفاعش تا کف رودخانه به ۶ الی ۷ متر میرسید. فرمانده گفت: طوری عقبنشینی کنید که کسی جا نماند. قرار شد هر کس خودش را به پایگاه برساند. بچهها چند تا چند تا از هم جدا شدند. ما ۴ نفر بودیم که یکی از ما پایش تیر خورده بود. قدری جلوتر رفتیم و نهایتاً به جایی رسیدیم که هیچ راه فراری نداشتیم جز لبه پرتگاه رودخانه. هوا تاریک و گروهکها وارد روستا شده بودند.
🌷ما ناچار به درختها و بوتههای پرتگاه خودمان را آویزان کردیم. نیمی از بدن من و یکی از دوستانم داخل آب رودخانه رفت؛ ولی در آن وضعیت احساس سرما نمیکردیم و آن برادر مجروح نتوانست پایینتر بیاید و جا ماند. دو نفر از گروهکها آمدند بالای سر ما و به ایشان شلیک کردند و آن عزیز داخل آب رودخانه یخ زده پرتاب شد. بر اثر تیراندازی یکی دیگر از همرزمان نیز داخل آب افتاد. دشمن بعد از چند دقیقه رفت و ما بعد از حدود ۲ ساعت با سختی تمام خودمان را بالا کشیدیم.
🌷لبه پرتگاه به یک کوچه متصل بود و بعد طویلههای گاو و گوسفند قرار داشتند. کف کوچه با پِهِن حیوانات پوشیده شده و برف رویش نشسته بود. آن شب خیلی بر ما سخت گذشت ناچار با دست و سر نیزه پهنها را کنار زدیم و خودمان را تا قبل از روشنایی در زیر پهن مخفی کردیم. با روشن شدن هوا خودمان را به پایگاه رساندیم و بعد از طلوع آفتاب دوستان آن دو شهید را از داخل رودخانه یخزده بیرون آوردند، روحشان شاد.
#راوی: رزمنده دلاور نصرالله اسکندری
📚 کتاب "سوم خاکریز"
منبع: سایت نوید شاهد
❌️❌️ امنیت، اتفاقی نیست!
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷 زمستان بود. به طور طبیعی در آوردن پا از پوتین و وضو گرفتن قدری سخت است عباس می توانست در اتاق فرماندهی ساختمان تربیت جهادی نماز مغرب و عشاء را به تنهایی بخواند ولی می دیدم که او مرتب در حسینیه سید الشهداء (ع) در نماز جماعت شرکت می کند. گاهی بعد از نماز جماعت در حسینیه امام علی (ع) و یا در حسینیه آیت الله بهاءالدینی سخنرانی بود راه دور بود و سوئیچ ماشین اداری هم در دست عباس بود. اما من ندیدم که عباس به تنهایی با وسیله نقلیه سپاه به نماز بیاید بلکه ایشان با لباس آراسته و پوتین و پیاده در نماز جماعت حضور پیدا می کرد.
#شهید_عباس_دانشگر
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حافظ خوانی #حاج_قاسم در #شب_یلدا
#یلدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🍂
🔻 گلستان یازدهم / ۳۹
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
امتحانات خردادماه سال ۱۳۶۵ تمام شده بود. بابا صبح زود میرفت به مغازه، مادر، علاوه بر اینکه به کارگاه خیاطی می رفت در کارهای دیگری که خانمها به طور خودگردان برای پشتیبانی از جبهه انجام میدادند شرکت و کمک میکرد. گاهی نفیسه را هم با خود میبرد و حتی برای ناهار هم به خانه نمیآمد. در این مواقع کارهای خانه بین من و رؤیا تقسیم میشد. روز سه شنبه بیستم خردادماه ۱۳۶۵ بود. زنگ خانه به صدا درآمد. چادر سر کردم و فاصلۀ ده پانزده قدمی راهرو تا در حیاط را با دو سه قدم بلند طی کردم. تا در را باز کردم علی آقا پشت در پیدا شد. با دیدنش جا خوردم دست باندپیچی شده اش از گردنش آویزان بود. بعد از سلام و احوال پرسی نصف و نیمه با نگرانی پرسیدم:"چیشده؟!"
با آسودگی جواب داد هیچی چند تا ترکش کوچیکه. به او تعارف کردم بیاید تو. خسته و به هم ریخته بود. موهایش را از ته تراشیده بود، لبهایش بی رنگ بود و ترک خورده با ریشهایی بلند. پوتین هایش آن قدر خاکی بود که رنگ اصلی اش مشخص نبود. به خنده گفتم:« از جنگ برگشتی؟» لبخندی زد و گفت عملیات بود؛ جزیره مجنون.
اصرار کردم: «بیا تو.»
نه خیلی خسته ام دوست داشتم اول تو را ببینم. وجیهه خانم خانه ست؟
مادر خانه نبود. با تعجب پرسیدم:"برای چی؟ نه نیست. رفته کارگاه" گفت: «نیروها خستهان برنامه چیدیم از طرف سپاه چند روزی خانوادگی بریم مشهد.»
دستی روی ریشهای بلندش کشید و گفت: «میخوام تو رم ببرم. به نظرت، وجیهه خانم اجازه میده؟» سکوت کردم. گفت میرم یه استراحتی میکنم عصر میآم اجازهت رو میگیرم.»
بابا و مادر حرفی نداشتند قبول کردند.
ادامه دارد..
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
┈┈•✾🌿🌸🌿✾•┈┈
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
1_982249136.mp3
5.32M
🤲🌦 دعا برای امام زمان «عج»
🔘 در سرداب مقدس
❇️ اللَّهُمَّ ادفَع عَن وَلِيِّكَ وَ خَلِيفَتِك
يونس بن عبد الرحمن می گوید : حضرت امام رضا عليه السلام امر مى فرمودند به دعا كردن بسیار براى امام زمان (عج) به دعای اللهم ادفع عن ولیک
🎙 با نوای مهدی صدقی
48BitR📀5MB⏰Time=10:46
🌸🌼💠🌸💠🌼🌸
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
#عاشقتر از تو سراغ ندارم...
مشهورخوبان عالم!
#گمنام منم ڪه در میان هیاهوۍزمین و شلوغی اسم و رسمها گم شدهام!
تو #گمنام نیستی
#فاتحعشق،
مگر میشود نامش گم شود؟!!!
فقط نخواستی سنگ سرد نامت را در آغوش بگیرد.
#گمناممنم!
من ڪه تمام نشانههاے گم شدن را هر روز به خودم مےآویزم و میچرخم...
پشت فریب #نام و #مقام و راه آسمان را گم ڪرده ام...
همدم نسیم صحرا شدن عجب صفایی داشته برایت، مشهور ملڪوت خدا!
نشانهۍاسمت را براۍ
اهل زمین بجا نگذاشتی...
درست شبیه #زنجوانی ڪه خواست #بهشتپنهان زمین ما باشد.
تا هرلحظه عاشق ترمان ڪند به هواے عطر یاسش ڪه همه جا هست
ونیست...
امروز
نگاه مهربانت را روانهۍروح خستهام ڪن ڪه سخت محتاجم،
#گمناممهربانمن
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
⛅️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓امروز ۲۰ آذر ۱۴۰۲ مصادف با سالروز:
🌹شهادت شهید حسن اکبری
🌹شهادت شهید احمد جلالی نسب
🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
❁اللَّهمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد❁
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
آهای بسیجی !!!
خوب گوش کن چه میگویم
میخواهم به تو پیشنهاد معامله ای بدهم
که در این معامله سرت کلاه برود !
منِ دستغیب حاضرم یک جا
ثواب هفتاد سال نمازهای واجب
و نوافل و روزه ها و تهجّدها
و شب زندهداری هایم را بدهم به تو،
و در عوض ، ثواب آن دو رکعت نمازی را
که تو در میدان جنگ ، بدون وضو
پشت به قبله ، با لباس خونی
و بدن نجس خواندهای ، از تو بگیرم
آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی؟!
#گفتاری_از_شهید_محراب
#آیتالله_عبدالحسین_دستغیب
#سالروز_شهادت
🌷سالروز شهادت 🕊
آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب
سومین شهید محراب
شهادت :۱۳۶۰/۹/۲۰
شیراز _انفجار
🍃شهید محراب آیت الله دستغیب:
هر عمامه به سَری که از رهبر مُکرَّم فاصله بگیرد، لعنت خدا بر او باد!
گرگها در کمین هستند تا بین ما و رهبر جدایی بیندازند.
٢٠ آذر سالروزشهادت شهید محراب آیت الله دستغیب به دست منافقین کوردل گرامیباد.
🌷شهید آیت الله دستغیب🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
🦋🦋🦋
شهید احمدی روشن: در آخرت سر پل صراط از کسانی که مخالف انقلاب و ولی فقیه هستند روبرمیگردانم...
#شهید_مصطفی_احمدیروشن
#مدیون_شهدا_هستیم
#صبحتون_شهدایی
☀️
﷽ #سلام_امام_زمانم ﷽
السَّلامُعَلَيْكَیابقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ
اَلسّلامُ عَلَیْکَیا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجاز
اَلسَّلامُعَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُویاشَریکَالْقُران
وَیااِمامَ الْاُنسِوَالْجان
✨ سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات ✨
✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم اسرائیل قرآن را آتش زدند چند صفحه از قرآن سوخت اما
صفحه ی سالم کنار صفحه ی سوخته برا مردم اسرائیل پیامی داشت...
صفحه ۳۳،صفحه رمزگونه ای که پر از کده برا قوم بنی اسرائیل...
صفحه ی ۳۳ قرآن در سوره ی بقره:
از بنی اسرائیل بپرس چه بسیار شواهد روشنی برای آنها فرستادیم و هر که نعمت خدا را بعد از آن که سوی او آمد تغییر دهد [بداند که] بیتردید خدا سخت کیفر است
درسنمۍخـوآندیم
بہخیـٰالخودمـٰانفڪرمۍکردیم
مبـٰارزهکردنواجـبتراست...
محمدهۍمینشستبـٰامـٰاحرفمیزد:
اینچہحرفیہافتـٰادهتو؎دهنشمـٰاها؟!
یعنۍچیدرسخوندنوقتمونرو
تلـفمیکنہ؟!
بـٰایدهمدرسبخـونید
هممبـٰارزهتونروبڪنید..!
آدمبۍسوادکہبہدردانقـلآبنمۍخوره...シ!☝️🏻"
#شھیددڪترمحمدعلۍرَهنَمـون..
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ♡
هدایت شده از کانال خصوصی من وخدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#فیلم
#مقطع_تلاوت
❇️قطعهتلاوتی بسیار زیبا و قوی از قاری بینالمللی کشورمان استاد مـحمـد کـاظمـی
📖سوره مبارکه حـجـرات، آیات ۷ و ۸
🎶مقامهای استفادهشده : «#بیاتکُـرد و #بـیـات»
🗓جلسه قـرآنی ولیعصر (عج) _ ۷ آذر ۱۴۰۲
⏰مدت زمان : ۱:۴۰
👌ببینید و بشنوید و لـذّت ببرید ...
؛*┄┄┄┅═✧❁💠🌹💠❁✧═┅┄┄┄* قـرآنـی نـغـمـههـای بـهـشـتـی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه
👌 کلیپی بسیار تکاندهنده...
🌤 استقبال مردم از تحقق جملهٔ امام صادق علیهالسلام:
🦋 «إِذَا لَمْ تَكُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ يَنْتَهِي إِلَى مُنْتَهَاهُ.»
🦋 اما اگر دعا نکنید این امر ، به نهایت مدّتش خواهد رسید.
🌤 پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:
🦋 «آنچه در بنى اسرائيل روى داده است، در امّت من هم روى مىدهد، قدم به قدم و مو به مو...
🦋 قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «يَكُونُ فِي هَذِهِ اَلْأُمَّةِ كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ اَلنَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ حَذْوَ اَلْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ
📗نوادر الاخبار، ج۱، ص۲۸۰
📗مرآة العقول، ج۴، ص۳۴۶
📗اثبات الهداة، ج۱، ص۱۲۵
📗اعلام الوری، ج۲، ص۳۰۹
📗لوامح صاحبقرانی، ج۳، ص۵۸
📗تفسیرنورالثقلین، ج۴، ص۱۰۱
📗كفاية الأثر: ص ۱۵،
📗من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۲۰۳
📗الوافي، ج ۲۶، ص ۳۸۵
📗بحار الأنوار، ج۵۳، ص ۱۰۸
🤲 در این #شب_جمعه و #یلدای_مهدوی با گناهان خود حجاب غیبت آقاجان مان #امام_زمان نشویم
🔻 ظهور بسیار نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرچشمهی قرار کِی میرسد
به صبح یلدای انتظار؟!
هدایت شده از کانال خصوصی من وخدا
🌷یکی از اثرات نماز شب در چهره و صورت فرد ظاهر می شود. اهل سحر و نماز شب نوری در چهره خود دارند.
امام صادق عليه السلام می فرمایند:
صلاة اللیل تحسن الوجه
نمازشب، صورت انسان را زیبا می کند.
📚تهذیب الاحکام، ج۲، ص۱۲۱
🌟 معرفتی و اخلاقی #نمازشب
🌺
﷽ 🎇🌷رزمندگان بم (۵۰۶):
● بر طبق شماره ها؛
1- جانباز بسیجی رضا اکبری
2- جانباز بسیجی علیرضا ایرانژاد (دکتر ایرانژاد، برادر رزمنده بسیجی رضا ایرانژاد)
3- جانباز بسیجی پاسدار حسین مهنا (برادر جانباز پاسدار حسن مهنا)
4- شهید بسیجی محمّد حسین عطارزاده (برادر شهید محمّد حسین عطارزاده)
5- رزمنده پاسدار حسن بیگلری پور (برادر شهیدان قنبر و محمّد علی بیگلری پور و رزمنده مرحوم حسین بیگلری پور)
6- شهید بسیجی کاظم دشتی خویدکی
7- و ......
8- رزمنده حسین قزوینی جعفری (قاری قرآن و مداح اهل بیت)
9- رزمنده پاسدار مهدی حسینشاهی (آیت اللهی)
۱۰- شهید بسیجی علی خلیلی (برادر شهید بسیجی طلبه داود خلیلی و جانباز بسیجی پاسدار عباس خلیلی)
🌷مقابله به مثل در جنگ:
💥 《الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ》. (بقره، ۱۹۴).
● ترجمه: ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است!
● شرح: در جنگ صفین که بخشی از آن در ماه حرام صورت گرفت، امام علی (ع) در حالی که قهرمانان شامی را به خاک می افکند اين آيه را مىخواند. (كشف الغمة، ج1، ص 247)
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
آفتابنزده از خانه زد بیرون. همینطور آمد و نشست کنار راننده که بروند اهواز. از کرمان راه افتادند و دو سه ساعت بعد رسیدند به سیرجان. آن موقع بود که حرف دل فرمانده آمد سر زبانش. معلوم شد قلبش را پشت در خانهاش جاگذاشته و آمده. به رانندهاش گفت: «دیشب شب ازدواجم بود.» حاجآقا شما میموندید. چرا اومدید؟ نه، جبهه الان بیشتر به من نیاز داره. به جای رخت دامادی، لباس رزم به تن آمده بود پشت خاکریز، توی سنگر، وسط میدان نبردی که آتش و خمپاره و گلوله از زمین و آسمانش، جای نقلونبات را گرفته بود. تازهعروس خانهاش را از همان روزها سپرده بود به خدا. یقین داشت که خدا بیشتر از خود حاجی مراقب اوست.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🍂
🔻 گلستان یازدهم / ۳۹
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
امتحانات خردادماه سال ۱۳۶۵ تمام شده بود. بابا صبح زود میرفت به مغازه، مادر، علاوه بر اینکه به کارگاه خیاطی می رفت در کارهای دیگری که خانمها به طور خودگردان برای پشتیبانی از جبهه انجام میدادند شرکت و کمک میکرد. گاهی نفیسه را هم با خود میبرد و حتی برای ناهار هم به خانه نمیآمد. در این مواقع کارهای خانه بین من و رؤیا تقسیم میشد. روز سه شنبه بیستم خردادماه ۱۳۶۵ بود. زنگ خانه به صدا درآمد. چادر سر کردم و فاصلۀ ده پانزده قدمی راهرو تا در حیاط را با دو سه قدم بلند طی کردم. تا در را باز کردم علی آقا پشت در پیدا شد. با دیدنش جا خوردم دست باندپیچی شده اش از گردنش آویزان بود. بعد از سلام و احوال پرسی نصف و نیمه با نگرانی پرسیدم:"چیشده؟!"
با آسودگی جواب داد هیچی چند تا ترکش کوچیکه. به او تعارف کردم بیاید تو. خسته و به هم ریخته بود. موهایش را از ته تراشیده بود، لبهایش بی رنگ بود و ترک خورده با ریشهایی بلند. پوتین هایش آن قدر خاکی بود که رنگ اصلی اش مشخص نبود. به خنده گفتم:« از جنگ برگشتی؟» لبخندی زد و گفت عملیات بود؛ جزیره مجنون.
اصرار کردم: «بیا تو.»
نه خیلی خسته ام دوست داشتم اول تو را ببینم. وجیهه خانم خانه ست؟
مادر خانه نبود. با تعجب پرسیدم:"برای چی؟ نه نیست. رفته کارگاه" گفت: «نیروها خستهان برنامه چیدیم از طرف سپاه چند روزی خانوادگی بریم مشهد.»
دستی روی ریشهای بلندش کشید و گفت: «میخوام تو رم ببرم. به نظرت، وجیهه خانم اجازه میده؟» سکوت کردم. گفت میرم یه استراحتی میکنم عصر میآم اجازهت رو میگیرم.»
بابا و مادر حرفی نداشتند قبول کردند.
ادامه دارد..
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🍂
🔻 گلستان یازدهم / ۴۰
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔸 پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۶۵ صبح زود از جلوی در سپاه راه افتادیم. دو تا اتوبوس بودیم. اتوبوس مجردها و اتوبوس متأهلها. على آقا مرا نشاند ردیف دوم یا سوم. کنارم یک صندلی خالی هم بود. ساکش را گذاشت و رفت داخل اتوبوس مجردها .متأهلها همه جوان بودند یا مثل ما عقد کرده یا تازه عروس و داماد. به ندرت خانواده ای بیشتر از دو تا بچه داشت.
اتوبوس ها حرکت کردند. چند ساعتی گذشت. برای استراحت توقف کردیم. علی آقا آمد توی اتوبوس ما، اما كنار من ننشست، رفت ته اتوبوس. اول فکر کردم برای سرکشی رفته و زود بر میگردد اما هر چه منتظر شدم نیامد. به عقب سر برگرداندم دیدم اغلب زن و شوهرها در حال گفت وگو یا میوه خوردن اند و کنار هم نشسته اند و علی آقا و چند نفر دیگر ته اتوبوس معرکه گرفته بودند؛ می گفتند و می خندیدند. اشاره کردم بیاید جلو. کمی طول کشید تا آمد. ساکش را از روی صندلی برداشتم و جلوی پایم گذاشتم و گفتم:"بشین. تو کجایی؟! حوصلهم سر رفت." نشست اما این پا و آن پا میکرد؛ میل به رفتن داشت. گفتم:" اینجا هم شامل قانون همدان میشه؟!"
با تعجب نگاهم کرد.
گفتم: «خانواده شهدا، حرف نزدنمون تو خیابون.»
خندید و سر تکان داد.
"آره میشه از نیروهام خجالت میکشم. میترسم فکر کنن خودم گرفته م." با اعتراض گفتم تو مگه تو دل اونایی شاید این طور فکر نکنن. گفت: «حب فكره. شاید فکر کنن علی آقا هم زن گرفت و پرید و ما تنها ماندیم.» گفتم: «بقیه همه نشستن پیش خانم هاشون؛ مگه کسی چیزی گفته؟» با بی حوصلگی گفت: "هر کسی اخلاق خاص خودش داره من این طوری ام."
دیگر چیزی نگفتم. اخلاقش دستم آمده بود. با این حال نیم ساعتی پیشم نشست و رفت. کمی بعد صدای آواز خواندن یکی از ته اتوبوس بلند شد. یکی از نیروهای علی آقا بود. صدای خوبی داشت. هم آواز میخواند و هم نوحه. اما آوازهای همدانی اش قشنگتر بود. همه را به خنده می انداخت.
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
سلام بر تنهایی که
قامت راست کردند
تا ماقامت #خم نکنیم
و به خاک افتادند
تا ما به خاک نیفتیم
و بر آنهایی که رفتند
تا بمانند و #نماندند که بمیرند
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷