﷽
حاج حسین یکتا:
مشکل اینه که ما دیگه #گریه_انقطاع نداریم...
که ما دیگه خدایا #خسته شدیم!
ما #تورو میخوایم!
از #شیطون خسته شدیم...
از #خودمون خسته شدیم...
اصلا از #رفیقای بی مرام که مارو هل میدن تو #گناه خسته شدیم...
از #محیط کوفتی خسته شدیم...
ما تورو میخوایم...
به #خدا بگیم!!
خدایا ما خسته شدیم،از بس که #شیطون ما رو زده زمین...
سر زانوهامون #زخم شده...
ما یه خنک #نسیم تورو میخوایم...
بچه ها برای این چیزا #گریه کنید...
@Shahadat_dahe_haftad
💌 #ازدواج_به_سبک_شهدا
💚 شهید سید اسماعیل سیرت نیا 💚
جلسه اولےکه اومدن خونمون #خواستــگارے☕️...
بهم گفت: تنها نیومدم...
مادرم حضرت(زهرا سلام الله علیها)...
همرام اومدن😳😳😳! "
من از كل اون جلسه فقط همين يه جمله شو يادمه...
وقتی رفتن ، من فقط #گریــه😭میکردم...
مادرم نگرانم بود و مدام می پرسید:
"مگه چی بهت گفت که اینجوری #گریه😭 میکنی...؟!"😳
گفتم:
"یادم نیســـت چی گفت!
فقط یادمه که گفت:
با مادرش #حضرت_زهـ💚ـرا(س) اومده خواستگارے...
جوابم #مثبــــــتِ...
تا اینو گفتم؛
خونوادمـــم زدن زیر #گریــ😭ـــه...
من اون شب واقعاً #حضور حضرت زهرا (سلام الله عليها) رو حس ميكردم...
مدام ذکــــر بی بی رو لباش بود...
#مداح نبود ولی همیشه وسط هیئـت روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) میخوند...
ارادت قلبی سیّــد به حضرت باعث شد تا سرانجام مثل مادر #پهلو_شکسته ش...
با اصابت ترکش به پهلو به #شهادت برسه...💔😔
#راوے: همســــر شهید
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
مادر شهید :
برای اینکه بهتر بتوانم #دوری محمدرضا را تحمل کنم،هر روز صبح #پیراهنش را بو میکردم و #گریه میکردم که شوهر و دخترم گاهی با شوخی به من انتقاد میکردند ولی من با این چیزها ۴۵ روز را #طاقت آوردم.
غرق شدم..
غرق شدی..
غرق شد..
من در روزمرگی..
تو در بی کرانهی #شهـادت..
#مادرت در دریای خون دلـ💔
سلامتی مادران دلسوخته وصبور شهدا صلوات
#شهید_محمدرضا_دهقان 🌷
@Shahadat_dahe_haftad
💠استادپناهیان:
🌹برخی تا میبینند شما برای امام حسین (علیهالسلام)، گریه میکنید، میگویند: "نمیخواهد گریه کنی؛ برو امام حسین را بفهم! اینها احساسات است، میگذرد!"
🌹ما همین قدری که امام حسین را فهمیده ایم، داریم برایش #گریه میکنیم،
اگر بیشتر بفهمیم که #خون گریه میکنیم!
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#شهید_رجبعلی_غلامی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌷#شهیدی_که_بعد_از_شهادتش_هیچکس_را_نداشت😔
حتی پیکرش را تحویل بگیرد...
19 ساله بچه #افغانستان، اما سالها بود توی #ایران زندگی می کرد.
همه خانواده اش را در جنگ افغانستان از دست داده بود.
جنگ که شروع شد به #جبهه رفت. بعد مدتی هم به #شهادت رسید.
هیچ کسی را در این دنیا نداشت.
حتی کسی را نداشت که #پیکرش را تحویل بگیرد.
.
رفیقاش می گفتند:
پس از باز کردن معبر مین،
به سیم خاردار حلقوی رسیديم كه به هیچ عنوان نمیشد آنرا قطع کرد،
.
چون اگر #سیم را قطع میکرديم،
سیمها جمع شده و معبر منفجر میشد!
در همین حین یک #جوان به روی سیم های خاردار خوابید بعد هم گفت:
.
همه از روی من عبور کنید .
بیش از سیصد نفر از روی بدن او عبور کردند!
صبح عملیات پیکر بی جان اش را لا به لای سیم های خاردار پیدا کردیم.
.
روی سنگ قبر این شهید بزرگوار چنین نگاشته اند:
🌷 «#مادران و #خواهران بر سر مزار من گریه کنید که من در این شهر غریبم و پدر، مادر و خواهری ندارم که برایم #گریه کنند.»🌷
#فاطمیون_فرزندان_علمدار_کربلا
@Shahadat_dahe_haftad
هر وقت از سر #ڪار میومد، یه راست مےرفت توی اتاقش روی پتو دراز مےکشید، از این #پهلو به اون پهلو هر کار مےکرد آروم نمےشد، #گریه مےکرد از بس درد داشت...
مےرفتم ڪنارش، مےگفتم:
مادر، بذار تا #پهلوت رو بمالم، شاید دردش #آروم بگیره
میگفت:
نه مادر جان این درد ارث مادرم حضرت #زهراست، بذار با همین درد به آرامش برسم.
✍ راوی : مادر شهـید
#جانبازشهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
@Shahadat_dahe_haftad
دوران #راهنمایی از طرف مدرسه رفتیم مشهد.
یادم نیست چه اتفاقی افتاده بود که ناراحت شدم و #گریه ام گرفت.
#روحالله اومد کنارم. دلداریم داد و گفت:
«چشمی که برای امام حسین(ع) گریه کنه، نباید برای چیزای دیگه #اشک بریزه»
این حرفش هنوز که هنوزه تو #خاطرم مونده...
به نقل از: یکی از دوستان شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
وقتی می رفتیم #هیئت کسی که بیشتر از همه سینه می زد «روح الله» بود.
وقتی هیئت تموم میشد تنها کسی که #گریه هاش همچنان ادامه داشت «روح الله» بود.
موقع توزیع #غذا هم وقتی همه می نشستیم سر سفره تا غذا بگیریم کسی که می رفت پارچ رو #آب میکرد تا به عزاداران امام حسین(ع) آب بده «روح الله» بود.
اون کسی هم که از آخر #فدایی عقیله ی بنی هاشم(س) شد «روح الله» بود.
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#خاطرات_شهدا🌷
💠 #نوکری
🍃🌹مداح بود ، هم از بچگی #صدای خیلی خوبی داشت😊 هم #سبک ها رو خوب اجرا میکرد هر #هیئتی که میخوند چون همه دوستش داشتند و با #اخلاص میخوند شور و حال خاصی به جلسه میداد .. ✨
🍃🌹وقتی که بیشتر تو محل جا افتاد هر هفته داخل چهار تا هیئت هفتگی #مداحی میکرد .
🍃🌹هیئت های دیگه که میرفتیم مینشست یه گوشه #گریه 😭میکرد و سینه میزد و اصلا براش فرقی نداشت که تو هیئت مداحی کنه یا سینه بزنه ...
هرجای هیئت که بود بهترین #نوکری رو میکرد
🍃🌹هیچوقت از مداحی کردن کسی #ایراد نمیگرفت و بیشترین #ادب رو نسبت به همه مداح های امام حسین (ع) رعایت میکرد🌾
به نقل از دوستان شهید
#شهید_حسین_معز_غلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#خاطرات_شهدا🌷 💠 #نوکری 🍃🌹مداح بود ، هم از بچگی #صدای خیلی خوبی داشت😊 هم #سبک ها رو خوب اجرا میکرد
#شهید_حسین_معزغلامی :
هروقت به سر #قبرم آمدید سعی کنید روضه #علی_اکبر علیهالسلام و یا حضرت زهرا سلام الله علیها بخوانید و مرا به فیض بالای #گریه برسانید.
#فرازی_از_وصیت_نامه
#ذاکر_اهل_بیت
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🍃🕯🍃
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهــید محسـݩ درودی:
چشماش مجـــــروح شد و منتقلش
ڪردند تهران محسن بعد از معاینه
از دڪتر پــــرسید:
آقای دڪتر مجرای #اشڪ چشــمم سالمه؟ دڪتر پرسید: برای چی این ســـوال رو میپرسی پســــر جون؟؟
محسن گفت: چشمی ڪه برای امام حسین علیه السلام #گریه نڪند به درد من نمیخورد.
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#روایٺــ_عِـشق ✒️
همسرم عاشق💞 سید الشهدا بود هر سال ماه محرم #لباس مشکی به تن میکرد و نسبت به ائمه اطهار تعصب داشت 💯و سرانجام راهی سوریه شد با من در مورد #شهادتش حرفی نمیزد اما به یکی از دوستانش گفته بود 🗣که خواب دیده بالای سر دوستش که شهید بوده #گریه می کرده اون شهید از خاک بیرون میاد و بهش میگه گریه 😭نکن پشت سرت رو ببین 👀وقتی نگاه میکنه میبنه سر خودشو #بریدن و روی سینش گذاشتن 😱اقا حشمت با دوست😇 و همرزمش سردار ماشاالله شیبانی با #تله انفجاری در حما سوریه اسمونی شدن همونطور که خواب دیده بود #سری در بدن نداشت❌
#شهید_حشمـت_سهرابی🌷
#سالروز_ولادت
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#خاطرات_شـهدا
🍃🌺 در #عملیات خیبر تعداد زخمی ها رو به افزایش و خستگی😰 از چهره ی یکایک نیروها پیدا بود. از آن طرف #دشمن بر شدت حملات خود می افزود و از طرف دیگر پیکرهای پاره پاره ی برادرنمان روی زمین مقابل چشمانمان بود. صدای ناله ی زخمی ها از یک طرف و صدای فریاد #جنگجویان که مهمات طلب می کردند.
🍃🌺از طرف دیگر، #هواپیماهای دشمن مرتب روی سرمان در پرواز بودند✈️ و بمباران می کردند. از قرارگاه خودی هم که #کمکی نمی شد، زیرا آن ها هم وضعیت بدی داشتند. فرماندهان👨✈️ هنگامی که کشته های خود را رها کرده و می رفتند، با صدای بلند #گریه می کردند و می گفتند که برمی گردیم و انتقام👊 شما را می گیریم.
🍃🌺 دجله و #فرات آن روز شاهد کربلای دیگری بودند، چرا که از خون یاران حسین (ع) لبریز بودند😔.اودر عملیات #کربلای پنج را به عنوان فرمانده عملیات پیشاپیش بسیجیان👥 حرکت می کرد. او این عملیات را بزرگترین عملیات هشت سال #دفاع مقدس می دانست و می گفت: «ما در این عملیات جز دعای📿 خیر امامان هیچ چیز نداشتیم.
🍃🌺 ما #متکی به یک مشت بسیجی بودیم که هنوز حتی دوران آموزشی📚 خود را به پایان نرسانده بودند. دو تیپ زرهی و پیاده ی #دشمن بود و در مقابل تنها چند نفر سرباز. من هیچ چیز نمی دیدم، جز برق آتش💥 خمپاره، توپ، تانک و مسلسل. از بس آر.پی.جی زده بودم از گوش هایم #خون می آمد. تعداد زیادی از نیروهای خودی به خط دوم رفته بودند و ما را تنها گذاشته بودند.😭 بالاخره به سراغ آن ها رفتم و گفتم: من #فرمانده عملیات لشکر شما هستم.
🍃🌺شما مرا در میان دشمنان👹 یکه و تنها گذاشتید مگر شما مردم کوفه یا #شام هستید؟ سپس روی خود را به سمت کربلا کرده و گفتم: حسین جان😔! این ها می گویند: ما یاران توایم. در حالی که این جا #نشسته اند و ...» آن روز نظرنژاد با سخنانش تاثیر عمیقی بر نیروها گذاشت💯 به طوری که همه با #سرعت خود را به خط مقدم رساندند و شجاعانهجنگیدند⚔و سرانجام پس از نبردی سخت دشمن #شکست خورد.
📎 فرماندهٔ عملیات لشگر ۵ نصر با بیش از ۱۶۰ ترکش در بدن
#سردارشهید_محمدحسن_نظرنژاد🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۲۵/۳/۳ روستای بوته مرده ، ۸۰کیلومتری جاده مشهد_سرخس
شهادت : ۱۳۷۵/۵/۷ کردستان ، تنگی نفس و ایست قلبی ناشی از عوارض جنگ
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
هدایت شده از عید غدیر
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اثرات درمانی شگفت انگیز #گریه بر ائمه اطهار (علیه السلام) خصوصا امام حسین (علیه السلام)
از زبان حکیم حسین خیراندیش
#با_وضو_وارد_شوید👇
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#لالہهای_آسمونے
امیرحسین وقتی #خبر شهادت شخصی را میشنید میگفت: «خوش به #حالش. داماد شد.»😍 میگفت: «برای شهید #گریه نمیکنند. برای جوانی گریه میکنند که به مرگ طبیعی از دنیا🌏 رفته باشد.» مرگ را جز از کانال شهادت، #خسارت عظیم می دانست.فامیل و دوستان هنگامی که خبر🔖 اعزام به #جبههاش شنیدند، گفتند: «نرو جبهه! ‼️هم تنها فرزند پسر خانواده ای، هم پدر و مادرت بهت #نیاز دارند.» ناراحت میشد. به مادرش میگفت: «چرا این طوری می گن؟😔 من نرم پس کی بره؟ شهادت #لیاقت می خواهد.»مادر میگوید: نه آنکه ناراضی باشم، ناراضی نبودم🚫؛ مخصوصا که خودم هم از #محبان امام و انقلاب بودم. فقط سن و سال کم امیرحسین باعث شده بود حرفی نزنم 😐و سکوت کنم. ناراحتی امیرحسین و شدت ایمان #قلبیاش را که دیدم، تاب نیاوردم و گفتم: «پسرم!☺️ برو اگر دعوت شده زیرا کسی نمی تواند #مانعت شود.» خیلی خوش حال شد.😇 انگار دنیا را بهش دادند. بلافاصله رفت #شیرینی خرید و برگشت و گفت: «شیرینی 🍰اجازه #جبهه است!»
#شهید_امیرحسین_صاحبهنر🌷
#سالروز_شهادت
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد ❣
💢وارد #سوریه که شدیم برای عرض ادب به بارگاه #حضرت_زینب و #حضرت_رقیه سلام الله علیهما رفتیم. بعد از آن هم در محل خود مستقر شدیم.
▪️روز بعد برای شناسایی محیط پیرامون حرکت کردیم. چند قدم🚶 که رفتیم دیدم محمود پوتین هایش را از پا درآورد و با #پای_برهنه به راه افتاد.🙁😢
▪️مدام می پرسیدیم چرا این کار را انجام میدهی آقا محمود؟ هنوز چند متری بیشتر نرفته بودیم که دیدیم نشست و شروع کرد به #گریه 😭. هر چقدر اصرار میکردیم بلند نمیشد چند نفری زیر بغلش را گرفتیم و بلندش کردیم. بلند بلند گریه میکرد و میگفت خدایا حضرت زینب کبری سلام الله علیها چطور این مسیر سنگلاخی را با پای پیاده با بچه های کوچک راه رفته آن وقت من چند متر بیشتر نمیتوانم بروم!😭💔
▪️بعد گفت رفقا بیایید تا آنجا که میشود سنگها را از جلو پای #شیعیان برداریم، همانطور که اباعبدالله #شب_عاشورا خارهای اطراف خیمه ها را برداشت که در پای کودکان و اهل حرم نرود. 😔☝️
راوی:همرزم شهیدمدافعحرم
#محمود_مراد_اسکندری🌹
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
°•|یَا مَنْ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ🍃
.
.
.
اۍ آنڪه سختیےها به #قدرت تو به نرمۍ گرایند
خدایا #رحم ڪن بر ڪسۍ ڪه تنها سلاحش #گریه💔است...|•°
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
°•|یَا مَنْ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ🍃
.
.
.
اۍ آنڪہ سختیےها بہ #قدرت تو بہ نرمۍ گرایند
خدایـا #رحم ڪن بـر ڪسۍ ڪہ تنـہا سلـاحش #گـریـہ💔است...|•°
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🕊 باورتون میشه این آدم #فرمانده باشه!؟
چقدر این #مرد خاکی و بی ادعا و بی آلایش بوده..
حالا میفهمیم چرا عراقیها #گریه میکردند و میگفتند:
ابومهدی به #پدر_یتیمان معروف بود...
#ژنرالابومهدیمهندسشهادتتمبارک🕊🌹
#یاس_فاطمی
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#طـنـز_جـبهـہ😁
طلبه های جوان👳آمده بودند برای #بازدید👀 از جبهه
0⃣3⃣نفری بودند.
#شب که خوابیده 😴بودیم
دوسه نفربیدارم کردند😧
وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜
مثلا میگفتند:
#قرمز چه رنگیه برادر؟!😐
#عصبی شده بودم😤.
گقتند:
بابابی خیال!😏
توکه بیدارشدی
#حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️
خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉
حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه #تشییعش کنند!😃😄
فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا
و #قول گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش🚿بچه ها و راه افتادیم👞
•| #گریه و زاری!😭😢
یکی میگفت:
ممدرضا !
نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩
یکی میگفت:
تو قرار نبود شهید شی!
دیگری داد میزد:
#شهیده دیگ چی میگی؟
مگه توجبهه نمرده!
یکی #عربده میکشید😫
یکی #غش می کرد😑
در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبه_ها
#جنازه را بردیم داخل اتاق
این بندگان خدا که فکر میکردند #قضیه جدیه
رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر #میت
در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم :
برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک
نیشگون محکم بگیر☺️😂
رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت:
محمد رضا این قرارمون نبود😩
منم میخوام باهات بیااااام😭
بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید
وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند!
ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅
.....خلاصه آن شب با اینکه #تنبیه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم
#خنده_حلال😂
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
@shahadat_dahe_haftad
❣شهادت + دهه هفتاد❣