Gomnam-Payambar&ImamHasan1392[05].mp3
7.27M
🏴صوت|یا ایها الرسول وقت وصیت است
🎤با نوای حاج میثم مطیعی
#شهادت
🌹🍂🌹🍃🌹🍂🌹🍃🌹🍂🌹🍃
۴آذرسالـروز آسـمـانـےشـدن
#سردارشهیدعلی_چیت_سازیان
🌷#تولد : 20 آذر 1341 - همدان
🌷#شهادت: 4 آذر 1366
🌷محل شھادت: منطقه ماووت
در عملیات نصر ۸
🍃🌷کسی می تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که از سیم خاردارهای نفس خود عبور کرده 🌺
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 چشم من محو ضریحی که نمی دیدم شد
#امام_صادق (ع)
#شهادت
#رسـم_خـوبان
هر بار که #قرار بود به احمد شیر🍼 بدهم اولین ذکرم #بسما... الرحمن الرحیم بود. در تمام💯 زمانهایی که شیر میخورد #نوازشش میکردم و یا قرآن📖 میخواندم یا ذکر میگفتم. هر چقدر که #فکر میکنم یادم نمیآید به دلیل بیماری یا #شیطنتهای دوران بچگیاش ناراحت یا کلافه شده🚫 باشم. یک سال و نیم داشت که راه رفتن را آموخت. #عجیب بود اما به دو سالگی که رسید خیلی خوب حرف میزد.👌 هر وقت هم زمین میخورد، یا #علی میگفت و از زمین بلند میشد. انگار باید الفبای رفتن را از همان دو سالگی👶 فرا می گرفت. احمد بود دیگر، آرام و سر به راه و آماده #شهادت... خیلی هوای محمد را که ۵ سال از او کوچکتر بود داشت😇. از همان دو سالگی او را با خودم به #مسجد نزدیک محل میبردم و هنگام برپایی نماز با دقت به حرکات ❗️و رفتار نمازگزاران نگاه میکرد. به ۷ #سالگی که رسیده بود خودش برای نماز به مسجد میرفت.
✍ به روایت مادر بزرگوارشهید
📎خردسالترین شهید دفاع مقدس
#شهید_احمد_نظیف🌷
#لالہ_های_آسمونے
🔷بعد از #شهادت ايشان يك روز خيلي دلم گرفته بود و با عكسش درد و دل كردم. باز هم از آن حرفاي قديمي زدم، از تنهايي قبر و قيامت گفتم. همان شب خواب ديدم در يك جاي #تاريكي قراردارم، به سمت جلو شروع به حركت كردم، يكدفعه به داخل يك چاه بزرگ افتادم و تنه يك درخت هم به سمت من پرتاب شد. همان لحظه ديدم محمدآقا با #لبخندي كه به لب داشت دستم را گرفت و من را از چاه بيرون كشيد.
🔶محمد آقا به لحاظ اخلاقي، فردي صبور، #مهربان و با اخلاق بود. هميشه بنده را شرمنده اخلاق و رفتارش مي كرد. در طول مدتي كه با هم زندگي كرديم حتي يك بار هم خشم و #عصبانيتش را نديدم، جز يك بار، وقتي يكي از اقوام مطلب نادرستي را در خصوص مقام معظم رهبري عنوان كردند ديدم خيلي عصباني شد و همان لحظه يك جواب محكم، درست و دندان شكن به ايشان داد و خيلي خوب و به جا از #رهبري دفاع كرد.
🔷اهل نماز شب و #گريه هاي نيمه شب بود طوري كه گاهي از اوقات با گريه هاي نماز شب ايشان بنده براي نماز بيدار مي شدم، ميديدم دارد با خدا راز و نياز مي كند و #اشك ميريزد. يك قرآن توجيبي داشت كه هميشه همراهش بود و آنرا قرائت ميكرد. معمولاً هر زماني كه در زندگي با مشكلي مواجه ميشد، با ذكر صلوات حلش مي كرد. با اين ذكر زياد مانوس و محشور بود. يک روز برادر ايشان تصادف خيلي سختي داشتند. طوري كه همه فاميل از اين موضوع ناراحت بودند. اما محمدآقا خيلي #صبور و خونسرد بود. مي گفت تا خدا نخواد هيچ اتفاقي نمي افتد.
✍ به روایت همسر بزرگوارشهید
#شهید_محمد_منتظرقائم🌷
4_5866205648730981598.mp3
9.58M
🔊 | دلم تنگ شهیدان است امشب ...
در آرزوی #شهادت
🎤🎤حاج مهدی رسولی
🍃🌹🍃🌹