#یا_مولا_ادرکنی
آرزو مانده به دل طعم رضایت بِچِشَم
ساغری از می گلگون ولایت بِچِشَم
کاش می شد که همه عمر شوم مَحرم راز
آخر کار که شد جام لقایت بِچِشَم
ای خوش آنروز که در بین تَفَقدهایت
گرمی و نرمی دستان عطایت بِچِشَم
سحری کاش که هنگام زیارت خواندن
با همین گوشِ سرم لحن صدایت بِچِشَم
لهجۀ مادری اَت بین مناجات خوش است
مَحرمت چون بشوم سوز دعایت بِچِشَم
صوتِ ترتیل و تلاوت ز تو زیباست و من
آرزو می کنم آن صوت رسایت بِچِشَم
لفظ آهنگ حجازت دل ما را بِبَرَد
نَفَسی کن که ز آیات خدایت بِچِشَم
حَسَنی هستی و تحریر حسینی داری
نغمۀ حیدری از حال و هوایت بِچِشَم
بادۀ معرفت از بسکه تعارف کردی
خواستم بوسه ای از دست عطایت بِچِشَم
ای امامی که تو را مدح و ثنا گوست خدا
جلوه ای کن که مِی مدح و ثنایت بِچِشَم
"هر کجا می نگرم نور رُخت جلوه گر است"
قِسمت این است کمی هم ز رثایت بِچِشَم
چاره ای نیست به جز راه میان بُر یعنی:
لحظه ای روضه ای از کرب و بلایت بِچِشَم
قتلگاه و سُم اسب و تن چاک و بی سر
بوی سیب است که از آه و نوایت بِچِشَم
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
هر چند حاضر است ولی باز غائب است
این دیدۀ من است که پر از معایب است
عیب است اینکه دیده، ندیده امام را
ما غافلیم، او همگان را مواظب است
در این مسیر، سر به هوایی نمیخرند
یک چشمِ ناظریست که ما را مراقب است
ما باید از تو شرم کنیم ای امام ما
اما تو شرم میکنی از ما، چه جالب است
در خلوتم به یاد شما نیستم، ولی
در جلوتم که یاد توأم، جَوِّ غالب است
گاهی که خوب یاد امام زمان کنیم
خود شاهدیم، سفرۀ ما پُر مَواهب است
با اینهمه بدی، بتو وابسته ایم ما
آخر غلام، هر چه شود مال صاحب است
احسان کنی و لطف کنی و وفا کنی
اما چرا نصیب تو کوه مصائب است
آقا شنیده ایم شب و روز نزد تو
گریه برای جدِّ غریب تو واجب است
گاهی ز یک تنور دلت شعله ور شود
گه دیدۀ تو گریه کنِ دیرِ راهب است
ای آنکه وعده داده به مقتول کربلا
خون حسین خود به قیام تو طالب است
روح خداست منتظر مقدمت هنور
دریاب رهبری که به امر تو نائب است
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
زیباتر از دعا و عبادت چه لذتیست
بالاتر از امان الهی چه عزتیست
درمان درد های تمام جهان دعاست
الحق گدای اهل مناجات قیمتیست
حال دعاء حال بکا حال زمزمه
وقت سحر به شرط اطاعت چه ثروتیست
گفتم به کوی قبله حاجات رو کنم
دیدم کنار یار نه خواهش نه حاجتیست
اصلا خوش است کوی مناجات با حبیب
زیرا برای وقت ملاقات فرصتیست
کاری برای دلبر خود که نکرده ایم
یادش میان اشک و دعا خود محبتیست
شاید عزیز فاطمه مهمان ما شود
روضه بپا کنید که دلدار هیئتیست
با یک سلام تذکره کربلا دهد
با او اگر رویم به مقتل قیامتیست
ذکرش همیشه عمتی الزینب است وبس
با کعبة الرزیه به قلبش مصیبتیست
یاعمتی هنوز تنت درد میکند؟
در علقمه هنوز علمدار غیرتیست
عمه هنوز جمله تو میکشد مرا:
محرم نمانده وقت سواری چه غربتیست
حلق بریده از ته مقتل مرا که خواند
لبیک یا حسین من اینک ولایتیست
میآیم و رواست که در روز انتقام
اعلان کنم که بیرقم از جنس عصمتیست
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#روضه_امام_جواد_ع
مردم و هنگام جان دادن کسی با من نبود
حجره ام دربسته بود و خانه ام ایمن نبود
هادی ام را هم به سختی زیر لب دادم ندا
قدرتی دیگر برای این صدا کردن نبود
من بحال مرگ بودم قاتلم در شور و شوق
انتظاری بیش از این از جانب دشمن نبود
دست وپا تا می زدم رقاصه ای کِل می کشید
آرزوی دیگری آن لحظه جز مردن نبود
ناله های غربتم در هلهله جوهر نداشت
خانه تاریک و سردم مأمن ماندن نبود
آب می جستم مگر قدری کنم رفع عطش
آب بود و جرعه ای از آن نصیب من نبود
شکر می کردم خدا را تشنه ام مثل حسین
نیزه ای اما به حلقم وقت جان کندن نبود
سینه ام از چکمه های قاتلم سنگین نشد
خنجری بالا سرم هنگام جان دادن نبود
کاش یک خواهر برای غربتم می ریخت اشک
خنده کن بسیار بود و گریه کن اصلا نبود
خواهری را یادم آمد در میان قتلگاه
محرمی دیگر برای عمه را بردن نبود
پیکرم را با جسارت روی بام خانه برد
سایه بال کبوتر بود و جان در تن نبود
این جوانی را نثار عمر زهرا می کنم
گرچه در باغ و بهارم فصل گل چیدن نبود
غصه پهلو شکسته این جوان را پیر کرد
چاره ای دیگر در این ماتم بجز رفتن نبود
زود رفتم تا که زود آید امام منتقم
نیتی دیگر به غیر از یار او بودن نبود
#روضه_امام_جواد_ع
@hajmahmoodzholideh
#تقدیم_به_روح_پاک_شهید_مدافع_حرم_محسن_حججی_ره
دلم برای شهادت، به جبههها خوش بود
چقدر روز وفا، روزگار ما خوش بود
پس از دفاع مقدس، تب شهادت مُرد
ولی دل همۀ ما به کربلا خوش بود
گذشت و باب شهادت به سمت زینب شد
و باز دیدن ایام آشنا خوش بود
یکی یکی رفقا، باز بارِ خود بستند
مدافع حرم انگار با بلا خوش بود
مسیر سوریه را تا عراق پیمودند
دل خدائیشان بر دعای ما خوش بود
خبر رسید که سرها نثار بی سر شد
خبر رسید که دلها به سرجدا خوش بود
خبر رسید که این بار «حججی» سر داد
و از شهادت خود در ره ولا خوش بود
اسیر بود ولیکن به یاد زینب بود
و در زمان اسارت ز ماجرا خوش بود
اسیرِ راه اسیرانِ اهلبیت شد و
ز سیلی و لگد و تازیانه ها خوش بود
هوای داغ و شکنجه، ولی به مادر گفت
عجیب پاقدمِ فاطمه هوا خوش بود
همان شهید که با گریه مادرش میگفت:
دلش فقط به شهیدان نینوا خوش بود
همان شهید که با بغض، گفت بابایش
همیشه محسنِ من با خدا خدا خوش بود
#تقدیم_به_روح_پاک_شهید_مدافع_حرم_محسن_حججی_ره
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
#بیاد_علمدار_رشید_شهید_محسن_حججی_ره
غزل غزل بپای تو نگاه پاک ریخته
چه جسمها بدون سر بروی خاک ریخت
ترا میان چشمهای آن شهید جسته ام
شنیده ام خدا ترا به قلب پاک ریخته
ز برق دیدگان تو، چه چشمهای خیره ای
بپای تو به ذکر روحِیَ الفِداک ریخته
ز هر که دل بریده آن جوانِ نازنینِ ما
برون ز دل، تَعلُّقاتِ ماسِواک ریخته
مقام قرب یافته، بسوی تو شتافته
میان أشقیَ الأشقیا، ز سینه باک ریخته
به وقت سر بریدنش، حسین ریزد از لبش
و در شکنجه گیسویش، شبیه تاک ریخته
مسیرِ خیرِ مقدمت ببین چه گل فشان شده
بجای فرش، نعشهای سینه چاک ریخته
نگاه کن، چقدر عاشقِ شهادت آمده
برای هر نگاهِ تو بسی هلاک ریخته
ز یک مسیر کشته های تازه تازه میرسد
به یک مسیر استخوان بی پلاک ریخته
هزارها چنان زهیر، هزارها چنان بریر
برای کربلای تو، بدین ملاک ریخته
.....….....
سر ترا به نیزه ها زدند، جَدّیَ الغریب
کسی نگفت خونِ تو، چه هولناک ریخته
ز تلِّ زینبیه دیده اند، اهلبیت تو
که قطعه قطعه پیکرت، بروی خاک ریخته
به پیش چشم مادرت و در کنار خواهرت
بدشت، جسم بی سرت چه چاک چاک ریخته
نگاههای دخترت، و اشکهای خواهرت
به زخمهای حنجرت چه دردناک ریخته
#یا_مولا_ادرکنی
#بیاد_علمدار_رشید_شهید_محسن_حججی_ره
@hajmahmoodzholideh
#یادبود_سردار_رشید_شهید_محسن_حججی_ره
ای پاسدار حرمت سالار اهلبیت
از ما سلام بر تو علمدار اهلبیت
مثل حسین پخش شدی در همه جهان
بختت بلند ایکه شدی یار اهلبیت
رأس الحسین بر سر تو افتخار کرد
وقتی بریده شد سرِ سردار اهلبیت
خون تو مثل خون خدا جوشد از زمین
خونها بجوش آمده، سرشار اهلبیت
یک اربعین ز قبل محرم شدی شهید
چله نشینی تو ز اسرار اهلبیت
گشتند اهلبیت خریدار نیّتت
دیدند چون دل تو خریدار اهلبیت
منصور هم چنان تو أناالحق نگفته است
رفتی تو در عمل بسر دار اهلبیت
الحق مدافع حرم پاک زینبی
اصلاً وجود تست گرفتار اهلبیت
دیدم که بر سر تو لگد میزند عدو
یاد آمدم ز سید و سالار اهلبیت
با طعم تازیانه تنت آشنا که شد
در خاطرت گذشت ز آزار اهلبیت
ای روضۀ تو روضۀ گودال قتلگاه
غمهای تست مونس و غمخوار اهلبیت
با این وجود رأس تو بر نیزه ها نرفت
خون گریه کن به غربت غمبار اهلبیت
تیر سه شعبه بر گلوی کودکت نخورد
این دردِ بی دواست فقط کار اهلبیت
بیت ترا بدست اسیری نبرده اند
ای وایِ من ز دیدۀ خونبار اهلبیت
زینب کجا و کوفه و شام بلا کجا
بازار شام شد سرِ بازار اهلبیت
سجاد را به ناقۀ عریان نشانده اند
باید که مُرد از غم بیمار اهلبیت
بر این حدیث دیدۀ زهرا گریسته
ای جان فدای چشم گهربار اهلبیت
دیدم که سر درِ حرمت غرق پرچم است
یعنی تویی همیشه عزادار اهلبیت
#یادبود_سردار_رشید_شهید_محسن_حججی_ره
@hajmahmoodzholideh
#سلام_بر_فداییان_حج_ابراهیمی_و_قربانیان_منای_عشق
یاران ،سبکباران، چه زیبا پر گرفتند
خوش در کف اخلاص جان و سر گرفتند
آنانکه تن را ،همره جان میکشاندند
با پای سر خود را به مسلخ میرساندند
با جان و دل، چون رو به قربانگاه کردند
خود را همه ،قربانیِ الله کردند
مَحرم شدند و مُحرم مقصود ماندند
در حالت سجده بر آن مسجود ماندند
حج را ، چه ابراهیمیان آوازه دادند
حجاج بیت الله، درسی تازه دادند
یاد شهيدان را دوباره زنده کردند
خود را فدای امتی رزمنده کردند
این جان سپردنها بما پیغامی آورد
امواجی از بیداری اسلامی آورد
شد مفتضح آل سعود، آماده باشید
تا رفتن قوم یهود، آماده باشید
جرثومه کفار اینک رفتنی شد
طاغوت استکبار بی شک مردنی شد
هر جا که هر دولت درافتد با ولایت
ضرب المثل گردد در عالم، بی کفایت
مُشت ابوسفیانِ استکبار وا شد
آمال دُور مشرکین باد هوا شد
ما با بنی مروان و مرحب در ستیزیم
با دشمنان دین و مذهب در ستیزیم
ما بولهب های زمان را میشناسیم
شیطان پرستان جهان را میشناسیم
ما کاخهای شیشه ای را رَد گرفتیم
رَد سران مشرک و مرتد گرفتیم
امروز با دشمن ،مسلمان آشنا شد
سرتاسر جغرافیای دین، منا شد
امروز مسلخ از یمن، تا قلب شام است
از بیت مَقدَس ،تا دل بیت الحرام است
این فتنه ها پرورده قوم یهودند
بازیگر این فتنه ها آل سعودند
اهل بصیرت بعد از این آماده تر شد
این امت آزاده بس آزاده تر شد
نسلی که خود را با شهادت روبرو دید
راه شهید کربلا را پیش رو دید
ما کربلا را کعبه دل میشماریم
شش گوشه را چون قبلۀ دل میشماریم
پشت سر رهبر، نماز آنجا گذاریم
پا در رکاب مهدی زهرا گذاریم
#سلام_بر_فداییان_حج_ابراهیمی_و_قربانیان_منای_عشق
@hajmahmoodzholideh
#بیتوته_در_صحرای_عرفات
ای شمع انجمن همه پروانه ی توائیم
ای لیلی کرم همه دیوانه ی توئیم
ما را جواب ده که از اینجا کجا رویم
ای صاحب کرم همه در خانه ی توئیم
بی تو نمی سزد که نفس عاشقت کشد
ما همدمان هر شبِ کاشانه ی توئیم
همسفرگان رزق بیا با نیت شدیم
ما تشنه گان جرعه ی میخانه ی توئیم
قربانیان کوی تو اندر منای عشق
ما حاجی فدایی و دیوانه ی توئیم
بی تو نیازرد این عرفاتم به تلِّ خاک
ما عاشقان آن رخ جانانه ی توئیم
جان می دهیم بر تو که جانان عالمی
جایت نشان بده همه مستانه ی توئیم
بیتوته کرده ایم در این دشت انتظار
ما معتکف به گوشه ی غمخانه ی توئیم
#بیتوته_در_صحرای_عرفات
@hajmahmoodzholideh
#یا_حسین_ع_ادرکنی
#روز_عرفه
حج از حجاز عازم دشت بلا شده
حاجی عشق راهی کرب و بلا شده
این حاجیان سلالۀ زهرای اطهرند
یک کاروان نور سفیر خدا شده
اینها فدائیان تولای حیدرند
ذبح عظیم راهی دشت منا شده
پنهان کنید از عرفه خیمه گاه را
این خیمه گاه بازدهش نینوا شده
حج را بَدَل به عمره کند حجت خدا
زیرا حریم حرمت آن زیر پا شده
نور خدا به ظلمت شب بار بسته است
یعنی که وقت هدیۀ خون خدا شده
ای محرمان رکاب بگیرید عمه را
زینب پیمبر سفر کربلا شده
رؤیت شده ستارۀ دنباله دار عشق
از آسمان به سوی زمین راه وا شده
اطفال خردسال زبان بسته را ببین
حالا زبانشان به عمو ، آب وا شده
#یا_حسین_ع_ادرکنی
#روز_عرفه
@hajmahmoodzholideh
#ولادت_امام_هادی_ع
روزی ما شد در این ظلمت جمال آفتاب
خوش درخشیدیم در ظل کمال آفتاب
ذره ای بودیم و گردیدیم مال آفتاب
آمدیم آگه شویم از شرح حال آفتاب
وه چه شیرین است صحبت از وصال آفتاب
ما کجا تمثیل روی بی مثال آفتاب
اذن دادند و خریدند و بها دادند باز
ناز کردند و رها کردند و جا دادند باز
ما از اول ریشه خود را ولایت یافتیم
از همان روز ازل راه هدایت یافتیم
ذات خود را بی تمنا در عنایت یافتیم
ابتدا تا انتها را ، تا به غایت یافتیم
راه خود را چارده گونه حکایت یافتیم
خویش را در لابلای این روایت یافتیم
ما اضافات گل آن چارده هادی شدیم
چارده قرن است در هر لحظه امدادی شدیم
چارده انسان کامل را به ما بخشیده اند
چارده قرآن نازل را به بخشیده اند
چارده دریا و ساحل را به ما بخشیده اند
چارده دستان فاضل را به ما بخشیده اند
چارده مولای عادل را به ما بخشیده اند
چارده طی مراحل را به ما بخشیده اند
پس نداریم آرزویی جز صراط المستقیم
زلف ما خورده گره با این کریمان کریم
هر یک از این چارده را رمز و رازی بیشتر
هادی دین را و لیکن دلنوازی بیشتر
دومین ابن الرضا را هست نازی بیشتر
هرکه با لطفش نشیند دلنوازی بیشتر
با دل عاشق کند معشوق بازی بیشتر
هرکه خواهد معرفت او را نیازی بیشتر
مکتب او شیعه را تا حق هدایت می کند
با زیارت نامه تدریس ولایت می کند
در زیارت جامعه ، هر فیض می بارد از اوست
گر زیارات غدیریه صفا دارد از اوست
هرکه دستی بر دعا هر لحظه بردارد از اوست
هرکه احکام خدا را فرض بشمارد از اوست
زائر قبر رضا هر سجده بگذارد از اوست
در دل ما هرکه بذر روضه می کارد از اوست
هر که با هادی است،محبوب المساکین می شود
شیعه هادی است ، هادی المضلین می شود
هادی دلهاست حب حضرت ابن الجواد
قبله جانهاست قدّ و قامت ابن الجواد
بر فلک مولاست ذات خلقت ابن الجواد
کاشف غمهاست نور طلعت ابن الجواد
والی والاست ما را طینت ابن الجواد
عالم بالاست ذیل دولت ابن الجواد
اوست فرزند جواد و حضرت نورُ الفواد
هم جواد بنُ الجواد بنُ الجواد بنُ الجواد
نام زیبایش علی ، روی دل آرایش علی
قد رعنایش علی،رخسار یکتایش علی
نقش سیمایش علی ، کُنهِ تولایش علی
خلق والایش علی ، اعلای اسمایش علی
دین و دنیایش علی ، مقصود و عقبایش علی
مهر و امضایش علی ، جنات و مینایش علی
بر محبانش مجیر است و بشیر است و نذیر
رمز میلادش غدیر است و غدیر است و غدیر
چون نظر بر قلب پر از مهر شاگردان کند
نام ابن مهزیارش جلوه هر دوران کند
مرقد عبدالعظیمش فخر بر ایران کند
کربلایی در دل ایران بنا اینسان کند
کارهای سخت را با یک نظر آسان کند
کاش ما را بر قدوم مهدی اش قربان کند
بهر میلادش اگر لبخند بر دلها نشست
عید قربانش صفا ، عید غدیرش مروه است
با وجودی که بُوَد مهدِ معارف محفلش
گاه در تبعید و گاهی کنج زندان منزلش
با اسارت با جسارت آشنا جان و دلش
یاد عمه زینب و آن ناقة بی محملش
چشم او از اشک دریا بود و چهره ساحلش
کربلا را دید ویران ، مثل روز اولش
سامرا ویرانه اما راه دین آباد ماند
نور هادی در دل و طاغوت بی بنیاد ماند
#ولادت_امام_هادی_ع
@hajmahmoodzholideh
#ولادت_امام_هادی_ع
نوری درخشید و به عالم روشنا داد
هادی شد و ره را نشان بر آشنا داد
ظلمت زدود از دهر و چندان فیض بخشید
تا بر کویر جانمان آب بقا داد
آیات قرآن را تلاوت کرد و تفسیر
تا سینه ها را جلوه ای از هل اتی داد
حقِ صراط المستقیم اش را ادا کرد
وقتی که دل را نوری از خیر النسا داد
باآیه های روشن رفتار خوبش
هر دم نشانی از صفای مجتبی داد
هادی همان نور هدایت گستری که
راه هدایت را نشان تا کربلا داد
حق معلم دارد او بر گردن ما
درس زیارت جامعه ، هادی بما داد
با روح دین دلهای ما را آشنا کرد
ما را ز رأفت راه در حصن رضا داد
می بوسم آن دستی که او این دستها را
دست علی یعنی بدستان خدا داد
تکرار شد حب علی تا چارده بار
وقتی که او شرح علی مرتضی داد
شرح غدیر از او بدست ما رسیده
با یک هدایتنامه مشقی از ولا داد
آری هدایتگر به کشتی غدیر است
یعنی خدا سکان بدست ناخدا داد
دشمن بخوبی از مقامش با خبر بود
او انتشار نهضت خون خدا داد
اصلاً جهادش گوشه تبعید گُل کرد
وقتی به خیل شیعیان درس وفا داد
درس وفا بر عهد ، در ایام سختی
درس صبوری رابه هنگام بلا داد
درس اقامت در مسیر استقامت
درس شجاعت در ره آل عبا داد
درس خشوع و بندگی در محضر حق
درس تواضع با همه مردم بما داد
شب زنده داری نیز کار هر شبش بود
حق عبادت را بدستان دعا داد
حق یتیمان و فقیران و مساکین
حق ضعيفان را به هر قیمت ، بها داد
هر سائلي از کوی او حاجت روا شد
حاجت نگفته پاسخ هر بنده را داد
تنها حسن دارایی خود را نبخشید
او نیز هر چه داشت در راه خدا داد
با نا امیدان از در امید بنشست
بر بی پناهان رو گشاده جاه و جا داد
جود و کرم لطف و عطا نیکی و احسان
با این فضائل حقِ دستان عطا داد
حتی ز دشمن روی خود را بر نگرداند
پور علی حق بشر را تا کجا داد
تنها بشر نه بلکه حیوانات را هم
دستان پر مهرش نوازش از وفا داد
این خانواده اصلااز ریشه کریمند
اما بشر ((حقِ ذَوِی القربی)) کجا داد
((حق ذوی القربی)) نشد هرگز رعایت
با اینکه هر چه داشت آل مصطفی داد
حق خلافت را از اول غصب کردند
مزد رسالت را هم از دست جفا داد
از ابتدا تا انتها ، حق را ربودند
باطل بجای حق نشست و حکمها داد
فرمود با گریه رئیس مذهب ما
دشمن بما یا تیغ یا زهر جفا داد
گه درد سیلی و سنان و ریسمان بود
گه شرح غربت را ذبیحا بالقفا داد
اما مهیا باش آقا خواهد آمد
آنکه روایات ظهورش وعده ها داد
#ولادت_امام_هادی_ع
@hajmahmoodzholideh