#یا_رب_ادرکنی
هر چند که سنگین است این بار گناهانم
ای رحمت تو سرشار، من عبد پشیمانم
هر بار ترا خواندم، تو روبرویم بودی
العفو نیاورده، بخشیده ای عصیانم
تو در بگشایی من، اما ز تو روگردان
شرمندۀ تو هستم، من عبد گریزانم
تو حب علی دادی، بر این دلِ سرگردان
من قدر ندانستم، کم بهره ز ایمانم
بر دوستیِ زهرا تو مفتخرم کردی
من قیمتِ مادر را، عمریست نمیدانم
مادر نکند از من، یک ذره شود دلخور
ای وای اگر یک شب، از خانه برون مانم
دشمن سرِ راهِ من، صدها تله بنهاده
تا ماه مبارک را گیرد ز گریبانم
سوگند به اربابم، در وا کن و دریابم
بیمارم و یک روضه است، تنها رهِ درمانم
آه ای بدنِ بی سر، آیا تویی آقایم؟
برخیز برادر جان، رحمی به دل و جانم
برخیز که ناموست، در حلقۀ نامحرم
تو شاهِ شهیدان و من بینِ اسیرانم
تو ماهِ سرِ نیزه، من ناقه نشین اما
تو خون ز گلویت رفت، من ریخت ز چشمانم
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
امشب که در لباس کرامت در آمدیم
بر قلۀ بلند اطاعت بر آمدیم
دستور آمده، همه اَلصوم! ای بچشم
شکر خدا که در نظر داور آمدیم
ما بندگی نکرده، خدایی کند خدا
واللهِ با سفارش پیغمبر آمدیم
دارا شدیم حُبّ علی را به یاعلی
قابل شدیم و در نظر حیدر آمدیم
روزیِ ما ز سفرۀ زهرا رسیده است
آری به لطف او ز خلایق سرآمدیم
شک نیست، از امام حسن ارث برده ایم
زیرا بدست بخششِ او از در آمدیم
ما از کنار سفره، هر افطار و هر سحر
تا کربلا بواسطۀ دلبر آمدیم
ذکر حسین، مُهر قبولیِ روزه هاست
وقتی بکام تشنه در این محضر آمدیم
از افتتاح تا به ابوحمزه، رزق ماست
آماده است سفره و ما با سر آمدیم
جوش بتن کنیم و مجیری دهد پناه
ما با اشاره های علی اکبر آمدیم
بر تن زره که داشت، چرا قطعه قطعه شد؟
دنبال تِکّه های گل پرپر آمدیم
پائین پای پاره بدن، حلقه میزنیم
در جستجوی ریختۀ پیکر آمدیم
همراه با تمام جوانان هاشمی
تا خیمه بهر بردن یک خواهر آمدیم
با روضه های شبهِ پیمبر مدد شدیم
حالا به نیّتِ مددِ رهبر آمدیم
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
«زمـزمـه»
ذکر نبی، ذکر علی، ذکر ملائک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
ذکر تمام اولیا باشد یکایک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
بس این در و آن در زدم از پا فتادم
از هر دری رانده شدم تنها فتادم
تا عاقبت خواندم ترا اینجا فتادم
پس بارِ من افتاده یا رَبّـا بِبابِک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
با گوشِ دل صوتِ تو مولا را شنیدم
گفتی بیا، آهِ ترا حالا شنیدم
تا توبه کردم، ناله ای درجا شنیدم
مولا صدا میزد الهی کُنتُ عبدک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
رفتم به پشت دربِ بیتی در مدینه
بیتی که باشد در دو عالم بی قرینه
آنجا که باشد صحبت از مسمار و سینه
آهی صدا میزد اَمان مِن حَرِّ نارِک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
با گریه میگفتم مرا ای دوست دریاب
حالم دگرگون است، هستم در تب و تاب
ناگه نوایی آمد از گودالِ ارباب
میگفت در مقتل رضائـاً بِقَضائک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
در لابلای نیزه ها، پیچید آهی
یالَیتنا گفتم به گِردِ قتلگاهی
چشمِ دلم افتاد سوی خیمه گاهی
طفلی صدا میزد اَعانَنــّا بِعَونِک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
اَبدانِ هفتادو دو تن نقش زمین بود
یک ساربان گویا بدنبال نگین بود
بانویی آمد، بر لبش صوتُ الحزین بود
میگفت با دیدارِ آن اجساد، یک یک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
حنجر صدا میزد به خواهر، یااُخَیَّ
اینجا به زیرِ نیزه ها هستم، اِلَیَّ
مادر صدا میزد، بُنَیَّ یا بُنَیَّ
اعضای او از هم جدا دیده یکایک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
جسمِ ز هم پاشیده را بوسید مادر
بر تک تکِ اعضاء میگریید مادر
دورِ حسینِ بی سرش گردید مادر
از ما قبول این کشته ها بنما بفضلک
یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
شب احیا سخن فراوان است
حرف ما امشب از جوانان است
ما گنه کار آمدیم درست
سست و بیمار آمدیم درست
سخن اما گناهِ فردی نیست
همگانی است، ورنه دردی نیست
درد ما از گناهِ یک نسل است
توبه از این گناه یک اصل است
درد ما درد قلّت شیعه است
بس گرفتار، ملت شیعه است
همه جا کشته میدهد شیعه
سر در این راه مینهد شیعه
گفت آن مرشدی که مشفق بود
کثرتِ ما ز نسل عاشق بود
گفت یارانِ من فراوانند
اُمتَم انقلاب سازانند
همه یاران او شهید شدند
یا که جانبازِ روسپید شدند
ما کجاییم و آن حضور کجاست؟
نسل آمادۀ ظهور کجاست؟
ای خوش آن روزها که برگردد
نسل شیعه زیاد تر گردد
ای خوشا دوستان تازه نفَس
مرگ بر دشمنان تازه نفَس
نشِنیدی ولی چه فرمودند
باز سید علی چه فرمودند
گر شنیدی حدیث عزت را
پس تلافی کنیم غربت را
نکند دشمنان فزون بشوند!
دوستان علی زبون بشوند!
و مبادا یهود، پیش اُفتد
ما خمود، او به فکر خویش اُفتد
باید آغاز کرد از هیئت
تا هدایت رسد به یک امت
امت شیعه نوجوان خواهد
حجة بن الحسن جوان خواهد
گر چه امروز هم فراوانند
در دفاع حرم جوانانند
باز هم کشته میدهد شیعه
سر براه علی نهد شیعه
نسل کوثر هماره زهرائیست
شیعه تا روز حشر مولائیست
هان! به کوریِّ چشم دشمنِ پست
نسل گودال، تا قیامت هست
روضۀ سر بریده باید خواند
هم ز حلق دریده باید خواند
روضۀ کوچه یادمان نرود
شام تا کوفه یادمان نرود
روضۀ تازیانه تازه شده
روضۀ دخترانه تازه شده
روضۀ دختر و کنیزی وای
شرح آن ماجرای هیزی وای
ما که خون از دو دیده میباریم
کینه ها بین سینه میکاریم
انتقام از یهود را داریم
قصد آل سعود را داریم
منتظر باش مکه! می آییم
ما پس از قدس، کعبه! می آییم
با علمدار و با علم آییم
با امام زمان حرم آییم
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
با مناجات علی اهلِ دلِ شب میشوم
با تقرب بر حسین اینجا مقرب میشوم
چون علی گردید عبدٌ مِن عبیدِ مصطفی
منهم از این منظر امشب عبد زینب میشوم
هر زمان باشم غلام نوکران فاطمه
بر امام خویش هم نوکر ملقب میشوم
یا اِلهَ المذنبین، من هر چه بودم آمدم
دارم امشب از عطای تو لبالب میشوم
من ترا دارم، خدا دارم، رضا دارم، رضا
با علی موسی الرضا، معصومه مذهب میشوم
هر چه بَد باشم، شبِ جمعه که میآیم حرم
با نگاهِ حضرت سقا مؤدب میشوم
یاد کام تشنۀ اربابِ عطشان چون کنم
زائرِ یک گوشه از گودال اغلب میشوم
روضۀ وَجهُ الثَّری را روضه خوان میخواند و
ناگهان گریانِ زخمِ سُمِّ مرکب میشوم
نالۀ زهرا بگوش آید از آن سوی حرم
با نوای یا بُنَیَّ غرقِ یارب میشوم
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
سراسر پر از پستی و خاری ام
که ریشه دوانده گنه کاری ام
نه هستم مفید و نه دارم امید
به این بی نوائی و سرباری ام
کجا غیر کویت رهم میدهند
تویی که کنی رحم بر زاری ام
تو داری خبر از دل بنده ات
که محتاج بر آبرو داری ام
ز هر در شدم رانده، الا حسین
تو با او ز عصیان نگه داری ام
چو دیدی که من عاشق حیدرم
به عشقِ علی میکنی یاری ام
بقربان آن ربِّ غفار که
به نور علی داد، دلداری ام
ندا آمد ای آشنای علی
مخور غم که با توست غفاری ام
تو کردی مرا آشنا با کمیل
تو دادی نجات از گرفتاری ام
تو کردی ز حب علی نوری ام
وگرنَه بدونِ علی ناری ام
علی گویم و دم زنم از حسین
دهد روضۀ کربلا یاری ام
به صوتُ الحزین، ناله زد خواهری
اخا! بی تو با کیست غمخواری ام
سوی علقمه یک نظر کرد و گفت:
پس از تو که سازد علمداری ام
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
#مناجات_رجبیه
هر کس که میخواهد کند تمرینِ اخلاص
فرمود زهرا: روزه شد، تامینِ اخلاص
اَلشَّهرُ شهری خواند حق، وَالعبدُ عبدی
رحمت سرازیر است بر مسکینِ اخلاص
ماه رجب را بهترین فرصت شماریم
شب زنده داری چیست جز آئین اخلاص
آلوده دامن را بگویید البشارت
توبه فراهم گشته با تمکین اخلاص
شبهای رِغبت بر مناجاتش مهیاست
هر کس که میجوید یقین در دین اخلاص
فرمود از اخلاص هم اَستغفِرُالله
کرده علی موسی الرضا تبیین اخلاص
دلها حسینی چون شود، دلبر میاید
با روضه ی ارباب شو خوش بین اخلاص
وای از تَهِ گودال و وای از چکمه پوشان
بین زیر دست و پا غمِ سنگین اخلاص
مادر تماشا میکند وَجهُ الثَّری را
حیدر به اشکش میشود تسکین اخلاص
جسم برادر شد ز سر تا پا مُقَطَّع
خواهر فقط باید کند تدوین اخلاص
هفده گُلِ پرپر به نِی، یک غنچه پنهان
در کربلا هم میشود گلچین اخلاص
بالای نیزه یک قمر شرمنده مانده
دیده سکینه گریه ی خونین اخلاص
#یا_رب_ادرکنی
#مناجات_رجبیه
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
#مناجات_لیلة_الرغائب
حیف است اگر، ماه رجب را دهم از دست
در ماه رجب، دستِ طلب را دهم از دست
این ماه، اگر ماه نزول برکات است
زشت است که باران أصب را دهم از دست
تا ماه خدا، ماه نبی، ماه علی هست...
کِی ذکرِ علی، شاهِ عرب را دهم از دست
در ماه عسل، لیل رغائب، شب جمعه
نِی جامِ تمنای رطب را دهم از دست
با شوق به درگاهِ تو رو کرده دلِ من
مگذار سبب سازِ سبب را دهم از دست
با توبه سرِ کوی تو رو کرده گنهکار
بی توبه، به کوی تو ادب را دهم از دست
با روضۀ ارباب، لبی تر کنم از اشک
حیف است گریزِ دلِ شب را دهم از دست
لب را به رگِ پارۀ حلقوم زد و گفت:
حیف است، گُلِ بوسۀ لب را دهم از دست
حالا که تو خواهی، همه را کشته ببینی
حق نیست که شکرانۀ رب را دهم از دست
حالا که تو خواهی، به اسیری روم ایدوست
کی با اُسرا شام و حلب را دهم از دست
با قامت خم، موی سپید، اشک گهربار
کی نافله های دل شب را دهم از دست
با مقنعه و روسری و معجر پاره
باید بروم کوفه، نمانده رهِ چاره
#یا_رب_ادرکنی
#مناجات_لیلة_الرغائب
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
هر که دارد سر سودای خدا بسم الله
هر که دارد غم مهمانی ما بسم الله
میزبانان سحر منتظر مهمانند
هر که خواهد سحر اهل بکا بسم الله
چشمۀ آب حیات است مناجات سحر
هر که دارد طلب آب بقا بسم الله
ماهها منتظر ماه مبارک بودیم
آمد ای منتظران ماه خدا بسم الله
سفرۀ بندگی ماه خدا پهن شده
سفرۀ ماست کنار شهدا بسم الله
دیده وا کن که خدا در بر ما بنشسته
همنشین است خدا با فقرا بسم الله
شد هلال مه دلدار حلالِ همگان
رویت یار حلال است ترا بسم الله
سپر روزه سلاحی است برای مومن
این امانی است ز طوفان بلا بسم الله
دست ابلیس که بسته است امان از این نفس
باید ای نفس کنی ترک جفا بسم الله
یادی از تشنگی روز قیامت باید
باب افطار گشوده است بما بسم الله
میهمانخانۀ ارباب کرم باز شده
ایها الناس ، سوی آل عبا بسم الله
روزه یعنی عطش روضۀ لبهای حسین
هر که دارد طلب خون خدا بسم الله
رحمت واسعه اینجاست سر کوی حبیب
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله
در رکاب پسر فاطمه باید جان داد
هر که خواهد شود اینگونه فدا بسم الله
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
جز آستان سحر، ساحتِ نجاتی نیست
به غیر اشک و دعا چشمه ی حیاتی نیست
گناه را به دعا و ثناء میبخشند
که جز دعا و بکا، هیچ التفاتی نیست
اگر که در پیِ خُلقِ خوشی، بدان به یقین
ز اشک و آهِ سحر خوبتر، صفاتی نیست
بجز دلی که شکسته برای مظلومی
میان بنده و مولا، مناسباتی نیست
رسیدنِ به نجف، مقصدِ میانبُرِ ماست
که غیر بوسه بخاکِ علی، حیاتی نیست
شنیده اید حدیثِ "فَمَن یَمُت یَرَنی"
بجز وصال علی، علت مماتی نیست
هزار بار بمیریم، تا به او برسیم
به غیر دیدنِ روی علی، مَناتی نیست
رهِ شهید، لقای حسینِ فاطمه است
که نابتر ز شهادت، دگر وفاتی نیست
برای جلبِ رضای خدا، به کعبه قسم
فراتر از سفرِ کربلا، براتی نیست
میانِ اشکِ عبادات، روضه قیمتی است
از این نمازِ تو، مقبول تر صلاتی نیست
ز خوفِ قَهرِ خدا، گریه بر حسین کنید
وگرنَه قُربِ خدا را مقدماتی نیست
نه من بگویم عزیزم، روایتی است صریح
برای گریه کنِ او محاسباتی نیست
دو نهرِ آب کنارش، ولی به او گفتند:
برای طفلِ تو، یک جرعه از فراتی نیست
تو التماس نکن، حرمله دلش سنگ است
به غیرِ تیرِ سه شعبه، رهِ نجاتی نیست
پس از شهادتِ ارباب، خواهرش میگفت:
چسان سوار شوم، محرمِ بناتی نیست
برای دفنِ تنِ بی سرش، در آن گودال
به غیرِ چند نفر مردم دهاتی نیست
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
توبه ای می طلبد عفوِ اِلهِ من و تو
که کند رحم به این ناله و آهِ من و تو
لطف حق منتظرِ بارشِ چشمان کسی است
تا بشویَد گُنه از روی سیاهِ من و تو
ابرِ رحمت چکد از گوشۀ چشمان دعا
قدرتی هست در این توشۀ آهِ من و تو
یک قَدَم مانده به تقدیرِ شب قدر بیا
نیست جُز آهِ سحرگاه – پناه من و تو
گِرِهی باز کن از رشتۀ غمهای بزرگ
تا گِرِه وا شود از ابروی ماه من و تو
چشمِ دل ماند ز دیدارِ نگارندۀ خویش
ای دل اینجاست خدا چشم به راه من و تو
چشمۀ آب بقا گر چه نَخُشکد هرگز؛
پس چه شد یک شبه خشکید نگاه من و تو؟
برو ای اهل ریا ، خشک مکن دریا را
با خدایند خلایق – نه سپاه من و تو
بس کن ای مدّعیِ دینِ نفاق آلوده
شهرمان تیره شد از رنگِ گناه من و تو
علّتِ اینکه نیامد پسرِ فاطمه چیست؟
مانده در پردۀ اعمالِ تباهِ من و تو !
گر شَوَد دستِ توسّل ز ولایت کوتاه
سامری می شکند قُبح گناه من و تو
هدف از خلقتِ ما معرفت محبوب است
این جهان نیست قدمگاهِ رفاه من و تو
نور ما نور حسین است – خدا می داند
کربلای دلِ ما هست گُواه من و تو
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh