ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ... ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻤﺎﻧﻢ! ﻧﮑﻨﺪ ﺑﻐﺾ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻏﻢ ﻧﻪ ﺑﺒﺎﺭﺩ ﻧﻪ ﺑﮑﺎﻫﺪ ﺍﺑﺪ ﺍﻟﺪﻫﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ؟ ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺷﮏ ﻧﺮﯾﺰﻡ؟ ﻧﮑﻨﺪ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ و نجفم را ندهی؟ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ! نکند باز بمانم؟ ﻧﮑﻨﺪ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺣﺮﻡ ﺍﻫﻞ ﺣﺮﻡ ﻣﯿﺮ ﻭ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪ؟ نکند ﭘﺎﯼ ﭘﯿﺎﺩه ﺣﺮﻣﺖ ﺑﺎﺯ ﺑﻤﺎند ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺣﺴﺮﺕ ﻭ ﺁﻫﺶ؟ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺩﯾﺮ ﺷﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﺑﻤﺎﻧﻢ... #پریشان

مگر از رخنه دل، روی تو را بینم سیر ورنه تنها چه ز چشم #نگران می‌آید؟ #صائب‌تبریزی

دگرانت #نگرانند و منِ دل #نگران نتوانم نگرم در تو ز بیمِ دگران... #دامی‌اصفهانی

گر شرم وصالت نبود قفل زبانم گویم که #فراق تو چها کرد به جانم هنگام شکایت ز تو، از بس که گزیدم چون بار صنوبر شده صد پاره زبانم لرزد چو جرس بر سر هر ناله مرا دل گویا که به غمهای تو پیوسته فغانم گر بر ورق دل نهم انگشت، ز گرمی چون خامه مو دود برآید ز بنانم امروز نیم رانده ز بزم تو چو قدسی عمری‌ست که از دور به حسرت #نگرانم #قدسی‌مشهدی

همه دیده‌ها به سویت #نگران حسن رویت منت آن کمینه مرغم که اسیر دام داری چه مخالفت بدیدی که مخالطت بریدی مگر آن که ما گداییم و تو احتشام داری #سعدی

#دردانه #تک‌بیت #عزیزم‌حسین تا قاعدهٔ عشق تو شد بنده گرفتن در دایرهٔ دهر یک آزاد نمانده ست... #جامی

💔امشب چند دقیقه کنار عمود 1120 ایستادم که حال عاشقان را بنگرم. حالشان خیلی خوب بود؛خیلی... شما هم نگاه کنید:📌 https://heyatonline.ir/fa/heyat/3426/%D9%BE%D8%AE%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86

طراح1: انقدر کربلا نرفتیم تصورمون از کربلا یک تصویر محوِ طراح2: نه بابا... این امکان نداره ،آقا انقدر تو دل ما جا دارن که نمیشه تصویرشون محو بشه. به نظرم اگه اگه تصویر یک مقدار مبهمه به خاطر #اشک که تو چشات جمع شده🌧 طراح1: شاید حق با تو باشه ولی هرچی دست میکشم چرا پاک نمیشه؟ طراح2: یه شیشه بیمون فاصله افتاده که اشک چشم و حرارت قلب داره بهش می خوره برای همین بخار کرده. نمیتونی حرارت رو خاموش کنی که بخار نکنه چون عاشقشونی!❤️ پس لاجرم باید حرارت شعله ور بشه تا شیشه رو بشکنی... طراح1: چون شیشه گشتی برشکن بر سنگ ما بر سنگ ما...💔 آه... یا حسین.

مرحوم#علامه‌حسن‌زاده‌آملی 🏷بى پناهى حسين علیه السّلام جناب سيد الشهداء عليه السلام به برادرش فرمود: كه اگر من به لانه حيوانات پناه ببرم ، بنى اميه بر من دست پيدا مى كنند.مى داند كه او را مى كشند و جناب اميرالمؤ منين عليه السلام مى دانست او را شهيد مى كنند، من عالم مى دانم كه من را مى كشند، حالا كه مى داند خوب چرا توى خانه ؟ چرا توى دهليز؟ چرا توى يك بيابانى بى اطلاع ؟ خوب ، حالا كه مرا مى كشند، طورى كشته و شهيد شوم كه خون من هدر نرود، مظلوميت من بر ملا بشود، آنها كه بالاخره على عليه السلام را مى كشتند، لذا مى رود به مسجد. اگر مسجد هم مى رفت آن شب او را مى كشتند، به يك وجه ديگر. چه بهتر كه حقانيتشان را بر مردم معلوم كنند، در مسجد سر نماز (مسجد ماءمن مردم است ) كه قساوت و شقاوت را خوب برساند. اين را اختيار كرده ، اين مسير را برگزيده است ، نبايد گفت : چرا على اميرالمؤمنين عليه السلام تن به تهلكه داده ؟ چرا؟ قرآن كه مى فرمايد: لا تلقوا بايدكم الى التهلكه ايشان بالاتر از اين حرفها است . امام اختيار مى كند آن طريق شهادت را كه حقانيتش پياده بشود و بر ملا بشود. فرمايش آقاى قزوينى با سخن جناب آقاى شعرانى هر دو يكى است كه فرمود: ائمه تقيه نمى كردند؛ چون عالم بودند به وقت و كيفيت وفات خود، بله امر به تقيه مى نمودند.

#یواش‌یواش #حضرت‌رقیّه‌سلام‌الله‌علیها #پست‌ویژه #حاج‌محمودکریمی #حاج‌محمّدصمیمی ◼️ السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ◼️ 🗣با نوای: حاج محمود کریمی 🖋به قلم: حاج‌محمّدصمیمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚠️به جهت ذکر مصیبت ریحانة الحسین سلام الله علیها لطفاً در شرایط مساعد و حال مناسب تماشا بفرمائید. به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd

مرحوم#علامه‌حسن‌زاده‌آملی 🏷ولايت امر بديهى است ! اسلام يعنى شيعه ، شيعه يعنى اسلام ، قرآن يعنى على عليه السلام ، قرآن يعنى حسين عليه السلام ، قرآن يعنى بقيه الله عليه السلام ، قرآن ولايت ، ولايت يعنى قرآن و قرآن ناطق و قرآن كه كتاب الله است ، اينها هيچ گاه از هم جدا نمى شوند و هيچ عارفى ، هيچ حكيم الهى و هيچ فرد مسلم و اهل قرآن نمى تواند به برهان دو دو تا، چهار تا از ولايت روگردان باشد، به خصوص كه علماى اماميه اثنى عشريه در كنار سفره ولايت به مقامات رسيده و صاحب تصنيفات و تاءليفاتى مى باشند، ركن اعظم آنها ولايت است و بدون ولايت محال است كه انسان به جايى برسد.

مرحوم#علامه‌حسن‌زاده‌آملی 🏷عظمت خداى تعالى كلام مبارك مولايمان ، سيدالشهداء، ابو عبدالله ، حسين بن على عليه السلام است كه در دعاى عرفه فرمود: چگونه با آنچه كه در وجودش محتاج توست ، بر (وجود) تو استدلال آوريم ؟! آيا جز تو را ظهورى است كه تو را نيست ، تا آن ، مظهر تو باشد؟!. پس ، خداى تعالى بالاتر و والاتر از آن است كه ذاتش به واسطه خلقش ‍ شناخته شود، بلكه بايد گفت كه حقيقت غير او شناخته نشود جز به او.