eitaa logo
هم افزایی شهدایی
158 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
4.6هزار ویدیو
72 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️📜 🌾طبقه دوم خانه‌مان خالی بود و آقامحمدرضا می‌توانست اجاره دهد تا درآمدی برایمان باشد اما می‌گفت نیازی نداریم. وقتی فهمید دختر و پسری قصد ازدواج دارند و درآمدشان کفاف اجاره‌ی خانه‌ای نمی‌دهد، پیشنهاد داد به طبقه دوم خانه‌‌ی ما بیایند و چند سال ساکن شوند تا اینکه آنها توانستند پولی پس‌انداز کنند.بعد از آنها هم دو خانواده دیگر با شرایط مشابه به خانه‌ی ما آمدند و بعد از چند سال توانستند خانه‌دار شوند. 💐شهید ابراهیمی مشتاق کار خیر و عاشق خدمت به مردم بود و نه تنها خودش بلکه دیگران را هم تشویق به کمک به مستمندان می‌کرد.نزدیک ماه رمضان یا عید نوروز که می‌شد،کمک‌ های نقدی و غیر نقدی دیگران را جمع‌ آوری می‌کرد و با تکمیل آن از دارایی خود به نیازمندان می‌رساند.در طول سالهای بعد از جنگ تحمیلی هم گاهی برای جهیزیه و ازدواج به محمد رضا رجوع می‌کردند که دست رد به سینه‌ی هیچ کدام نمی‌زد. ✍راوے:همسر شهید 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌾شهید حمیدرضا ضیایی از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود؛حمیدرضا به رزمندگان پاکستانی کمک های مالی میکرد رزمندگان پاکستانی را همچون برادران خودش می دانست و به قومیت و ملیت رزمندگان توجه نمی کرد؛مدافعان حرم تیپ زینبیون بسیار مظلوم هستند. 💐حمیدرضا فرمانده قرارگاه نبود بلکه در کنار همین رزمندگان در گرما و سرما می خوابید و در میدان نبرد در صف اول بود؛ با وجود اینکه رابطه صمیمی بین رزمندگان پاکستانی و حمیدرضا برقرار بود اما در خصوص آموزش بسیار رابطه جدی داشتند. زمانی هم که حمیدرضا به تهران می آمد،از حال نیروهایش بی اطلاع نبود و به آنها سر میزد و در صورتی که نیاز به کمک داشتند،کمک شان می کرد. ✍راوی:همرزم شهید 💐عیارِ عاشــق ... زمانی مشخص می‌شود ، ڪہ ببینـی تا ڪجـا پایِ معشـوق می‌مـاند !؟❤️ 🌷شهیـد یعنـی انتهایِ عشــق یعنـی ایستادن تا پای جــان🕊 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐همسر شهید روایت می‌کند:یک‌بار به او گفتم:«محمد!چرا موقع قنوت،این‌ قدر دست‌هاتو بالا می‌بری؟»گفت:«آدم وقتی داره گدایی می‌کنه اون هم در خونهٔ خدا، هر چقدر دست‌هاشو بالاتر ببَره،خدا هم بیشتر بهش توجه می‌کنه. گدا باید گدایی کنه.باید طوری گدایی کنه که وقتی صاحب‌ خانه او رادید دلش براش بسوزه. هرچه بیشتر گدایی کنی، خدا بیشتر به پات می‌ریزه.لطفشو دریغ نمی‌کنه.» 🌷گفتم:«این‌قدر دست‌هاتو بالا نبَر، شاید مردم مسخره‌ات کنند!»خندید و گفت:«مگه من برای رضایت مردم نماز میخونم که فکر این چیزها باشم؟من در محضر پروردگارم هستم،دست به دامن خُدام، بگذار هرکی هرچی می‌خواد بگِه!» 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟 🌟برادر شهید شخصیت حاج جاسم را این چنین توصیف می‌کند:«احترام زیادی برای من که برادر بزرگترش بودم قائل بود،می‌توانم بگویم که وی من را به‌عنوان پدر احترام می‌کرد.جاسم انسانی افتاده حال،متواضع،خوشرو،خوش اخلاق و جذاب بود،با هر شخصی از هر تیپ و سلیقه‌ای که مواجه می‌شد خوش برخورد و خوشرور بود.من در تشییع پیکر برادر شهیدم دوستانی از تهران،کرج،نیشابور و شهرهای دیگر دیدم که هم از اخلاق و رفتار این شهید تعریف می‌کردند. 🌼آقای رحیمی‌منش از بچه‌های نیروی انسانی تهران به من می‌گفت هر جایی که حاج جاسم حضور داشت خیال ما از آنجا راحت بود 💐بگرفت آب و رنگ  ز فیضِ حضور تــو هـر گل در این چمـن ڪہ سزاوار دیدن است ...🌟 🌷 🕊 🎉🎊💞🍰 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐برادرشهید شخصیت حاج جاسم را این چنین توصیف می‌کند:«احترام زیادی برای من که برادر بزرگترش بودم قائل بود،می‌توانم بگویم که وی من را به‌عنوان پدر احترام می‌کرد. جاسم انسانی افتاده حال،متواضع، خوشرو،خوش اخلاق و جذاب بود،با هر شخصی از هر تیپ و سلیقه‌ای که مواجه می‌شد خوش برخورد و خوشرور بود.من در تشییع پیکر برادر شهیدم دوستانی از تهران،کرج،نیشابور و شهرهای دیگر دیدم که هم از اخلاق و رفتار این شهید تعریف می‌کردند. 🌷آقای رحیمی‌منش از بچه‌های نیروی انسانی تهران به من می‌گفت هر جایی که حاج جاسم حضور داشت خیال ما از آنجا راحت بود. 🌷رفت تا دامنش از گردِ زمین پاڪ بماند ! آسمانی تر از آن بود ڪہ در خــاڪ بماند ...🌷 ✏️ نوشته_شهید: 💔دلگیرم!!! 💐هرچه میدوم! به گرد پایتان هم نمیرسم،🌴مسئله یڪ سربند و لباس خاڪی نیست، هوای دلم از حد هشدار گذشته،❤️ 🌷شهدا یاریم ڪنیــد...🕊 🥀 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🥀🥀🕊🥀🥀🥀 🌷🕊 💐هنگامی که در منطقه ماووت عراق، پدر برای بازدید از منطقه و سرکشی از نیروها می‌روند.در حین سرکشی به سنگرها متوجه می‌شوند که یکی از سنگرها مشکل دارد و سرما به داخل سنگر نفوذ می‌کند،برای این‌ که نیروهای ایشان سرما نخورند؛به دنبال جعبه خالی مهمات می‌روند تا محل ورود سرما به سنگر را به وسیله آن مسدود کنند که در مسیر پای ایشان روی مین رفته و پا ایشان قطع می‌شود.   🌷هنگامی که پای پدر قطع میشود، وی را به بیمارستان منتقل می‌کنند و طی این مدت خون زیادی از بدن وی خارج می‌ شود.پس از عمل،دکتر جراح می‌گوید: چنانچه تا صبح دوام بیاورد عمل موفقیت آمیز خواهد بود؛اما با توجه به این‌که خون بسیاری از بدن پدر خارج شده بود عمل جواب نمیدهد و به فیض شهادت می‌رسند. ✍به نقل از:پسر شهید 🌹او  حبیبِ حسینِ زمان بود پیر جنگ آوری،پیرِ غیرت رفت و دنیا هنوز از شکوهش بر دهان دارد انگشت حیرت...🌹 💐ولادت:۱۳۳۳/۰۱/۱۰تربت حیدریه 🌷شهادت:۱۳۹۳/۱۱/۱۷سامرا 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯