🔸خاطرهای از شهید نصرالله جنیدی
🖌نصرالله بیش از بقیه برادرها تبِ رفتن داشت. یک روز به خانه آمد و وقتی دید مادر سفره غذا پهن کرده، بغض کرد و صدایش بالا رفت: «همه دارند به جبهه میروند آن وقت شما با خیال راحت غذا میخورید؟!»
قرار نداشت و میخواست به هر قیمتی شده، خودش را به جبهه برساند.
#برشی_از_کتاب #آقازاده_ها #شهید_نصرالله_جنیدی #حس_خوبِ_خواندن
#انتشارات_حماسه_یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyara